تربیت اطفال یکی از بنیادی ترین وظایف و حیاتی ترین مهارت در خانواده است که موفقیت و بهزیستی خانواده های صاحب فرزند و جامعه ی موفقتر و پویاتر را تا حد زیادی تضمین میکند. تربیت موثر تاثیر مثبت بر کودکان و محیط اطراف شان داشته و رفتار و کردار نسل بعدی را شکل میدهد. یکی از نکات خوب در مورد مهارت تربیت طفل این است که این مهارتها کسبی و یادگرفتنی اند و والدین با تلاش و کوشش به این مهارتها دست می یابند.
متاسفانه در افغانستان از یکسو فکر می کنند که این مهارتها یا لازم نیستند یا بطور خدادادی در وجود پدر و مادر نهفته اند و بدین ترتیب پدر و مادر نیاز به یادگرفتن مهارت تربیت طفل ندارند! این موضوع درست نیست! پدران و مادران باید از یادگیری این مسایل شرم نکرده و در جستجوی کسب مهارت و بهتر ساختن رابطه با فرزندان خود باشند.
از یاد نبریم که اطفال و حقوق شان بطور وسیعی نادیده گرفته شده و نقض میگردند، نه تنها در خانه، بلکه در بیرون از خانه (در مسجد، مکتب، محل کار)، ولی درین میان محیط خانه و نوع رفتار والدین و روشهای که برای تربیت اولاد خود استفاده می کنند در صدر لیست قرار میگیرد.
با درنظرداشت این اهمیت، داکتر محمد والی پور چند مهارت عمده در تربیت اطفال را درینجا تذکر داده است.
۱- به رفتارهای کودکتان با دقت توجه کنید.
بسیاری از والدین توجه کمی به آنچه که در خانه اتفاق میافتد دارند و به همین دلیل ممکن است مشکلات را بیشتر و مهمتر و بالعکس کمتر و کم اهمیتتر از آنچه که هست ارزیابی کنند. بطور مثال کودکان گاهگاهی شکایت می کنند، بخصوص در زمان خستگی، مریضی و یا تغییرات محیط. اگر والدین خود خسته و ناراحت باشند ممکن است این مشکل را بسیار بزرگ جلوه دهند. گاهی بالعکس، طفلی که مرتباً با همسالانش جنگ و جنجال میکند، والدین در قبال او بیتوجهی کرده و آن را طبیعی میدانند و هیچ اقدامی نمیکنند.
با توجه نمودن به رفتارها و یادداشت کردن آنها و اینکه چند بار در روز اتفاق میافتد بهتر میتوانید بفهمید که آیا کودکتان مشکل دارد و آیا نحوه برخورد شما برای حل مشکل مفید است یا نی.
- چگونه میشود رابطه بهتری با فرزندتان داشته باشید؟
اوقات خوبی را با فرزندتان بگذرانید.
معمولاً والدین زمان بسیار کمی را با فرزندشان میگذرانند و بیشتر مواقعی که به ظاهر با بچهها هستند، اغلب به فعالیت دیگری مصروف اند. بهتر است در طول روز و بهطور مکرر زمانهایی را با کودکتان بگذرانید. زمانهای کوتاه (برای مثال ۱ تا ۱۰ دقیقه) مفیدتر است. مثلاً وقتی که طفل به شما مراجعه میکند تا چیزی پرسان کند و یا چیزی میخواهد، بهترین زمان برای توجه به کودک است.
با کودکتان صحبت کنید.
در مورد چیزهایی که فرزند شما به آن علاقه دارد صحبت کنید. صحبت با کودک به او کمک میکند که سخن گفتن را یاد بگیرد، مهارتهای اجتماعی و گفتگو کردن را بیاموزد و اعتماد به نفسش افزایش یابد.
احساسات خود را به کودکتان نشان بدهید.
فرزندتان را بغل کنید، لمس کنید، در آغوش بگیرید، ببوسید، ماساژ دهید، قلقلک بدهید. این کارها به کودکان کمک میکند که از مورد توجه بودن و مورد محبت واقع شدن احساس آرامش کنند و رابطه عاطفی آنها محکمتر شود.
۳- اگر مایل هستید طفل شما رفتار مطلوبی انجام دهد، مهارتهای تشویق کردن را بیاموزید.
رفتار مطلوبی را که میخواهید کودکتان انجام دهد دقیقاً مشخص کنید. بطور مثال «داشتن نظم» برای کودک مبهم است (و وقتی برای کودک میگویید که “منظم باش” درک این موضوع برایش مشکل است. بهمین دلیل) به جای آن میتوانید از کودک خود بخواهید مثلاً وسایل بازی را در محل خودش قرار دهد.
در هر نوبت یک رفتار را انتخاب کنید و وقتی فرزند شما آن رفتار را بهصورت خودکار انجام میداد روی رفتار دیگری تمرکز کنید.
از روشهای گوناگون تشویق کردن استفاده کنید. تشویقهای شما میتواند کلامی باشد (برای مثال: آفرین دخترم من واقعاً از این که بعد از اتمام بازی اسباببازیهایت را مرتب کردی، خوشحالم) یا تشویقهای غیر کلامی مثل لبخند زدن، چشمک زدن، بغل کردن، و … که کودکان از آن لذت میبرند. اگر از تشویق مادی (خرید یک وسیله) استفاده میکنید دقت کنید آن وسیله گران نباشد ولی مورد علاقه فرزندتان باشد. حتماً بعد از اینکه کودکتان رفتار مطلوب را انجام داد آن را تهیه کنید و به وعده خود عمل کنید. تشویق باید به موقع باشد، یعنی بلافاصله بعد از انجام رفتار مطلوب توسط کودک. تاخیر تاثیر تشویق را از بین میبرد.
اگر در تشویق کردن فرزندتان برای انجام یک رفتار مطلوب ناموفق هستید با متخصص مشورت کنید.
۴- رفتار و مهارتهای جدید را به کودکانتان آموزش دهید.
برخی از والدین تصور میکنند کودکان با گذشت زمان و وقتی بزرگتر میشوند (خود بخود) یاد میگیرند چگونه در هر موقعیتی رفتار کنند. در حالیکه برای یادگیری هر مهارت جدید لازم است والدین آموزش دهند، با فرزندشان تمرین کنند، کودک خود را تشویق نمایند و خود الگوی خوبی در این زمینه باشند.
۵- چگونگی برخورد با رفتار نامطلوب فرزند
کودکان خواستههای زیادی دارند که انجام همه آنها مقدور نیست و یا برخی از این خواستهها پسندیده نیستند. بنابراین همه کودکان لازم است که حدود و قوانین را یاد بگیرند و ناکامی و ناراحتی خود را هنگامی که به خواستههایشان نمیرسند کنترل کنند. مدیریت این رفتارها برای والدین ممکن است پردردسر باشد، اما روشهای مثبت و موثری وجود دارد که به کودکان کمک میکند کنترل بر خویش (خویشتنداری) را یاد بگیرند.
روشهای مختلفی برای اداره مشکلات رفتاری کودکان وجود دارد. والدین با تمرین این شیوهها فرصت خواهند یافت که در هر شرایطی روش مناسب را برگزینند.
۶- چگونگی مدیریت رفتارهای نامطلوب کودکان در خارج از خانه
کودکان ممکن است در خانه مشکلی نداشته باشند، ولی در موقعیتهای دیگری مثل مهمانی، فروشگاه، معاینه خانه داکترو یا مسافرت مشکلاتی را بهوجود آورند.
از قبل آماده باشید و چنین موقعیتهایی را در خانه و خارج از خانه تمرین کنید.
انتظاراتی را که از کودک خود دارید از قبل مشخص کنید و برای او توضیح دهید. برای مثال به او بگویید: امروز که میرویم فروشگاه میخواهم که دست من را بگیری و از من دور نشوی.
فعالیتهای سرگرمکنندهای برای کودک در آن موقعیت خاص فراهم کنید، مثلاً بردن اسباببازی مورد علاقه کودک.
۷- تسلط بیشتر بر اوضاع
والدین عزیز هر روز حوادث و مسائلی در زندگی شما پیش میآید که ممکن است تعادل شما را دچار مشکل کند. نمیتوانیم از وقوع بعضی حوادث جلوگیری کنیم ولی میتوانیم خود را برای مقابله با چنین حوادثی آماده کنیم. میتوانیم فکر، احساس و رفتارمان را طوری تنظیم کنیم که صدمه کمتری ببینیم. ابتدا موقعیتهای دشوار را مرور کنید و مهارتهایی را که برای برخورد با آنها لازم است تمرین کنید. تواناییها و ضعفهای خود را بشناسید. اگر مشکلاتی در زندگی شما هست همین امروز برای حل آنها اقدام کنید.
۸ – دستیابی به روحیه بهتر
هنگامی که یک اتفاق ناگوار برای شما میافتد، افکار منفی از ذهنتان میگذرد. این افکار ممکن است در همان موقع باورکردنی باشند، اما اگر بعداً راجع به آن فکر کنید به نظرتان غیرواقعی، مبالغهآمیز و حتی خندهدار بیایند. اما در همان زمان این افکار باعث ناراحتی و نگرانی بیشتر شما میشود و موجب میشود که شما تصمیمات درستی نگیرید و حتی مشکلتان بدتر شود. افکار منفی را شناسایی کنید (مثل من همیشه کارها را خراب میکنم)، در گفتگو با خود عبارت مثبت در جهت سازگاری بیشتر استفاده کنید (مثلاً من میتوانم این مشکل را حل کنم)، و با افکار منفی مبازره کنید (مثلاً گاهی کار از پیش من خراب میشود، ولی بیشتر اوقات کار را به درستی انجام داده ام)
یاد بگیرید که چگونه خودتان را در شرایط سخت آرام نگه دارید. برای موقعیتهایی که احتمال دارد مشکلی پیش بیاید برنامهریزی کنید و آماده باشید.
۹- تقسیم مسئولیتها
پدر یا مادر بودن وظیفه دشواری است و اگر پدر یا مادر هر کدام بخواهند به تنهایی این مسئولیت را بپذیرند دچار خستگی و ناامیدی خواهند شد. یاد بگیرید از دیگران کمک بخواهید، با همسرتان کارها را تقسیم کنید، و در مورد مشکلات پیش آمده حرف بزنید. اگر تا حالا چنین کاری نکردهاید ممکن است در ابتدا همسر و سایر اطرافیان به راحتی تقاضای شما را نپذیرند چون آنان عادت کردهاند که شما به تنهایی همه کارها را انجام دهید.
(یکی از نکات مثبت در افغانستان این است که اعضای دیگر فامیل درین قسمت با والدین کمک می کنند و زندگی پررنگ تر فامیلی دسترسی به آنها را ساده تر ساخته است)