١ـ قاببندی یا framing چیست؟آیا هرگز به این موضوع فکر کردهاید که اگر قاب یک عکس را تغییر کنیم، تصویر درون آن بهصورت ناگهانی بسیار متفاوت بهنظر میآید؟ قاب عکس، برخی از قسمتهای تصویر را برجستهتر نشان میدهد و به کیفیت برخی از قسمتهای آن میافزاید و مرزهای عکس را محدود میکند. همینگونه افکاری که در ارتباط با یک تجربه یا یک مضمون در ذهن ما پدید میآیند، برخی از جنبههای آن مضمون را برجستهتر میسازند. قاببندی به این معنی است که ما تجربیات خودمان را بهشکلی «قرار میدهیم» که به آن معنی ببخشیم. با استفاده از انواع گوناگون قابها ما میتوانیم یک حادثه را بهصورتهای بسیار متفاوتی تجربه کنیم.
NLP قابهای متعددی را شناخته است که میتوانند بهصورت ابزارهای بسیار پرقدرتی باشد.
قاب مسئله یا مشکل problem frameاگر چیزی ناگهانی و بدون مقدمه اتفاق بیفتد، مردم اغلب آن را به مثابه یک مسئله مینگرند. مسئله چیزی است که باید «بر آن فائق آمد» و یا «با آن برخورد کرد». در این شرایط، افراد دیگری که درست با همین موضوعات روبهرو شدهاند، ممکن است با قابسازی متفاوت آن را بهصورت «یک فرصت»، «یک مبارزهطلبی» و یا «یک مضمون گیجکننده برای خودشان» تعبیر یا تفسیر کنند. یک مضمون را به هر شکلی قابسازی کنیم، بهگونه متفاوتی درباره آن موضوع فکر میکنیم و احساس ما نسبت به آن متفاوت است و رفتارمان نیز مطابق و در راستای آن خواهد بود.
«مسئله» به «کمک» و یا «راهحل» نیاز دارد و یا بیشتر افراد جامعه اینگونه به این مضامین میاندیشند. مسائل افراد را به نزد پزشک، قاضی و یا مشاور میکشاند. قابسازی از یک واقعه به مثابه یک مسئله، عملاً در نتیجه یک قضاوت درباره آن حاصل میشود و در نهایت دامنه رفتارها و اقدامات ممکن را در برابر آن محدود میسازد. اگر یک پدیده را بجای «یک مسئله». «یک مضمون گیجکننده» بنامیم، بهتر است، زیرا بجای «یک مشکل»، آن را به چشم یک «واقعه غیرمنتظره» مینگریم. این تعبیر و تفسیرها امکانات بیشتری را در مقابل ما قرار میدهند و ما در این شرایط، از نظر احساسی و عاطفی راحتتر و از نظر عملی کردن، آزادتر خواهیم بود.
در سیاست، بازرگانی، فعالیتهای اجتماعی و در بسیاری از مضامین انفرادی، تمایل شدیدی نسبت به «حل مسئله» وجود دارد. در نگاه اول، این موضوع ممکن است خیلی خوب بهنظر برسد. زمانیکه این مسائل احتمالاً حل شوند، در نهایت مشکلات کمتری باقی میمانند. اگر بمانند.
متأسفانه، یک قابسازی برای مسائل به این معنی و مفهوم است که همیشه مضامینی وجود دارند که بهخوبی کار نمیکنند. بار دیگر که به اخبار گوش میکنید و یا نشریههای خبری را میخوانید، دقت کنید چه مطالبی هستند که میتوانند در قالب «خبر» قرار بگیرند؟ برخورد مسئلهای، همیشه با ملامت کردن فردی، کشوری و یا حزبی همراه است، به این ترتیب هرگز نه با «خبرهای خوب» روبهرو میشویم و نه در آنها مدل یا نمونهای برای فضیلت یا کرامت میبینیم. در این فضا تنها به چیزهایی اشاره میشود که بهخوبی کار نمیکنند؟
قاببندی براساس حاصل نتیجه outcome frame
قاببندی براساس حاصل یا نتیجه، راه دیگری برای نگاه کردن به وقایع است. این روش، به شما نشان میدهد یا متذکر میشود که «شما چه چیزی میخواهید؟» و این تمام محتوای قابسازی بر بنیان نتیجه است. زمانی که شما میگویید: «درباره این مسئله با من صحبت کنید». در واقع مخاطب صحبت خودتان رابه سیر و سفر در زمان حال دعوت میکنید، در حالیکه تعبیر و تفسیرهایی از زمان گذشته را بههمراه دارد. ولی در زمانیکه به مخاطب میگویید: «به من بگویید که چه چیزی میخواهید؟» توجه او را به زمان آینده جلب میکنید. از آنجا که شما در حوادث و پدیدههای گذشته نمیتوانید تغییر و تحولی بدهید، بنابراین آیندهای را که در نظر دارید راهنمای بهتری، برای هدایت در جهتهایی است که در زمان حال روی آنها کار میکنید.
قاب اگر این جوری As- if frame
این در واقع، راهی است که شما به خودتان اجازه میدهید یا امکان بدهید تا پدیدهها را در حجم خودشان بررسی کنید. در قاب اگر اینجوری بود، شما میخواهید برنامهها و حوادث آینده را همانگونه که تصور میشود اتفاق بیفتند. درست همانگونه که در آینده در حقیقت اتفاق میافتند. اکنون و در شرایط کنونی تجسم و تصور کنید، به این ترتیب زمانی که بادقت و بهخوبی این تصورپردازی ذهنی انجام شود، در برابر شما برنامه یا سناریویی شکل میگیرد که بهنظر بسیار واقعی است. بنابراین شما میتوانید مشخص یا پیشبینی کنید که این جریان در آینده چگونه بهنظر میآید، شنیده میشود و یا احساس میگردد.
تجدید قاببندی یا Reframing
او آدم سادهلوحی است... او خیلی تأثیرپذیر است... او خیلی زود تسلیم حرف حسابی میشود... تجدید قاب، تغییر دادن معنای یک تجربه یا یک حادثه با قرار دادن یک قاب دیگر بر گرد آن است. این تغییر سبب میشود، شما چیزها را بهصورت دیگری مشاهده کنید. این یک تجزیه و تحلیل جدیدی است که شما را به سوی یک نتیجهگیری، ارزشیابی و احساس متفاوت هدایت میکند. این ابتکار آنچنان شکل مهم و متفاوتی از قاببندی است که ما در یک فصل یا بخش مجزایی شرح دادهایم.
٢ـ قاببندی چه کاری انجام میدهد؟
قاببندی راهی است که ما تجربیات را بهصورتی که «میدانیم»، برچسب میزنیم، این روش به حوادث و افکار «رنگ» میدهد. اگر ما قاب را تغییر دهیم، معنی تجربه را نیز تغییر میدهیم. زمانیکه ما معنی را تغییر دهیم، احساس خودمان را نیز نسبت به آنچه هست، تغییر میدهیم.
٣ـ مثالهای روزمره درباره قاببندی
قاببندی مسئلهای: چه مدتی شما این مسئله را داشتهاید.
قاببندی درآمدی: از خودتان بپرسید که: واقعاً در این شرایط چه چیزی میخواهید؟ قاببندی اگر این جور... وضعیت سال ٣٠٠١ میلادی را تجسم کنید. مضمون رمانی از آرتور. سی کلاریک و یا رمان اودیسه فضایی که مانند دیگر فیلمهای علمی، تخیلی ما را به جهانی میبرد که در آن امکانات حیرتانگیزی وجود دارد.
٤ـ به قاببندی فکر کنید
زمانی که شما یا دیگران احساس میکنید که به یک نحوی نگرش به چیزی یا عکسالعمل به موضوعی چسبیده، یا گیر کردهاید؛
زمانی که احساس میکنید موضوعی که بهصورتی خاص قاببندی شده، ممکن است برای شما محدود کننده و دست و پا گیر بوده باشد؛
زمانی که شما میخواهید بهصورتی دیگر تجربیات موجود را تصور یا تلقی کنید و یا نحوه ارزشیابی شما بهشکل دیگری محدود شده باشد.
شما چگونه میتوانید از قاببندی استفاده کنید؟
زمانی از قاببندی به بهترین وجه استفاده میکنیم که نیاز داشته باشیم یک عقیده یا پیشنهاد را با بهترین شکل به مخاطب عرضه کنید که او نیز به بهترین وجه و یا باارزش و اعتبار بیشتری این پیشنهاد را بپذیرد. به بیان دیگر، پیش از شروع یک جلسه یا بحث درباره یک مقوله شما میتوانید موضوع را آنگونه که صلاح میدانید و یا به نفع شماست، عرضه دارید. خودتان را به صورتی آموزش دهید تا بتوانید شنونده اشکال و انواع دیگری از قاببندی مسائل باشید که دیگران ارائه کردهاند. در این شرایط دقت کنید، آیا شکلی که آنها از مسئله قاببندی میکنند. مطابق صلاح یا سلیقه شما نیز هست؟ آیا قاببندی با آنچه در داخل قاب است تناسب و همخوانی دارد؟ به شیوه کار افرادی دقت کنید که بهخوبی و با موفقیت به قاببندی مسائل میپردازند و واقعاً در قاببندی مسائل مختلف و در شرایط گوناگون، از جمله سخنرانیهای همگانی و یا روابط پدر و فرزندی استاد هستند. از خودتان بپرسید آنها چه کاری میکنند یا چگونه سخن میگویند که این اندازه موفقاند؟