آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

با این4 دسته از افراد کمتر معاشرت کنید:

1- آنهائی که از زندگی بیزارند و با همه دنیا سر جنگ دارند.

2- آنهائی که مدام پشت سر دیگران غیبت می کنند.

3- آنهائی که شکست و سر خوردگی های گذشته شما را به شما یادآوری می کنند.

4- آنهائی که می خواهند شما را کنترل کنند.

دنیا

دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جا هست. به جای آن که جای کسی را بگیرید، تلاش کنید جای واقعی خودتان را بیابید.


انسان اگر فقیر و گرسنه باشد بهتر از آن است که پست و بی عاطفه باشد.

ازدواج مثل بازار رفتن است تا پول و احتیاج و اراده نداری بازار نرو.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جا هست. به جای آن که جای کسی را بگیرید، تلاش کنید جای واقعی خودتان را بیابید.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

خوشبختی فاصله این بدبختی است تا بدبختی دیگر.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

اگر شاد بودی، آهسته بخند تا غم ناراحت نشود و اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

اگر روزی خیانت دیدی، بدان که قیمتت بالاست.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزاربار.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

نقاش کامل آنست که از هیچ برای خود سوژه بسازد.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

من دریافته ام که ایده های بزرگ هنگامی به ذهن راه می یابند که مصمم به داشتن چنین ایده هایی باشیم.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

فیلمسازان باید به این نکته نیز بیاندیشند که فیلم هایشان را در روز رستاخیز با حضور خودشان نمایش خواهند داد.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

خودپسندی زنها بزرگترین علت بدبختی ایشان و نابودی خانواده هاست. هیچ چیز به اندازه خودپسندی زن ها بنیان خانواده را نابود نکرده است.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

انسان اگر فقیر و گرسنه باشد بهتر از آن است که پست و بی عاطفه باشد.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

مردمان روی زمین استوار، بیشتر از بندبازان روی ریسمان نااستوار سقوط می کنند.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به شما نشان می دهد، شما هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

اگر می خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید.

ادامه مطلب ...

انتقاد هم مانند باران ، باید آنقدر نرم باشد، تا بدون خراب کردن ریشه های آن فرد موجب رشد او شود....

به قـــولِ مارتین لوتر کینگ:
گرفتن آزادی از مردمی که نمیخواهند برده بمانند,سخت است اما دادن آزادی به مردمی که میخواهند برده بمانند سخت تر است...! 

ادامه مطلب ...

انسان ها

محبتت را میگذارند پای احتیاجت....

صداقتت را میگذارند پای سادگیت...

سکوتت را میگذارند پای نفهمیت ... 

نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت ...

و وفاداریت را پای بی کسیت ...


و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج ...


آدمها آنقدر زود عوض می شوند...


آنقدر زود که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی ...

و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است

زندگی دنیا

حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای! گفت: 

 یا باد است یا خواب است یا افسانه ای .

گفتمش احوال عمرم را بگو تا عمر چیست؟ 

 گفت یا برق است یا شمع است یا پروانه ای!

گفتمش آنانکه میبینی بر او دل بسته اند ، 

 گفت یا کورند یا مستند یا دیوانه ای.

سخنان زیبا از مادر ترزا

یکی از بزرگترین بیماری ها این است که برای هیچ کس ، کسی نباشی. 

 صلح از یک لبخند شروع می شود.  

هر کجا که می روی عشق را پخش کن. اجازه نده کسی به پیشت بیاد بدون اینکه خوشحال تر ترکت کند.  

از بین بردن فقر عشق بسیار سخت تر از از بین بردن فقر نان است.

 بزرگترین از بین برنده صلح، سقط جنین است. چون اگر مادری بتواند فرزند خودش را بکشد ، چه چیزی مانع من می شود که تو را نکشم یا تو مرا نکشی؟ هیچ چیز!همیشه این خطر وجود دارد که ما کار را فقط به خاطر کار انجام دهیم. اینجاست که احترام و عشق و از خود گذشتگی به میان می آید که ما این کار را برای خدا انجام دهیم، برای مسیح، و این دلیلی است که سعی می کنیم هرچه زیباتر انجامش دهیم. حتما دلیلی وجود دارد که برخی از مردم می توانند خوب زندگی کنند. حتما برای بدست آوردنش سخت کار کرده اند. من فقط زمانی احساس ناراحتی می کنم که اصراف را می بینم. وقتی می بینم که آدم ها چیزهایی را دور می ریزند که ما می توانستیم از آنها استفاده کنیم. ما باید خدا را بیابیم، و او در سر و صدا و بی قراری یافت نمی شود. خداوند دوست سکوت است. ببین چگونه طبیعت درختان، گل ها، چمن در سکوت رشد می کنند؛ ستاره ها را ببینید، ماه و خورشید، که چگونه در سکوت حرکت می کنند... ما برای لمس جان آدم ها به سکوت احتیاج داریم. ما خودمان هم فکر می کنیم که کاری که انجام می دهیم، تنها قطره ای در اقیانوس است. اما اقیانوس کمتر می شود اگر این قطره گم شود. ما هرگز نمی توانیم این که یک لبخند ساده چه کارهایی می تواند انجام دهد را درک کنیم.

ادامه مطلب ...

نامه ابراهیم لینکلن

آبراهام لینکلن پسر یک کفاش بود، پدر لینکلن کفش های افراد مهم سیاسی را تعمیر و یا تمیز می کرد.

آبراهام پس از سالها تلاش و شکست،در سال 1861 به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد.

اولین سخنرانی او در مجلس سنای بدین صورت گذشت:

نمایندگان مجلس از اینکه لینکلن رئیس جمهور شده بود ناراضی بودند.چرا که او از یک خانواده فقیر و فاقد سطح اجتماعی بالا بود.

زمانی که لینکلن برای سخنرانی پشت تریبون قرار گرفت قبل از آنکه لب باز کند و سخنی بگوید یکی از نمایندگان مخالف با عصبانیت و بی ادبی تمام از سوی جایگاه خود فریاد زد:

آبراهام!حالا که بطور شانسی رئیس جمهور شده ای فراموش نکن که می دانیم تو یک بچه کفاش بیشتر نیستی!!!

مسلما هر فردی در جایگاه لینکلن قرار داشت با این نماینده گستاخ که او را اینگونه مورد خطاب قرار داده برخورد می کرد!

اما آبراهام لینکلن این چنین نکرد.

او لبخندی زد و سخنرانی خود را اینطور شروع کرد : من از آقای نماینده بسیار بسیار ممنونم که در چنین روزی مرا به یاد پدرم انداخت.

چه روز خوبی و چه یاد آوری خوبی!

من زندگی و جایگاهم را مدیون زحمات پدرم هستم.

آقایان نماینده بنده در اینجا اعلام می کنم که بنده مانند پدرم ماهر نیستم.با این حال از دستان هنرمند او چیزهایی آموخته ام.

پس اگر کسی از شما تمایل به تعمیر کفش خود داشت با کمال میل حاضر به تعمیر کفشش خواهم بود...!
یکی از اقدامات مهم و تاثیر گذار لینکلن خاتمه بخشیدن به تاریخ برده داری در ایالات متحده امریکا بود.

سخن روز :

معیار واقعی ثروت ما این است که اگر پولمان را گم کنیم، چقدر می ارزیم. 

آبراهام لینکلن

ادامه مطلب ...

تلاطم و مشکلات

 

تبلیغات 

 

ماهیان از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند. وقتی دریا آرام شد.  

خود را اسیر تور سیادان یافتند .


 تلاطم های زندگی حکمتی از خداوند است .

پس ازخداوند بخواهیم دل هایمان آرام باشد نه دریای دوروبرمان.


حکایت زندگی

با یاد او

حکایت زندگی

 

یکی بود . . . یکی نبود . . .

غیر از منم هیچ کس نبود.

هیچ کس هیچ کس که نه ! . .

 

کسانی بودند که صحبت از "بودن" در زندگی را نجوا می کردند. 

روزی، روزگاری همه ما مثل هم فکر می کردیم و مثل هم . . . خیلی کارهای دیگر می کردیم.

سرزمین روزانه ما، فقط به اندازه تمام گذشته ما بود و اصلاً خبری از این لحظه و حال نبود.

 

آن سرزمین به وسعت تمام حقیقت من و اجداد من گسترده بود و در آن بی نهایت ناشناخته پدیدار می شد.

گاهی اوقات شتاب زده به دنبال آینده ای مبهم می دویدیم و به درهای بسته ای می رسیدیم اما آنجا، جایی نبود که واقعاً می خواستیم.

 

لحظاتی در زندگی وجود دارد که تو در یک " آن " متوجه سرزمینهای دیگر می شوی که در گذشته تجربه نکرده بودی، و آن!

 

عالم اسبهای سفید

 

اسب سفیدِ اصیلِ، وحشی و زیبا مثل همیشه سریع و نرم در حرکت بود اما بدون سوارکار ماهر !!!

سوار کار هم مشغول مشکلات، غمها، لذتها و لحظاتی بود که در قهر، جدایی و خاموشی می گذشت و می گذشت.

 

اسب سفید با تمام توان از جنگلها، دشتها، باتلاقها و چراگاههای متفاوتی عبور می کرد و عبور . . .

و بسوی ناشناخته هایی چون آب وحشی، رودخانه جاری و دریای آرام در حرکت بود ولی همچنان بی هیچ سوارکار

یا رام کننده ای.

شاید این تنها بودن اسب سفید و تنها تر بودن سوارکار، زندگی را ناپدید کرده بود.

ولی اتفاقی عجیب افتاد، خیلی عجیب ! . . .

در یک " آن " سوار کار، اسب را یافت و با جهشی روی آن سوار شد.

 

سوار کار تنها لحظاتی قادر نبود خود را بر روی اسب حفظ کند تا اینکه به سرعت، رام کردن اسب وحشی را به یاد آورد؛

چون او سوارکاری را آموخته بود، فقط مدتی آن را فراموش کرده بود.

 

مثل تمام قصه های حقیقی، اسب و سوارکار به هم پیوستند و دیگر هیچ کدام تنها نبودند و در سرزمینی کهن و زیبا

به اسم " حیات " زندگی را ادامه دادند؛ گویا آنها " هسته " سیب را یافته بودند و فقط دوباره هسته را کاشتند

و سرودن ادامه یافت.

 

بالا رفتیم او بود

پایین اومدیم او بود

 

ای نور چشم من سخنی هست گوش کن              تا ساغرت پر است بنوشان و نوش کن

                                                                                                                       (حافظ)

۱۲ نکته موثر برای سخنرانی کردن

توجه: استفاده از کلیه مقالات و مطالب سایت مردمان در مجلات، روزنامه ها، سایتها و برنامه های تلویزیونی با ذکر منبع آزاد است.
۱۲ نکته موثر برای سخنرانی کردن

چک ‌لیست موثر برای سخنرانی کردن همراه با نکات و عناصر عملی برای نوشتن یک سخنرانی درمورد موضوعات مختلف

وقتی شروع به استفاده از این چک ‌لیست کردید، از انجام آن لذت خواهید برد: نوشتن سخنرانی و ایراد کردن آن درمورد موضوعی که هم مورد علاقه خودتان باشد و هم شنونده‌هایتان.

ادامه مطلب ...