آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

با اشتیاق زندگی کنید!

اگر می خواهید به انسان بهتری تبدیل شوید، باید الطاف خداوند را قدرشناس باشید. شمار کثیری از مردم عشق به زندگی را از دست داده اند. اشتیاقشان را گم کرده اند. روزگاری بود که تحت تاثیر رویاهایشان به هیجان می آمدند. همه روزه با هدفی در سر از خواب بیدار می شدند، اما حالا به خاطر نومیدی هایی که تجربه کرده اند و نیز تحت تاثیر فشارهای زندگی، دیگر در هیجان رویاهایشان به سر نمی برند. آتش اشتیاقشان خاموش شده است.

شاید روزگاری به کسی که حالا با او ازدواج کرده اید، اشتیاق داشتید. به او عشق می ورزیدید. اما حالا آن رابطه جلای خود را از دست داده است. حالا کارتان این شده که صبح از خواب بیدار شوید، به سر کارتان بروید و غروب به خانه برگردید. اما مشیت الهی این نیست که این گونه زندگی کنید. باید همه روزه با اشتیاق از خواب بیدار شویم و به استقبال هیجان روز برویم. باید سپاسگزار باشیم که هنوز زنده ایم.

می دانیم که بخش اعظم زندگی کار روزانه و تکراری است. اما می توانید کار هیجان انگیزی داشته باشید. البته همین کار می تواند خسته کننده و ملال آور و خسته کننده باشد. ممکن است با آدم جالبی ازدواج کرده باشید، اما اگر برای شکوفایی این رابطه نکوشید، اگر به آن خدمت نکنید، هیجان زندگی را از دست می دهید.

باید همه روزه به خود تکانی بدهیم. باید به رویاهای خود توجه کنیم. ممکن است در این لحظه نتوانید به خاطر زندگیتان به هیجان بیایید. اما امیدتان را زنده نگه دارید. به این فکر نکنید که در زندگی خود با چه مشکلاتی رو به رو هستید. به خاطر آنچه در زندگی دارید سپاسگزار باشید. به خود بگویید: "قرار نیست زندگی شکست خورده ها را داشته باشم. قرار نیست افسرده باشم. ممکن است رویاهایم تا این لحظه به حقیقت نپیوسته باشند. ممکن است در مسیر زندگی ام مشکلاتی وجود داشته باشد، اما می دانم که هنوز همه چیز در دست خداست."

به این فکر نکنید که چه اشکالاتی در زندگی شما وجود دارد. بخاطر آنچه دارید، سپاسگزار باشید.

ممکن است همه چیز در زندگی شما کامل و بی عیب و نقص نباشد. ممکن است نتوانید به آنچه می خواهید، برسید. ممکن است شغل عالی و بی کم و کاستی نداشته باشید. اما خدا را شکر کنید که دست کم بی کار نیستید. بعضی ها عاشق آنند که صرفا شغلی داشته باشند، با اشتیاق به سر کارتان بروید. اشتیاق واگیردار است. اگر با تبسمی بر لبان خود به سرکار می روید، اگر پر از سر زندگی و نشاط باشید، دیری نمی گذرد که شرایط خود را بهبود می بخشید.

● هر روز موهبتی است از سوی خداوند

باید به این مهم توجه کنیم که هر روز موهبتی از سوی خداوند است و چه اسباب شرمندگی است که همه روز خود را با ذهنیت مغلوب و شکست خورده پشت سر بگذاریم.

مطمینا همه روزه با مشکلات و موانعی رو به رو هستیم، اما باید همیشه شکرگزار باشیم که زنده ایم. شکرگزار باشیم که برای خود خانواده ای داریم، فرصتی مناسبی داریم.

وقتی با انگیزه درست کار درست انجام بدهیم، محدودیتی در لطف و مشیت الهی برایمان نخواهد داشت.

در شروع هر روز، برنامه خود را مشخص کنید. اگر بتوانید سپاسگزار باشید، اگر بتوانید ذهنیت مثبت داشته باشید، نه تنها احساس بهتری می کنید، بلکه با خداوند ارتباط بهتری بر قرار می کنید. ما آنچه را که اغلب به آن فکر می کنیم، جلب می نماییم. اگر وقتی صبح از خواب بیدار می شوید بگویید زندگی ام پر از مشکلات است و من کار نمی توانم بکنم، بدانید که زندگی ساده و معمولی و متوسطی را به خود جلب می کنید. اما اگر فکر کنید که زندگی بر وفق مراد شماست و شما می توانید همه خوبی ها و امتیازات زندگی را نصیب خود کنید، بدانید که موفق می شوید.

● به هر چه مرتب فکر کنید، آن را نصیب خود میسازید

گاه صبح در رختخواب خود دراز می کشم و می گوییم: "نمی خواهم امروز به سر کار بروم. من مسایل مختلف دارم. من بیمار و خسته ام و نمی توانم خانه ام را نظافت کنم."

متاسفانه، این گونه روزتان را برای رسیدن به نتایج بد برنامه ریزی کرده اید. شما تدارک شکست را دیده اید. وقتی افکار منفی و مایوس کننده به سراغتان می آیند، باید آنها را پس بفرستید. به خودتان یادآور شوید: "من هنوز زنده ام، من زنده ام، من سالم هستم."

یکی از کارهای مهمی که می توانید بکنید این است که همیشه هدف های جدید و تازه داشته باشید. بعضی ها اشتیاق خود را به زندگی از دست داده اند زیرا هدفی را مد نظر ندارند.

اگر از سلامتی بی بهره اید، در رویا ببینید که سالم هستید. اگر بدهکار هستید، چه بهتر رویایتان این باشد: "من از بدهکاری خارج می شوم."

● معجزه را فراموش نکنید

گاه اشتیاقمان را از آن جهت از دست می دهیم که آنچه زمانی یک معجزه محسوب می شد، به موضوعی عادی و پیش پا افتاده تبدیل می شود. به آن عادت می کنیم تا امری روزمره شود. مثلا ممکن است روزی به خاطر شغلی که پیدا کرده بودید به هیجان می آمدید. صبح ها بی صبرانه می خواستید به سر کارتان بروید. اما حالا و بعد از گذشت چند سال، تازگی آن شغل از دست رفته است. اشتیاقتان را از دست داده اید. آیا می دانید چه اتفاقی افتاده است؟

شما اجازه داده اید که معجزه شکل عادی و روزمره پیدا کند. لازم است به گذشته بازگردید و ببینید چه اتفاقی افتاد که آن کار مورد علاقه تان را پیدا کردید. باید شعله های اشتیاق را دوباره در خود برافروزید.

یکی از دوستانم پیوسته از شغلش شکایت می کرد. می گفت شرکتی که در آن کار می کند با او برخورد خوبی ندارد. به اندازه کافی حقوقش نمی دهند. نمی تواند رییسش را تحمل کند. یکی از روزها، شرکت اعلام کرد که قصد دارد از حجم عملیات خود بکاهد و در نتیجه می خواهد نیمی از کارکنان خود را اخراج کند. در این شرایط، به نظر می رسید این دوست من هم در شمار اخراجی ها باشد. حالا به طرز باور نکردنی دوست من از کاری که داشت، احساس رضایت می کرد. در آخرین لحظه، شرکت تصمیم گرفت او را نگه دارد. دوستم بسیار خوشحال شده بود، انگار که در قرعه کشی برنده شده است. عجیب است که چگونه حوادثی از این دسته می توانند تا این اندازه روی ما تاثیر بگذارند. اگر بدانید که ممکن است برای همیشه کارتان را حفظ نکنید، از آن خوشتان می آید.

به همین شکل، اگر فکر کنید که همسرتان را از دست خواهید داد، او را بیشتر دوست می دارید. روزگاری بود که یک لحظه چشم از او بر نمی داشتید. اما با گذشت سال ها، این اشتیاق خود را از دست داده اید. حالا تماشای برنامه تلویزیون را به صحبت کردن با او ترجیح می دهید.

نه، بهتر است به او به شکل دیگری نگاه کنید. هر کاری که می توانید، بکنید تا بار دیگر شعله های اشتیاق در وجودتان زبانه بکشد. طراوت و تازگی را به ازدواج خود بیاورید. از کارهای روزمره فاصله بگیرید و کاری نو انجام بدهید. برای این کار، به کمی خلاقیت احتیاج دارید. اما با کمی تلاش می توانید به ازوداج خود طراوت ببخشید.

گاه می شنوم کسانی از فرزندان خود گله گذاری می کنند. می گویند : "اگر مجبور نبودم از صبح تا شب از فرزندانم مراقبت کنم، حال و روز بهتری پیدا می کردم."

نه، شما نکته مهم را فراموش کرده اید. بچه های شما معجزه هستند. اگر غیر از این فکر می کنید، به روزی که آنها متولد شدند، بیندیشید. بدون تردید، از فرط خوشحالی اشک چشمانتان را پر کرده بود. به شدت خوشحال بودید. اجازه ندهید آن احساس خوب شما را تنها بگذارد.

گاه چنان در زندگی عجله نشان می دهیم که معجزات را فراموش می کنیم. با فرزندان خود صرف وقت کنید. همه روزه در چشمانشان نگاه کنید. به آنها بگویید که چقدر دوستشان دارید، چقدر به داشتن آنها افتخار می کنید. به شادی و نشاطی که آنها به زندگی شما می آورند، فکر کنید. همین کافی است که اشتیاق را به وجود شما راه دهد.

● معجزات ما را احاطه کرده اند

امروز در چه فکری هستید؟ آیا تبدیل به شخص بهتری می شوید؟ آیا در خانه و دل و ذهن شما آرامشی برقرار است؟ آیا شاد هستید و از زندگی لذت می برید؟ باید بدانیم که امروزتان منحصر به فرد و عالی است. جایگزینی ندارد. باید حداکثر بهره برداری را از آن بکنیم. باید طوری زندگی کنیم که انگار این شادابی و نشاط برای همیشه دوام خواهد آورد.

دوستان من، امروز یک موهبت است. اجازه ندهید از آن لذت نبرید. دلیلی پیدا کنید و شکرگزار باشید.

باید هدفتان این باشد که به شخص بهتری تبدیل شوید. حکایتی درباره دو مردی شنیدم که در یک اتاق بیمارستان بستری بودند. همه روزه مردی در کنار پنجره می خوابید آنچه را که در بیرون می دید، برای بیمار دیگر تعریف می کرد. به همه جزییات اشاره می کرد. این گونه بیمار دیگر بدون اینکه بیرون از اتاق را ببیند، از آنچه اتفاق می افتاد لذت می برد.

" امروز شاهد طلوع زیبای خورشید هستم. بچه ها دارند بازی می کنند. درخت ها پر از شکوفه شده اند." بیمار دومی مشتاق آن بود که همه روزه به صحبت های هم اتاقی اش گوش بدهد.

یکی از روزها، بیماری که کنار پنجره بستری بود به هیجان آمد. " آه، باید ببینی. گروهی جشن گرفته اند. بچه ها پیشاپیش نوازندگان در حرکت اند."

چند روز بعد، بیماری که کنار پنجره خوابیده بود از دنیا رفت. بیمار دوم از پرستار خواست جای او را تغییر بدهد تا بتواند کنار پنجره بخوابد و بیرون را تماشا کند. پرستار با خواسته او موافقت کرد. وقتی مرد کنار پنجره قرار گرفت، از آن نگاهی به بیرون انداخت، اما در کمال ناباوری آنچه دید یک دیوار آجری بود. در چهار متری اتاق او، ساختمان دیگری از بیمارستان به چشم می خورد. بیمار پرستار را صدا زد و گفت: "متوجه نمی شوم، هم اتاقی من به مدت چند هفته درباره زیبایی های بیرون از پنجره حرف زد." پرستار تبسمی کرد و گفت: "آیا هرگز متوجه نشدی که او نابینا بود؟ او قصد کرده بود که در هر حال دنیا را زیبا و شگفت انگیز ببیند."

از امروز تصمیم بگیرید که می خواهید هر روزتان را با اشتیاق زندگی کنید

همه روزه وقتی از خواب بیدار می شوید، به نعماتی که دارید فکر کنید و شاکر باشید. اگر لازم است، فهرستی از این مواهب زندگی تهیه کنید و آن را جایی قابل رویت قرار دهید. دوستان، بدانید بذرهای عظمت در شما کاشته شده است. قرار نیست که بی تحرک باشید. بی حالی و رخوت را رها کنید. همچنان رشد کنید. به ارتفاعات بالا بیندیشید. بهترین روزهای شما هنوز در پیش هستند.

وقتی به سطح بالاتر می رسید، زندگیتان را بهبود می بخشید، به حداکثر توانمندی های خود می رسید. نه تنها به رویاهایتان تحقق می بخشید، بلکه به انسان بهتری تبدیل می شوید، بهتر از آن کسی که در رویاهایتان می دیده اید!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد