آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

عشق پنهانــــــــی

یک شبی مجنون نمازش راشکست / بی وضو درکوچه لیلی نشست

عشق آنشب مست مستش کرده بود/ گفت یارب ازچه خوارم کرده ای

برصلیب عشق دارم کرده ای / خسته ام زین عشق دلخونم مکن

من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگرنیستم / این تو و لیلای تو من نیستم

گفت ای دیوانه لیلایت منم / دررگت پیدا و پنهانت منم

سالها باجورلیلا ساختی / من کنارت بودم و نشناختی  

محمد جانبلاغی

غــــریبی

کجا بــودی وقتی برات شکستـم       خ زده بود شـاخه گُل تو دستـــم

کجــا بـودی وقتــی غریبــی و درد    اشت مـن تنها رو دیوونه میـــکـرد 

کجــا بودی وقتی کنـار عکســـات    شبا نشستم به هوای چشمـــات 

کجا بــودی ببینی مــن میســـوزم   عیــن چشــات سیـاهه رنـگ روزم 

 

ســـرزنشــــای مردمـــو شنیـــدم  هــر چــی که باورت نمیشه دیـدم 

کنـــایه هــاشونــو به جون خریدم    نبــود ستــاره ام شبـا گریه چیـدم 

کجا بودی وقتی اشکــام میریخت    خون جای گریه از چشام میـریخت 

کجـــا بودی وقتـــی آبـــروم مـــرد  امــا به خـاطر چشات قسم خـورد 

کجـــا بودی وقتی که پرپر شـــدم     سوختم و از غمت خاکستر شدم

                               

 خنده واسه همیشه از لبـام رفت

                          رسیدن از مرمر رویــاهـــــام رفت

عاشـــــقانه ها

محمد جانبلاغی ... مکتب زندگی 

ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﻲ ﻣﻬﻢ ﺑﺎﺷﯽ

ﺍﻭ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺭﺍﻫﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﻗﺖ

ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻳﺎﻓﺘـــــــ …

ﻧـــﻩ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺍﺭ ﻭ ﻧــــﻩ ﺩﺭﻭﻏﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺟﯿه...

غـــــرور

آدمی غــرورش را خیلی زیاد


شاید بیشتر از تمام داشته هایش دوست می دارد




حالا ببین اگر خودش،



غرورش را به خاطر تو، نادیده بگیرد



چه قدر دوستت دارد !

می توانید صادقانه بگویید؟؟؟

می توانید صادقانه بگویید که اگر شما این شعر را تا آخر بخوانید اشک تان جاری نمی شود؟ به نظر من که خیلی دردناک است!!!!
 
پسر گرسنه اش می شود ، شتابان به طرف یخچال می رود
در یخچال را باز می کند

عرق شرم ... بر پیشانی پدر می نشیند
پسرک این را می داند
دست می برد بطری آب را بر می دارد

گریه مرد!!!

یـادَت بــآشــَــد :

زن هــــآ

تـــَــنــــهــآیـیـشــآن را گــِــریـه مـی کـــُــنـنـد

و مــــَـــردهـــآ

گــِــریـه شــآن را تـــَــنــــهـــآیـــی . . .
 

معنی عشق!!!

دختر ۵ ساله‌ای از برادرش پرسید :معنی عشق چیست ؟؟

برادرش جواب داد :
عشق یعنی تو هر روز شکلات من را ، از کوله پشتی مدرسه‌ام بر میداری ،
و من هر روز بازهم شکلاتم را همانجا میگذارم


اگر ها

اگر دروغ رنگ داشت ؛

هر روز شاید ؛

ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست

و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود

   

اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت؛

عاشقان سکوت شب را ویران میکردند

 

اگر براستی خواستن توانستن بود ؛

محال نبود وصال !

و عاشقان که همیشه خواهانند؛

همیشه میتوانستند تنها نباشند

ادامه مطلب ...

اگر ها

اگر دروغ رنگ داشت ؛

هر روز شاید ؛

ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست

و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود

   

اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت؛

عاشقان سکوت شب را ویران میکردند

 

اگر براستی خواستن توانستن بود ؛

محال نبود وصال !

و عاشقان که همیشه خواهانند؛

همیشه میتوانستند تنها نباشند

ادامه مطلب ...

" عباس کیارستمی"

بسیاری، عاشق
بسیاری، معشوق
عاشق و معشوق،
انگشت شماری.
" عباس کیارستمی"