آیا شکست عشقی قابل درمان است ؟

یا یک شخص ، بعد از شکست عشقی می تواند روحیه از دست رفته خود را بازیابد؟

بسیاری از دختر و پسرها از اینکه می بینند دوست سابقشان به کمک روش های علمی بارد، آنها را فراموش کرده است ، حسابی عصبانی می شوند و حتی در یک مورد پسر جوانی با سنگ شیشه اتومبیل مرا شکست . او می گفت: آقای سیناتهرانی شما به عنوان یک مشاور هیچ چیز از عشق و محبت سر درنمی آورید. شما فردی بی احساس و خشک هستید، چگونه توانستید بذر نفرت را در درون دوست دختر من بنشانید، شما کاری کردید که دوستی مان بهم بخورد و او اکنون دیگر از من متنفر شده است .

به آن جوان عرض کردم: “هدف من به عنوان یک متخصص از کمک به دوست دختر سابق شما این بوده است که او راه صحیح زندگی و شناخت افراد را بداند. شما در مدت دو سالی که با او دوست بودید، اعتمادبه نفس ، عزت نفس و شخصیت قوی و محکم او را از بین برده بودید. دختری که با وجود مهارت در رانندگی ، بخاطر ترسی که شما در درونش کاشته بودید، حتی جرأت نداشت با اتومبیلش تا سرکوچه  محل زندگی اش برود.

شما لحظه به لحظه او را کنترل می کردید و به اندازه ای بذر شک و تردید را در درون او کاشته بودید که حتی به وجود خودش هم شک داشت. یادم نمی رود در اولین جلسه مشاوره گوشی اش را روی میز روشن گذاشته بود و شما بیش از ۱۰۰ بار تماس گرفتید و زمانی هم که او پاسخ شما را داد: مدام شک و تردیدهای خود را مطرح می کردید و بدینگونه آرامش را از آن دختر ساده دل سلب کرده بودید و حتی اجازه نمی دادید با دوستان صمیمی و خوبش معاشرت داشته باشد.

اگر معنی عشق و دوست داشتن این است که شما بال و پر پرواز دوست خود را کنده و فرصت رشد و شکوفایی در زمینه های مختلف را از او بگیرید، من بسیار خوشحالم که توانستم به او کمک کنم تا بار دیگر اوج گرفته و به مسیر رشد و تعالی خود ادامه دهد”

من سیناتهرانی نیز زمانی که در سال دوم دانشگاه مشغول تحصیل بودم ، در عشق جسیکا یکی از هم کلاسی های آمریکایی ام گرفتار شدم که رهایی از آن بسیار سخت و غیرممکن می نمود . ما به شدت به یکدیگر وابسته شده بودیم اما از طرفی می دانستیم که اختلاف نظرها و تفاوت های عمده ای با یکدیگر داریم و اگر با یکدیگر ازدواج می کردیم ، قطعاً آینده روشنی در انتظار زندگی مشترک مان نبود.

آنروزها تصمیم گیری برای جدایی از یکدیگر خیلی سخت بود، اما هر دو بر سر این موضوع به توافق رسیده بودیم. من و جسیکا رویاهایی داشتیم که از دست رفته بود . ما قسمتی از آینده مان را در آن رابطه سرمایه گذاری کرده بودیم ، هنگامیکه همبستگی رابطه مشترک به پایان می رسد ، آن آینده خدشه دار می شود و بی درنگ به شما صدمه وارد می گردد.

در ابتدا باور اینکه بعد از آن شکست عشقی بتوانم شرایط روحی مناسب خود را بازیابم ، مشکل به نظر می رسید . تجربه بسیار سختی بود . خاطرات لحظاتی که با جسیکا در رستوران ها  و دیگر مراکز تفریحی و علمی شهر گذرانده بودم ، روحیه مرا بهم ریخته بود . در هرحال درد زیادی احساس می کردم و در این حالت شما هر اندازه گریه کنید ، قلب شما از زدن باز نمی ایستد ، شش هایتان اکسیژن می گیرند و زندگی جریان می یابد.

سخت است اما حقیقت اجتناب ناپذیر این است که آن قدر عاشق باشید که دلتان بشکند . و به سادگی بعضی دردها و رنج های طاقت فرسا را تجربه کنید . هنگامی که چیزی را گم می کنید که برایتان اهمیت دارد، طبیعی است که احساس بدی پیدا می کنید . از طرفی این شکست عشقی باعث افت تحصیلی من در دانشگاه شده بود و به عنوان یک جوان ایرانی در یک کشور بیگانه احساس یاس و ناامیدی تمام وجودم را دربرگرفته بود.

تحقیقات محققین نشان می داد که در این جهان هستی من تنها فردی نبودم که دچار شکست عشقی و عاطفی شده بودم ، بلکه هر روزه میلیون ها رابطه در سراسر دنیا به هم می خورد و مردم بعد از مدتی بهبود می یابند و با خوشحالی و رضایت خاطر به زندگی خود ادامه می دهند و پیشرفت می کنند.

خوشبختانه از طریق یکی از اساتید دانشگاه با مرکز مهارتهای زندگی همیلتون آشنا شدم . در آنجا بود که با بهره گیری از تکنیک های ذهنی بارد توانستم بر درد ناشی از شکست عشقی غلبه کنم و توانایی و ظرفیت بازگشت به زندگی لذت بخش را دوباره بدست آورم . این تکنیک ها به من کمک کرد تا سریعتر احساس بهتری پیدا کنم و افکار و احساسات مخرب و ویرانگر را از ذهنم پاک سازم.

من هم بعدها در مشاوره هایم برای کمک به کسانی که همانند من دردهای هیجانی ناشی از شکست عاطفی و عشقی را تجربه کرده بودند، از این تکنیک ها استفاده کردم .  

منبع: سلامت نیوز