آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

بیش از حد، آماده به خدمت نباش!

هنگامی که زنان، خود را درگیر مسئولیت‌های بیش از حد توان‌شان می‌کنند، اگرچه با کوشش و تحمل فراوان از عهده آنها برمی‌آیند، اما انجام این امور همواره با احساس تنش و اظهار گله و شکایت از وضع موجود، از طرف آنها همراه است.
اغلب ما زنان در روابط‌مان با نزدیکان نقش مسئولیت‌پذیری را ایفا می‌کنیم و می‌پنداریم که به این ترتیب همه‌چیز بر وفق مراد است. چنین می‌انگاریم که حل همه مشکلات دیگران بر عهده ماست. در مورد کوچک‌ترین کنش اطرافیان چه مثبت و چه منفی، واکنش نشان می‌دهیم. این طیف احساسی ما از دلخوری و رنجیدگی شروع می‌شود و تا عصبانیت شدید و حتی افسردگی و نومیدی ادامه می‌یابد. وقتی هم متوجه می‌شویم که کوشش ما در راه کمک به دیگران مؤثر واقع نشده، حاضر نیستیم دست از کوشش برداریم. بجای متوقف کردن این روند، کوشش خود را دو برابر می‌کنیم و تنها نتیجه‌ای که به دست می‌آوریم، عصبانیت بیشتر است؛ چرا که مسئولیت فردی را برعهده گرفته‌ایم که به هیچ‌وجه قصد اصلاح خود را ندارد!

در حقیقت برای ارائه رابطه و جلوگیری از جدایی، چه سختی‌هایی را به جان می‌خریم و چقدر تلاش می‌کنیم، در حالی‌که باید امکان بدهیم تا فرد مشکلاتش را خودش برطرف کند! مردان در برقراری تعادل بین جدایی و پیوند، مشکلات فراوانی دارند و تشنج موجود را با قربانی کردن «ما» به سود «من» از بین می‌برند، در حالی‌که زنان اغلب با پذیرش مسئولیت بیش از حد توان خود و به عبارتی قربانی کردن «من» به نفع «ما» به این تنش خاتمه می‌دهند. این روش نامناسب و ناخوشایند که باعث بر هم خوردن تعادل در روابط می‌شود، به شدت حیرت‌انگیز است. در جامعه ما در مورد ارتباط مردان با نزدیکان‌شان هیچ‌گونه وظیفه‌ احساسی و عاطفی در نظر گرفته نشده است، در صورتی که زنان، همیشه تشویق می‌شوند بجای آنکه انرژی‌شان را صرف حل مشکلات خود کنند، مسئولیت حل مشکلات دیگران را بر عهده بگیرند.
آیا بر عهده گرفتن مسئولیت حل مشکل دیگران زیان‌بار است؟ نه، همیشه چنین نیست. در طول نسل‌ها زنان عهده‌دار چنین وظیفه‌ای بوده‌اند. حمایت، کمک‌رسانی، پرستاری و مهیا کردن رفاه و آسایش دیگران، ایجاب می‌کند که با آنان روابط برقرار کنیم و همدردی، ایثار و عشق خود را به آنان نشان دهیم. مشکل هنگامی پیش می‌آید که بخواهیم بیش از حد در مورد مشکلات دیگران واکنش نشان دهیم و تصور کنیم همه مسئولیت‌ها بر عهده ماست در حالی‌که در واقع چنین نیست.
باید بیاموزیم که بیش از حد، آماده به خدمت نباشیم! اگر چه این پیشنهاد، ساده به نظر می‌رسد، اما برای کسانی که پیوسته آماده کمک کردن و نجات دادن دیگران هستند و آن را امری جدی می‌شمارند، دشوارترین کار است که از آنان خواسته شود حاضر به خدمت‌ نباشند!
چگونه می‌توان برای خدمتگزار نبودن کوشید و چطور می‌توان برای کمک به سایر اعضای خانواده شتاب نداشت؟
برای آنکه بیاموزیم چگونه حاضر به خدمت نباشیم، باید در ارتباط خود با نزدیکان، طریق اعتدال را در پیش بگیریم و بدانیم که چه زمانی باید آماده کمک به آنان باشیم و چه‌موقع باید آنها را به حال خود رها کنیم و اجازه دهیم تا آنها به تنهایی مشکلات خود را سر و سامان دهند. فردی که می‌خواهد از بار مسئولیت‌های خود در قبال دیگران بکاهد و از حالت یک حاضر به خدمت دائمی رها شود، باید پیش از هر چیز درک کند که مسئولیت حل همه مشکلات دیگران نیست! در واقع هیچ‌یک از ما حتی نمی‌توانیم کلیه مشکلات خود را حل کنیم، چه رسد به حل مشکلات دیگران!
بنابراین، وقتی احساس افسردگی و یا خستگی مفرط بر اثر پذیرش مسئولیت بیش از اندازه می‌کنیم، بهترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که تنها بر مشکلات و مسائل خود تمرکز کنیم و برای حل آنها بکوشیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد