(مقدمه)میگویند در اعماق وجود هر فرد روحی نهفته که از ناکامیها، ناراحتیها و دردسرهای روزمره او تغذیه میکند و به محض اینکه هیجان شغلی، عاطفی یا اجتماعی جدیدی بروز کند مانند گلولهای گلوی وی را میفشرد، ضربان قلبش را سرعت میبخشد و اشک را از چشمانش سرازیر میکند. در این حالت است که میگوییم تحت تاثیر فشار عصبی قرار گرفته است.در گذشته زندگی سادهتر بود و راههای مقابله با فشارهای عصبی نیز شناخته شدهتر، ولی در حال حاضر با توجه به زندگی روزمره فعلی فشارهای عصبی، بارها و بارها در طول روز برای ما اتفاق میافتد، یک ترافیک ساده یا یک صف که به کندی حرکت میکند، میتواند موجب تحریک سیستم عصبی شده و فشار آن را باعث شوند و نهایتا موجب تضعیف سیستم بدنی شود.
البته فشارهای عصبی لزوما بد نیستند و حتی بعضی از آنها میتوانند عملکرد موثری نیز داشته باشند. انسان فرهیخته فشارهای عصبی را از خود دور کرده و به نوعی عمل میکند که فشار عصبی در او انگیزه خلاقیت ابتکار و عکس العملهای به هنجار ایجاد نماید. این همان فشار عصبی مثبتی است که یک ورزشکار را وا میدارد تا برای رسیدن به موفقیت با سرعت به فعالیت بپردازد، البته باید در نظر داشت که تداوم هر نوع فشار عصبی میتواند موجبات کاهش خلاقیت ضعف اعصاب سکته قلبی و مرگ را فراهم آورد.محیط کار و فشارهای روانیمحل کار محیطی است که بیشتر ساعات عمر مفید خود را در آن میگذرانیم، پس باید باید ترتیبی بدهیم که شرایط آن موجب سلامت جسمی روانی شود، زیرا هر موضوع کوچک و بزرگی میتواند به یک تنش و سپس به یک فشار عصبی منتهی شود.- افرادی که از نظر حجم کار زیادی انسجام میدهند، به دلیل خستگی مفرط و یکنواختی و تراکم کار از بقیه افراد تندخوتر بوده و حالت پرخاشگری بیشتری دارند. اینگونه افراد برای مبتلا شدن به یک بیمار روانی بسیار مستعد هستند.- بعضی دارای نقش متضاد افراد فوق هستند و به دلیل نداشتن نقش موثر و مشخصی در سازمان و احساس بیهودگی و پوچی و عدم رضایت از شغل فشار عصبی را تحمل میکنند و تا زمانی که نقش آنها در سازمان مشخص شود و احساس مسئولیت نکنند این احساس ادامه خواهد داشت.- روابط کارکنان با رئیس مستقیم شان نیز میتوانند موجبات بروز فشار عصبی را برای هر یک فراهم آورد.وقتی کارمندی احساس کند رئیس نسبت به او و زندگیش بی تفاوت است و توجیهی به درخواستهای او ندارد، ناخواسته فشار عصبی را تحمل میکند، بر عکس وقتی یکی از کارکنان با بی تفاوتی و بی میلی از مشارکت در کارها طفره میرود و وظایفش را به خوبی انجام نمیدهد، موجب بروز فشار عصبی برای مدیر میشود.- روابط با همکاران، علی الخصوص همکاران جوانتر که شور و اشتیاق بیشتری برای پیشرفت دارند برای افراد میان سال میتواند موجبات بروز تنش و فشار عصبی را فراهم آورد.گرچه اکثریت افراد جامعه و در نتیجه بیشتر کارکنان هر سازمان فشارهای عصبی را تحمل میکنند ولی نمیتوان آنها را بیمار روانی محسوب کرد، در چنین شرایطی وظیفه همه است که در روابطشان با سایرین طوری عمل کنند که اسباب ناراحتی و افسردگی آنها را فراهم نیاورند. البته مسئول سازمان نیز وظیفه دارد که با شناخت و رفع عناصری که موجب بروز فشار عصبی میشوند، در فراهم کردن محیطی مناسب برای کار و زندگی کارکنان خود تلاش کند و در این صورت است که قدرت و تحمل کارکنان افزایش یافت و فشارهای عصبی را به جهت مشیت آن و به منظور بالا بردن کیفیت شغل و عملکرد سوق میدهند.راههای کنترل فشار عصبی:الف - استراحت:وقتی فشار عصبی شدت مییابد، باید با مراقبت از خود کوشش کنیم تا هر چه بیشتر آن را کنترل و تخفیف دهیم. استراحت (حتی روزانه) که موجب کاهش مصرف اکسیژن، کاهش ضربان قلب و کاهش فشار خون میشود میتواند موجبات تسکین و کنترل فشار عصبی را فراهم آورد.ب - فعالیت بدنی:برای مقابله با فشار عصبی، فعالیت بدنی و ورزش میتواند تاثیر به سزائی داشته باشد، پیاده روی، دویدن، شنا، دوچرخه سواری بهترین ورزشها هستند. البته برای بازیافتننشاط باید تداوم در ورزش را سرلوحه قرار دارد و حداقل6 روز در هفته و هر بار حدود نیم ساعت ورزش کرد.ج - تلاش فکری:وقتی فشار عصبی ناشی از ناکامی باشد میتوان با تلاش و کوشش و حرکت به سوی کسب موفقیت از فشار عصبی کاست.د تغییر شغل و یا محیط کار:عواملی چون شرایط نامطلوب محیطی، خستگی - تراکم کاری - مشخص نبودن نقش فرد در سازمان - تعارضات شغلی - رابطه نامطلوب با روسا و یا زیردستان و سایر همکاران - درجا زدن و احساس عدم امنیت شغلی همگی میتواند موجبات فشار عصبی را فراهم کند، شخص باید سعی کند، با غلبه بر فشار عصبی موجبات حذف هر یک یا تمامی احساس فوق را که موجب این فشار شده در خود فراهم کند و در صورتی که بتواند بهتر است برای جلوگیری از خطر بروز بیماری روانی محیط کار و یا نهایتا شغل خویش را امور بازنگری مجدد قرار دهد.ه توجه به مبدا هستی:خداوند به عنوان مبدا هستی بزرگترین آرامش دهنده انسان است.وقتی فشارهای روانی و عصبی به اعلا درجه خود رسید وقتی راههای دیگر کنترل فشار عصبی و روحی همگی مورد آزمون قرار گرفت و نتیجه نداد بهترین راه توجه به مبدا عالم هستی و خداوند است که با غرق شدن در دریای بی کران عشق او میتوان به آرامش روحی کامل رسید.