تجربه کردن در طی زندگی امری معمول است. در هر مقطع زمانی ممکن است شخص جهت شناخت بهتر خود و مواجهه با نگرانی هایش نیازمند کمک یک مشاور یا درمانگر باشد. برای کسانی که بدنبال مشاوره هستند این مطلب مروری کلی بر فرایند مشاوره چه انتظاری از مشاور می رود , مسیولیت های مراجع در فرایند مشاوره گامهای استفاده بهتر از مشاوره و مشکلات احتمالی که ممکن است در طی مشاوره ایجاد شوند را فراهم می سازد.
● مشاوره چیست؟
به زبان ساده, مشاوره عبارت از هر نوع ارتباطی است که در آن یک شخص به شخص دیگر برای فهم بهتر خود و حل و فصل مشکلاتش کمک می کند. دوستان و بستگان نوعی مشاوره ارایه می دهند, همین طور افراد مذهبی, راهنمایان تحصیلی, معلمان و خیلی از افراد دیگر نیز همین کار را می کنند. کارشناسان دفاتر مشاوره بدلیل آموزش وسیع خود در روان شناسی و رفتار انسانی مشاوره هایی متفاوت با دیگران ارایه میدهند. آنها تجارب وسیعی در ایجاد روابط یاورانه و در کار با مشکلات مختلف دارند.
ادامه مطلب ...زمانی که پای عواطف به میان میآید خیلی از زنان هنوز شیوه مردان سنتی را ترجیح میدهند، به خصوص در ابتدای زندگی مشترک. آنها به خوبی میتوانند از پس کارهایی همچون باز کردن در یا جابهجا کردن صندلی بربیایند ولی وقتی تامل میکنند یعنی از شما انتظار ادای احترام و همکاری دارند و توقع دارند شما این کارها را برای او انجام دهید.
آهای آقایان، میدانید زنان تان از شما چه انتظاری دارند؟ تا به حال به این موضوع فکر کردهاید؟ این راهنمایی است که به شما میگوید همسرانتان چه توقعاتی از شما دارند و چگونه میتوانید همسری ایدهآل باشید.
ادامه مطلب ...پیشگام روماتولوژی نوین ایران و استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: بیشتر فعالیتهای تحقیقاتی در مورد بیماری «بهجت» را داریم و یکی از بهترین مراکز تشخیص این بیماری نیز، مرکز تحقیقات روماتولوژی بیمارستان "شریعتی" است. دکتر "دواچی"، در حاشیهی برگزاری سومین جشنوارهی "فارابی"، در گفتوگو با ما افزود: بیشتر کارهای تحقیقاتی بیماری بهجت در کشورمان انجام شده است. وی در خصوص این بیماری گفت: «بهجت»، بیماری خودایمنی است که زمینه ژنتیک دارد. این بیماری تمام دستگاههای بدن از جمله مفاصل، پوست و مخاط، چشم، قلب و ریه، دستگاه گوارش، مغز و اعصاب و سیستم خونی را درگیر میکند. دواچی با بیان اینکه، ایران یکی از شایعترین مناطق دنیا برای ابتلا به این بیماری است، تصریح کرد: بهجت جزو بیماریهای شایع است. طبق مطالعات ILAR، WHO و COPCORD که در ایران انجام شده، شیوع این بیماری 80 نفر در هر 100 هزار نفر جمعیت است. استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: بهجت یکی از بزرگترین و شایعترین بیماریهای خودایمنی در جهان محسوب میشود که بیشتر در کشورهایی که اطراف جاده ابریشم هستند، دیده میشود. هر چه از جاده ابریشم دور شویم شیوع این بیماری کمتر میشود، به طوری که در نیمکره جنوبی این بیماری بسیار استثنایی است. دواچی با بیان این که به دلیل افزایش مهاجرت، این بیماری به نقاط دیگر جهان نیز نفوذ کرده، اظهار کرد: این بیماری بیشتر در نژاد زردپوست و نژاد ترک دیده میشود. وی افزود: تحقیقات انجام شده در ایران نشان میدهد که بیماری به وسیله نژاد ترک از شمال چین به ایران، ترکیه، جنوب اروپا و شمال افریقا نفوذ کرده و از طریق تنگه برینگ به قاره افریقا انتقال یافته و از شمال آمریکا تا آمریکایی جنوبی و برزیل نفوذ کرده است. وی خاطرنشان کرد: یکی از بهترین مراکزی که در کشور ما میتواند بیماری بهجت را تشخیص دهد، مرکز تحقیقات روماتولوژی در بیمارستان شریعتی است.
چرا برخی مردم بی وقفه در زندگی "شانس" می آورند درحالی که سایرین همیشه "بدشانس" هستند؟ مطالعه برای بررسی چیزی که مردم آن را "شانس" می خوانند، ده سال قبل شروع شد.
می خواستم بدانم چرا بخت و اقبال همیشه در خانه بعضی ها را می زند، اما سایرین از آن محروم می مانند. به عبارت دیگر چرا بعضی از مردم "خوش شانس" و عده دیگر "بدشانس" هستند؟
آگهی هایی در روزنامه های سراسری چاپ کردم و از افرادی که احساس می کنند خوش شانس یا بدشانس هستند خواستم با من تماس بگیرند. صدها نفر برای شرکت در مطالعه من داوطلب شدند و در طول سال های گذشته با آنها مصاحبه کردم، زندگی شان را زیر نظر گرفتم و از آنها خواستم در آزمایش های من شرکت کنند.
نتایج نشان داد که هرچند این افراد به کلی از این موضوع غافلند، کلید خوش شانسی یا بدشانسی آنها در افکار و کردارشان نهفته است.
برای مثال، فرصت های ظاهرا خوب در زندگی را در نظر بگیرید. افراد خوش شانس مرتبا با چنین فرصت هایی برخورد می کنند، درحالی که افراد بدشانس نه.
با ترتیب دادن یک آزمایش ساده سعی کردم بفهم آیا این مساله ناشی از توانایی آنها در شناسایی چنین فرصت هایی است یا نه. به هر دو گروه افراد "خوش شانس" و "بدشانس" روزنامه ای دادم و از آنها خواستم آن را ورق بزنند و بگویند چند عکس در آن هست.
به طور مخفیانه یک آگهی بزرگ را وسط روزنامه قرار دادم که می گفت: "اگر به سرپرست این مطالعه بگویید که این آگهی را دیده اید 250 پوند پاداش خواهید گرفت."
این آگهی نیمی از صفحه را پر کرده بود و به حروف بسیار درشت چاپ شده بود.
با این که این آگهی کاملا خیره کننده بود، افرادی که احساس بدشانسی می کردند عمدتاً آن را ندیدند، درحالی که اغلب افراد خوش شانس متوجه آن شدند.
ادامه مطلب ...
تعریف مشاورۀ شغلی:
به نظر ساندرسون ( 1954 ) راهنمایی شغلی و حرفه ای با طرح ریزی، آمادگی و سازش فرد با شغل انتخاب شده سر و کار دارد. از طریق راهنمایی شغلی و حرفه ای به فرد کمک می شود که پس از بررسی دنیای مشاغل و شناسایی خصوصیات شخصی، شغلی را انتخاب نماید و سپس برای انجام شغل مورد نظر از طریق گذراندن دوره های آموزشی آماده شود و در دورۀ اشتغال با رضایت کافی به انجام شغل مورد نظر ادامه دهد. به عبارت دیگر، بررسی جنبه های رشد فردی، طرز تلقی ها، احساسات، نگرانی های حاصل از نامناسب بودن کار، رضایت شغلی، و امنیت در کار، در زمرۀ فعالیت های راهنمایی شغلی و حرفه ای قرار می گیرند.
به نظر سوپر ( 1949 ) راهنمایی شغلی و حرفه ای فعالیتی است که بدان وسیله اطلاعات لازم و ضروری دربارۀ مشاغل مختلف دراختیار مراجع قرار می گیرد. از دیدگاه سوپر راهنمایی و نیز مشاورۀ شغلی و حرفه ای آینده نگر است. یعنی مراجع و مشاور به بررسی مشاغلی می پردازند که مراجع احتمالاً در آینده عهده دار انجام آنها خواهد شد.
ادامه مطلب ...هگل در نوشته ای با عنوان منطق صغیر در انتقاد به رهیافت کانت در نقادی عقل محض از استعاره ای سود می جوید که شاید کاراترین افزار برای نقد تفکر انتزاعی باشد. او می نویسد شناخت پیش از شناخت یافتن همان قدر باطل است که تصمیم خردمندانه اسکولاستیکوس [نماد حکیمان مدرسی] به خودداری از داخل شدن در آب پیش از شنا آموختن (پیتر سینگر، هگل ، عزت الله فولادوند، ص 104) خودداری از تن به آب زدن و در ضمن تلاش برای فراگیری شنا دقیقاً همان کاری است که ذهن در حین انتزاعی فکر کردن انجام می دهد، برای یادگیری شنا باید دلیرانه به آب زد، برای شناخت واقعیت (حقیقت) _ هدفی که تفکر دنبال می کند- باید با شهامت خود را در سیلان آگاهی غوطه ور ساخت. تفکر انتزاعی، به تعبیر هگل، نشانه نافرهیختگی است. اهمیت این نوشته زمانی روشن تر می شود که یادمان باشد در تاریخ فلسفه به ناحق، هگل را قله تفکر انتزاعی دانسته اند. به زعم هگل، بدترین آلودگی تن زدن از آلوده شدن به جریان واقعیت/ آگاهی یا همان جدایی ماده از صورت در منطق کلاسیک و حتی فلسفه نظری کانت است، کاری که ذهن های نافرهیخته هم برای گریز از آلودگی رویارویی با واقعیت می کنند.
فکر کردن؟ انتزاعی؟- بلبشو! هر که فکر می کند می تواند، این گوی و این میدان! از هم اکنون می توانم داد و فریاد آن خیانت پیشه خودفروش را بشنوم که با آب و تاب این کلمات را بر زبان جاری می کند و این نوشته را تقبیح، زیرا این جستار بی پرده با مابعدالطبیعه سروکار خواهد داشت. آخر مابعدالطبیعه هم چنان که انتزاعی و چه بسا خود تفکر نیز، کلمه ای است که هر که آن را می شنود پا به فرار می گذارد، تو گویی از آدمی مبتلا به طاعون می گریزد.
ادامه مطلب ...آزادی در سایه امنیت شغلی یکی از مقولههای ارزشمند در حیطه کاری، امنیت شغلی است . شاید موضوع این مقاله به نظر کمی ناآشنا باشد اما از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده و کارفرمایان برای آن ارزش بیشائبهای قائل هستند. افرادی هم پیدا میشوند که از ارزش و اهمیت یک کارمند خوب بیخبر هستند و نمیدانند که چنین اشخاصی تا چه اندازه نادر و کمیاب هستند.آزادی در سایه امنیت شغلی یکی از مقولههای ارزشمند در حیطه کاری، امنیت شغلی است. این امر هم برای تامین کارمندان و هم برای زنده نگه داشتن حس وظیفهشناسی آنها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میباشد؛ اما از سوی دیگر گاهی اوقات اتفاق میافتد که این امر مهم در نظر کارفرما جایگاه ویژه خود را از دست میدهد. در این مواقع دو راه مختلف وجود دارد: یا کار خودتان را خراب کنید؛ یا به انجام وظیفه ابهامآمیز آن هم در حیطه محدود کاری خود اکتفا کنید. برای اجرای روش دوم به عنوان مثال میتوانید از موارد پیش پا افتاده زیر شروع کنید: برای نرمافزارهای شخصی خود که در شرکت استفاده میکنید، رمز عبور بگذارید؛ سیستم شلوغی طراحی کنید که فقط خودتان از آن سر در میآورید و ارتباط با مشتریان را خودتان دنبال کنید؛ البته باید در عین حال همواره در نظر داشته باشید که تمام حقههای ذکر شده، تنها برای مدتزمان کوتاهی قادر به اعمال قدرت است و پس از سپری شدن بازه زمانی معین، مجبور میشوید که تمام رشتههای خودتان را با دست خودتان تبدیل به پنبه کنید! اما باز هم تصور من این است که اگر روش دوم را انتخاب کنید، خیلی بهتر از این است که از همان ابتدا تمام کارها را در جهت عکس انجام دهید. اگر به جایی رسیدید که کارفرما به شما گفت دیگر نیازی به سمت شغلی شما در شرکت نیست و یا با اینکه شما به «خوبی» از عهده همه کارها بر میآیید اما به دلیل مسائل مالی، مجبور به خداحافظی از شما هستیم، آن وقت است که میتوانید مراعات هیچ چیز را نکنید و به سیم آخر بزنید. کارفرمایی که ارزش یک کارمند ممتاز را نمیداند، همان بهتر که اطرافش را یکسری کارگران متملق و چاپلوس پر کنند. |
آوری جزء استعدادهایی است که می توان گفت تنها عده کمی از افراد به درستی و به میزان کافی از آن استفاده می کنند.
آیا تا کنون برایتان اتفاق افتاده که حس خلاقیت و نوآوری دیگران شما را به حیرت وا دارد؟ حدس بزنید، شما هم دارای همان نیرو هستید! همه انسان با قدرت خلاقیت متولد می شوند. جعبه مداد شمعی در کودکستان، تنها محدود به کودکانی نمی شود که دارای استعدادهای بالفعل هستند بلکه باید اذعان داشت که همه افراد دارای استعدادهای بالفعل هستند.
آیا به یاد می آورید که چقدر طول کشید که دوچرخه سواری و یا رانندگی را فرا بگیرد؟ پیش از اینکه بتوانید مهارتی را بیاموزید، چند بار مرتکب اشتباه می شوید؟ این امر در مورد نوآوری نیز صدق می کند. ایجاد خلاقیت و نوآوری مستلزم تمرین و ممارست و صبر و حوصله می باشد. این مقاله قصد دارد تا به شما کمک کند که خیلی سریع نوآوری و خلاقیت را وارد زندگی خود کنید.
1- دنبال اهداف شخصیتان بروید
اگر از افراد نامتعارف تقاضای کمک کنید، فقط خودتان را هر چه بیشتر از مسیر اصلی دور می کنید. اگر یک ایده ناب را در ذهن می پرورانید، هیچ لزومی ندارد که حتماً آنرا با دیگران نیز در میان بگذارید. این امکان وجود دارد که آنها از درک عمیق تفکر شما ناتوان باشند و به همین دلیل پشت شما را خالی کرده و موجب تضعیف روحیه تان گردند. اگر تمام نوابغ می خواستند به حرف های اطرافیانشان گوش بدهند، الان ما باید در قرون وسطی زندگی می کردیم.
2- برای گسترش تفکرات خلاقانه، وقت صرف کنید
هر چقدر بر روی این مطلب تاکید کنم، باز هم کافی نیست. البته منظور من این نیست که یک روز کامل کاری را به این امر اختصاص دهید؛ بسیاری از افراد هستند که این امر را در کنار مشغله های کاری فراوان انجام میدهند، پس مطمئن باشید که شما نیز از عهده آن بر می آیید.
3- خود را سرگرم نرمش کنید
ادامه مطلب ...عادات اصلی برای رفتن به سمت موفقیت
برای
رسیدن به موفقیت، چه کارهایی را به طور مداوم انجام میدهید؟
اجازه
بدهید اول ببینیم عادت چیست. تحقیقات نشان میدهد که چهار مانع وجود دارد که جلوی
استفاده کامل از توانایی هایمان را میگیرد:
عادات،
رفتارها، اعتقادات و انتظارات.
عادات الگوهای رفتاری هستند که در اثر تکرار منظم و پایدار به وجود آمده اند،
معمولاً بهطور ناخودآگاه و بدون فکر کردن هوشیارانه به انجام آن اجرا میشوند.
رفتار عادتی افراد گاهی اوقات قابل تشخیص نیست زیرا تحلیل از خود در کارهای
روزمره غیرضروری به نظر میرسد. خوگیری روشی بسیار ساده از یادگیری است که در آن
موجود پس از دوره ای قرارگیری در معرض محرک، دست از واکنش دادن به آن محرک برمیدارد.
عادات گاهی اوقات اجباری هستند.
عادتها
لازمه زندگی هستند. آنها به ما کمک میکنند نظم و برنامه زندگیمان را حفظ کنیم. لزوماً
بد یا خوب نیستند، همان چیزی هستند که هستند. وقتی هدفی تعیین میکنید، آن زمان
است که تعیین میکنید عادتی شما را به سمت آن هدف میبرد یا از آن دورتان میکند.
رفتاری که انتخاب میکنید، زندگی و کاری که دارید را میسازد.
این
را در نظر بگیرید – ۵ فعالیت هستند که من به طور معمول انجام میدهم که مرا به سمت
موفقیت میکشاند.
یکی
اینکه ورزش میکنم.
انتخاب
های غذایی سالم دارم.
۸
ساعت در شبانه روز میخوابم.
با
افراد مثبت وقت میگذرانم.
به
طور مرتب با دیگران تلفنی حرف میزنم.
۵ فعالیتی که شما به طور مرتب انجام میدهیم و شما را به سمت موفقیت هدایت میکند
چیستند؟
میگویند که «سحرخیز باش تا کامروا باشی»، من هم مثل خیلی از شماها محسنات سحرخیزی را تجربه کردهام. اما فارغ از حرفهای معمول، اگر بخواهیم خودمانی باشیم، کدام یک از ما اگر کار و بارش به گونهای باشد که نیاز به برخاستن زودهنگام از بستر نداشته باشد، مخصوصا در این روزهای سرد، اراده سحرخیزی دارد و باز اگر لازم نباشد اول وقت جایی باشیم، کدام یک از ما لذت بیدار ماندن برای گفتگو، مطالعه آزاد یا دیدن فیلم را از دست میدهد و سر شب میخوابد.
این جاست که گاهی ما از خودمان میپرسیم، آیا سحرخیزی آنچنان که قدما گفتهاند، همیشه چیز خوبی است یا نه!
در این پست سحرخیزها را با جغدهای بیدار شبها، از چند جنبه مورد مقایسه قرار میدهیم!
ادامه مطلب ...