آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

مشورت در خانواده و نتایج مثبت آن

درآمدی بر مفهوم مشاوره

انسان موجودی در آرزوی رسیدن به کمال انسانی خود است، از نقص ها و کاستی ها گریزان و دائما طالب رسیدن به خوشبختی و کمال است و پیامبران و مکاتب الهی که برای نیل انسان به این هدف والای خلقت مأموریت الهی دارند، بهتین راهنمایان بشر برای وصول به سعادت و کمال بشری هستند.
بر این اساس شناخت انسان از خویشتن و درک نیازهای حقیقی خود، اولین قدم برای حرکت در این مسیر معنوی و حیات بخش به حساب می آید و از آنجا که بشر همواره بدنبال دستیابی به الگوهای معنوی و کمال است، در جستجوی پایگاهی الهی و نجات بخش به سراغ الگوهای حقیقی جهان بشریت یعنی انبیاء و اولیای عظیم الشأن الهی رفته است و آنان که از چنین درک و شعوری برخوردار نیستند در طول تاریخ راه را گم کرده اند و به انحطاط و ابتذال و سقوط کشیده شده اند تا جایی که به تعبیر قرآن کریم حتی از حیوانات و چهارپایان نیز مرتبه ای پست تر پیدا کرده اند: اولئک کالانعام بل هم اضلّ و اولئک هم الغافلون (سوره اعراف آیه 179)
آنان همچون چهارپایانند، بلکه گمراه تر و آنها همان غافلانند.
روشن است که علم و دانش از مهمترین دستاوردهای انسان در طول تاریخ است و به میزانی که انسان نایل شده است و پی گیری، تحقیق و جستجو، دقت و مشورت و طلب راهنمایی کردن از دستمایه ای بشر در این راه بوده که موجب رشد و کمال عقلی او شده است ، چنانکه امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
مَن شاوَر الرِّجالِ شارَکَها فِی عُقُولِها، کسی که با بزرگان (صاحبان رأی و نظر صائب) مشورت نماید، در عقل های آنها شریک خواهد شد.(1)


از آنجا که خانواده بنیادی ترین کانون تربیت و پرورش انسانهاست، انسان این مسایل مهم را ابتدا در این کانون هدایتگر تمرین می کند و سپس در دانشگاه اجتماع، مویت و شخصیت حقیقی خویش را باز می یابد. بسیاری از صفات شخصیتی و روانی انسان، نخست در خانواده شکل
می گیرد و بعد از آن در جامعه رشد می یابد و صورت حقیقی آن ساخته می شود. محیط سالم و معنوی و با صمیمیت و نشاط خانواده در سایه تعالیم الهی می-تواند پیش از هر واحد اجتماعی، انسان را به عالی-ترین مراحل کمال برساند.

مادر محور اصلی خانواده

«مسأله مادری، مسأله همسری، مسأله خانه و خانواده، مسایل بسیار اساسی و حیاتی است. در همه طرحهایی که ما داریم، بایستی خانواده مبنا باشد... کانون خانواده جایی است که عواطف و احساسات باید در آنجا رشد و بالندگی پیدا کند، بچه ها محبت و نوازش ببینند، شوهر که مرد است و طبیعت مرد، طبیعت خامتری نسبت به زن است در میدان خاصی، شکننده تر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است، ... و زنان، دقیق و ظریف به این نکته آشنا هستند. اگر این احساسات و عواطف محتاج وجود یک محور اصلی در خانه، نباشد، خانواده یک شکل بدون معنا خواهد داشت.(2)

خانواده عامل تربیت

اسلام برای دوران کودکی و نوجوانی و سپس جوانی، چند عامل تربیتی معین کرده که یکی از آنها آموزشهای والدین و تأثیرات محیط خانواده است ... برای اینکه کودک در آغاز دوران تربیت بتواند از یک پایه محکم و قاعده ی مبتنی در شخصیت خودش برخوردار بشود، یک دستورالعملی برای پدر و مادر داده شد، و برای محیط خانواده هم شرایطی پیش بینی کرده که اگر آنها را فراهم نکنیم، یک پایه اصلی تربیت کودک لنگ خواهد بود.(3)

آموزش مستمر خانواده ها

دست اندرکاران مسایل تربیتی باید در مورد شیوه پرورش کودکان به خانواده ها مستمرا آموزش دهند تا انتقال مفاهیمی چون محبت و احترام به کودک و آگاهی از زبان فرزند و همزبانی با وی و ایجاد زمینه نشاط و سلامت جسمی و روانی از طیق ورزش و سرگرمیهای مناسب و بالاخره شناخت مواهب خدادادی و مفاهیم ارزشی وابسته به آنها قبل از ورود به دبستان و آموزشگاه مقدس خانواده بتواند با ظرافت لازم انجام یگرد. توصیه می کنم که در این باره علاوه بر مطالعه و تحقیق در زمینه های علمی و سودمند جدید، به فرهنگ غنی اسلام، روشنایی های قرآن و سیره اولیاء بزرگوار این فرهنگ توجه بیشتری بشود.(4)

خانواده و مشورت

از این طریق روابط سالم و متعادل بین اعضای خانواده برقرار می شود و آرامش و آسایش آنان تأمین می گردد... از طریق راهنمایی خانواده با ارایه روشهای تربیتی صحیح به ایجاد تعادل و رابطه سالم و سازنده بین اعضای خانواده اقدام می شود... اسلام اساس ترقی و رشد و تکامل در کلیه ی شؤون زندگی را در چگونگی تشکیل خانواده ها و بهتر انجام دادن روابط و وظایف مخصوص اعضای خانواده ها می داند و اسلام برای این امر ضروری، اهدافی چند قائل است، قرآن مجید خلقت همسران و ایجاد رشته موّدت و دوستی بین زن و مرد را از نشانه های خداوند شمرده و از جمله فواید ازدواج را، آرامش روحی و جسمی، ارضای غریزه و ایجاد دوستی وعلاقه، بقای نسل، تکامل فرد و ... می خواند، و می فرماید:
وَ مِن آیاتِهِ اَن خَلقَ لَکُم مِن اَنفُسَکُم اَزواجاً ... از نشانه های وجود خداوند این است که برای تان از جنس خودتان همسر آفریده تا بدانها آرام گیرید و میان شما و همسرانتان دوستی و مهربانی قرار داد و در این دوستی و محبت برای کسانی که تفکر می کنند، نشانه-هایی است. (سوره روم، آیه 21)
اسلام برای تحکیم کانون خانواده و برقراری روابط سالم و متعادل بین اعضای خانواده، قوانین خاصی وضع کرده و بر طبق آن، محدوده ی وظایف هرکدام از اعضاء را تعیین کرده است و از این راه است که از فروپاشی و بروز اختلاف در خانواده ها پیش گیری می-شود.(5)
امام خمینی (رحمت الله علیه) در این باره می فرمایند:
«قوانین ما غنی تر از همه قوانین عالم است، قوانین اسلام قبل از اینکه ازدواج صورت گیرد، برای ازدواج تربیت می کند... اسلام قبل از ازدواج توصیه می کند زن چه مردی و مرد چه زنی را انتخاب کند، و همین طور توصیه برای بعد از ازدواج، زمان حمل، بچه داری و ... از آن ابتدا که می خواهد بنای یک اولادی بشود، اسلام در آن تصرف دارد، مسایلی که همه قوانین دنیا از آن غفلت دارند و هیچ توجهی بدان ندارد، اسلام بدان توجه دارد.(6)

استبداد رأی در خانواده؟!

در سرزمین تربیت، هیچ جایگاهی برای استبداد و زورگویی و قلدری وجود ندارد. فضای بوستان تربیت، باید با عطر روح نواز محبّت، تفاهم و صمیمیت، معطّر باشد. اگر دود تیره وبوی نفرت انگیز استبداد و خودکامگی بر فضای این بوستانی حاکم شود، انتظار روییدن شکوفه های ثمربخش انتظاری بیهوده است. متأسفانه در جامعه ی ما، در اثر استبداد رأی و خشونت والدین و مربیان، آسیبهای فراوانی بر جسم و جان کودکان و نوجوانان وارد شد، و نتایج وخیم و جبران ناپذیری به بار می آید. رابطه ی پدر و مادر با فرزندان باید رابطه ای صمیمانه، بدون ترس و دلهره، احترام آمیز و همراه با تفاهم باشد...
عاقبت رابطه والدین مستبد و قلدر با فرزندانشان در هنگام پیری و کهولت، رابطه ای دردناک و تأسف بار خواهد بود، زیرا چنین فرزندانی در سنین کهولت والدین، معمولا احترام آنان را نگه نمی دارند و بر آنان مسلّط شده و حتی انتقام می گیرند.(7)
چنانچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در این زمینه می فرمایند:
«... لَعَنَ اللهُ والِدَینِ حَمَلا وَلَدَهُما عَلی عُقُوقِهِما... یعنی خدا لعنت پدر و مادری را که فرزندشان را بر نافرمانی و اذیّت خودشان وادار کنند و باعث شوند که فرزند کاری کند تا عاقّ والدین گردد.»(8)
بنابراین برای اینکه خانواده دچار چنین بحرانای سختی نگردد باید والدین به وظایف آموزشی و تربیتی خود بیشتر واقف گردند. لذا بر والدین لازم می آید تا فنون و روشهای تربیتی را بخوبی فراگیرند و روشهای صحیح را از ناصحیح و غیرتربیتی تشخیص دهند تا همواره بتوانند فرزندانی شایسته برای جامعه تربیت نمایند. سزاوار و شایسته است که رهبران خانواده ساعتی در شبانه روز را هم صرف امور معنوی و اخلاقی و تربیتی و رشد فرزندان خود کنیم.
دیل کارنگی در این باره گفته است:
«برخی از مردم تصور می کنند اگر چند روز غذا به خانواده و زیردستان خود ندهند، جنایتی بس عظیم مرتکب شده اند، در حالی که نه تنها چند روز، بلکه چند سال هم از دادن غذای واجب تری، امتناع می-ورزند...! ما بدن فرزندانمان را غذا می دهیم، ولی خیلی به ندرت ممکن است، لیاقت شان را غذا دهیم...»(9)

ضرورت مشورت با فرزندان

یکی از ابعاد وجودی انسان، اجتماعی بودن اوست که در مقام تربیت باید مورد توجه قرار گیرد، بنابراین یکی از حقوقی که فرزندان بر والدین خود دارند، تربیت اجتماعی است تا استعدادها و تواناییهای آنها در عرصه حیات اجتماعی شکوفا شود و بتوانند بصورت فعّال و موفق در زندگی جمعی حضور یابند. تربیت اجتماعی عبارتست از: تأدیب فرزندان براساس التزام به آداب اجتماع و اصول ارزشمند اخلاقی و روانی در زندگی اجتماعی تا فرزندان از همان دوره کودکی بتوانند در جامعه حضور یابند و از حُسن رفتار و ادب و تعادل روحی و روانی و خردورزی در برخورد با دیگران برخوردار باشند ... اسلام به عنوان دینی جامع نگر به تربیت اجتماعی انسان نیز عنایت خاصی داشته و دستوراتی برای تربیت انسانهای فعال و واقع نگر در عرصه حیات جمعی ارایه نموده است. تقوی، کرامت، قناعت، عفود بخشش، احترام به شخصیت دیگران و تواضع، اعتماد به نفس، نظم و انضباط، شفقت، تعادل روحی و اخلاقی، محبت متقابل، رعایت حقوق دیگران، جرأت و شهامت داشتن، ایثار و گذشت نظارت و مراقبت اجتماعی، «مشورت کردن»، تعاون و همکاری و مسئولیت پذیری... جزو اصول تربیتی اجتماعی است که مورد سفارش اسلام قرار گرفته اند.(10)

مشورت و مسؤولیت پذیری فرزندان

یکی از راههای تربیت اجتماعی فرزندان، نقش دادن به آنان در تصمیم سازیها و پذیرش مسؤولیتها و ایفای آنها است. چنانچه پیامبر اسلام فرمودند:
الولد سید سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین، یعنی فرزند تا هفت سالگی سروری است که باید مورد احترام و اطاعت قرار گیرد و خواستهای صحیح او به نحو شایسته برآورده شود و در هفت سال دوم باید در تحت تعلیم و تأدیب قرار گیرد و در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای فطری او به آموزش و پرورش او همّت گمارند و در هفت سال سوم وزیر است، پشتوانه و پشتیبان است یعنی کسی است که می تواند مسؤولیتی را بپذیرد و به عنوان مشاور مورد مشورت قرار گیرد و از فکر و اندیشه او بهره برده شود. لازمه چنین نام گذاری در هفت سال سوم، تربیت و آمادگی فرزند برای پذیرش مسئولیت در دوره قبل از آن است . بنابراین لازم است کودک این آمادگی را در محیط خانه و ایام تحصیل در مدرسه کسب نماید. مشورت کردن با فرزندان نوعی جلب مشارکت آنان بوده و موجب رشد و تعالی شخصیت آنان می گردد چه با این کار احساس مفید بودن و مستقل بودن کرده و راه مبارزه با مشکلات و یافتن راه حل برای آنها در آنان شکوفا
می شود و اعتماد به نفس در ایشان تقویت می گردد. علاوه بر نظرخواهی از فرزندان نوجوان باید انجام برخی از امور را نیز به آنان واگذار کرد تا خود را بنمایانند چه نشان دادن خود در دوره نوجوانی بخصوص امری طبیعی است که اگر این نیاز به طور منطقی و صحیح ارضاء نشود به شکلهای غیرمنطقی و نامعقول اشباع خواهد شد. با سپردن برخی مسؤولیتهای مربوط به خانواده و یا امور شخصی خود فرزندان به آنها به تناسب سنشان، می توان روحیه ی کار و فعالیت، مؤثر بودن، نظم و انضباط را در آنها به وجود آوره و حسِ مسؤولیت پذیری و مهارتهای تصمیم گیری را در آنها تقویت نمود.(11)

راههای مشورت با جوانان و نوجوانان

درمشاوره با فرزندان باید از نظر اعتقادی و نظری به عوامل چندی توجه داشت:
1. توجه به شناخت روان شناسی فرزندان و فراگیری آموزشهای لازم در این باره، در واقع باید با شناختِ تفاوتهای فردی و جنسی، میزان نفوذپذیری از مشاوران، کار مشاوره صورت گیرد.
2. ایفای نقش تربیتی، شناخت عوامل مؤثر در تربیت وبازشناسی عوامل تربیتی نابهنجاریهای روانی و رفتاری، میزان الگوپذیری فرزندان و برخوردهای تربیتی مناسب.
3. شناختِ گرایشها و میلها و استعدادهای فرزندان، توجه به تأثیرات متقابل جسم و روح، میزان تأثیر عوامل معنوی در تربیت فرزندان که می تواند به آنها اعتماد به نفس داده و کرامت انسانی آنها را تضمین کند.
4. توجه به ویژگیهای اجتماعی و انسانی فرزندان و ارتباطات فردی و گروهی آنان و بررسی نقش مسایل فرهنگی در ساماندهی روانی و رفتاری و یا ایجاد اختلال در رفتار آنها.
5. اطلاع مشاور یا والدین از مجموعه گرایش ها و مسایل علمی که مربوط به مشاوره و راهنمایی می-گردد، داشتن اطلاعاتی درباره انسان شناسی، جامعه شناسی، تعلیم و تربیت و روان شناسی به مشاوره کمک می کند تا کار خود را از جهات گوناگون پیگیری نماید.(12)
در تحقیق علمی بعمل آمده، نشان داده شده است که جوانان در مسایل مختلفی با خانواده های خود مشورت می نمایند که نشان دهنده میزان تأثیر خانواده ها در تعامل و ارتباط صحیح با خانواده هاست:
 38/7 درصد جوان در انتخاب لباس و لوازم شخصی
 36/9  درصد در انتخاب دوست
  28/4  درصد در نحوه گذراندن اوقات فراغت
 30/5 درصد در رفتن به سینما و پارک
 41/8 درصد در انتخاب رشته تحصیلی
 50/4 درصد در انتخاب شغل
 34/8 درصد در نحوه آرایش و لباس پوشیدن
 74/5 درصد در انتخاب همسر
 43/9 درصد در رفتن به منزل خویشاوندان با خانواده خود مشورت می کنند.
بنابراین بیشترین مشورت با خانواده در خصوص ازدواج و انتخاب همسر صورت می گیرد و کمترین مشورت با خانواده هم در خصوص گذراندن اوقات فراغت بوده است.(13)r /> در همین تحقیق ذکر شده در فوق آمده است که: در مجموع 47 درصد جوانان می گویند اعضای خانواده با آنها خیلی زیاد و زیاد مشورت می کنند که این میزان نقش و مسؤولتی هریک از اعضای خانواده را نشان می-دهد.(14)
در ارتباط با اهمیت دادن جوانان به نظر اعضای خانواده خویش، نتایج بعمل آمده نشان می دهد که در مجموع اعضای خانواده برای 2/79 درصد از جوانان دارای اهمیت زیادی است.(15)
در نتایج دیگر بدست آمده از این تحقیق، حاکی است که 80 درصد جوانان معتقدند بهترین کسی که تاکنون در انجام کارها با وی مشورت کرده و یا در صورت نیاز مشورت خواهند کرد در خانواده هایشان قرار دارد که در مجموع نشان می دهد، هنوز کانون خانواده به عنوان پایگاه اصلی جوانان باقی است و رنگ نباخته است.(16)
موموضوع مهم دیگری که در این تحقیق بررسی شده، توجه به هویت ملی و مذهبی جوانان است، به طوری که یکی از مؤثرترین راههای تقویت و تثبیت هویت ملی و مذهبی نوجوانان و جوانان، گفتگو درباره آنهاست. اگر کسی مسلمان باشد و در خانواده، مدرسه، جمع دوستان و ... هیچ گفت و گویی درباره مذهب و اسلام صورت نگیرد، به تدریج عقاید او رو به سستی می-گراید. در نتایج بدست آمده گزارشی شده است:
 59/2 درصد خانواده ها جوانان خود را به رعایت آداب و رسوم ملی تشویق می کنند.
 53/3 درصد به شرکت در مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام)
 9/3 درصد به مطالعه بزرگان و مشاهیر ایران
 47/3 درصد به رفتن به مسجد
 41/3 درصد به شرکت در نماز جماعت
 33/7 درصد به مطالعه زندگی و سیره پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام.(17)
شایان ذکر است که 78 درصد خانواده ها جوانان خود را به درس خواندن و 41/3 درصد به کارکردن تشویق می کنند.
- در مجموع 43/9 درصد خانواده ها جوانان خود را به انجام امور مذهبی و  34/2 درصد از خانواده ها جوانان خود را به انجام امور ملی تشویق کرده اند.(18)
در پایان خاطرنشان می شود با توجه به نتایج تحقیقات به دست آمده هنوز خانواده نقش مهم و خوبی را در فرآیند مشاوره و راهنمایی نوجوانان و جوانان ایفا می کند که بیش از این باید به این نقش اهمیت داد تا تربیت صحیح فرزندان خود را در آتیه شاهد باشیم. r />

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد