آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

7 دلیل گریه کردن نوزادان و راه های آرام کردن آنها

7 دلیل گریه کردن نوزادان و راه های آرام کردن آنها

نوزادان گریه می کنند و هیچ راهی برای خلاصی از گریه آنها وجود ندارد. از آنجا که نوزاد نمی تواند حرف بزند، گریه او ممکن است برای والدینش نگران کننده باشد و از خود بپرسند "از کجا بفهمیم مشکلش چیست؟" فهمیدن علت گریه نوزاد ممکن است در آغاز دشوار باشد ولی باید توجه داشت که قسمت بزرگی از بچه بزرگ کردن آزمون و خطاست و والدین خیلی زود یاد خواهند گرفت که چگونه نیاز های کودک خود را پیش بینی کنند. دلایل زیر شایع ترین دلایل گریه نوزاد هستند و نوزاد با گریه خود در واقع می خواهد مشکلش را به شما بفهماند:

چرا کودکتان گریه می کند؟؟؟

من گرسنه ام
وقتی یاد بگیرید که نشانه های گرسنه بودن کودک خود (مثل نق نق کردن، سر و صدا راه انداختن و دنبال پستان مادر گشتن هنگامی که او را در آغوش می گیرید) را بشناسید مشکلاتتان در سیر کردن او قبل از اینکه گریه کند کمتر می شود. وقتی کودکتان گریه می کند اول مطمئن شوید که گرسنه نیست. شیر دادن ممکن است سبب قطع گریه کودک نشود ولی اگر می خواهد همچنان شیر بخورد بگذارید به خوردن ادامه دهد . بعضی اوقات شیرخواران حتی بعد از اینکه شروع به شیر خوردن می کنند به گریه کردن ادامه می دهند اما شما به شیر دادن ادامه دهید چون هنگامیکه معده اش پر شود از گریه کردن دست بر می دارد.

پوشکم را عوض کنید
بعضی کودکان به مجرد اینکه به تعویض پوشک نیاز داشته باشند سر و صدایشان در می آید اما بعضی دیگر اینطور نیستند. در هر صورت این هم یکی از دلایل گریه کردن کودک است و خوشبختانه هم فهمیدن آن راحت است و هم حل کردن آن.

سردم است؛ گرمم است
کودکان شیر خوار دوست دارند لباس زیاد و گرم داشته باشند. (بعنوان قاعده هر چند تا که خودتان لباس پوشیده اید و از نظر دما احساس راحتی می کنید باید یک لایه بیشتر به کودک شیرخوارتان بپوشانید.) بنابراین گریه کودک ممکن است به این علت باشد که سردش شده است (مثلاً موقعیکه کودک لخت است و شما در حال عوض کردن او هستید). بهتر است یاد بگیرید که چطور کودکتان را سریعتر و قبل از اینکه سردش شود عوض کنید. توجه کنید که کودک را زیادی نپوشانید چون احتمال گریه کردن کودک وقتی که گرمش است در مقایسه با وقتی که سردش است کمتر است (اگر هم گریه کند خفیف تر است).

مرا در آغوش بگیرید
کودکان شیر خوار آغوش و نوازش زیادی نیاز دارند. آنها دوست دارند صورت والدین خود را ببینند، صدایشان را بشنوند، به صدای قلبشان گوش کنند، و حتی می توانند بوی منحصر بفردشان (بخصوص شیر مادر را) تشخیص دهند. بعد از شیر خوردن، آروغ زدن و عوض شدن دوست دارند که شما آنها را در آغوش بگیرید. ممکن است شما فکر کنید که با این کار دارید کودکتان را "لوس" با می آورید ولی نگران نباشید؛ این مسئله در چند ماه اول زندگی اصلاً مطرح نیست. البته کودکان از نظر اینکه چقدر بخواهند که شما آنها را در آغوش بگیرید با هم فرق دارند. بعضی از کودکان توجه زیادی را می طلبند و در مقابل بعضی دیگر می توانند مدت زیادی آرام بنشینند. اگر کودکتان توجه شما را می خواهد او را در آغوش بگیرید و یا در کنار خود بگذارید.

دیگه بسه!
هر چند کودکان شیر خوار به توجه زیادی نیاز دارند ولی ممکن است دچار "تحریک بیش از حد" نیز بشوند. گاهی کودک بعد از گذراندن یک روز تعطیل در میان افراد خانواده و بستگان و یا در انتهای هر روز ظاهراً بدون دلیل و بیش از حد طبیعی گریه می کند. فیلتر کردن تمامی تحریک های محیطی (شامل نور، صدا، بغل به بغل شدن) معمولاً برای نوزادان آسان نیست و این می تواند سبب خستگی آنها بدلیل فعالیت زیاد شود. در این شرایط نوزاد با گریه کردن خود در واقع می گوید "دیگه بسه!". این مسئله معمولاً وقتی رخ می دهد که کودک خسته است. سعی کنید کودکتان را به جایی آرام و ساکت ببرید و بعد ببنید می توانید او را بخوابانید یا نه.

حالم خوب نیست
اگر تازه به کودک خود شیر داده اید و می دانید که راحت هم هست (گاهی کودک ممکن است بخاطر یک مسئله خیلی کوچک و پیش پا افتاده نظیر گیر کردن یک تار مو دور انگشت پایش و یا تماس مارک لباس با پوستش احساس ناراحتی کند) ولی کودک همچنان گریه می کند درجه حرارتش را اندازه بگیرید تا مطمئن شوید مریض نیست. گریه ناشی از بیماری معمولاً با گریه ناشی از گرسنگی فرق می کند و شما خیلی زود این را می فهمید.

هیچکدام از موارد بالا
بعضی اوقات دست آخر هم نمی فهمید چرا کودکتان گریه می کند. بعضی اوقات کودکان گریه می کنند و بسادگی نمی شود آرامشان کرد. این گریه کردن ممکن است از چند دقیقه گریه شدید تا کولیک کامل طول بکشد. کولیک عبارتست از گریه غیر قابل تسکین بمدت 3 ساعت در روز و حداقل 3 روز در هفته. حتی اگر کودک سه ساعت هم گریه نکند باز هم تحمل این وضعیت برای والدین سخت است. در صورتیکه علت گریه کودک دلایل بالا نبود راه های زیر را امتحان کنید.

علت گریه کودکم را نمی دانم. چکار باید بکنم؟

کودک را بپوشانید و در آغوش بگیرید
نوزادان دوست دارند همان احساس گرما و امنیت درون رحم را تجربه کنند. پس کودکتان را قنداق کنید و سرش را روی شانه تان بگذارید. توجه داشته باشید که قنداق کردن و در  آغوش گرفتن ممکن است برای بعضی کودکان ایجاد محدودیت فیزیکی کند. ممکن است این کودکان به پستانک یا تکان تکان دادن بهتر جواب دهند.

استفاده از ریتم
نوزاد عادت به شنیدن صدای قلب مادر دارد و یکی از دلایلی هم که دوست دارد در آغوش و نزدیک مادر باشد همین است. ولی به جای آن می توانید برای کودکتان موزیک ملایم بگذارید و یا برایش لالایی بخوانید و یا فقط او را کنار یک صدای یکنواخت مثل صدای هواکش قرار دهید.

تکان تکان دادن
گاهی تنها تکان تکان دادن کودک و راه رفتن می تواند او را آرام کند. بعضی اوقات هم می توانید او را در گهواره و یا
Rocking chair بگذارید و تکان دهید. گردش با اتومبیل هم می تواند در این مواقع کمک کننده باشد.

مالیدن شکم
مالدین پشت یا شکم نوزاد یکی از آرام بخش ترین کارهایی است که می توانید بکنید بویژه اگر گریه کودک ناشی از گاز روده ها باشد که در بعضی کودکان کولیکی دیده می شود.

مکیدن
حتی موقعی که کودک گرسنه نیست، مکیدن به آرام شدن ضربان قلب کودک، شل شدن معده، و کاهش دست و پا زدن او کمک می کند. در این مواقع پستانک بسیار کمک کننده است.

مواظب خودتان هم باشید

هیچ کودکی تا حالا از گریه کردن نمرده است! ولی گریه کودک می تواند استرس زیادی به پدر و مادر جدید وارد کند. شما در این مدت بسیار بی خوابی کشیده اید و ممکن است ندانید چکار کنید. مادران به اندازه کافی به دلیل  تغییرات هورمونی دچار هیجانات هستند. پدران هم ممکن است ندانند که چه نقشی می توانند در مراقبت از کودکشان ایفا کنند و اینکه تمام توجه همسرشان به کودک نورسیده است خود استرسی برای آنهاست. حالا کودکی را هم که در حال گریه کردن است به این دو نفر اضافه کنید تا ببینید که چگونه بسیاری از والدین سرشار از احساس بی کفایتی می شوند. اگر مطمئنید که نیاز های کودکتان را پاسخ گفته اید و سعی کرده اید که آرامش کنید ولی همچنان گریه می کند زمان آن است که کمی هم به خودتان برسید تا از پا نیفتید:

  • کودکتان را روی تخت بگذارید و بگذارید مدتی گریه کند (نترسید هیچ اتفاقی نمی افتد!)
  • از دوستان و بستگانتان راهنمایی بگیرید (حضور مادر بزرگ ها در این مواقع واقعاً نعمتی است!)
  • کمی استراحت کنید و بگذارید فرد دیگری از کودک مراقبت کند.
  • نفس عمیق بکشید.
  • با خودتان تکرار کنید: "کودک من مشکلی ندارد و گریه صدمه ای به او نمی زند. مشکلش فقط این است که نمی تواند بگوید چه می خواهد."

خوشبختانه کودکان (و والدینشان) بسیار انعطاف پذیرند و حتی بدترین شرایط را نیز بالاخره از سر می گذرانند. معمولاً از 8 تا 12 ماهگی به بعد کودک بهتر می تواند خودش را آرام کند و بسیاری از این گریه ها دیگر اتفاق نمی افتد.

ازدواج

درباره ازدواج بسیار گفته و شنیده ایم اما مطالبی که در زیر می آید شاید برای شما تازگی داشته باشد.از میان ضرب المثل های ملل مختلف و همین طور سخنان شخصیت های بزرگ جهان

پیرامون ازدواج شصت مورد را انتخاب کرده ایم ، بسیاری از این حرف ها جنبه شوخی و مزاح دارد

اما تعداد دیگری از آنها شاید وصف حال من و شما باشد !

و جا دارد که من در اینجا از استاد عزیزم آقای

موفقیت خود را مدیون ایشان هستم.

همین طور قسمت دیگری از این گفته ها می تواند برای عده ای حکم کلید راهنما را داشته باشد

۱) هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت مشورت کن تا با چشم هایت.( ضرب المثل آلمانی)

۲) مردی که به خاطر " پول " زن می گیرد، به نوکری می رود. ( ضرب المثل فرانسوی )

۳) لیاقت داماد ، به قدرت بازوی اوست . ( ضرب المثل چینی )

۴) زنی سعادتمند است که مطیع " شوهر" باشد. ( ضرب المثل یونانی )

۵) زن عاقل با داماد " بی پول " خوب می سازد. ( ضرب المثل انگلیسی )

سلـــیم آروم  صمیمانه تشکر وقدر دانی کنم. ادامه مطلب ...

یک حقیقت تلخ

یه نفر خوابش میاد و واسه ی خواب جا نداره

یه نفر یه لقمه نون برای فردا نداره

یه نفر می شینه و اسکناساشو می شمره

می خواد امتحان کنه که تا داره یا نداره

یه نفر از بس بزرگه خونشون گم می شه توش

اون یکی اتاقشون واسه همه جا نداره

بابا می خواد واسه دخترش عروسک بخره

انتخابم می کنه ، پولشو اما نداره

یکی دفترش پر از نقاشی و خط خطیه

اون یکی مداد برای آب و بابا نداره

یکی ویلای کنار دریاشون قصره ولی

اون یکی حتی تو فکرش آب دریا نداره

یکی بعد مدرسه توپ چهل تیکه می خواد

مامانش میگه اینا گرونه اینجا نداره

یه نفر تولدش مهمونیه ، همه میان

یکی تقویم واسه خط زدن رو روزا نداره

یکی هر هفته یه روز پزشکشون میاد خونش

یکی داره می میره ، خرج مداوا نداره

یکی انشاشو می ده توی خونه صحیح کنن

یکی از بر شده درد و ، دیگه انشا نداره

یه نفر می ارزه امضاش به هزار تا عالمی

یکی بعد عمری رنج و زحمت امضا نداره

تو کلاس صحبت چیزی می شه که همه دارن

یکی می پرسه آخه چرا مال ما نداره

یکی دوس داره که کارتون ببینه اما کجا

یکی انقد دیده که میل تماشا نداره

یکی از واحدای بالای برجشون می گه

یکی اما خونشون اتاق بالا نداره

یکی جای خاله بازی کلاس شنا می ره

یکی چیزی واسه نقاشی ابرا نداره

یکی پول نداره تا دو روز به شهرشون بره

یکی طاقت واسه ی صدور ویزا نداره

یکی فکر آخرین رژیمای غذاییه

یکی از بس که نخورده شب و روز نا نداره

یکی از بس شومینه گرمه می افته از نفس

یکی هم برای گرمای دساش ها نداره

دخترک می گه خدا چرا ما .... مادرش می گه

عوضش دخترآم ، او خونه لیلا نداره

یه نفر تمام روزاش پر رنج و سختیه

هیچ روزیش فرقی با روزای مبادا نداره

یکی آزمایش نوشتن واسش ،اما نمی ره

می گه نزدیکیای ما آزمایشگا نداره

بچه ای که تو چراغ قرمزا می فروشه گل و

مگه درس و مشق و شور و شوق و رؤیا نداره

یه نفر تمام روزا و شباش طولانیه

پس دیگه نیازی به شبای یلدا نداره

یاد اون حقیقت کلاس اول افتادم

دارا خیلی چیزا داره ولی سارا نداره

راستی اسمو واسه لمس بهتر قصه می گم

ملیکا چه چیزایی داره که رعنا نداره ؟

بعضی قلبا ولی دنیایی واسه خودش داره

یه چیزایی داره توش که توی دنیا نداره

همیشه تو دنیا کلی فرق بین آدما

این یه قانون شده و دیروز و حالا نداره

خدا به هر کسی هر چیزی دلش می خواد بده

همه چی دست اونه ، ربطی به شعرا نداره

آدما از یه جا اومدن ، همه می رن یه جا

اون جا فرقی میون فقیر و دارا نداره

کاش یه روزی بشه که دیگه نشه جمله ای ساخت

با نمی شه ، با نمی خوام ، با نشد ، با نداره

منبع:کتاب خانم مریم حیدر زاده

لطفا توجه فرمایید(مخصوص عاشقان):کاربرانی که مایل به دریافت شعر های عاشقانه ورمانتیک و... هستند به کلبه شعر جانبلاغی به آدرس زیر وارد شوید.

نام سایت:**http://mohammad1.blogsky.com**

بدزمانه ای شده... بد

با عرض سلام خدمت شما دوستان وکاربران عزیز

.چندی پیش که وبلاگ دوست عزیز ونویسنده همکارم فاطیما جون سر زدم.و همین طور داشتم مطالبشون را می خوندم یکی از مطالبش خیلی به نظرم جالب اومد وحیفم اومد که در این جاهم درج نکنم.

از اونجایی که من دختر خوبی ام اومدم به قولم عمل کنم

 یکی بود یکی نبود. اونی که بود من بودم و اونی که نبود تو بودی... راستشو بگو کجا بودی کلک؟ ببخشید داستان از این قرار است:


تقریباً 4سال پیش بود و بنده و دوستانمان (فاطی، زهرا و سایه) در دوران طلایی دانشجویی به سر می بردیم... ترم های آخر بودیم... یک روز در زایشگاه بودیم و دست به دعا که الهی و ربی... یک مریض کیسه آب پاره ای، درد زایمانی ای، دیلاتاسیون و افاسمان بالایی (یعنی دعانه رحمش باز شده باشه و نزدیک زایمان باشه) چیزی نصیب ما بفرما تا بتوانیم تجارب گرانبهای خویش را افزوده و مستفیض به اخذ زایمان گردیم (آخه بدبختی این بود که با اینکه ما دانشجوی مامایی بودیم، تا ترمای آخر بهمون زایمان نمیدادن... آن هم به دلیل تعدد دانشجوی پزشکی عمومی و تخصصی!... نامردااااااا)

 خلاصه در همین اثنا دیدیم که یه خانم و آقای میانسال یکیو آوردن با شیکم قلمبیده... مارو میگی شاد گشتیم و نیشمان تا بناگوش باز شد (اینطوری )که ای ول... نونمون تو روغنه... اونم چه روغنی... هووووووق

 

نوبت من بود معاینه کنم. با پرستیژ تمام مشغول معاینه مریض شدم... خب اوضاع خوبه... contraction (انقباضات زایمانی) داره، بذار ببینم... آهان پشت بچه اینجاست... اینم دست و پاهاشه... الهی چقدرم تکون میخوره و شیطونه... بذار قلبشو چک کنیم.... مشکل داره انگار...

 

در ادامه معاینه دستکش دست نمودیم و آمدیم مقابل مریض و با ملاطفت گفتیم عزیزم پاهاتو باز کن و نفس آروم بکش و خودتو شل کن... درد نداره... یهو مادره اومد جلو و با وقاحت تمام اعلام نمود که دخترم هنوز دختره!!! شوهر نداره که.... فلان فلان شده ها... دخترمو میخواین معاینه کنین که ... شه؟؟ خجالت نمی کشید؟

 

حالا ما این وسط موندیم اینطوری جااااااااااااان. دختر تشریف دارن ایشون؟ نکنه مریم مقدس دوم هستن و خبر نداریم ما!!!

 

بابا این درد زایمان داره... شیکمش که احیاناً فکر نمیکنی نفخ داره و ور اومده؟ ببین... اینم قلب بچه است... ترشحات خونی هم که داره!!!

اگر نذاری معاینه کنیم و وضعیتشو ببینیم ممکنه هم مادر بمیره هم بچه چون با توجه به ضربان قلبش به نظر میاد بچه در خطره

 

حالا هی ما میگیم این حامله است... هی اون میگه هنوز ازدواج نکرده!

نخیر قانع هم نمیشه.

باباهه هم موش شده بود چیزی نمیگفت... به دوستام گفتم تو نمیری این یه چیزیش هست اینقده موش شده و وقتی زنش میگه دخترم باکره است هیچی نمیگه

خلاصه رفتیم دکتر مکترارو خبر کردیم که بیاین به داد برسین الان خون این گریبان مارو میگیره

دکتر اومد و دستکش پوشید و گفت پاتوباز کن ببینم

 

مادره رو گفتیم بره بیرون. معاینه ش کرد... حالا ما هی میگیم این کجاش دختر بود؟؟؟

دستشو آورد بیرون.... بله.... نی نی جان لطف فرمود مارو مزین نمود به پی پی خودش ... یهو

جیغ دکتر در اومد..... مکونیوم (همون پی پی خودمون)... زود لباسشو بپوشین باید بره اتاق عمل... بچه ها تند...

حالا مادره همچنان دخترم چشه؟ چرا تهمت میزنین؟

 

بابا مدرک از این بالاتر....... تازه بعد از کلی قسم و آیه دوزاریش افتاد... حالا میگفت یعنی کار کیه... فلان فلان شده..........

 

باباهه رو داشته باشین همچنان اینطوری بود

خب مریض به سرعت رفت اتاق عمل و یه پسر چاق دنیا آورد...

مریض تو اتاق عمل بود که زنگ زدن پلیس 110. چه معنی داره کسی که مجرده بیاد زایمان؟ هان؟

 یعنی این وسط یه چیزی بودکه همه رو قلقلک میداد بدونن چیه... ولی کسی نمیتونست چیزی بگه

خلاصه منتظر قدوم مبارک دختره موندن و از اتاق عمل اومد بیرون و لب به دهان گشود و رسوایی ای به بار آمد که بیا و درستش کن...

درست فهمیدید بچه ها جان... این گندی بود که بابای بی غیرت دختر زده بود و برای تمام عمر این ننگو به جون خرید تا فقط برای چند دقیقه!!!! کیف دنیارو ببره و کوس رسوایی خودش و دخترشو همه جا پرکنه ....(جمله م درست بود حالا؟)

بله به ها... آقا پلیسه اومد و اون پدر دیوصفتو برد زندان تا آب خنک بخوره و دیگه هوس این کارا به سرش نزنه!!!!

پ ن: موندم این بچه بزرگ شد چی میخوان بگن بهش؟ بابات کیه؟ همون بابابزرگت؟

این بچه که از زنا بدست آمده و حرام زاده است، عاقبتش چی میشه؟

 

مادر اون بچه چی؟

 آخه احمق فلان فلان شده... یعنی اینقدر آدم بدون IQ که نمی فهمه حامله است و شکمش هی بادش بیشتر میشه؟ مادره رو بگو که مثل ماست بود نقشش تو اون خونه!!!!


کاش یه کمی زودتر می جنبیدند تا بتونن بچه رو سقط کنن!!!!

نمیدونم چی بگم.... آخر الزمانی شده واقعا!!!!

 خدایا عاقبت مارو ختم بخیر بنما...

به قول مامانم این چیزها خنده و مسخره کردن نداره....!

شیرینی هلالی بادامی

به نام خدا

شیرینی هلالی بادامی

مواد مورد نیاز

کره  ...    ...              ...               ...           ...          ...             150 گرم

آرد ...             ...             ...       ...          ...           ...         ... 250 گرم

پودر شکر ..   ...         ...        ... ...          ...         ... .. ..     ..یک چهارم پیمانه ( هفتاد گرم )

پودر هل ...         ...         ...        ...        ...        ...       ... ..  1 قاشق غذا خوری

پودر بادام ...      ...          .....      ...        ...        ...         ...   یک چهارم غذا خوری

ادامه مطلب ...

پیامک سرا ۲

به نام خدا

پیامک سرا

من آن ابرم که میخواهد ببارد / دل تنگم هوای گریه دارد

دل تنگم غریب این در و دشت / نمیداند کجا سر میگذارد

خوشا روزی که با هم مینشستیم / قلم در دست و کاغذ مینوشتیم

قلم بشکست و کاغذ در هوا شد / مگر خط جدایی مینوشتیم

ادامه مطلب ...

بیسکویت بادام زمینی

به نام خدا

بیسکویت بادام زمینی

مواد مورد نیاز :

ادامه مطلب ...

میگرن چیست؟

میگرن چیست؟

میگرن
شرح بیماری
میگرن (Migraine) بیماری است که با سردردهای مداوم و سخت مشخص میشود و غالبا با اشکالات زود گذری در جریان خون مغزی و استفراغ همراه است. این بیماری با یکنوعسردرد شدید و ناتوان کنندهمعمولا در یکطرفسر ، کهبه همراهآنعلایمدیگریمثلتهوع ، استفراغو مشکلاتبیناییهمراه است. حملهاینسردرد میتواند 72 - 2 ساعتطولبکشد. حملاتمیگرندر بعضیاز افراد ممکناستبطور هفتگیرخدهند، در حالیکهدر بعضیدیگر ممکناست حتییکبار نیز در سالرخندهند.

میگرن هر دو جنس را تحت تأثیر قرار میدهد، اما در زنان شایعتر است. میگرن همچنین ممکن است ارثی باشد. بیماری در حوالی سنین بلوغ شروع شده و در میانسالی از نظر شدت و دفعات تکرارش کاهش مییابد. حملات میگرن بیشتر صبحها شروع شده و علایم اولیه آن تار شدن دید یا ظهور نقاط رنگی در خطوط جلوی چشم است. حملات سردرد چند ساعتی به طول میانجامد و پس از خوابیدن بهبود مییابد.

ادامه مطلب ...

صرع چیست؟

صرع چیست؟


حملات تشنجی مکرر ، صرع نامیده میشود، صرع (Epilepsy) (به یونانی دچار حمله شدن) ، یک بیماری عصبی است که بوسیله حملات تکرار شونده ناشی از نارسایی حرکتی ، حسی یا روانی با یا بدون بیهوشی یا حرکات تشنجآور مشخص میشود. واژه صرع به یک گروه از نشانهها با علل فراوان باز میگردد تا اینکه به یک بیماری خاص اطلاق شود. در طی یک حمله صرع امواج مغزی، مختل و نامنظم میشوند. در نتیجه اختلال هوشیاری و گاه حرکات کنترل نشده رخ میدهد. یک تشنج واحد و منفرد علامت ابتلاء به صرع نیست.


صرع چیست؟
از زمان بوجود آمدن انسان بر روی کره زمین صرع نیز وجود داشته است. امروزه انواع گوناگونی از صرع شناخته شده است. صرع یک بیماری نیست بلکه فقط نشانهایست که میگوید قسمتی از مغز کار خود را همیشه بخوبی انجام نمیدهد. وقتی مغز بطور طبیعی کار کند یک سری امواج الکتریکی از خود ایجاد مینماید که این امواج مانند الکتریسته در مسیر اعصاب مغزی عبور میکند. « اپیلپسی » یا صرع حالتی است که یکسری از این تشنجها و طوفانهای الکتریکی در مغز بطور مرتب و با فاصله زمانی خودبخود ایجاد شده و خاموش شوند. که این جرقه الکتریکی و طوفان الکتریکی بسته به محل خود در مغز علائم و نوع تشنج و صرع را تعیین مینماید. یکبار تشنج هیچگاه صرع نیست بلکه دو تا سه بار تشنج میباید رخ دهد تا پزشک تشخیص صرع را مطرح نماید.

ادامه مطلب ...

این حس انتقامجویی در انسان چیست ؟

این حس انتقامجویی در انسان چیست ؟
آدم حسود وقتی خیر و نعمتی را در دیگران می‏بیند ، همه آرزویش این است‏ که از او سلب نعمت شود ، درباره خودش فکر نمی‏کند . انسان سالم ، " غبطه " دارد نه " حسد " . او همیشه درباره خودش فکر می‏کند که جلو بیفتد . اگر یک انسان همیشه در فکر این باشد که خودش جلو بیفتد ، سالم‏ است ، این ، دلیل بر عیب نیست ، اما اگر کسی همیشه در این اندیشه است‏ که دیگری عقب بیفتد بیمار است ، مریض است . حتی شما می‏بینید که گاهی آدمهای حسود به مرحله‏ای‏ می‏رسند که حاضرند به خودشان صد درجه صدمه بزنند ، بلکه به دیگری پنجاه‏ درجه صدمه وارد شود .
نمونه‏ای از بیماری حسد

داستان خیلی معروفی در کتب تاریخ نقل می‏کنند : در زمان یکی از خلفا ،مرد ثروتمندی غلامی خرید . از روز اولی که او را خرید ، مانند یک غلام با او رفتار نمی‏کرد ، بلکه مانند یک آقا با او رفتار می‏کرد . بهترین غذاها را به او می‏داد ، بهترین لباسها را برایش می‏خرید ، وسائل وسایش او را فراهم می‏کرد و درست مانند فرزند خود با او رفتار می‏کرد ، گوئی پرواری‏ برای خودش آورده است . غلام می‏دید که اربابش همیشه در فکر است ، همیشه‏ ناراحت است .



بالاخره ارباب حاضر شد او را آزاد کند و سرمایه زیادی هم‏ به او بدهد . یک شب درد دل خود را با غلام در میان گذاشت و گفت : من‏ حاضرم تو را آزاد کنم و این مقدار پول هم بدهم ، ولی می‏دانی برای چه‏ اینهمه خدمت به تو کردم ؟ فقط برای یک تقاضا ، اگر تو این تقاضا را انجام دهی هر چه که به تو دادم حلال و نوش جانت باشد ، و بیش از این هم‏ به تو می‏دهم ولی اگر این کار را انجام ندهی من از تو راضی نیستم .

غلام‏ گفت : هر چه تو بگوئی اطاعت می‏کنم ، تو ولی نعمت من هستی و به من‏ حیات دادی . گفت : نه ، باید قول قطعی بدهی ، می‏ترسم اگر پیشنهاد کنم ،قبول نکنی . گفت : هر چه می‏خواهی پیشنهاد کنی بگو ، تا من بگویم " بله‏
" . وقتی کاملا قول گرفت ، گفت : پیشنهاد من این است که در یک موقع و جای خاصی که من دستور می‏دهم ، سر مرا از بیخ ببری . گفت : آخر چنین چیزی نمی‏شود . گفت : خیر ، من از تو قول گرفتم و باید این کار را انجام دهی .

نیمه شب غلام را بیدار کرد ، کارد تیزی به او داد ، و با هم به پشت بام یکی از همسایه‏ها رفتند . در آنجا خوابید و کیسه پول را به‏ غلام داد و گفت : همینجا سر من را ببر و هر جا که دلت می‏خواهد برو . غلام‏ گفت : برای چه ؟ گفت : برای اینکه من این همسایه را نمی‏توانم ببینم .

مردن برای من از زندگی بهتر است . ما رقیب یکدیگر بودیم و او از من‏ پیش افتاده و همه چیزش از من بهتر است . من دارم در آتش حسد می‏سوزم ، می‏خواهم قتلی به پای او بیفتد و او را زندانی کنند . اگر چنین چیزی شود ، من راحت شده‏ام . راحتی من فقط برای این است که می‏دانم اگر اینجا کشته‏ شوم ، فردا می‏گویند جنازه‏اش در پشت بام رقیبش پیدا شده ، پس حتما رقیبش او را کشته است ، بعد رقیب مرا زندانی و سپس اعدام می‏کنند و مقصود من حاصل می‏شود !

غلام گفت : حال که تو چنین آدم احمقی هستی ، چرا من این کار را نکنم ؟ تو برای همان کشته شدن خوب هستی . سر او را برید ، کیسه پول را هم برداشت و رفت . خبر در همه جا پیچید . آن مرد همسایه را به زندان بردند ، ولی همه می‏گفتند اگر او قاتل باشد ، روی پشت بام خانه‏ خودش که این کار را نمی‏کند ، پس قضیه چیست ؟ معمائی شده بود . وجدان‏ غلام او را راحت نگذاشت ، پیش حکومت وقت رفت و حقیقت را اینطور گفت : من به تقاضای خودش او را کشتم . او آنچنان در حسد می‏سوخت که‏ مرگ را بر زندگی ترجیح می‏داد . وقتی مشخص شد قضیه از این قرار است ، هم غلام و هم مرد زندانی را آزاد کردند .می‏شود .