لغت «خود شیفته» ترجمه لغت Narcissism (نارسیسم) است که از یک افسانه یونانی گرفته شده است. در این افسانه مرد جوانی به نام «نارسیوس» عاشق عکس خود که در آب افتاده بود شد. و وقتی به آب پرید تا آن را که فکر میکرد حوری دریایی است بگیرد، غرق شد. بعدها با استعمال عمومی ، این اصطلاح در روانشناسی برای توصیف طبقهای از اختلالات شخصیت مورد استفاده قرار گرفت.
بیماران خود شیفته با احساس عمیق«اهمیت خود ، خود بزرگ بینی و نوعی بینظیر بودن» مشخص میشوند. این افراد خود را آدمهای خاصی میپندارند و انتظار دارند بطور خاصی نیز با آنها رفتارشود. تحمل انتقاد بر ایشان سخت است و در مقابل آن خشمگین شده ، فرد مورد نظر را به «نادانی ، حماقت و عدم درک واقعیت» متهم میکنند. خود را قوی ، مشهور ، داناترین و ... قلمداد کرده ، انتظار اطاعت و پیروی دیگران را دارند. چون دیگران نمیتوانند خواستههای آنها را برآورده سازند. چون بزرگ بینی او در تضاد با واقعیت است، روابط اجتماعی شان شکننده بوده و مسائل بین فردی ، شغلی و فقدانهای زیادی دارند که با رفتارخود آنها را بوجود میآورند، در حالی که هیچ بینش و آگاهی نسبت به آنها ندارند.
ملاکهای تشخیص اختلال خود شیفته
الگوی مستمرخود بزرگ بینی (در خیال یا رفتار) نیاز به تمجید و فقدان هم حسّی که در اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای گوناگون وجود دارد و وجود پنج علامت از علائم زیر برای تشخیص ضروری است:
ریشه واژه خودشیفتگی و خودکامی، به اسطوره یونانی که ”تارسیوس“ بود، برمیگردد. ”تارسیوس“ مرد جوان خوشسیمائی بود که بسیار مجذوب خودش شد؛ بهنحوی که کنار آب مینشست و ارتباطی با کسی نداشت، سرانجام عاشق عکس خود در آب شد و پنداشت که بهشتی است. بنابراین کوشید که او را بگیرد، ولی چون موفق نشد، مأیوس گردید و در پایان، از این اندوه، جان سپرد! این در واقع، تعریف ویژگی فرد خودشیفته است. انسانی که فقط به خویشتن میاندیشد. به قول یکی از روانشناسان صاحبنام: ”تمام نیروی روانی او به خودش معطوف است“.
ادامه مطلب ...نامناسب بودن همه ی مردها آشکار نیست. ممکن است زنی با مردی آشنا شود و قبل از اینکه بفهمد این مرد مناسب او نیست، به او علاقه مند شده و وابسته اش گردد.
اگر هنوز در سنین بیست سالگی هستید و نمی توانید از برخورد و آشنایی با مردانی که در این مقاله برایتان معرفی می کنیم، مقاومت کنید، چندان اشکالی ندارد، روابط شما برای کسب تجربه چندان هم بد نیست. اما اگر به دنبال شریک ازدواج هستید، وقت خود را با مردهایی مثل اینها که در زیر به آنها اشاره می کنیم تلف نکنید. البته ممکن است این مردان در نگاه اول معقول به نظر بیایند، و حتی با شما زندگی کنند و دوستتان هم بدارند (البته به طریق خودشان)، اما مطمئن باشید که هیچوقت با شما ازدواج نخواهند کرد. اگر به دنبال رابطه ای طولانی مدت و بادوام هستید و با یکی از انواع مردهای زیر رابطه دارید، سریعاً رابطه تان را قطع کنید.
- چگونه با حسد ورزی شریک خود کنار بیایم؟
حسادت در واقع شکلی از ناامنی در رابطه است که در مقاطعی توسط شما و یا شریکتان احساس میشود. اما تمام حسد ورزی ها بد نیستند. اندکی حسادت در حقیقت سبب میشود شریکتان قدر شما را بیشتر دانسته و شما را دست کم نگیرد. این احساس حسادت اندک بیانگر آنست که شما کماکان جذاب بوده و خطر از دست دادن شما شریکتان را تهدید میکند. اما حسادت شدید و ناسالم اغلب به احساسات درونی مبنی بر بی ارزشی و عزت نفس پایین شریکتان مربوط است، که بایستی با شکیبایی، اطمینان خاطر دادن، توجه کردن و اعتماد آفرینی با آن مقابله کرد.
تعداد نصایحی که به آقایون در مورد روش های طلب بخشش از خانم ها می شود، بسیار زیاد است.
باید توجه داشت که وقتی دو نفر عاشق هم می شوند، کاملاً طبیعی است که گاهی احساس کنند می خواهند با یکدیگر به شدت بحث کنند و یا اینکه از بالای قله دیگری را به پایین پرتاب کنند.
اصلا عشق یعنی همین - قدم گذاشتن به بی کران ها!
اما نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که باید سعی کنید تعداد چنین کارهایی را به حداقل برسانید و زمانیکه چنین مشکلاتی بروز کردند، توانایی این را داشته باشید که کدورت ها را از بین برده و به سرعت صلح و آشتی را جایگزین آن نمایید.....
انسان زمانی یک زندگی سالم و طولانی خواهد داشت که در حال فعالیت باشد. هر عضوی که به کار گرفته نشود، از بین خواهد رفت. این در حالی است که انسان امروز ارزشی بیش از اندازه برای "راحتی و آسایش" قائل شده که بخش زیادی از مشکلات و بیماریها ناشی از همین راحت طلبی است. راحتی بیش از اندازه و بیتحرکی نه تنها کسالت بار است، بلکه به بیتحرکی مغز هم میانجامد. بد نیست بدانید که جرج برنارد شاو در سن ۷۰ سالگی جایزه نوبل را برد. بنجامین فرانکلین تعدادی از بهترین آثار خود را در ۸۴ سالگی نوشت و پیکاسو در دهه ۸۰ زندگی قلم بر بوم گذاشت. پس برای آنکه بتوانید در اوج توانایی و در بهترین شرایط جسمی و روانی بسر برید، باید در میدان کار و عمل باشید.
ادامه مطلب ...رضایتمندی زنانشویی را نمیتوان صرفا بر اساس فشارهای روانی بیرونی تعیین کرد زیرا تمامی زدواجها دست کم یا چند فشار روانی مواجه هستند. تفاوت ازدواجهای شادکام و ناشاد را حداقل تا حدودی میبایست در پرتو شیوهای تعیین کرد که طرفین به فشارهای روانی پاسخ میدهند و یا با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
ادامه مطلب ...خیلی از ما میدانیم چطور باید پشت میز و روی صندلی بنشینیم تا صدمهای به ستون فقرات و بدنمان وارد نشود، از شیوه صحیح راه رفتن و ایستادن هم آگاهیم و برای حفظ سلامتمان تا حد امکان به آنها توجه میکنیم، اما اغلب نمیدانیم چطور باید بخوابیم؛ روی تخت یا روی زمین؟ روی چه تشک و سر بر کدام بالش؟ در چه وضعیت و با چه شرایطی؟ و اینکه چگونه بهتر است از جایمان بلند شویم.
ادامه مطلب ...انسان در زندگی خویش با شرایط متعددی روبروست که آرامش روحی و روانی او را درهم میریزند. فرد نیاز به آرامش دارد در سایه آرامش عملکردهای روزانه او مفیدتر صورت میگیرند، رسیدن به اهداف و برنامه ریزیها راحتتر امکانپذیر میشود و مهمتر این که سلامت جهانی فرد نیز تضمین میگردد. افراد ناآرام با مشکلات عدیدهای در زمینههای متعدد مواجه هستند که صدمات حاصل از این مشکلات با ایجاد دور باطل آرامش او را مجددا بهم زده و مشکلات فزایندهای را سبب میشوند اولین گام در زندگی سالم و رضایت بخش رسیدن به آرامش و حفظ آن در شرایط استرسزاست.
ادامه مطلب ...روانشناسان در جریان پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدند که «قطع امید کردن» در افرادی که به امراض سخت دچار هستند میتواند آنها را خوشحالتر کند.
یافتههای پژوهشگران حاکی از آن است که بیمارانی که به طور مرتب به آنها امید بهبودی داده میشود – احتمالاً نسبت به افرادی که با بیماری و زندگی خود کنار میآیند – وضعیت بدتری خواهند داشت.
«پیتر اوبل»، یکی از افراد فعال در زمینه این مطالعه بر این عقیده است: «گاهی اوقات امید میتواند سد راه شادی افراد شود. این امر در صورتی رخ میدهد که امید، کنار آمدن افراد را با زندگی به تعویق اندازد».
وی در همین باره میافزاید: «ما فکر میکنیم آنها خوشحالترند چرا که با زندگی خود کنار میآیند. این افراد کارتهایی را که در زندگی با آن سر و کار دارند درک میکنند و به این نتیجه میرسند که راهی وجود ندارد مگر آن که با همان کارتها به انجام بازی بپردازند».
آقای اوبل میگوید: «ما نمیگوییم که امید چیز بدی است. چیزی که ما قصد داریم به آن اشاره کنیم آن است که امید یک نیمه خالی هم دارد».
وی همچنین عقیده دارد که این موضوع میتواند در مورد افرادی با درد مزمن نیز صحیح باشد. آنها معمولاً منتظر مینشینند تا دردشان ناپدید شود، حتی با وجود آن که میدانند چنین چیزی ممکن است هرگز اتفاق نیفتد.