ازدواج بیرون آمدن از پوسته تنهایی است، وقتی مجردی در لاک تنهایی فرو رفته ای؛ ازدواج شریک کردن یک نفر دیگر در همه زندگی خودت است، وقتی مجردی شریکی نداری؛ ازدواج تولد یک خانواده جدید است، وقتی مجردی خانواده ات همانی است که بود؛ ازدواج هویتی جدید برای مرد و زن است، وقتی مجردی چیزی جز دختر و پسر خانواده نیستی؛ ازدواج یک دنیا وظیفه و تعهد است، وقتی مجردی، وظیفه و تعهد زیادی نداری و دوران پس از ازدواج با زمانی که مجردی از زمین تا آسمان فرق دارد.
باید پای حرف تمام افراد متاهل و مجرد نشست و صحبت هایشان را مو به مو گوش داد و آن وقت نتیجه گرفت که دنیای تاهل جذاب تر است یا دنیای تجرد، البته اگر همه آنهایی که سفره دلشان را پهن کرده اند راست گفته باشند و از احساسات واقعی شان پرده برداشته باشند. بیشتر آدم ها هیچ وقت از شرایطی که دارند راضی نیستند، آنها هر وقت به چیزی می رسند باز هم افسوس گذشته را می خورند یا نگاهشان به داشته های دیگران است، پس وقتی از ازدواج و تجرد هم حرف می زنند دچار همین حس می شوند برای همین است که حرف آدم ها در مورد این دو دوره از زندگی را نمی توان ملاک قضاوت صد درصدی قرار داد؛ ولی فارغ از این بحث ها آنچه که نمی شود در آن شک کرد مزایایی است که به واسطه ازدواج سهم آدم ها می شود و محدودیت هایی که پس از ازدواج دست و پای آدم ها را می بندد.
وقتی ازدواج می کنی از زندگی قبلی ات کنده می شوی از تمام چیزهایی که پدر و مادرت برایت خواسته اند و همه شان دلخواهت نبودند، آن وقت خودت خانم یا آقای یک خانه می شوی درست مثل پدر و مادرت با همان خوبی ها و البته بدی ها و نقص هایی که نمی خواهی میراث دارشان باشی. وقتی ازدواج می کنی اگر عاشق همسر و زندگی جدیدت باشی، طعم خوش زندگی ۲ نفره را حس می کنی و حاضر نمی شوی دیگر به دوران تنهایی ات برگردی؛ دورانی که مجرد بودی و هیچ وقت هویت جداگانه ای از خانواده ات نداشته ای. وقتی ازدواج می کنی دیگر خودت هستی و همسرت با یک دنیا مسوولیت و تعهد که هیچ کس جز خودت و او نباید زیر بارشان برود. در خانه متاهلی همه وظایف روی دوش زن و مرد خانه است و بهتر می شود اگر آنها خودشان دست به دست هم، کارها را پیش ببرند چون انتظار کمک از دیگران فقط به زیبایی و استقلال زندگی متاهلی ضربه می زند. اگر حاصل این ازدواج، فرزند یا فرزندانی هم باشد دیگر شرایط پیچیده تر می شود، ولی با وجود همه این پیچیدگی ها زندگی متاهلی معجزه ای دارد که دوران تجرد با همه آزادی ها و خوشی هایش به پای آن نمی رسد، البته اگر تو بازیگر ازدواجی موفق باشی و در کنار همسرت دومین بال یک پرنده برای پرواز رو به سوی اوج باشی.
تا به حال فکر کردید چرا برخی زوجین نمیتوانند بر سر مسائل مختلف و اختلافات خود به نتیجه برسند یا سازگار شوند؟ گاه شدت رودررویی به حدی است که به نظر میرسد رسیدن به هر گونه مصالحه برای آنها دشوار باشد.
پا بر زمین میکوبند و در دفاع از نقطه نظراتشون سماجت میکنند. هر کدام نظر خود را صحیح میدانند و توجهیات طرف مقابل را غیر منطقی و بی اساس می دانند و متوجه نیستند که ممکن است خواستههای طرف مقابل به جا و بر حق باشد.
اغلب اوقات زوجها اگر بتوانند با چشمانداز همسرشان نگاه کنند و به دلیل منطقی همسرشان توجه کنند به این نتیجه میرسند که حق با اوست.
در هنگام اختلافات بهتر است از دلیل موضعگیری طرف مقابل مطلع شوید و راه حلهای مفید پیدا کنید. هر حادثه را تعریف کنید نوع اختلاف را مشخص کنید در صدد یافتن راه حل برآیید و راه حل مناسبتر را انتخاب کنید.
ازدواج دوم در برخی موارد ممکن است حکم زندان داشته باشد!
کاریکاتوری جالب با موضوع ازدواج مجدد