من 7 سال است که ازدواج کردهام. 3 فرزند دارم، تمام وقت کار میکنم و یک روز در هفته به مدرسه شبانه میروم تا مدرکم را بگیرم. شوهرم با پدرش کار میکند اما با او سازگار نیست. هماکنون همسرم در خانه مانده و از این قضیه هم خیلی خوشحال است. از این رو مشغله من زیاد شده، به همین جهت تصمیم گرفتیم که او بهدنبال شغل دیگری نگردد و به جای آن از خانه و بچهها مراقبت کند ولی مشکل اینجاست که او، این کار را هم انجام نمیدهد. همسرم با بچهها در خانه میماند ولی به آنها غذا نمیدهد یا ریخت و پاش بچهها را تمیز نمیکند، لباسها و ظرفها را نمی شوید و هیچ کار دیگری انجام نمیدهد. وقتی من به خانه برمیگردم، غذا را برای افراد خانواده آماده میکنم، خانه را مرتب میکنم، به بچهها در انجام تکالیفشان کمک کرده و به تکالیف درسی خودم میرسم.من بهدلیل اینکه همه کارها را خودم انجام میدهم، به ستوه آمدهام و واقعا میخواهم که همسرم حداقل بعضی از کارها را انجام دهد. چگونه میتوانم همسرم را تشویق کنم که اینقدر تنبل نباشد؟
ادامه مطلب ...
رنگ ها از این جهت بر زندگی انسان تأثیر مستقیم دارند که استفاده صحیح از رنگ ها میتواند یک فضای مناسب یا ناسالم برای زندگی ایجاد کند.
برای درک ضرورت پرداختن به مقوله ی رنگ ها و تأثیرات آن ها بر زندگی انسان، کافی است چند ثانیه چشمان خود را ببندید و دنیایی سیاه و سفید و فاقد رنگ را متصور شوید.
بی شک بعد از تجربه ی این احساس در می بابید، رنگ های گوناگون و چشم نواز زندگی انسان را در طول شبانه روز و در شرایط سخت و آسان، زیبا و متفاوت می سازند.
ادامه مطلب ...
اگر دلتون میخواد که ضریب هوشی خودتونو بسنجید , به سوالاتی که در ادامه ی این مطلب وجود دارد را پاسخ دهید و خودتونو بسنجید , توجه داشته باشید که باید بدون مکث جواب بدید !...
ادامه مطلب ...
وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.
اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.
دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.
هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.
رفتار آرامتر همیشه بهتر است.
ادامه مطلب ...در این دنیا این عشق واقعی است و جاودان است
برخلاف تصور خیلی ها که فکر می کنند عشق یکباره پیدا می شود و همیشه می ماند و یا حتی بیشتر می شود؛ واقعیت این است که عشق ممکن است یک لحظه ایجاد شود، اما همانند بذری است و در صورتی باقی می ماند و رشد می کند که در زمین مناسبی جای گیرد، آب و نور کافی به آن برسانیم؛ مرتب آفت کشی کنیم، آن را تغذیه کنیم و مستمراً به آن رسیدگی نماییم.
• چگونه عشق به مرور کمرنگ می شود یا از بین می رود؟
ما عاشق ایده آل ها و کمال ها می شویم و از نقصان ها می گریزیم. شاید تعجب کنید اگر بدانید معمولا انسان ها عاشق یک موجود کامل و بدون نقص در ذهن خود می شوند و هنگامی که این تصویر ذهنی را با یک دختر یا یک پسر در اطراف خود منطبق می کنند، به آن نام عشق می نهند. پس عشق به آن دختر آن وقتی رشد می یابد و قلب ما را به تپش وامی دارد که او خود را منطبق با تصویر ذهنی ما ارایه دهد و هنگامی که به مرور او را متفاوت از ذهنیات خود ببینیم، عشق ما رو به افول می رود. اما این که تصویر ذهنی ما چگونه باید در بیرون شکل بگیرد و حفظ شود نیاز به تخصص و منطق دارد، لذا عشق مافوق عقل است، یعنی این که باید از مسیر عقلانی و منطقی گذر کند و بالاتر از تفکر خام ما باشد، نه برعکس. یعنی عشق نباید مادون فکر باشد. عشقی که مادون باشد و از سطح پایین تری برخوردار باشد، ارزش ندارد تا برایش بمیریم.
پس اگر در زندگی به مرور دریافتیم همسرمان از زیر بار وظایف و مسوولیت های خود شانه خالی می کند، لذت های خود را محور قرار می دهد و هنوز “من” بودن محور فکری اوست. این گونه می شود که کسالت مزمن عشق، را به چشم خواهیم دید. از دیگر آفت هایی که ما به عشق می رسانیم، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
گاهی تو زندگی حس میکنی، یکی که خیلی دوستش داری زیر پاتو خالی میکنه، ولی همیشه دوروبرت آدمایی هستن که دستت رو میگیرن و نمیذارن که سقوط کنی.
شاید اون موقع اونقدر گیج و عصبانی باشی که فکر کنی از اون آدمی که زیر پاتو خالی کرده تا آخر عمر متنفر خواهی بود و اون آدمایی که دستت رو گرفتن رو اصلاً نبینی ولی زمان که میگذره میفهمی اون آدم لزوماً بد نبوده و تازه قدر آدمایی رو میفهمی که همیشه دوروبرت هستن و ممکنه که اونا رو خوب ندیده باشی.
شاید فکر کنین من از اون آدمایی هستم که به دیدن نیمه پر لیوان معتقدم ولی من اصلاً زندگی رو یه لیوان نمیبینم که نصفش پر آبه و نصف دیگهش پر از خالی…
ادامه مطلب ...
خندیدن یک نیایش است
اگر بتوانی بخندی، آموختهای که چگونه نیایش کنی
هنگامی که هر سلول بدن تو بخندد، هر بافت وجودت از شادی بلرزد،
به آرامشی عظیم دست مییابی!
کسی میتواند بخندد،
که طنز آمیزی و تمامی بازی زندگی را میبیند.
کوتاهترین راه برای گفتن دوستت دارم لبخند است!
شادی اگر تقسیم شود، دو برابر میشود!
غم اگر تقسیم شود، نصف میشود!
همیشه با دیگران بخندیم و هرگز به دیگران نخندیم!
ادامه مطلب ...زمانی که بچه بودیم دنیا برایمان رنگ و بوی دیگری داشت. امیدها و آرزوهایمان مانند آسمان وسیع بودند و هیچ سقفی نداشتند. دستیابی به هر آرزویی کاملاً امکانپذیر به نظر میآمد. اما همین که بزرگتر شدیم و طعم واقعیت را ذره ذره چشیدیم سقفی بر آسمان رؤیاها و امیدواریهایمان زده شد. سقفی که هر روز ارتفاعش کمتر میشد و اجازه نمیداد نور امید و خوشبینی زندگیمان را روشن و درخشان کند.
عبارت “زندگی ناعادلانه است” تکیه کلام ما شد…
آتش اشتیاق به ایجاد تغییر و دگرگونی در خود و محیط اطرافمان کمکم در وجودمان خاموش شد و دستهایمان را به نشانه تسلیم درمقابل جبر زندگی بالا بردیم.
اما مگر میشود بدون امید زندگی کرد؟ برای جستوجوی امید لازم نیست در ذهنتان سفرهای دور و درازی به گذشته داشته باشید. امید و خوشبختی را میتوان در تکتک ثانیههای زندگی پیدا کرد.
آیا خورشیدی که برای ما میتابد و اکسیژنی که در هوا برای تنفس وجود دارد نشانه آن نیست که هنوز هم دنیا بر وفق مراد ما میچرخد…؟
آیا لبخند یک دوست نمیتواند نشانه خوشبختی و سعادت باشد…؟