کشف و تشخیص حصارهای درونی

برای اکتشاف حصارهای درونی خود می توانید تمرین زیر را انجام دهید :
یکی از موقعیت های ناخوشایند زندگی خود را به خاطر آورید . این موقعیت می تواند شرایطی باشد که هم اکنون در آن به سر می برید یا شرایطی که به گذشته مربوط می شود ولی آثار آن هنوز باقی است . احساس خود را در آن شرایط به یاد آورید . آن را در ذهن خود مجسم کنید . کلمات یا اصوات دیگر را بار دیگر بشنوید . ترس نهفته در آن تجربه را بیابید .

مفهوم دیگر ترس ، احساس منزوی شدن و تجزیه گشتن است . حال که می توانید آن ترس را مجددأ تجربه کنید ، حصار مربوط به آن را نیز حس کنید . آن را لمس کنید ، ببینید و استشمام کنید . جنس آن را تشخیص دهید . چه رنگی دارد ؟ تیره است یا روشن ؟ چه می گوید ، می بیند و یا لمس می کند ؟ این قطعه از آگاهی شما حقیقت را چگونه می بیند ؟

اکنون به گذشته رجوع کرده و به دیواری می رسید که خود آن را برای حراست از آنچه در آن زمان تعادل می پنداشتید ، ساخته اید . اما در اصل عمل این دیوار حفاظت از عدم تعادلی مربوط به جهان بیرون است . همچون سدی که ارتفاع آب در یک سوی آن بیشتر از سوی دیگر است . بنابراین خود را در حالی در پناه این دیوار قرار می دهید که می پندارید سیلی عظیم و قدرت متراکم مهیبی در آن سو قرار دارد . بدین ترتیب این دیوار فقدان درونی شما را جبران می کند ! به عبارت دیگر این نیروی مهیب به جانب شما در حرکت است و شما قدرت خود را از آن کمتر می پندارید . بنابراین دیواری می سازید تا همچون دیوارهای قلعه های قرون وسطی که در هنگام حمله دشمن پناهگاهی محسوب می شدند ، در پس آن پناه می گیرید . حال که در پناه این حصار هستید باید جوهرۀ آن را شناسایی کنید ، زیرا خود آن را ساخته ایدد و الگوی آن بوده اید . مصالح آن از جنس جوهرۀ شماست و آکنده از جملات گوناگون است . این جملات دستورالعمل هایی هستند که با پیروی از آنها ایمن می مانید . نکتۀ بسیار جالب در اینجا است که این دیوار از جنس جوهرۀ شماست و در درون خود دارای قدرت است . این قدرت می تواند آزاد شود و با تلقین مجدد با قدرت خویش برتر ، سیستم انرژی شما را تقویت کند . همچنین می توان آن را همانند پلکانی به سوی خویش باطن ، یعنی جایگاه قدرتی که هم اکنون وجود دارد ، در نظر گرفت .

برشماست که کدامیک از این تعبیرات را بپسندید . بدین طریق در حالی که پشت حصار امن خود می نشینید ، در واقع در محاصرۀ آن قرار گرفته اید ؛ زیرا خود ، همان دیوار هستید . بنابراین دیوار شما پلی از جنس آگاهی است که آنچه را که دیوار می نامید با فردی که در پناه آن نشسته اید پیوند می دهد !
حتمأ خواهید پرسید : ” چگونه می توان حصارهای درونی را تخرب کرد ؟ ” ؛ در مطالب بعدی به سئوال شما پاسخ داده می شود و تمرینی برای تخریب حصارهای درونی ارائه خواهیم کرد .

در تمامی راه ها سنگ هایی افتاده است ؛ پاره سنگ هایی ، تکه های تیزی ، ریگی
برای پرتاب کردن یا بر آن فرو غلتیدن
در تمامی راه ها سنگ هایی افتاده است که وا می داردمان
تا آهسته گام برداریم ، بایستیم ، به افتادگان یاری دهیم تا چون ما باز ایستادن را بیاموزند
در تمامی را ه ها به هر گام سنگ هایی افتاده است …  ( شاملو )