ریشه های فاحشه گری کودکان و بزگسالان چیست؟

بی تردید، یکی از زشت ترین جنبه های اجتماعی زندگی بشریت امروز، سوءاستفاده جنسی از کودکان می باشد که در چند دهه اخیر نیز گسترش دوچندان یافته است. آمار رسمی حکایت از آن دارد که همه ساله 4 میلیون زن و کودک برای استفاده هایی نظیر روسپی گری، بردگی، سوءاستفاده جنسی و یا ازدواج اجباری در سراسر دنیا خرید و فروش می گردند که درصد زیادی از این رقم را کودکان کم سن و سال و به ویژه دختران تشکیل می دهند. در آمریکا نیز که براساس آمار رسمی همه ساله 50000 زن و کودک به این کشور قاچاق می شوند، تنها برای 300 مورد از این افراد، پی گیری قضایی صورت می گیرد. نویسنده این مقاله با اشاره به دلایل شکل گیری و گسترش این تجارت شیطانی، خاطرنشان می کند که همدستی گروه های تبهکار با مأموران دولتی پلیس، گمرک و دستگاه قضایی کشورهای مقصد، باعث شده که ما شاهد مبارزه ای همه جانبه با این پدیده زشت در قرن بیست و یکم نباشیم.

نام های این کودکان چاندریکا،حامیدا، آمود، مادهوری، ماریا و یا جری است. آنان ملیت های مختلفی دارند: هندی، بنگلادشی، نپالی، نیکاراگویه یی و یا آمریکای شمالی. اما آنچه آنان را گرد هم می آورد، این حقیقت تلخ است که این کودکان مجبور شده اند تا به عنوان فاحشه به کار گرفته شوند. کاری که سلامت آنان را به خطر انداخته و آینده شان را در هاله ای از ابهام فرو برده است.

تخمین زده می شود که همه ساله در سراسر دنیا، 4 میلیون کودک و زن برای سوءاستفاده های جنسی، بردگی، فاحشه گری و یا ازدواج اجباری، خرید و فروش می شوند. همچنین حدود 1 میلیون کودک نیز در هر سال وارد تجارت شیطانی سوءاستفاده های جنسی شده که بخش اعظم آنان را دختران تشکیل می دهند. به علاوه، در هر سال بیش از 50000 زن و کودک از قاره های آسیا، آمریکای لاتین و اروپای شرقی به کشور آمریکا انتقال می یابند تا برای استفاده در فاحشه گری و یا خدمتکاری به کار گرفته شوند. در دو سال اخیر نیز، دولت آمریکا تنها برای300 مورد از این اعمال غیرقانونی، پی گیری قضایی انجام داده است. البته، در سایر کشورهای مرفه دیگر، نرخ پی گیری های قضایی از این عدد هم کمتر می باشد. براساس آمار سازمان یونیسف، همه ساله 10000 دختر از کشورهای همسایه وارد تایلند می گردند تا به عنوان فاحشه مورد استفاده قرار گیرند. همچنین همه ساله 5000 تا 7000 دختر نپالی به کشور هندوستان انتقال می یابند تا برای بردگی جنسی در شهرهای بمبیی و دهلی نو به کار گرفته شوند.

اگرچه بیشترین تعداد کودکان مورد سوءاستفاده جنسی در قاره آسیا قرار دارند، اما کودکان اروپای شرقی نیز از کشورهای روسیه، لهستان، رومانی، مجارستان و جمهوری چک، با نرخی فزاینده در حال ورود به این تجارت شیطانی در خاک اروپا هستند. متأسفانه نشانه ای از کاهش فاحشه گری کودکان به عنوان یک پدیده آسیب زای اجتماعی به چشم نمی خورد. در بسیاری از موارد نیز، گروه های تبهکار سازمان یافته، ربودن کودکان و فروختن آنان جهت فاحشه گری را با همکاری مسؤولان مرزی و نیروهای پلیس آن کشور انجام می دهند.

کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در گزارش اخیر سالانه خود و در بخش ویژه خشونت علیه زنان، به نقش مسؤولان در قاچاق زنان و کودکان به کشورهای دیگر اشاره نموده است. هرچند به دلیل وجود عواملی نظیر فقدان اسناد و مدارک رسمی، اختلاف زبان و عدم وجود حمایت های قانونی، این کودکان ربوده شده قربانی همدستی و همکاری مشترک قاچاقچیان انسان و مدیران بی رحم دولتی می شوند.

تجارت مربوط به سوءاستفاده های جنسی از کودکان، در سراسر دنیا در حال گسترش است. کارشناسان معتقدند که مهم ترین دلایل شکل گیری این وضعیت، گسترش مبادلات بین المللی میان کشورها، فقر، بی کاری، جایگاه نامناسب اجتماعی دختران، فقدان آموزش های مناسب (شامل آموزش های جنسی مورد نیاز) جهت کودکان و والدینشان، وجود قوانین ناعادلانه، عدم وجود حمایت های قانونی و در نهایت، تحریک زودهنگام جنسی کودکان از طریق برنامه های رسانه های جمعی (روندی که در کشورهای صنعتی به وفور در حال گسترش است) می باشد.

همچنین دلایل فرهنگی و اجتماعی ویژه ای نیز در مورد کودکانی که در نقاط مختلف دنیا به این تجارت وارد می شوند، وجود دارد. در بسیاری از موارد، کودکان ساکن کشورهای صنعتی، بدین دلیل وارد این فعالیت ها می شوند که تمایل دارند، از خانه های سرشار از بی نزاکتی و فعالیت های غیراخلاقی بگریزند. در کشورهای شرقی و جنوب آفریقا نیز کودکانی که به دلیل ابتلای والدینشان به بیماری ایدز، یتیم و بی سرپرست گردیده اند، به علت عدم وجود حمایت های مورد نیاز، به سادگی قربانی سوءاستفاده ها و بدرفتاری های جنسی می شوند. در جنوب آسیا هم به دلیل جایگاه نامناسب اجتماعی زنان و دختران، این مسأله به مشکلات موجود افزوده است. البته باید دانست که این کودکان و زنان قربانی سوءاستفاده های جنسی، به انواع بیماری های آمیزشی نظیر ایدز و اچ ای وی و یا بیماری های مقاربتی مختلف مبتلا می گردند. به علاوه، به دلیل شرایط زندگی آنان، این کودکان در معرض سوء تغذیه نیز قرار دارند که می تواند به نارسایی های جسمی، افسردگی و یا بیماری های عصبی آنان منجر گردد.

بدین ترتیب، حتی با صرف نظر از جنبه های مخرب ضداخلاقی این سوء استفاده ها، تأثیرات جسمی ناگوار این رفتارها بر سلامت کودکان قربانی و آینده آنان، باید مورد توجه جدی قرار گیرد. در سراسر دنیا، بسیاری از افراد و سازمان های غیردولتی به شدت تلاش می کنند تا از حقوق کودکان دفاع نمایند. در بسیاری از موارد نیز، این فعالیت ها زمینه ایجاد کشمش و تعارض را میان آنان و دولت ها و گروه های ذی نفع قدرتمند به وجود می آورد.

امروزه و در میان سازمان های وابسته به سازمان ملل، یونیسف به تنهایی در صدد جلب توجه عموم مردم دنیا به این پدیده است. این سازمان تلاش می کند تا ریشه های بنیادین این سوءاستفاده های جنسی را با استفاده از روش هایی نظیر حمایت اقتصادی از خانواده های نیازمند و ارایه آموزش های لازم به آنان، از بین ببرد. در این فعالیت ها که با سازمان دهی دختران در معرض خطر انجام می گیرد، تلاش می شود که از حقوق قانونی این دختران دفاع گردد.

البته فعالیت های این سازمان های غیردولتی و مؤسسات وابسته به سازمان ملل متحد، باید به عنوان یک عمل تکمیل کننده اقدامات دولت های مختلف دنیا در جهت حل این مسأله به شمار آید. اقداماتی که می تواند شامل گسترش آگاهی های اجتماعی در میان خانواده ها، ارایه خدمات حمایتی و اجتماعی به کودکان آسیب دیده و خانواده هایشان و ایجاد یک الگوی حقوقی مناسب و در نهایت، فراهم نمودن مشاوره های روان شناسی به قربانیان این سوءاستفاده ها، باشد.

باید دانست، تنها هنگامی که این پدیده با محدودیت روبرو شود، ما قادر خواهیم بود ادعا کنیم که بچه ها و کودکان دنیای امروز ما می توانند به یک زندگی همراه با صلح و سلامتی و رفاه دست یابند.