زود ازدواج می کنند و زود طلاق می گیرند. این حکایت خیلی از زوج های جوان است که این روزها، ازدواج را بهانه ای برای با هم بودن و به هم رسیدن می بینند و وقتی این با هم بودن، برایشان عادی شد، قید زندگی مشترک را می زنند.
مثل ازدواج باز هم همان هندوانه دربسته است. این بار نه به خاطر غیرقابل پیش بینی بودن. بلکه به خاطر کم ارزش تلقی شدن. زوج های جوان امروزی گاهی ازدواج را مثل یک هندوانه می بینند که اگر شیرین نبود، آن را پس می دهند و سراغ هندوانه دیگری می روند. این قاعده شاید در روابط بی حد و مرز و بی قانون غیر اسلامی دیده شود اما پیوند محکمی مثل ازدواج این طور نیست. این تنها یک کاریکاتور روشنفکرانه از همزیستی های غربی است که نتیجه ای جز سست کردن بنیان خانواده ها ندارد.
زن و شوهرها نه تنها در زندگی خصوصی خود نیازمند مستحکم شدن پیوندهای عاطفی شان هستند، بلکه باید به رشد و تعالی و فضایل اخلاقی محیط خانوادگی خود نیز توجه کنند تا موجبات شکوفایی یکدیگر را فراهم آورند. برای انجام این امر هر کدام باید وظایف خود را در محیط خانه بدرستی انجام دهند. این وظایف شامل چند موارد زیر است که عبارتند از :
مکمل بودن : زن و مرد در ارتباط با یکدیگر مکمل و کامل کننده یکدیگر هستند. خداوند در قرآن می فرماید: " هُن لباس لَکُم و اَنتُم لباس لهُن. زنان لباس شما و شما لباس زنان هستید. "
یعنی همانگونه که لباس محافظ و زینت شما است. زن و مرد در مسائل و مشکلات زندگی یار و پشتیبان یکدیگرندو بازدارنده گناه برای همدیگر نیز هستند.
البته برای این امر لازم است، زن وشوهر همدیگر را همانگونه که هستند دوست داشته باشند و اگر مشکلی در رفتار یکدیگر می بینند با علاقه، محبت و با جلب اعتماد طرف مقابل، ضعف های او را بیان کنند و اگر او علاقمند به شنیدن باشد، درباره آن موضوع گفتگو کنند.
دانشمندان استرالیایی با بررسی بیش از دو هزار زوج دریافتند شوهران باید حداکثر دو تا سه سال کوچکتر و یا هشت تا 9 سال از همسران خود بزرگتر باشند.
محققان دانشگاه ملی استرالیا با مطالعه بر روی حدود دو هزار و 500 زوج استرالیایی خوشبخت و بدبخت به مدت 6 سال بین سالهای 2001 تا 2007 فاکتورهای سازگاری و بحران در روابط زناشویی را مورد بررسی قرار دادند.یکی از این فاکتورها "سن" است که از در یک ازدواج خوب از اهمیت بالایی برخوردار است.
نتایج این تحقیقات نشان می دهد برای زنان بهتر است با مردانی ازدواج کنند که حداکثر 8 تا 9 سال از آنها بزرگتر و یا در نهایت دو تا سه سال از آنها کوچکتر باشد.این اختلاف سنی تا حد چشمگیری پدیده طلاق را کاهش می دهد.در حقیقت مردانی که سن آنها از همسران خود بسیار کمتر و یا بسیار بیشتر است شوهران خوبی نیستند.
براساس گزارش سیدنی مورنینگ هرالد،به گفته این دانشمندان،فاکتور سن بیش از سایر فاکتورها از قبیل سطح فرهنگی و یا ریشه های جغرافیایی در ایجاد حس مشترک میان زن و شوهر نقش دارد.همسن بودن به این معنا است که زن و شوهر هر دو از دلبستگیهای مشابهی در موسیقی،سیاست و مسائل مروبط به یک نسل برخور دارند به طوری که 17 درصد از جداییها در مواردی اتفاق می افتد که این اشتراکات وجود ندارند.
"هر چه میخواهم رفتار زشتش را فراموش کنم نمیتوانم,هر بار که به یادم میآید جواب رفتار محبت آمیزم را چگونه داد دلم بیشتر میشکند؛دچار سردرد میشوم واحساس میکنم سنگی راه گلویم را بسته..."
این احساس برای خیلی از ما مشترک است وشاید بارها آن را تجربه کرده باشیم؛اما آنچه که مهم است این است که؛مرور ذهنی اتفاقات بدی که در طول روز برایمان رخ میدهد، آرامشمان را مختل میکند.
محمد جانبلاغی روانشناس میگوید:، با تاکید بر اینکه باید مسایلی که باب میلمان نبوده و قدرتی برای تغییر دادن آنها نداریم را به حال خود رها کنیم، گفت: یکی از مواردی که آرامش ما را مختل میکند فکر و ذهن ما است و در واقع ما باید بتوانیم با کنترل ذهن خود در راه آرامش گام برداریم.
ادامه مطلب ...
طلاق و جدایی در زندگی زناشویی یکی از وقایع تلخ زندگی و فرآیندی است چند نسلی که نه تنها بر زوج?ها و فرزندان آنها تأثیر میگذارد، بلکه خانوادههای آنها و سایر خویشاوندان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. در روایات اسلامی، طلاق، بشدت مذمت شده و به عنوان زشتترین حلالها از آن یاد شده است.مشکلات پس از طلاق را میتوان به چند گروه تقسیم کرد. یکی از مشکلات پس از طلاق، جبران آسیب هیجانی ناشی از طلاق است.
حتی در بهترین شرایط، طلاق تجربه هیجانی ناراحتکنندهای است و در بدترین شرایط، میتواند به شوک و سردر گمی شدید منجر شود. مشکل و آسیب دیگر حاصل از طلاق زوج?ها، تنهایی و مشکل سازش دوباره با اجتماع است.در زندگی زناشویی حتی اگر زن و شوهر نتوانند خوب با هم کنار بیایند، باز هم همنشین یکدیگرند و حداقل گاهی اوقات میدانند که فرد دیگری در خانه منتظر آنهاست اما پس از طلاق رفته رفته میفهمند
ادامه مطلب ...
از قدیم الایام یکی از مسئله های بزرگ جوانان این بود که چطور می تواند در همان جلسات محدود آشنایی قبل از ازدواج، به شناخت کافی رسید و به حرف های طرف مقابل اعتماد کرد. خب، ظاهرا این روزها علم به قدر کافی پیشرفت کرده است که به ما در کشف دروغ طرف مقابل کمک کند اگرچه همیشه فرض ما آن است که او راست می گوید؛ مگر اینکه خلافش ثابت شود.اینجاست که تکنیک های کشف پنهان کاری به کمک می آیند؛ البته اغلب اوقات کشف دروغ زیاد هم کار سختی نیست. در این نوشتار نشانه هایی را می خوانید که اگر مکررا دیده شوند، باید در باور آنچه می شنوید، بیشتر تامل کنید.
1- ناهماهنگی
حدود 7 میلیارد جمعیت در این کره ی خاکی زندگی می کند که خیلی از آنها باهم یک خانواده هستند، اما چند درصد آنها ، به معنای واقعی یک خانواده سالم و خوشبختند و احساس آرامش و شادی دارند و چند درصد آنها به خاطر بچه ها، حرف مردم و یا عدم توانایی در تنها زندگی کردن، همدیگر را تحمل کرده و ظاهرا یک خانواده اند؟
همانطور که می دانید، خانواده یک سکوی پرتاب است، پرتاب به سوی موفقیت و آرامش، همه ی شما حتما مزه ی یک روز آرامش واقعی را در کنار اعضای خانواده تان چشیده اید و از طرف دیگر، نا خوشی ها هم، پس متن زیر را بخوانید تا ببینید که چقدر خوشبختید؟
اگر عاشق شوهرتان هستید و حوصله جر و بحث را هم ندارید به موارد زیر خیلی گیر ندهید و بگذارید او با نظر خود پیش بود:
علاقه به تیم های ورزشی
مردها به ورزش و تیم های ورزشی خود علاقه بسیاری دارند به طوری که در مهمانی یا جشن های عروسی هم پیگیر اخبار برد یا باخت تیم مورد علاقه شان هستند. باخت آنها را متاثر و غمگین می کند و شما هم هر تلاشی بکنید، نمی توانید در آن لحظه موجب شادی مردتان بشوید. پس بهترین کار این است که همراه او مسابقات را تماشا کنید و همپای او از بُرد، شاد و از باخت غمگین شوید.