بنام پاک خدا
کودک آزاری و لزوم حمایت از کودکان
کـاش لـولـوی بــد فـقـط تـو قـصـه هـا بـود
مهم ترین و حساس ترین وظیفه بانوان پرورش و تربیت فرزند است. در این باره پدر و مادر هر دو مسئولیت دارند لیکن ثقل این کار معمولاً بر دوش مادران میباشد.
زیرا آنها هستند که میتوانند مرتبا از کودکان خویش مراقبت وحفاظت نمایند. اگر مادران به وظیفه سنگین و مقدس مادرى آشنا باشند و با برنامه صحیح نونهالان اجتماع را پرورش دهند میتوانند اوضاع عمومى یک اجتماع بلکه جهان را به طور کلى دگرگون سازند. بنابراین ترقى وتنزل، پیشرفت و عقب ماندگى اجتماع در دست بانوان و به اختیار آنهاست.
بدین جهت پیغمبر اسلام (ص) فرمود:بهشت در زیر پاى مادران است. (1)
اطفالى که هم اکنون در محیط کوچک خانه پرورش مى یابند مردان و زنان آینده اجتماع خواهند بود. هر درسى را که در محیط خانه و در دامن پدر و مادر فرا گیرند در اجتماع فردا به مرحله عمل خواهند رسانید. اگرخانواده ها اصلاح گردند اجتماع نیز حتما اصلاح خواهد شد. چون اجتماع به غیر از همین خانواده ها چیزى نیست. اگر کودکان امروز، تندخو، ستیزه گر، متجاوز، چاپلوس، دروغگو، بد اخلاق، کوتاه فکر، بى اراده، تو سرى خور، زور شنو، ترسو، خجول، نادان، خودخواه، پول پرست، لاابالى پرورش یابند جامعه بزرگ فردا نیز به همین صفات واخلاق زشت گرفتار خواهد شد. اگر امروز تو سرى خور شما بودند فرداتو سرى خور ستمگران خواهند شد. اگر امروز با تملق و چاپلوسى از شماچیزى گرفتند فردا هم در مقابل زورگویان چاپلوسى خواهند کرد.
و بالعکس اگر کودکان امروز درستکار، شجاع، بلند همت، خوش اخلاق، خیرخواه، بردبار، دلدار، با ایمان، زور نشنو، غیر متجاوز، عدالتخواه، بزرگ نفس، حقگو، امانتدار، دانا، روشنفکر، راستگو، صریح اللهجه تربیت شوند فردا هم همین صفات عالى را به صورت کاملترى ظاهر خواهند ساخت.
دخترى که وارد خانه شوهر مى شود مسؤولیت اداره یک منزل بر عهده اش مى افتد.و براى اداره یک منزل اطلاعات مختلفى لازم است.
باید غذا پختن،لباس شستن،روفت و روب،اتو کردن،دوخت و دوز،مرتب کردن اثاث منزل، آداب مهماندارى،آداب معاشرت و رفت و آمد،شوهردارى،و بالاخره بچه دارى،و دهها مانند اینها را بداند.مرد از همسرتازه واردش انتظار دارد همه اینها را بداند و یک زن تربیت یافته کامل عیار باشد.لیکن متاسفانه این همه انتظار جامه عمل نمى پوشد و تازه عروس یا اصلا آداب زندگى را بلد نیست یا اگر چیزى بلد باشد خیلى محدود است.
زن و شوهر گر چه یک زندگى مشترک خانوادگى را تشکیل میدهند و باید در اداره امور منزل تشریک مساعى نمایند لیکن بهر حال دربعض موارد اختلاف سلیقه هم دارند.مرد میل دارد تمام امور خانواده مطابق خواست خودش انجام بگیرد و زن مطیع او باشد،بر عکس زن هم همین خواست و تمایل را دارد.در اینجاست که صدور اوامر و نواهى ازطرفین آغاز میشود و مخالفت ها و کشمکش ها شروع مى گردد.بهترین راه حل اینست که زن و شوهر دست از امر و نهى بردارند و در موارداختلاف با مشورت و تبادل نظر به تفاهم برسند،و اگر دست از زورگوئى ولجبازى بردارند غالبا به تفاهم مى رسند و مشکلى بوجود نخواهد آمد. لیکن هیچیک از آنها حق ندارد عقیده اش را بر دیگرى تحمیل کند و او رامجبور نماید که مطابق دستورش عمل کند،و در صورت تخلف حق نداردتوبیخ یا تنبیهش کند.لیکن بعض مردها به بهانه اینکه قیم و سرپرست خانواده هستند چنین حقى را براى خودشان قائل هستند.به خودشان حق میدهند که مطابق دلخواهشان امر و نهى کنند.و همسرانشان را موظف میدانند که مطیع دستوراتشان باشند و هرگز تخلف نکنند.و در صورت تخلف او را مورد عتاب و خطاب و توبیخ و تهدید قرار میدهند.و چنین رفتارى را حق خویش مى پندارند. حتى گاهى به ضرب و شتم و اذیت اقدام مینمایند.در صورتیکه مرد حق اذیت و آزار و کتک زدن به همسرش راندارد.مردان زمان جاهلیت که از عاطفه و انسانیت کم بهره بودند همسران خودشان را مورد اذیت و آزار و ضرب و شتم قرار میدادند و پیامبر اسلام براى جلوگیرى از این عمل زشت به پا خاست و فرمود:هر مردى که بصورت همسرش سیلى بزند. خدا بفرشته مامور دوزخ (مالک) دستورمیدهد که در دوزخ هفتاد سیلى بر صورتش بزند.و هر مردى که دستش رابر موهاى زن مسلمانى بگذارد (براى اذیت موى سرش را بگیرد) در دوزخ دستش با میخهاى آتشین کوبیده میشود (1) .
ادامه مطلب ...چکیده:
لجبازی در کودک، پدیده ای است که به واسطهی آن کودک از توجه به گفتار بزرگتر، خودداری کرده و به آنها توجه نمیکند.
گاهی اوقات عدم توجه به صحبتهای بزرگتر به معنای لجبازی نیست، لذا مخالفتهای جزئی یک روند رشد در کودک است، که نگرانی در قبال آن معنایی ندارد.
تحقیقات به عمل آمده سن لجبازی را از سن یک سالگی دانسته و نقطهی شدت آن را سن دوسالگی معرفی میکنند، که این روند ممکن است تا سنین مختلفی که در متن اشاره خواهد شد، ادامه داشته باشد.
ما باید با شناخت علتهای لجبازی، به مبارزهی آن برویم لذا علتهای لجبازی را در چند چیز خلاصه میکنیم:(بی توجهیهای والدین- محرومیتها و رفتارهای سختگیرانه والدین- نیازهای عاطفی- بد آموزی ها- آزمایش والدین - شکستهای پی در پی و ناراحتیهای عصبی و گاهی بیماریهای مداوم- خودداری والدین از درخواستهای منطقی والدین- نشان دادن مقاومت- ولادت خواهر یا برادر- زیادهروی در انتقاد و سرزنش و دستورات پی در پی و پشت سرهم- خشونت والدین و دعواهای خانوادگی- معاشرتهای ناروا- سکوت والدین)
سپس به چند نکته پیرامون چگونگی برخورد با یک کودک لجباز اشاره نموده ایم، که به صورت خلاصه عبارت است از:(برای دستورات، از لغات محدود استفاده کردن-به کار بردن قانون ثانیه –اخطار دادن –استفاده از روش تکرار دستور –استفاده از روش- روش گیر کردن سوزن گرامافون-مطرح کردن دستورات با چند پیشنهاد –استفاده از روشهای تربیتی مناسب –دقت کردن به صحبتهای کودک و وا داشتن وی به بحث و ارائهی دلیل منطقی –استفاده از روش 1-2-3- ودر آخر استفاده از تنبیه) غیر از تنبیهات جسمی، که توضیح کامل این مسائل در متن خواهد آمد.
روی یکی از صندلیهای پارک بنشینید و به محوطه بازی کودکان دقت کنید. بچهها را که در حال دویدن، پریدن یا بالارفتن از اسباببازیها هستند، نگاه کنید. پیداکردن بچههایی که با جسارت بیشتری از وسایل بازی استفاده میکنند، اصلا سخت نیست. انگار قدمهایشان را محکمتر برمیدارند و از اینکه هر کدام از وسایل بازی جدید را حتی برای اولینبار امتحان کنند، ترسی ندارند، اما بچههایی را هم میتوانید ببینید که برای قدم برداشتن حتی در سطح صاف از پدر و مادرشان کمک میخواهند. این تفاوت بارز رفتار به عقیده روانشناسان به دلیل خصوصیتی به نام «اعتمادبهنفس» است.
تمام والدین برای افزایش و تقویت اعتمادبهنفس فرزندشان تلاش میکنند. کودکی را تصور کنید که برای اولینبار تصمیم دارد از یک پارچ آب برای خودش آب بریزد. اولین واکنش پدر و مادرها معمولا این است: «عزیزم! حواست رو جمع کن آب رو نریزی.» اما به نظرتان این جمله چطور است؟ «باریکلا که خودت برای خودت آب میریزی، عزیزم!» در این مطلب روشهایی برای تقویت اعتمادبهنفس کودک پیشنهاد شده است.
بعضى افراد سعى مى کنند به خیال خودشان با مهارت هرچه تمام تر طورى صحبت کنند که افکار و نیات قلبى و درونى شان مشخص نشود. مثلاً نزدیک به یک ساعت از دوستى، محبت و یکرنگى صحبت مى کنند اما کوچکترین آشنایى با آن ندارند!
اما با کمى دقت و منطق به راحتى مى توان تفاوت بین یک صحبت صادقانه و غیردوستانه را دریافت. اگر زبان در خدمت افکار نادرست قرار گیرد سایر اجزاى بدن نمى توانند چندان فریب دهنده باشند. براى تک تک ما، بارها و بارها پیش آمده است که بگوییم: «حرف قشنگى زد، اما نمى دانم چرا به دلم ننشست؟!»
فقط نباید اجازه داد احساس روى عقل سایه بیندازد. در غیر این صورت منطق و عقل به همراه تجربه به راحتى مُهر تأیید یا رد بر رفتارها و سخنان دیگران مى زند. یک نگاه دوستانه تأثیرى از خود بر جاى مى گذارد که با زبان بى زبانى مى تواند از بیان مثنوى 70 من کاغذى که بدون صمیمیت و صفا و صداقت نوشته و خوانده مى شود بهتر عمل کند.
در حقیقت «زبان بدن» پیام ها و حرف هاى زیادى براى گفتن دارد که بعضى از افراد سعى مى کنند با مهارت آن را هم مخفى کنند. براى همین در یک مکالمه تلفنى موفق تر از ملاقات رو در رو عمل مى کنند.
ادامه مطلب ...شخصیت یعنی مجموعهای از رفتار و شیوههای تفکر و هیجانی شخص در زندگی روزمره که با ویژگی های بی همتا بودن، ثبات(پایداری) و قابلیت پیش بینی مشخص میشود. از این تعریف این نکات قابل استنباط است:
بی همتایی و تفاوت:
شخصیت یک فرد بیهمتاست و با وجود بعضی مشابهتها، دو شخصیت یکسان و همسان وجود ندارد.
ثبات داشتن و پایداری:
اگر چه افراد در شرایط و محیط های گوناگون، ظاهرا رفتارهای متضاد و مختلفی دارند، ولی در طول زمان (مثلا چندین دهه) رفتار و همچنین شیوه تفکر آن ها دارای یک ثبات نسبتا دائمی است.
قابلیت پیش بینی:
با توجه و مطالعه رفتار و نوع تفکر اشخاص میتوان سبک رفتاری و تفکری آنها را با احتمال زیاد پیش بینی کرد. قابلیت پیش بینی رفتار با "ثبات در رفتار" رابطه متقابل دارد.
ادامه مطلب ...بنام پاک خدا
کودک آزاری و لزوم حمایت از کودکان
کـاش لـولـوی بــد فـقـط تـو قـصـه هـا بـود
بنام پاک خدا
بت های همیشگی قلبت رو بشکن
همین که اومدی تو این صفحه یعنی قابل رشد هستی
میدونی تعریف کلی بت چیه :
بت هر چیزی است که به جای خدا
اون رو در مـدیـریـت دنـیـا
مـوثـر بـدونی و لحظه ای یا بیشتر
فکر میکنی کاری ازدستش بر میاد
بـرای بـه یـاد آوردن :
دختر بی پناهی که سوار بنز مردی پولدار شد
از بی پناهی و در شرایط سخت لحظه ای خدا را از یاد برد و به مرد پولدار گفت :
فقط تویی که میتونی از مشکلات خلاصم کنی بهتر بود میگفت فقط خداست که مـیـتـونـه نـجـاتـم بده
چـون یگـانـه فـرمانـروای مـوثـر در عـالـم فـقـط خـداسـت
و مرد بنز سوار خـود مـحـتـاج خـداسـت دخترک از وحـشـت فـقـر تـمـام ابـزارش رو بکار گـرفـت
و نـدونـسـت که بـا اشتباه خود چه هـیـولایـی را خلق کـرد هـمـیـن شـد کـه مرد پـولـدار سـالـهـا
جوانی دخترک رو ازش گـرفت و اون رو با همه احساسات و آرزو هـاش مثل یک دستمال بی ارزش
دور انداخت دختر بیچاره آخرش نفهمید که چوب کدام اشتباهش رو خورد – سال ها بود که دختر بی ایمان
هر روز از دالان های افکارش گـذر مـیکـرد ، به بـتـخـانـه درون افکـار خـود مـیـرسـیـد
و بـت آن مـرد را می پـرسـتـیـد
او هـر روز در قـلـبـش به بت نـاتـوان می گفت : تـویـی که نـاجـی مـنـی
تــنـهـا خـدا شـایـسـتـه ایـن جـمـلـه بـود نـه مـرد بـنـز سـوار
این دنیا این طورآفریده شده که :
هر بتی رو که در افکارت خلق میکنی و اونو می پرستی
بزودی برات یک هیولای وحشتناک میشه و وحشیانه به جـونـت مـی افـتـه چـون خـودت آفـریـدیـش
این قانون خداست و حکمتی در اون هست حکمتش اینه که تو باید نشونه ای داشته باشی که چرا تنبیه شدی
و با استفاده از اون نشونه به اشکالت پی ببری و شاید اون رو اصلاح کنی بخاطر همین
با همون بتی که ساختی تنبیهت میکنه
بت هر چیزی است که به جای خدا اون رو در مدیریت دنیا موثر بدونی
و لـحـظـه ای یـا بـیـشـتـر فکـر مـی کـنی کاری از دسـتـش بـر میاد
چند نمونه کوتاه از بت سازی انسان ها
ادامه مطلب ...بنام پاک خدا
حقوق حیوانات حمایت از حیوانات
هر موجودی که سیستم عصبی داره و البته روح هم داره
یعنی مثل این تصاویر احساس داره
ادامه مطلب ...