به
نقل از پامپا پرس، مانند بسیاری از افراد احساس می کنید آنچه که لازم است
را انجام می دهید. هر زمان که بتوانید استراحت کرده، ساعات خوابتان کافی
وقابل قبول است اما هنگام بیدار شدن این احساس را دارید شبی که سپری کرده
اید فایده ای نداشته و در عرض روز در جستجوی مکانی برای استراحت هستید.
بسیاری از افراد از اختلال خواب و احساس خستگی مفرط رنج می برند اما گاهی دلایل این پدیده تا حدودی ناشناخته و حتی عجیب است.
وجود باکتری های مضر در روده
دو
سوم از مردم جهان از مشکل وجود یک باکتری به نام H. Pylori یا
Helicobacter pylori رنج می برند که به ویژه مخاط معده را آلوده می کند.
این باکتری مضر در صورت گسترش به بافت های حفاظتی معده حمله کرده و معده
را در برابر زخم ها و آسیب های کم و بیش عمیق دیواره معده آسیب پذیر می
کند.
هنگام خواب ، اسیدی که معده برای هضم غذا ترشح می کند از خراش
هایی که توسط این باکتری در دیواره معده ایجاد شده ، خارج می شود. سپس
اسید به مری راه یافته و موجب گلودردی می شود که خواب عمیق و آسایش بخش را
مختل می کند. در عین حال، احساس خستگی به دلیل کم خونی ناشی از زخم
هاییکه در معده ایجاد شده اند، افزایش می یابد.
راه حل مراجعه به پزشک برای تشخیص باکتری و ارائه درمان مناسب است.
تنفس نامنظم
تنفس منظم در حال خواب موجب می شود اکسیژن کافی به بدن و اندام های مختلف آن برسد. هنگام خواب گاهی تنفس به دلیل تجمع مخاط یا عوامل دیگر در انتهای گلو راه عبور اکسیژن از طریق بینی به سوی ریه ها را محدود می کند. طبیعتا این انسداد موجب می شود تا بیشتر از طریق دهان تنفس کنید که مطالعات اخیر نشان می دهد تنفس از طریق دهان چندان مفید نبوده و کمبود اکسیژن در بدن منجر به احساس خستگی عمومی می شود.
راه حل؟ صبح و شب با یک محلول شستشوی دهان یا آب نمک غرغره کرده تا مخاط یا موادی که راه گلو را تنگ می کنند از بین رفته و اکسیژن راه کافی برای رسیدن به ریه ها را داشته باشد. به این ترتیب ، صبح با انرژی کافی از خواب بیدار می شوید.
نوشیدن قهوه صبحگاهی ،ایده ای خوب اما غلط
برای بسیاری از افراد نمی توان روز را بدون نوشیدن یک قهوه خوب یا چای آغاز کرد. اما مصرف قهوه پس از بیدار شده موجب افزایش آنی و بیش اندازه متابولیسم ( سوخت و ساز) شده که سپس ناگهان روند آن کاهش می یابد. این گسست موجب کاهش قابل توجه انرژی در ارگانیسم می شود. علاوه بر این، کافئین به روی آب بدن تاثیر می گذارد. پس از بیدار شدن شما ساعات زیادی را در بیرون سپری کرده بی آنکه آب کافی به بدنتان برسانید. پس نوشیدن قهوه از دست دادن آب بدن را تشدید کرده که در خستگی بیشتر موثر است.
راه حل؟ نوشیدن یک لیوان آب هنگام بیدار شدن برای خنثی کردن اثر کافئین.
لباس های بیش اندازه راحت
پوشیدن
لباس های گشاد و بیش از اندازه راحت بدن را به سوی وضعیت استراحت و شل شدن
سوق می دهند. بنابراین به طور طبیعی بدن در حال استراحت قرار گرفته و
میزان تنفس کاهش می یابد.
همچنین
مطالعات نشان می دهند رنگ لباس ها نقشی مهم ایفا می کنند. در واقع، لباس
های تیره ترشح ملاتونین که موجب خواب آلودگی می شود را تحریک می کنند.
راه حل؟ لباس هایی با برش مناسب که موجب می شوند بدن به وضع شل شدن دچار نشود و ناگزیر باشید در وضعیت درست بنشینید را به تن کنید. همچنین لباس های سفید و روشن ترشح هورمون سراتونین که موجب سرحالی می شود را تحریک می کنند. در عین حال، فعالیت مغز را سرعت بخشیده و اعتماد بنفس را افزایش می دهند.
برای
بعضی از افراد این حالت ممکن است ناگهانی روی دهد و بر طرف شود،
اما برای بعضی دیگر این حالت به صورت مزمن در میآید.
اضطراب از نظر علمی چندین نوع دارد: اضطراب حاد ناشی از موقعیتی خاص ، اختلال در تطابق یافتن با شرایط تازه ، اختلال اضطرابی عمومی شده ، اختلال هراس ، اختلال تنشزای پس از حادثه ، ترس مرضگونه و اختلال وسواسی ـ جبری.
*علایم شایع بیماری
احساس اینکه یک اتفاق نامطلوب یا زیانبار به زودی رخ خواهد داد،
خشک
شدن دهان ، مشکل در بلع ، یا خشونت صدا ، تند شدن تنفس و ضربان
قلب ، تپش قلب ،حالت لرزش یا پرش عضلات ، ناتوانی جنسی ، انقباض
عضلات ،سردرد ، کمردرد ، عرق کردن ، تهوع ، اسهال ، کاهش وزن
،خوابآلودگی ، مشکل در تمرکز ، منگی یا غش ، تحریکپذیری ، خستگی ،
کابوس ، مشکل در حافظه.
بروز
اختلال در روابط اجتماعی و شغلی ، افزایش ناگهانی میزان اضطراب
ممکن است موجب بروز حمله هراس و فرار از موقعیت شود، وابستگی به
داروها و نامنظمی ضربان قلب از دیگر علائم این بیماری هستند.
*علل بروز اضطراب
فعال
شدن مکانیسمهای دفاعی بدن برای مبارزه یا فرار ترشح آدرنالین از
غدد فوقکلیوی افزایش مییابد، و موادی که از تجزیه آدرنالین در بدن
جمع میشوند (کاتکول آمینها) نهایتاً بخشهای مختلف بدن را تحت
تأثیر قرار میدهند. تلاش برای پرهیز از اضطراب خود موجب اضطراب
بیشتر میشود.
استرس با هر منشاء (مثلاً مشکلات اجتماعی یا
مالی) ، سابقه خانوادگی اضطراب ، خستگی یا کار زیاد ، وقوع مجدد
موقعیتهایی که قبلاً استرسزا بودهاند یا طی آنها به فرد آسیب رسیده
است، بیماری جسمانی ، تکامل طلبی غیرمنطقی ، ترک اعتیاد و ... خطر
بروز اضطراب را تسریع میکند.
*راههای پیشگیری
از روشهای کسب آرامش یا مراقبه برای کاهش استرس بهره بگیرید.
به فکر تغییر شیوه زندگی خود باشید تا استرس کاهش یابد.
استرس و اضطراب ایجاد شده را مدیریت کنید (مدیریت استرس).
از تفکرات بی جا و بیش از حد دوری کنید.
سعی کنید در اجتماعات حضور بیشتری یابید.
سعی کنید زیادی با خودتان خلوت نکنید و خود را از تنهایی دور کنید (رهایی از احساس تنهایی).
*درمان
اضطراب
عمومی شده را میتوان با درمان کنترل کرد. غلبه کردن بر اضطراب
اغلب موجبات زندگی بهتر و رضایت بخشتری را فراهم میآورد.
*روان درمانی
وقتی
احساس کردید که دارای اضطراب هستید، بهتر است تحت بررسی و درمان از
نظر موارد خاص تهدیدکننده یا منشاء استرس که در ناخودآگاه شما است
ولی وجود دارد، قرار بگیرید.
به فراگیری روشهای کاهش انقباض ناخودآگاه عضلانی مثل بازخورد زیستی و روشهای کسب آرامش بپردازید.
فعالیت
در زمان ابتلا به این بیماری : فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری خود را
حفظ کنید. فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری به کاهش اضطراب کمک
میکند.
*دارو درمانی
امکان دارد داروهای ضداضطراب مثل بنزودیازپینها برای مدتی کوتاه تجویز شوند.
امکان دارد از داروهای ضدافسردگی برای اختلال هراس استفاده شود.
از کافئین و سایر مواد تحریککننده ، و نیز الکل استفاده نکنید.
در زندگی مشترک، به تدریج لحظاتی پیش می آیند که فرار از آنها اجتناب ناپذیر است. جر و بحث، مشاجره و حتی دعوا برای همه زوج ها پیش می آید. اما فرا گرفتن مهارتی که اجازه ندهید چنین روندی تبدیل به روال عادی زندگی مشترک شما شود بسیار مهم و ضروری است. گذشته از همه چیز بخاطر داشته باشید که مهمترین آرزوی همسر شما خوشحالی شماست، اما فقط یک کمی کمک نیاز دارد.
بکار بردن برخی جملات بطور دائم نه تنها کمکی به بهبود وضعیت زندگی شما نمی کند،
بلکه آن را بر لبه مشاجرات دائمی و بیهوده قرار می دهد. این 7 جمله زیر یا مشتقات
آن در همان دسته قرار می گیرند. پس سعی کنید با تمرین، از گفتن آنها در جاهایی که
ضرورتی ندارد خودداری کنید.
1.
تو هم عین باباتی/ شماها خانوادگی اینطور هستید
وقتی چنین
جمله ای را بکار می برید به همسرتان مستقیما این پیغام را می دهید که قصد تحقیر او
را دارید. بدیهی است که بکار بردن جملاتی از این دست به نقاط ضعفی که در خانواده
همسرتان مشاهده کرده اید اشاره می کند. اگر موردی می بینید که می توانید آن را به
بقیه افراد فامیل همسرتان هم تعمیم دهید کمی فکر کنید و سعی کنید شکایت تان را
بصورت مستقیم تری بیان کنید.
اگر همسرتان نامرتب است یا مناسبت های مهم زندگی تان را فراموش میکند این مورد را
با خود او حل کنید و از کشاندن پای پدر و برادر و بقیه افراد خانواده اش به جریان
اجتناب کنید.
2.
کی می خوای یه فکری یه حال کارت بکنی؟/ کی می خوای کارتو عوض کنی؟
اگر همسر شما
در حال حاضر مشغول بکار است قبل از بیان این دست سوالات از خودتان بپرسید دقیقا از
کدام وجه کار همسرتان گله دارید؟ آیا درآمد وی کفاف زندگی را نمی دهد یا زمان کافی
برای گذراندن با شما و بچه ها ندارد یا این شغل در سطح اجتماعی شما نیست یا ...؟
گذشته از این واقعیت که شغل مردان برای آنها جنبه حیثیتی دارد به خاطر داشته باشید
که تا جایی که ممکن است نباید درآمد پایین همسرتان را با تلاش ناکافی وی برای تامین
رفاه خانواده یکی ببینید.
به جای آنکه مدام همسرتان را سرزنش کنید بهتر است جلسات منظمی برای تبادل افکار و
نظرات و اطلاعات تان در مورد امکانات شغلی جدید داشته باشید اگر خودتان شاغلید در
مورد کار خودتان صحبت کنید و هر کاری می کنید همسرتان را در جایگاه پاسخگویی اجباری
قرار ندهید.
3.
مادرم، دوستم، فلانی گفته بود ممکن است اینکار را انجام دهی
وقتی این جمله
را می گویید بی شک یک صحنه برای شوهرتان بازسازی می شود اینکه شما در مقابل دیگران
زندگی شخصی تان و مشکلات آنرا بر ملا کرده اید. آیا برای خود شما تصور چنین صحنه ای
آسان است. در چنین شرایطی همسرتان خودش را نه در کنار شما بلکه در مقابل شما و همه
وابستگان تان می بیند. بدیهی است از آن پس هر چه از شما بشنود را به دیگران نسبت
خواهد داد و بعدها به صفت ناخوشایند دهن بین هم ملقب خواهید شد.
به جای همه اینها حتی اگر از یکی از اطرافیان تان به شما هشدار داده شده که همسرتان
رفتارهای بطور مثال کنترل کننده دارد، به جای بیان آن از قول سوم شخص این مساله را
از طرف خودتان مطرح کنید. و سعی کنید به او نشان دهید این رفتار شما را چقدر آزار
می دهد و راه حل های خود را با او در میان بگذارید.
4.
خودم می توانم، کمک لازم ندارم
شاید باور
نکنید اما این جمله برای اکثر مردان آثار مخربی دارد. آنها به شکلی سنتی مایلند خود
را سوپرمن خانه شان ببینند. اگر شما به عنوان همسر و زن محبوب آنها این جمله را به
کرات به زبان بیاورید این نقش را به مخاطره می اندازید. همسر شما مانند هر انسان
دیگری از اینکه وجود موثر و مفیدی داشته باشد به خودش افتخار می کند.
گاه دلیل شما برای بیان این جمله این است که همسرتان کاری که قصد انجامش را دارد را
به خوبی انجام نمی دهد؛ مشاوران معتقدند حتی اگر عملکرد شوهرتان در انجام کاری با
شما متفاوت است آن را به شکلی زننده مطرح نکنید بعدها از اینکه نقش حمایتی همسرتان
را از او گرفته اید پشیمان خواهید شد. هر انسانی به یک همراه احتیاج دارد، بگذارید
همسرتان اسم آن را حامی بگذارد.
5.
همیشه اینکارو می کنی/ هیچوقت اینکارو نمی کنی
این کلی گویی
همسر شما را در حالتی تدافعی و به تدریج تهاجمی قرار می دهد. یاد بگیرید دقیقا روی
مشکلی که شما را ناراحت کرده تمرکز کنید. اگر از اینکه شوهرتان جوراب های کثیفش را
در راهرو انداخته دلخورید به او نگویید تو همیشه همینجوری هستی. اون از وضع غذا
خوردنت اون از کارت اون از ... با اینکار همسرتان را گیج می کنید که دقیقا کدام
کارش شما را آزار داده است. صریح باشید و از کلی گویی پرهیز کنید. این راه بهتری
برای رسیدن به یک زندگی سالم و موفق است.
6.
واقعا فکر می کنی...
اگر اهل بکار
بردن چنین جملات دوپهلویی به قصد اشاره ظریف به یک مشکل هستید، آن را کنار بگذارید.
وقتی به شوهرتان می گویید: واقعا فکر میکنی این موقع شب کباب لقمه می چسبد، او هیچ
نکته قابل درکی دریافت نمی کند. شاید منظور شما این باشد که خوردن غذای چرب در
ساعات پایانی شب برای کسی که کلسترول دارد مناسب نیست ولی بیان آن به این شکل مرموز
کمکی به شما نمی کند.
7.
با اون دوستات/ با اون فامیلت
طبیعی است که
شما همه دوستان و آشنایان و بستگان شوهرتان را تایید نکنید اما این خیلی غیرطبیعی
است که از آنها برای تحقیر او استفاده کنید. وقتی چنین جمله ای را بکار می برید
معنی آن این است که خودم باید برایت چند تا دوست پیدا کنم و راستش را بگویید خود
شما چنین شرایطی را می پذیرید؟
اگر معاشرت با اطرافیان همسرتان را دوست ندارید به او پیشنهاد دهید آنها را تنها
ببیند. تنها به این دلیل که ازدواج کرده اید مجبور نیستید در تمام دقایق یکدیگر را
همراهی کنید. با بیان دلایلتان و دادن فضایی که او برای زندگی شخصی اش لازم دارد به
دوام زندگی تان کمک می کنید.
یه روزی یه مرده نشسته بوده و داشته روزنامه اش رو می خونده که زنش یهو ماهی تابه رو می کوبه تو سرش!
مرده می گه: برا چی این کار رو کردی؟
زنش جواب می ده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه تکه کاغذ پیدا کردم که توش اسم جنى (یه دختر) نوشته شده بود…
مرده می گه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش جنی بود.
زنش معذرت خواهی می کنه و می ره به کارای خونه برسه.
سه روز بعد، مرد داشت تلویزین تماشا می کرد که زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر می کوبه تو سرش به طوری که مرده تقریبا بیهوش می شه.
مرد وقتی به خودش میاد می پرسه این بار برای چی منو زدی؟
زنش جواب می ده: آخه اسبت زنگ زده بود!
زمانیکه قرار است کاری را برای اولین بار انجام دهید، از همین حالا در ذهن خود مجسم کنید که آن کار را با موفقیت به پایان رسانده اید.
مدیریت سایت از کلیه عزیزانی که در امر وبلاگ نویسی و ارایه مطالب روانشناسی دستی دارند دعوت به همکاری می نماید.
لطفا جهت همکاری، ایمیل خود را از طریق فرم نظرات همین مطلب برای ما بفرستید تا اطلاعات لازم جهت همکاری را برای شما ارسال نمایم.