روابط سالم و صمیمانه با دیگران به شما کمک میکند تا پس از استرسهای روزانه، از افسردگی دور شوید. همچنین این روابط در جلوگیری از بیماری، تسریع بهبودی و افزایش عمر مؤثر است.
به عکس آن، روابط ناسالم (بیمارگونه) میتواند سبب افسردگی شده، زندگی را به جهنم تبدیل کند. متأسفانه مردان بدخلق، عامل بسیاری از مشکلات روحی زنان هستند.
چگونه میتوانید فردی (مردی) را که عصبانی است اصلاح کنید؟ این نکتهای است که باید بیاموزید. در روابط سالم، طرفین با آرامش و حسن خلق درباره موضوعاتی که موجب رنجش، سوءتفاهم و کشمکش میشود، صحبت میکنند بدون آنکه باعث تحریک یکدیگر شوند. سپس به توافق میرسند و موضوع مورد اختلاف را حل میکنند.
مشاجرات و داد و فریادهای گاهبهگاه وقتی که منجر به برونریزی و آشکار شدن موضوعات مهم میشود، ممکن است احساس خوبی به وجود آورد، اما اغلب منجر به لطمه زدن به احساسات و اخلال در حل مشکلات میگردد، در نتیجه مشکلات مزمن شده، صمیمیت و اعتماد صدمه میبیند.
در این صورت ممکن است یکی از طرفین دروغ بگوید و یا اینکه ریاکاری کند. در مقابل آن روابط عمیق و نزدیک که ناشی از احساسات مشترک و نه واقعیات مشترک است، بر پایه تفاهم، درک و عواطفی که از سوی طرفین حمایت و تقویت میشود قرار دارد. تحقیقات نشان میدهند احساسات مشترک برای رسیدن به صمیمیت و خوشبختی در روابط بسیار مهمتر از واقعیات مشترک است.
روشهای حل مشکلاتبه منظور پرهیز از مشاجرات، سعی کنید نشستهای منظمی داشته باشید. بسیاری از زوجها این کار را با یک جلسه در هفته بهخوبی انجام میدهند، اما برخی دیگر اغلب نیاز به جلسات بیشتری دارند و بعضی دیگر از زوجها به جلسات خیلی کمتری نیازمندند. زمانی را انتخاب کنید که بدون تشویق ذهنی، وقت کافی برای حل مسئله داشته باشید. هر دو طرف باید بپذیرند که در روابطشان مشکلی هست و تلاش نمایند که از این جلسات چیزهایی بیاموزند. بهمنظور جلوگیری از مشاجرات بعدی، هر توافقی را که حاصل میشود ثبت کنید. اگر در یافتن راههای حل پارهای از مشکلات موفق نمیشوید، میتوانید قرارهایی بگذارید یا وعدههایی بدهید مثلاً (اگر تو این کار را بکنی، من هم آن کار را انجام خواهم داد). برای کنترل جلسه یا آرام کردن یک بحث یا مشاجره دروغ، هنگامی که یکی از طرفین، احساسات و دیدگاهش را راجع به مشکل مورد بحث بیان میکند، توجه خود را به توضیحات او جلب کنید. در طول مدتی که نوبت صحبت کردن دیگری است، شنونده ممکن است سؤالاتی را بکند که به روشنتر شدن دیدگاه گوینده کمک میکند. به مراحل اولیه مشاجرات یا کشمکشهای آزاردهنده، حتی به چیزهایی که قبل از بروز مشکل وجود داشتهاند، بیشتر توجه کنید. هنگامی که زوجین به شیوه غلطی رفتار میکنند، به راحتی باعث تحریک یکدیگر شده، از اینکه دوباره راجع به موضوعات آزاردهنده صحبت کنند، نومید و دلسردند. شرایط قبل از مشاجره و مراحل اولیه قبل از نزاع، بهتر درک و پذیرفته میشوند و به احتمال رفتارها و تصمیمات اولیهای که منجر به وخامت و حاد شدن مشاجرات بعدی را میشود، آشکار میسازد. در جلسات حل مشکلات و در منازعات خشمآلود، مشکلات را به روشهای مشخص و قابل مشاهده (رفتاری، کلامی، تن صدا و واکنشها و حالتهای چهرهای) بیان کنید. هر دو نفر باید مشکلات ارتباطی فهرست شده در جدول را کنار گذاشته، پس از هر جلسه با استفاده از سؤالاتی که در ذیل میآیند، تواناییهایشان را در حل معضلات اندازهگیری کنند.
مشکلات ارتباطی که باید از آنها پرهیز کنید!
١ـ فریاد کشیدن
٢ـ توهین
٣ـ تحریک و تلاش برای بهوجود آوردن احساس گناه در دیگران
٤ـ موارد قابل احتراز (اجتنابناپذیر)
٥ـ رها کردن موضوع، قبل از آنکه طرف مقابل خسته شود یا پیدا کردن یک راهحل
٦ـ حق با من است و تو اشتباه میکنی
٧ـ مطرح کردن رنجشهای قدیمی
٨ـ استفاده از دانستههای شخصی و حساسیتبرانگیز به منظور آزردن دیگران
٩ـ روشهای فریبکارانه برای بهدست آوردن آنچه میخواهید (نظیر ریاکاری، گریه، لب برچیدن، عنق شدن، دروغگویی)
١٠ـ موذیگریها، توقعات و اتمام حجتها
١١ـ زیادهروی در کلیگوییها و تعمیمها (مثل تو هیچوقت... یا تو همیشه...)
١٢ـ فاصلههای متعدد
١٣ـ گلایه متقابل (واکنش به گلایه با مطرح کردن گلایه خودتان)
١٤ـ پیامهای پیچیده (بروز دادن دو نوع واکنش متضاد، کلامی و غیرکلامی)
١٥ـ تسلط بر گفتگو و مباحثه
١٦ـ سؤالات بسیار زیاد
١٧ـ تظاهر به اینکه میدانید دیگری به چه چیزی فکر میکند یا چه احساسی دارد
١٨ـ تفسیر آرزوها یا هیجانات واقعی آنان یا تجزیه و تحلیل روانشناختی آنها.
جلسات حل مشکلاتتان چگونه است؟
١ـ آیا منطقی و آرام بودیم؟
٢ـ آیا بهخوبی گوش دادیم؟
٣ـ آیا مشکلات و راهحلها را با رفتارهای خاصی بیان خاصی بیان کردیم؟
٤ـ از کدام یک از مشکلات ارتباطی مذکور معذب بودیم؟
٥ـ آیا هر دو تمایل به سازش داشتیم؟
٦ـ آیا افکار ناگهانی داشتیم و آیا راههای ممکن را بررسی کردیم؟
٧ـ دفعه بعد چکار کنیم که رفتارمان متفاوت باشد؟
هر دو، دو فهرست از رفتارهای خاصی را که موجب تقویت رابطه میشود، تهیه کنید. راجع به آنچه به شما یا طرفتان کمک میکند تا احساس کنید بیشتر دوست دارید؟ سپاسگزارتر و خوشحالتر هستید، بهخوبی فکر کنید.
همچنین شیوههای کاهش یا از میان بردن رفتارهای منفی را نیز مورد توجه قرار دهید. پاسخ به این دو نوع سؤالات به مثابه راهنمایی از واکنشهای مثبت و رضایتبخش است که آن هم به نوبه خود زیربنایی است برای حل مشکلات و یا اتخاذ تصمیماتی به منظور تقویت رفتارهای منطقی و معقولانه در برابر رفتارهای مشکلساز (اگرچه تو چنین کنی...، من چنان خواهم کرد...).
روشهای کنترل عصبانیت
پیش از آنکه خشم و عصبانیت به بحرانی جدی تبدیل شود، و به شناخت و مطالعه آن بپردازید، اینکه چهوقت صداها بلندتر، تندتر و مرتعشتر میشوند یا اینکه توقعات افزایش مییابند، بازگو کنید.
وقتی که خشمگین میشوید، مؤدبانه درخواستی را مطرح کنید. اگر نتیجه داد، نیازی نیست که خشمتان را ابراز کنید به یک فرد عصبانی کمک کنید تا احساساتش را روزی چند بار بیان کند. این گام مهمی است در به کارگیری درست و سازنده خشم و عصبانیت، و بر احساساتی مثل آسیب، ناامنی، بیلیاقتی و یا ترس، سرپوش میگذارد. به این فرد بیاموزید تا خواستههایش را به آرامی و منطقی بیان کند و از حالتهای تهاجمی گفتاری و برافروختگی خودداری کند. زمانی که طرف مقابل از گفت و شنودی آرام، مؤدبانه و دقیق ناتوان است، از دو تکنیک دیگر استفاده کنید. نخست، چند نفس عمیق بکشید. تنش و تشنج را در بدنتان آرام سازید (مثلاً با روش کشش عصلانی) و به آرامی بشمارید. مهم نیست این کار چقدر طول بکشد. ٥ ثانیه، ٢٠ ثانیه یا بیشتر. فرض کنید والدینتان یک خطیب یا روحانی، رئیس یا معلم مورد علاقه و احترامتان، مشاور یا چند نفر پلیس، واکنشهای شما را نظاره میکنند. اگر نمیتوانید با آرامش پاسخی معقول و محترمانه بدهید، دوباره شروع به شمارش کرده، در مقابل افراد مذکور که شما را زیر نظر دارند تظاهر به آرامش کنید. اگر این کار هم مفید واقع نشد، زمان کوتاهی را برای خودتان در نظر بگیرید و به کار دیگری مشغول شوید تا آرامش پیدا کنید. وقتی که میشمارید یا تلاش میکنید که آرام باشید مطمئن شوید که از افکار ناراحتکننده دوری میجویید.
تکرار افکار نگرانکننده، تنها باعث تداوم احساسات ناخوشایند میشود. اگر به خاطر عصبانیتی که دارید میخواهید دیگران را ناراحت کرده، یا شرایط را حاد کنید، هر روز با خودتان این را بگویید و تکرار کنید «هیچکس مرا عصبانی نمیکند. این خود من هستم که باعث عصبانیتم میشوم و تنها خودم میتوانم این وضعیت را عوض کنم.»
اگر فردی بهشدت عصبانی است یا اینکه در حالت انفجاری قرار دارد، نباید زحمت شمارش خودش را به خود بدهد، بلکه هر چه زودتر موقعیتی را که در آن قرار دارد، ترک کند و برود.
حتی اگر احساس میکند که خیلی ناراحت نیست و نیازی به این کار ندارد.
از افکار ناراحتکننده دور شوید و این کار را با انجام بعضی کارها یا آنچه از آن لذت میبرید، عملی سازید. بهطور مثال ممکن است مشغول یک نوع سرگرمی، خواندن یک کتاب خوب یا کار در زمینه پروژهای در اطرافتان، باشید آرامش عمیق عضلانی بهترین شیوه برای رسیدن به ملایمت، نرمی و آرامش است. ورزشهای جسمانی نظیر پیادهروی، بهآرامی دویدن، تمرینهای ورزشی یا دوچرخهسواری به رهایی از تنش و تشنج کمک میکند.
بهیاد داشته باشید فردی را که مورد علاقهتان است بیش از یک تا دو ساعت (بهمنظور کسب آرامش) تنها نگذارید، زیرا با این کار مثل این است که او را تنبیه میکنید. در هنگام رانندگی مراقب باشید، زیرا افراد عصبانی در اغلب موارد بسیار خطرناک رانندگی میکنند. زمانی که خشمگین هستید از الکل یا مواد مخدر استفاده نکنید.
با بازگشت به موقعیت قبلی اگر باز هم نتوانستید با آرامش، پاسخی معقولانه در مقابل شرایطی که در آن قرار دارید بدهید، بهرغم اینکه در اطرافتان کسانی هستند که شما را زیر نظر دارند، باز هم آنجا را ترک کنید و به کار دیگری مشغول شوید. همچنان که بهآرامی روش برخورد با خشم و ناراحتی را میآموزید، به موازات آن نیز باید بتوانید مدت زمانی را که برای ترک موقعیت بهمنظور کسب آرامش نیاز دارید، کاهش دهید. هر وقت هر یک از شما احساس خشم و عصبانیت میکند از سؤالاتی که در ذیل آمده است، استفاده کند، زیرا آنها کمک میکنند تا دقیقتر و منطقیتر بیندیشید.
١ـ چرا عصبانی هستم؟
٢ـ چه عامل دیگری در ایجاد این وضعیت نقش دارد؟
٣ـ چه احساساتی دارم؟ آیا طرد شدهام؟ آسیب دیدهام؟ شوکه شدهام؟ تهدید شدهام؟ آیا از تغییر و تحول میترسم یا اینکه میترسم چیزی را از دست بدهم؟ آیا حساس و آسیبپذیر هستم؟ آیا سردرگم و متحیرم؟ آیا احساس گناه میکنم؟ آیا احساس میکنم که به من توهین شده است؟ آیا به ستوه آمدهام؟ (عاجز شدهام) آیا مورد استفاده قرار گرفتهام؟
٤ـ از شرایطی که در آن هستم چه انتظاری دارم؟
٥ـ آیا واکنشهای افراطی داشتهام و یا اینکه همهچیز را بیش از حد خراب کردم؟
٦ـ آیا بجای اینکه خشم خود را نسبت به عامل اصلی که باعث ناراحتی من شده ابراز کنم، تلافی آن را سر کس دیگری خالی میکنم؟
٧ـ آیا بهراستی آنچه رخ داده بیارزشتر از آن است که من فکر میکردم؟
٨ـ آیا به خاطر واکنش خشمآلودم باعث ناراحتی دیگری شدهام؟
٩ـ آیا تفاوت در روش زندگی، ارزشها، عقاید و شیوه پرورشی و تربیت در بروز این کشمکش مؤثر است؟
١٠ـ افراد دیگری که با این شرایط مرتبط هستند احتمالاً چه احساسی دارند؟
١١ـ آیا من خودخواهم و به نیازها و خواستههای دیگران توجهی ندارم؟
زمانی که درباره موضوع بدخلقی و عصبانیت فکر میکنید حتیالامکان دیگر اعضای خانواده و دوستان را نیز وارد این قضیه کنید چون این کار، شانس موفقیت شما را بسیار بالا میبرد. هر چه تعداد کسانی که در جریان کار شما قرار میگیرند بیشتر باشد، به همان نسبت بازخوردهای بیشتری دریافت میکنید که بسیار مفید خواهد بود. از آنها بخواهید که حداقل دو بار در هفته نظرها، پیشنهادها، تذکرات و تشویقهایشان را با جزئیات کامل مطرح سازند. از بعضی از آنها که بیشتر مورد علاقهتان هستند بخواهید شما را مورد مشاهده روزانه قرار داده، حمایت کنند. موقعیتهایی را که باعث خشمتان میشود صحنهسازی کنید و سعی کنید با قرار دادن خودتان در این موقعیتها، واکنش نشان دهید. میتوانید پاسخهای مفید و سازنده را تمرین کرده، تقویت نمایید. اگر همسرتان پرخاشجوست، اطمینان داشته باشید که با صحنهسازیها و یادگیری پاسخهای مناسب و تقویت آنها در شرایط واقعی نیز میتوانید به درستی رفتار کرده، واکنشهای درست شما مثل ماشهای است که بر خشم و عصبانیت او شلیک میشود و آن را خنثی میکند.
وقتی که او عصبانی است، شما چه کاری میتوانید بکنید؟
وقتی همسرتان بداخلاقی میکند، آرام باشید. برای این کار چند نفس عمیق بکشید، تنش را در بدنتان با آرامش از میان ببرید، بهآرامی و نرمی صحبت کنید. این ملایمت از سوی شما او را به آرامش و ملایمت ترغیب میکند. به او بگویید: «متأسفم که باعث رنجش و ناراحتی تو شدم». بیتاب نشوید و با او مثل یک احمق یا یک فرد نابالغ رفتار نکنید، همچنین در حضور دیگران او را نادان نشان ندهید. اگر فریاد میزند و با صدای بلند صحبت میکند، به او یادآوری کنید آنچه او نیاز دارد آن است که بجای رفتارهای منفی به گونهای مثبت عمل کند. به او نگویید «داد نزن». بلکه بگویید «بیا با آرامش راجع به این موضوع صحبت کنیم». به او اطمینان دهید که هر دوی شما میتوانید روی این موضوع با هم کار کنید و راهحلی برای آن پیدا کنید. البته در صورتی که آرام باشد. گهگاهی به او فرصت دهید تا با ایرادها و اشکالات روبهرو شود. بهدقت به او گوش کنید، به او با لطف نگاه کنید و توجهتان را به او با گفتن «آه»، «اوه»، «هوم»، «میفهمم» و غیره نشان دهید. بعضی اوقات نظریهها و عبارات او را بازگویی کنید یا بهخاطر بسپارید. برای اینکه نشان دهید که او را درک میکنید، بگذارید تا چنانچه لازم دید برخی موضوعات یا احساسات و عواطفش را بهروشنی بیان کند. در ابتدا، از سادهترین موضوعات شروع کنید تا در کوششهایتان به موفقیتهایی برسید. اگر میتوانید با او موافقت کنید، از او تعریف و تمجید کنید و سعی کنید تا عواطف مثبت، نسبت به او ابراز کنید.
کوتاه آمدن از طرف شما بر روی برخی نکات جزئی مفید و سازنده است. البته این کار را بهصورتی منطقی انجام دهید تا اینطور به نظر نیاید که سازش شما ناشی از ضعف و تزلزل است. زیرا این مسئله باعث میشود که همسرتان بخواهد از شما امتیاز بگیرد. بدخلقی، عادت و رفتاری طولانیمدت است. شاید لازم باشد که برای تغییر دادن همسر بداخلاقتان بارها و بارها و به مدت طولانی قدرتنمایی کرده، ابراز وجود کنید.
با آرامش، اما محکم و با اقتدار بر حقوقتان و تغییراتی که ضروری است پافشاری کنید و این کار را تا زمانی که او شما را جدی بگیرد و از در سازش و توافق درآید، ادامه دهید. بیان قوی، محکم و واضح با صدای ضعیف، ملالآور بسیار متفاوت است. تکرار، همیشه مؤثر نیست، اما بسیاری از آدمها اغلب آنچه را که از آنها خواسته میشود به آسانی نمیفهمند و نیاز به تکرار دارند، با اینحال بهراحتی کوتاه میآیند و تسلیم میشوند. پافشاری و اصرار، نشان میدهد که تا چه حد جدی و مصمم هستید. بر روی موضوعاتی که برایتان مهم است تمرکز کنید و نگذارید همسرتان موضوع بحث را عوض کرده، به سوژههای فرعی یا حاشیهای بپردازد. گاهی لازم است آنچه را که میخواهید به دست آورید با صدایی محکم، قوی، مُصِر و حتی با عصبانیت و با تکرار بیان کنید.
خشم شما ممکن است به یک دور تسلسل مخرب و زیانباری از مشاجره، خشم، تلافی و مقابله به مثل که نقش مهمی در مشکلات رفتاری همسرتان دارد، منجر شود. شما باید بیشتر بر روی شیوههای سازنده، نظیر افزایش تعامل مثبت، اتخاذ تصمیمات و پاداش به رفتارهایی که میپسندید، تأکید کنید.