آیا میدانید دانشآموزان و دانشجویانی که شب امتحان با حجم بالای درسهای نخوانده روبهرو میشوند چه دعایی میکنند؟ آنها دعا میکنند تاریخ امتحان به هر شکلی که هست تغییر کند و چند روزی به آنها فرصت داده شود تا بتوانند خودشان را آماده کنند.
آیا میدانید مدیرعاملهایی که مجموعه تحت اداره خود را مدتها به حال خود رها میکنند و دنبال مسایل جزیی و حاشیهای و بیربط میروند، وقتی مجموعه دچار بحران میشود و همه چیز به هم میریزد از اعضای هیئتمدیره و کارمندان چه چیزی درخواست میکنند؟ آنها عاجزانه درخواست فرصت میکنند. مدعیاند اگر به آنها فرصت بیشتری داده شود میتوانند آسیبها و ضررها را جبران کرده و تغییرات مفید و مثبت عظیمی را ایجاد کنند.
آیا میدانید فردی که در وقت سرمستی، به کانون گرم خانواده خود پشت میکند و دنبال هوا و هوس میرود، زمانی که سرش به سنگ میخورد از همسر و خانوادهای که به آن ظلم کرده، چه چیزی طلب میکند؟ فرصتی برای جبران!
حال سوال این است کسی که فرصت میدهد، چه میکند؟
جواب روشن است. دندان روی جگر میگذارد و صبر میکند و اجازه میدهد تا شرایط مثل گذشته ادامه یابد. شرایطی که با شکیبایی او و فرصتی که از این مسیر به دیگران داده میشود قرار است تغییر کند و دگرگون شود.
فرصت دادن یعنی صبور بودن. یعنی تحمل کردن و منتظر تغییر موردنظر ماندن. بسیاری مواقع تحمل کردن کار سادهای نیست. تحمل مدیر بازیگوشی که به محض شارژ شدن مدت مدیریتش دوباره همانی میشود که قبلا بود، واقعا کار سادهای نیست.
دندان روی جگر گذاشتن و تماشای دانشآموز مردودی که قول داده سال دیگر بهتر درس بخواند و نمرات عالی به دست آورد، اما هیچ تغییری در رفتار او رخ نداده اصلا راحت نیست و بسیاری اوقات کاسه صبر و تحمل انسان را لبریز میسازد.
بخشیدن همسری که به محض به دست آوردن فرصت دوباره پی عیاشی و خوشگذرانی سابق خودش میرود سختترین کار روزگار است.
سکوت کردن و صبر پیشه کردن در مقابل کسی که به انسان تهمت میزند و علیه او کاری انجام میدهد و بخشیدن موقتیاش، به امید اینکه روزی اصلاح شود و سرش به سنگ بخورد، گاهی اوقات بسیار دشوار است. درحقیقت علت اینکه شکیبا بودن تا این اندازه نزد مردم دنیا ستودنی است، همین سخت و جانکاه بودن آن است.
متاسفانه بسیاری اوقات کسانی که به آنها فرصت داده میشود، صبر و تحمل اطرافیان را نشانه برتری خود و ضعف آنها میشمرند. آنها لحظات بحران را که عاجزانه، فرصت، گدایی میکردند از یاد میبرند و چون خود را در همان شرایط سابق میبینند گمان میکنند حق دارند فرصت بسوزانند و تاوانی پس ندهند. اما حقیقت این است که فرصتها همیشه داده نمیشوند و صبوریها تا ابد ادامه ندارد. کسانی که در مقابل خطاهای ما سکوت پیشه میکنند، درواقع نسبت به ما در موضع برتری قرار دارند و در حال بخشیدن چیزی ارزشمند به ما هستند که اگر قدرش را بدانیم شاید هرگز خطا را تکرار نکنیم.
فرد صبور با تحمل و شکیبایی خود به دیگران فرصت عطا میکند. فرصتی برای تغییر و اصلاح. صبور، ثروتمندترین انسان روی زمین است چون طلای فرصت را به کسانی که در مقابلشان صبر میکند میبخشد. همیشه این فرد صبور و شکیباست که برنده نهایی است. او بانک فرصت است و هر وقت اراده کند میتواند حساب مشتریان متخلف را مسدود کند. اما این کار را نمیکند. باز به آنها فرصت میدهد. چرا که میداند شاید در بین این مشتریان سربههوا و بازیگوش، فردی وجود داشته باشد که قدر فرصتها را بداند و از آنها در زمان و مکان درست استفاده کند.
میگویند افراد موفق، استادانِ استفاده از فرصتها هستند. اما حقیقت این است که موفقها، استاد صبوریاند. آنها از هر فرصتی برای صبوری استفاده میکنند. برای همین هم هست که از ناملایمات زندگی مایوس نمیشوند و با صبر و تحمل، سختیها را به جان میخرند و از موانع بزرگ با موفقیت عبور میکنند. اگر شما هم میخواهید در هر جنبهای از زندگی خود موفق باشید شک نکنید که مهمترین چیزی که در این مسیر نیازمند آن هستید: هنر صبر کردن و شکیبا بودن است. فرصتها از دل صبوری بیرون میآیند و برای دیدن و شکار فرصتهای طلایی فقط باید صبری طلایی داشت.