برای هر دختری پیش میآید که در زندگی چند بار درمعرض پیشنهاد ازدواج قرار میگیرد. سالها قبل این پیشنهادها سنتی بود و در قالب خانوادهها و با نظارت آنها مطرح میشد و خانوادهها با تجربه و درایتی که داشتند آنها را مدیریت میکردند اما حالا در بیشتر مواقع دخترها خودشان در معرض پیشنهاد ازدواج قرار میگیرند و بعد آن را به خانواده منتقل میکنند. مشکل اینجاست که دخترهای جوان تجربه کافی ندارند و ممکن است اشتباه کنند. ممکن است کسی که پیشنهاد را مطرح میکند قصد واقعی برای ازدواج نداشته باشد. برای اینکه بفهمید فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد چقدر در تصمیم خود مصر است، این سؤالات را از خودتان بپرسید. اگر جوابتان به آنها مثبت بود، میتوانید پیشنهادی که به شما شده را جدی بگیرید.
آیا او شما را خوب میشناسد؟
طبیعی نیست کسی بعد از گذشت فقط 2 هفته از آشنایی به شما پیشنهاد ازدواج بدهد. این پیشنهادها در چنین مدت کوتاهی یا از علاقه شدید میآید یا از قصد فریب. ازدواج تصمیمی است که افراد برای همه عمر میگیرند و هیچکسی نمیتواند ادعا کند بعد از گذشت یک زمان کوتاه فرد مورد نظرش برای ازدواج را انتخاب کرده است. لازمه ازدواج شناخت متقابل است و لازمه شناخت گذشت زمان است. درباره فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد فکر کنید و ببینید او شما را چقدر میشناسد. سؤالهای خاصی از شما پرسیده، رفتار خاصی از شما دیده یا شرایط بین شما به گونهای بوده که از هم به شناخت کافی برسید یا نه؟ شما در آن لحظه به جای هیجان زده و احساساتی شدن باید دقیقا متوجه شوید او به خاطر چه به شما این پیشنهاد را داده. اگر به نظرتان پیشنهادش منطقی نیست و از شناخت کافی برنمیآید در صحت آن شک کنید. این شناخت باید درباره خانوادهها هم باشد. اگر خانوادهای کاملا سنتی دارید و کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد پسری با سر و وضع کاملا امروزی است به دلایلش عمیقتر فکر کنید.
آیا آماده است؟
اگر میبینید فردی که به شما پیشنهاد ازدواج داده، مدتی است دارد برای تغییر زندگیاش برنامهریزی میکند، میتوانید مطمئن باشید قبلا به این موضوع فکر کرده و در تصمیمش مصمم است. این تصمیم برای تغییر میتواند در قالبهای مختلفی رخ دهد. مثلا او به فکر خرید خانه افتاده، شغل ثابتی برای خودش دست و پا کرده، دارد پول پسانداز میکند یا چیزهای دیگر. صرف وقت بیشتر در خانه به جای گذراندن آن با دوستان، خارج شدن از لباسهای اسپرت و بیشتر مردانه پوشیدن و دست برداشتن از شوخیهای زننده هم میتواند نشانه آماده شدن برای زندگی مشترک از طرف مردان باشد. بهعلاوه این شخص باید این آمادگی را در شما هم تشخیص داده باشد. اگر شما دختری هستید که تازه در یک شهرستان مشغول تحصیل شدهاید و فردی به شما پیشنهاد ازدواج داده، معلوم است که یا شناخت کافی از شما ندارد یا برنامههای زندگی شما برایش به اندازه کافی مهم نیست یا اگر سنتان خیلی کم است، تازه طلاق گرفتهاید یا به تازگی پدرتان را از دست دادهاید و با پیشنهاد ازدواج مواجه شدهاید، بدانید که فرد مورد نظر در مورد ازدواج خوب فکر نکرده است. این موارد میتواند در مورد مردان هم صادق باشد. پسری که درآمد مناسبی ندارد و پدرش هم بهتازگی ورشکست شده، آماده برای ازدواج نیست. این موارد را تعمیم دهید به پسری که سربازی نرفته، دانشجوست و تا چند سال دیگر موقعیت کار کردن ندارد و موارد دیگر.
آیا قبلا در این مورد با شما حرف زده؟
اگر فردی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد خیلی ناگهانی و غیرمنتظره پیشنهادش را مطرح کرده باید درباره آن بیشتر فکر کنید. معمولا مردها قبل از به نتیجه رسیدن درباره تصمیم به این مهمی، خوب درباره آن فکر کردهاند و همه جوانب کار را سنجیدهاند. پس منطقی است شما متوجه این فکرها و روند تصمیمگیری آنها شده باشید. این فکرها لازم نیست مستقیم مطرح شوند. مثلا اگر نامزد شما قبلا درباره داشتن بچه نظر شما را پرسیده باشد، یعنی به مقوله ازدواج فکر کرده است. این فکرها میتوانند در قالب سؤالهای دیگری هم مطرح شده باشند. مثلا اینکه شما دوست دارید خانهتان کجا باشد، دوست دارید بعد از ازدواج کار کنید یا نه، درباره مهریه چه فکر میکنید، چه مجلسی را برای عروسی دوست دارید، درباره تربیت بچهها چه فکر میکنید و سؤالهایی از این دست.
آیا وقت خواستگاری تعیین کرده؟
به هر حال مراحل ازدواج در فرهنگ ما سنتی انجام میشود و شما نمیتوانید جدا از خانوادههایتان در مورد این مسئله به توافق برسید. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد باید بعد از توافق اولیه شما، بلافاصله درباره قرار گذاشتن خانوادهها با هم حرف بزند. شما تصمیمگیرنده نهایی نیستید و بعد از این مرحله این تصمیم باید به خانواده سپرده شود. فرد مورد نظر باید بلافاصله با پدرتان قرار بگذارد یا اجازه بگیرد مادرش برای قرار خواستگاری به مادر شما تلفن کند. اگر پیشنهاد ازدواج مطرح شد و مراحل بعدی و در جریان گذاشتن خانوادهها گفته نشد، یعنی آن تصمیم به اندازه کافی مصرانه و منطقی نیست.
آیا زمان و مکان مناسبی را انتخاب کرده؟
موقع راه رفتن، در ماشین، سر کار، بعد از یک روز خسته کننده در راه برگشت به خانه در مترو، در پارک، هیچکدام از اینها جای مناسب برای دادن پیشنهاد ازدواج نیست. فرد پیشنهاد دهنده باید قبلا در مورد کاری که میخواهد انجام دهد، فکر کرده باشد و این فکر در انتخاب مکان و زمان مناسب و روش صحیح صحبت کردن نمود پیدا میکند. روش درست این است که پیشنهاد در یک رستوران مناسب و قابل احترام مطرح شود. شما آماده یک بحث مهم باشید، هر دو لباس مناسب به تن داشته باشید، خسته نباشید و وقت کافی برای حرف زدن داشته باشید. رستوران شلوغی که در آن مدام از دور و بر میزتان آدم رد میشود و باید بلافاصله بعد از صرف غذا از آن بیرون بروید جای مناسبی برای اینجور حرفها نیست. البته اگر او شما را غافلگیر کرده و برای دادن پیشنهادش به شکل غیرمعمول برنامهریزی کرده آن را درک کنید و جزء نکات مثبت به حساب بیاورید. بعضی مردها دوست دارند متفاوت باشند. مثلا پیشنهاد ازدواجشان را روی جزوهای که به آنها دادهاید، بنویسند، به شکل یک نامه اداری به همراه دسته گل برایتان پست کنند یا در یک کنسرت از خواننده بخواهند پیشنهاد را در میکروفن از طرف او بیان کند.
آیا خانوادهاش را در جریان گذاشته؟
ازدواج پیوند خانوادههاست. کسی که به شما پیشنهاد ازدواج میدهد باید قبل از آن با خانوادهاش صحبت کرده باشد. اگر خانواده او شما را نمیشناسند پیشنهاد ازدواج نمیتواند خیلی منطقی و فکر شده باشد.
آیا برایتان هدیه گرفته؟
هدیه دادن هنگام مطرح کردن پیشنهاد ازدواج یک رسم است. به علاوه این کار نشانه احترام فرد متقابل به شماست. مطرح کردن چنین درخواست بزرگی با دست خالی کمی زشت و غیرمحترمانه به نظر میرسد. اگر توافق دارید و فرد مورد نظر میداند به احتمال زیاد پاسخ شما مثبت است، معمولا باید هدیه مرسومی آماده کرده باشد. اگر در خانواده شما این رسم نیست یا طرف مقابل از جواب شما مطمئن نیست، تقدیم کردن یک دستهگل زیبا هم مناسب به نظر میرسد.
چیزی برای گفتن آماده کرده؟
نحوه عنوان کردن پیشنهاد ازدواج هم بسیار مهم است. کسی که به شما پیشنهاد میدهد باید از قبل حرفی برای گفتن آماده کرده باشد. باید کاملا محترم وارد صحبت شود و در صحبتهایش تمام جوانب را بسنجد. جواب شما باید برای او مهم باشد. این را از حرفهایش میتوانید بفهمید. علاوه بر این او باید طبق شناختش از شما، خود را برای هر جوابی آماده کرده باشد و جواب شما را با روی باز پذیرا باشد. مردانی که بلافاصله و در همان روز منتظر جوابند یا خودخواه هستند یا غیرمنطقی. طبیعی است که شما برای فکر کردن درباره چنین سؤال مهمی چندین روز وقت بخواهید. حتی اگر فکر میکنید جوابتان مثبت است، باز هم بهتر است درباره آن فکر کنید و با چند نفر و از همه بهتر یک مشاور صحبت کنید.
محمد جانبلاغی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
سلام من مطالب وبتونو خوندم مطالب آموزنده ای بود ولی می خواستم یه سوال ازتون بپرسم در مورد رشته دانشگاهی تون میشه یکم در موردش صحبت کنین چون که من رشته روان شناس بالینی رو خیلی دوست دارم
خیلی خوش اومدید..
من محمد جانبلاغی رشته ام تجربی بود بعد دانشگاه رشته زیست شناسی عمومی را خوندم حالا هم کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی..
مچکرم.....یادتون نره وب منم بیاید خوشحال میشم...
چشم حتماً حتماً سر میزنم..
ممنون همچنین...مر30 ببخشید که وقتتونو گرفتم......پس اگه مشکلی داشتم میتونم از شما راهنمای بگیرم؟
همچنین..هر مشکلی در هر زمینه ای داشتید خوشحال میشم با ما در میان بگذارید..
شاد وتندرست باشید..
محمد جانبلاغی
من رشته م انسانییه ولی خیلی علاقه بهش ندارم...دومم هستم.
انشاالله که در تمام مراحل زندگی موفق باشید..
میخوای پدرمو دراره؟خخخخ
نه شماسرور ما هستید..
مثلا من خودم به همه مشاوره میدم چون میگن راه درستو به طرف نشون میدی و حرفات خوبه ....مادرم میگه روانشناسی قبول شدی بخون ولی من بهش قانع نیستم میگم فقط در جدی خوبه که دیگرانو راهنمایی کنی..
عزیزم شما رشته اتون چی هست؟
چطور به دیگران مشاوره می دهید؟
به فرض اگر من مشکل اختلال خوردن،تیک،استرس،اضطراب و... داشته باشم میتونید کمکم کنید؟
ما تو روانشناسی کار درستو نشون میدیم..ولی منظورت از کارت درست چی هست؟همین که حرفمون را به کرسی بنشونیم فکر می کنی مشکل حله؟
نه بیایید واقع بینانه به قضایا نگاه کنیم..
متاسفانه در جامعه ما اگر کسی قلبش درد بگیره میره پیش دکتر ولی اگر آقایی با همسرش با بچه هاش و... مشکل داشته باشد پیش هر کسی میره،همسایه،دوست و... ولی حاضر نیست پیش متخصص خانواده وکسانی که تو این زمینه آموزش دیده اند برود..
درسته قبلا اینطوری بوده خودش الانا میگه این رشته رو دوس داره و میخواد ادامه بده.....میدونید با من همراهه ولی نه طوری که بیشتر از مامانم همرام باشه یعنی تو مسائل طرفه اونه..
عزیزم دوست داری در برادرت چه تغییری ایجاد بشه؟
عزیزم روانشناسی یه رشته کاربردی هست باید در اون شناور بشی تا بفهمیش..
من اگه برم 100تا کتاب درباره فواید ورزش بخونم آیا سلامت میشم؟
خیر..باید علاوه بر خوندن کتاب های درباره اصول صحیح ورزش،ورزش هم کار بکنم..
هردو لازمه هم هستند..
اگه دوست دارید به برادرتان بگویید که با من در تماس باشم..
خوشحال میشم با برادر شما و همکارم آشنا بشم.
یه ترم دیه داداش کوچیکم لیسانس روانشناسی بالینی شو میگیره ولی تغیری تو رفتارش ایجاد نشده چرا؟ البته شده ها ولی کم..
عزیزم هر گردی گردو نیست..
به نظرت پزشکا بیمار نمیشند؟
موفق شدن در هرکاری بستگی به علاقه و وقتی که برای اون کار صرف می کنید بستگی دارد..
من خودم دوستانی دارم(روانشناسی) دکتری دارند ولی می ترسند که کار کلینیکی انجام دهند فقط به عنوان استاد در دانشگاه تدریس می کنند..
پس شاید بردار شما رشته ای را که انتخاب کرده شور وشوقی بهش نداره و مثل سایر دانشجوها فقط می خواد واحد پاس کنه..
یه سوال داشتم....بگم؟
بفرمایید؟
خواهش میشود....چرا شما کم پیدایین نمیاین وبم؟
این مدت کمی سرم شلوغ بود..
شما هم مرسی که زود زود به ما سر می زنید..
اگر وقت شد چشم حتما سر میزنم..
فعلا که همه پیشنهادا در مورد دوستیه و سرکاری.....که خوشحالم هیچکدومو انجام نمیدم...من به شخصه به دوستی یا بهتره بگم به پسرا اصلا فکر هم نمیکنم....
هر وقت گریه می کنم، سبک می شوم.
عجب وزنی دارد این چند قطره اشک0000000
مرسی برای نظرات خوبتان....