آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

زنانی که از ازدواج می ترسند


ما 2 گروه زن داریم که به دلیل ترس از انتخاب بد حاضر نیست ازدواج کنه.گروه اول زنانی هستند که منتظر یه فرصت خوب هستند.اینها خیلی خطرناک دارن حرکت میکنند.افرادی هستند که زیر نگاه شدیداطرافیان قرار دارند و مسلماً نمی خواهند که پس از ازدواجشان بشنوند : اِهه ، یارو رو! اینهمه صبر کرد آخرش با این تحفه ازدواج کرد!

 

از طرفی بی اعتمادی به در و دیوار و عدم شناخت فاکتورهای صحیح یک نفرقدرت بله گفتن را ازشون سلب میکند.آنها یه فرد کاملاً تضمین شده رو از هر نظر می خواهند. اونها هزینه زمانی گزافی رو دارن پرداخت می کنند و مسلماً می خواهند از اینهمه هزینه سودی عایدشون بشه وهمچنین مشت محکمی بر دهان یاوه گویان بزنند. دخترانی که باید یه چیزهایی رو به بعضی ها ثابت کنند و برای یک مرتبه هم که شده پوزشون رو بزنند! این گروه باید به چند نکته توجه کنند.

   

ازدواج

 

1-این هزینه سنگینی رو که شما در حال پرداختش هستید باعث میشه که سطح انتظاراتتون بالا بره.شما معمولاً بعد از ازدواج خیلی بیرحم میشین! چون زمانی دیگه برای از دست دادن ندارین و شوهرتون نبایددر خوشبخت کردنتون فس فس کنه! شما شانس هیچ آزمایشی رو بهش نمیدین و اون فرد نگونبخت باید تمامی هزینه هایی که شما کردید رو سریعاً بهتون پس بده!! مسلماً اگر فرد توانایی کافی برای این مهم نداشته باشه و کسی باشه که درک حسی بلد نباشه شما وی را خواهید کشت!

 

2-بدونین هر ثانیه رو که اضافه میکنین 6 برابرش شرط انتخاب یک نفر رو سخت تر میکنین.شما همواره انتظار یک فرد خاص رو دارید...یه خبر بد هم که باید بهتون بدم اینه که اکثراً پیداش نمیکنین! واقعیت اینه انتخابهای شما بعد از مدتی شروع میکنه به کم شدن.بلایی هم که از آسمون ممکنه نازل بشه! اینه که بعد از مدتی دچار وحشت تنهایی بشین و در نتیجه به اولین کور و کچلی که یک هزارم خواسته های قبلتون رو نداره شوهر کنین و مجبورین کلی هم ازش در مقابل تعجب اطرافیان دفاع کنین!

 

3-شما از یک فرد معمولی انتظار بیشتری از همسرتون دارید . شما عموماً خودتون رو سرکوب حسی و جنسی میکنید.دچار یک افسردگی پنهان میشید و نهایتاً همواره منتظرین که فرد مورد نظرتون بیاد و رل فرمان زندگی رو ازتون بگیره تا شما یه نفسی بکشین و دیگه مسؤل رانندگی نباشین!شما می خواین کولر رو بزنین و یکم چشماتون رو ببندین و استراحت کنین!

 

مشکل اینجاست که شوهرتون هم دقیقاً همین مرگش بوده که خواسته ازدواج کنه! حالا اون هم دیگه توان نداره و میخواد فرمان رو ول کنه و کنار شما استراحت کنه! خب ، حالا کدوم دره رو می پسندین که بیوفتین توش؟!زنانی هستند که از مردها متنفر شدن و اگه بتونن نسلشون رو منقرض میکنن! اینها کمبود ها و ضربات عاطفی و همچنین نگرش غلطی که به روابط مرد و زن داشتن باعث شده من برای جن هم آرزوی چنین زنانی رو نکنم!البته اینها بیشتر دارن پوست خودشون رو میکنن تا دیگران!

 

نکته جالب اینکه اینها در ازدواج موفق به حساب میان! چون تمام موارد احساسی رو بچه گانه و روابط زناشویی رو کوته فکرانه میبینند و درگیر مسائل مهمتری!! هستند غالباً با یک تیکه پاره آجر مثل خودشون ازدواج میکنن و اینقدر خشک و قفل منطق هستند که حرف هیچکس رو نمیپذیرند و در نتیجه کاملاً راحتند! من خیلی سوال از این گروه دارم ولی چون میدونم دارم آب تو هاون میکوبم حرفی نمیزنم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد