آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

روان پریشی های من 1

باران اگر ببارد، من طبق معمول دست­هایم را حلقه خواهم کرد به دور گردنت و سرت را روی سینه­ام خواهم گذاشت، بعدش سرم را قایمکی جوری قرار خواهم داد که روی سرت را بپوشاند که مبادا باران رنگ مشکی موهایت را ببرد، مبادا قهوه­ای چشمانت را برباید؛ و تو مثل همیشه می­پرسی: چرا باران به همه جایم می­خورد ولی به سرم نه؟ و من که می­دانم تو عاشق بارانی – از خیلی وقت پیش تو عاشق­اش بودی- برای آن­که دعوایم نکنی به خاطر سایه­بانی که برایت ساخته­ام می­گویم: سر من یک کمی نافرم است و جلوی باران را گرفته. تو بلند می­شوی و می­گویی: مرده­شور سر نافرم­ات را ببرد و مرده­شور خودت را با این سرت. قهر می­کنی و می­روی.

من اما، از پی تو دوان نمی­دوم، صبر می­کنم تا باران بعدی، تا تو باز بیایی و قصه را از نو آغازش کنیم. تو می­آیی، مطمئنم که می­آیی؛ به خاطر من نه، به خاطر عشقت. باران.

چه مضحک است زندگی ما و عشق انسانی تو به چند قطره باران.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد