آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

اشتباه بزرگ دختران مجرد

دختر مجرد


برخی دختران تجارب خود را از ازدواج و زندگی دیگران به نوعی بدبینی و احتیاط فوق العاده و غیر ضروری تبدیل می کنند و در انتخاب و ارزیابی طرف مقابل دچار سخت گیری و وسواس می شوند.


ازدواج مثبت ترین اتفاق زندگی است که گاهی وقتها به خاطر اشتباهات به ظاهر کوچک به تعویق می افتد و شانس ازدواج را کاهش می دهد. اگر فکر می کنید کم کم دارید به جمع دختران مجرد سخت گیر می پیوندید، این مطلب را بخوانید تا متوجه اشتباهات ناخواسته خود شوید.

 اشتباه شماره 1 : ملاک های خود را با شرایط دیگران تعیین می کنند تعجب نکنید هنوز هم بسیارند دخترانی که ملاکها و معیارهای خود را برای ازدواج از روی چشم و هم چشمی و برای تایید دیگران انتخاب می کنند. به عنوان مثال چنین می گویند: “وای ببین دختران فامیل با چه شرایطی و چه سطح سوادی چه ازدواج هایی کرده اند، آن وقت من با یک شخص کم سوادتر از خودم ازدواج کنم؟ این طوری همیشه احساس حقارت می کنم. مگه من چی کم دارم؟”

نه تنها دختران بلکه همه جوانها باید بدانند که هر کس باید به فراخور حال خود معیارهایش را برگزیند. مقایسه خود با دیگران و تعیین ملاکها باعث می شود تا شما را از واقع بینی دور کند و نتوانید در شرایط خود بهترین انتخاب را داشته باشید.

اشتباه شماره 2 :  تجارب خود از افراد را تعمیم می دهند
برخی از دخترها سعی می کنند دور کلیه خصوصیات رفتاری یک فرد نابهنجار در زندگیشان خطی بکشند و در مواجهه با هر یک از این ویژگیها در فرد دیگر، نگاهی غیر اصولی به او خود داشته باشند. به عنوان مثال اگر مردی بد اخلاق همراه با اعتقادات دینی را در زندگی اطرافیان خود مشاهده کرده اند و شاهد آسیب های وارده از او به همسرش بوده اند، تلاش میکنند خواستگاری هر شخص با اعتقادات دینی را رد کنند و به او با نگرشی منفی بنگرند. در حالی که نابهنجاری اخلاقی فرد ربطی رفتارهای دینی او ندارد. اگر چه فرد دیندار باید در کلیه منش های خود اصول دینی را رعایت کند و اخلاق یکی از شاخه های اصلی دین است، اما نداشتن اخلاق مناسب در شخصی مذهبی نشان از زیر سئوال بردن اعتقادات دینی نیست.

اشتباه شماره 3: مردان مناسب را نادیده می گیرند
وقتی یک دختر مجرد باور می کند که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد، همه چیز پیرامونش روی این موضوع صحه می گذارد. ما به همه کسانی که فکر می کنند همه مردان خوب ازدواج کرده اند پیشنهاد می کنیم که این احساس را کنار بگذارند و به جای آن، به شادی، خوشبختی و تمایلشان توجه کنند. امید همیشه منشأ تلاش و موفقیت است. پس بنا را بر این نگذارید که با ناامیدی آینده خود را بیهوده و یکنواخت تصور کنید.

اشتباه شماره 4: آنها پا به فرار می گذارند
بارها و بارها مشاهده کرده ایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق می افتد، آنها پا به فرار می گذارند و از او دور می شوند. به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید.

اشتباه شماره5: اجازه می دهند که کار حسابی مشغولشان کند
دختران زیادی را می بینید که به شدت در کارشان غرق شده اند و موفقیت در کار را در اولویت همه مسایل دیگر زندگی می دانند. با وجود زیبایی، جذابیت و موفقیت های فراوان، همه درها برای برقراری ارتباط با آنها بسته است، چرا که تمام زندگی شان در کار خلاصه می شود. بعضی دختران فکر می کنند اگر مردی به آنها علاقه مند شده اند، حتما مشکلی در آنها وجود دارد. این افکار باعث می شود که مردهای مناسب زیادی را از دست بدهند، قبل از اینکه حتی یک بار به آنها فرصت داده باشند تا به خواستگاری بیاید.

اشتباه شماره 6: تجربه را به بدبینی تبدیل می کنند
برخی دختران تجارب خود را از ازدواج و زندگی دیگران به نوعی بدبینی و احتیاط فوق العاده و غیر ضروری تبدیل می کنند و در انتخاب و ارزیابی طرف مقابل دچار سخت گیری و وسواس می شوند. درست است که کسب تجربه لازم و ضروری است اما قرار نیست به خاطر شنیدن وقایع آزارنده از اطراف دچار استرس در انتخاب باشیم. تیزبینی و زیرکی متعادل برای یک انتخاب مناسب کافی است. لازم نیست از ابتدا با منفی اندیشی مثل یک کارآگاه عمل کنیم.

اشتباه شماره 7: آنها باور کرده اند که زمان مناسب برای آنها تمام شده است
دختران زیادی هستند که به دلیل بالا رفتن سنشان باور دارند که زمان ازدواج و بچه دار شدن از آنها گذشته است. درست است که زمان ازدواج و بچه دار شدن، پیش بینی شده است، اما در قرن بیست و یکم زندگی ما کمتر قابل پیش بینی است، که البته این نکته مثبتی است.

دختران زیادی تا چهل- پنجاه سالگی ازدواج خود را به تأخیر می اندازند، اما واقعیت این است که ما هیچ وقت اسیر اعداد و ارقام نیستیم. ما هر لحظه در مناسب ترین زمان زندگی خود هستیم. بله، درست است که بیولوژی بدن همیشه ما را همراهی نمی کند، اما اگر شما واقعاً می خواهید صاحب خانواده شوید و بدن شما دیگر این اجازه را به شما نمی دهد که بچه های خودتان را داشته باشید، به این معنا نیست که این خواسته شما برآورده شدنی نیست. می توانید با پذیرفتن سرپرستی یک کودک، تشکیل خانواده دهید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد