انرژی حیاتی، جنبة نادیدنی هستی است که جهان را شکل میدهد و همه چیز را به جنبش درمیآورد. این انرژی قابل دیدن و لمس کردن نیست، اما مانند هوایی که تنفس میکنیم ما را دربرگرفته و موجب ایجاد توازن در روح، روان و جسم ما میشود. انرژی حیاتی به اشکال مختلف ظهور میکند و همة جامدات و موجودات جهان فیزیک و پدپدههای روحی و روانی را شامل میگردد. هرچه انرژی حیاتی متراکمتر شود، به ماده و جهان فیزیک نزدیکتر است و هرچه رقیقتر باشد به تجلیات روح.
مذاهب، مکاتب، فرهنگها و نژادها همواره از وجود این انرژی آگاه بوده و آن را به اسامی مختلفی نامیدهاند. مسیحیان آن را «ایت» مینامند که در همهجا نافذ و سیال است و کاهنان پُلیزیری و هاوایی آنرا «مانا» می خوانند. نزد صوفیان این نیرو به «برکت» شناخته میشود. از طرفی پژوهشگران روسی این انرژی را به نام «پلاسمای حیاتی» میشناسند. همچنین «نومیا» به گفتة پاراسلوس، «انرژی حیاتی و کیهانی» به گفتة برونلر، نامهایی است که به انرژی حیاتی اطلاق شده است. همة این اسامی اشاره به انرژی مادر و بنیادین هستی دارند که همه چیز را شکل داده و در همه چیز نفوذ میکند. در شمارههای پیش به انرژی ارگن به گفتة ویلهم رایش و نیروی ادیک کشف رایشن باخ پرداختیم، در این شماره نیز به جلوهای دیگر از انرژی حیاتی، درالفبای باطنی هندوها یعنی «پرانا» میپردازیم. . ....
مکانیزم اعمال خارق العاده
نیروی ذاتی روح به صورت بالقوه و نهفته در روح تمام انسانها وجود دارد. در تاریخ ملل و فرهنگهای مختلف، همچنین در تاریخ ادیان الهی و مکاتب گوناگون تجربههای متعدد و بسیاری از پدیدههای عجیب و اعمال خارقالعاده مشاهده و ثبت شده است، اعمالی چون: شفا دادن بیماریها، غلبه برطبیعت (ایجاد باد، باران، طوفان)، برخاستن از زمین و پرواز کردن، خبردادن از غیب و پیشگویی کردن، قدرت تحقق بخشیدن به خواستهها، تبدیل چیزهای مختلف به یکدیگر، زنده کردن مردگان و... که تحت عناوین مختلفی همچون معجزه وکرامات شناخته میشوند. درباره چگونگی وقوع این پدیدههای فوق طبیعی یا صحت و سقم آن، نظرها و دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. عدهای این پدیدهها را صرفاً منحصر به عهد عتیق میدانند و آنها را به اولیاء خداوند نسبت میدهند. عدهای هم به طور کلی وقوع این اعمال را رد میکنند و آنها را منتج از اوهام و شعبده تلقی میکنند. در این میان محققان و دانشمندانی هم وجود دارند که به بررسی این گونه اعمال میپردازند و سعی در دریافت قوانین حاکم بر اعمال فوق طبیعی دارند. به طور کلی مکاتب باطنی وقوع اعمال خارقالعاده را به توانایی ذاتی روح نسبت میدهند و اظهار میکنند که نیروی ذاتی روح به صورت بالقوه و نهفته در روح تمام انسانها وجود دارد. آنها هم چنین مسئله پرورش و فعال نمودن این نیروی ذاتی را مطرح میکنند که در صورت شکوفا شدن میتواند کاربردهای شگرفی در زندگی روزمره و بهبود آن داشته باشد و موجب تعالی انسان گردد. در عصر کنونی به مدت چندین دهه است که دانشمندان در زمینههای فیزیک، زیست شناسی، ژنتیک، روانشناسی، فراروانشناسی و... این مبحث را مدّ نظر قرار داده و از رهگذر نتایج حاصله، به همسوییهایی با باطنگرایان شرق دست یافتهاند. علم کنونی و در دسترس بشر، به طور روشن و کامل قادر به توجیه و ارائه پاسخی قطعی به پدیدههای خارقالعاده نیست، ولی تحقیقات دانشمندان بخصوص در فیزیک نو راهی به سوی تبیین و درک روح و اعمال خارقالعاده ناشی از توان ذاتی روح باز کرده است. آنچه در علم ثابت شده وجود نوعی شعور و آگاهی در ذرات بنیادی و انرژی و شعوری فراسوی ماده در کل هستی است. این مقاله قصد دارد تواناییهای بالقوه روحی-روانی انسان را مدّ نظر قرار داده و ارتباط آن را با اعمال خارقالعاده، بررسی کند. دستهبندی چنین اعمالی از نظر تفاوتها، چگونگی وقوع و مکانیزمشان از دیگر اهداف این مقاله است. تعریف اعمال خارقالعاده پدیدههای فوق طبیعی و اعمال خارقالعاده شامل پدیدههایی میگردد که ماورا ماده و خارج از تبیین فیزیک مکانیکی میباشد و به مجموعه پدیدههایی اطلاق میگردد که در حیطه جهان انرژی-آگاهی قرار دارد و علت اصلی آن نیروی ذهنی-روحی انسان است. چگونگی وقوع اعمال خارقالعاده پدیدههای فوق طبیعی از نظر تفاوت در چگونگی وقوعشان، به سه دسته کلی تقسیم میشوند. دسته اول به گروهی از پدیدهها اطلاق میگردد که مربوط به روح خداوند است و از طریق اولیا و انبیا و منتخبین خداوند صادر میشود. دسته دوم شامل گروهی از پدیدههاست که انجام آن مربوط به روح فردی میباشد. در این روش از طریق انجام تمرینات، فنون و تکنیکها، نیروی ذاتی روح را فعال نموده و موجب وقوع پدیدههای فوق طبیعی میشوند. دسته سوم به اعمالی خارقالعاده اطلاق میگردد که توسط کارگزاران روحی و غیبی وقوعشان امکانپذیر است. الف - همانطور که گفته شد، دسته اول شامل گروهی میشود که از اولیا و انبیا و منتخبین خداوند صادر میگردد. افرادی که به دلیل بزرگی و پاکی روحشان واسطههایی بین خداوند و انسانهای عادی هستند. در کتب آسمانی نیز از اعمال فوق طبیعی و خارقالعاده روحی آنان یاد شده است. در حقیقت این افراد تحت القا روح الهی قرار گرفتهاند و از این طریق تواناییهای خارقالعاده روح آنان آشکار شده، آنها برای نیل به این قدرت ذاتی تمرینی انجام ندادهاند. نیروهای طبیعت تحت کنترل آنها و قدرت خداوند پشتیبان کلامشان میباشد. آنها که روحشان با روح خداوند یگانه شده است بیماریها را شفا میدهند، مرده را زنده میکنند و با تکه نانی گروه بیشماری را سیر مینمایند... ب - دسته دوم شامل افرادی میشود که از طریق روشهای خاص و تمرینات ویژه ذهنی و بدنی نیروی ذاتی روح خود را فعال نموده و به تواناییهایی از قدرت روح خود دست مییابند. هسته مرکزی این روشها بکارگیری نیروی روحی تحت تسلط و کنترل ذهن است. آنطور که ثابت شده حدی برای تواناییهای بدنمان تحت نظارت ذهن وجود ندارد. این تواناییها بعداز سالها تمرینات مراقبه و تمرکز ذهن، تجسم و تخیل خلاق، تمرینات تنفسی و تمرینات خاص بدنی و... حاصل میگردد. از جمله این قدرتها کنترل آگاهانه اعمال حیاتی غیرارادی بدن مانند آهنگ نبض، تنفس، هاضمه، سوخت و ساز غذا، فعالیت کلیهها و... است که میتوانند تحت تأثیر اراده قرار بگیرند و به طور دلخواه تغییر کنند. افراد ماهری که سالها وقت صرف کردهاند، میتوانند ضربان قلب خود را تا حد مرگ کاهش دهند و دمای بدن را تا جایی که در حالت عادی مرگآور است، پایین بیاورند و تنفس را به حدود یک بار در هر چند دقیقه برسانند. در این حالت بدن در شرایطی مشابه خواب زمستانی بعضی حیوانات قرار میگیرد، بنابراین آنها حتی میتوانند خود را زنده، بدون بروز آثار سوئی، روزهای متمادی مدفون کنند و یا واکنشهای بدن را چنان منحرف کنند که بدون احساس درد، سوزن به اعضا بدن فرو برند و سیخ از چانه و زبان بگذرانند. در حین انجام این اعمال تحت کنترل روح، دستگاه اعصاب نباتی )سمپاتیک( به طور موضعی حذف شده یا به نحوی تحریک میشوند که از خونریزی جلوگیری میشود. از دیگر اعمالی که توسط روح فردی و نیروی ذهن صورت میگیرد: بیوزنی، شفابخشی، جابجایی اشیاء، تأثیرگذاری از فاصله، تلهپاتی، خبر دادن از غیب، کنترل و تسلط بر کالبد اختری، همزمان در دومکان بودن، بکارگیری نیروی روحی در هنرهای رزمی و... میباشد. در هنرهای رزمی تاییچی و شائولین، بهکارگیری انرژی روحی و هماهنگی ذهن و جسم موجب میگردد تا قابلیتهای مهیبی کسب شود. برای مثال یک استاد تاییچی میتواند با ضربهای آرام و ملایم ولی متمرکز شخصی را به هوا پرتاب کند و به زمین بزند، درست مانند اینکه نیروی الکتریسیته از وی عبور کرده باشد. ج- دسته سوم مربوط به انجام اعمال خارقالعاده توسط کارگزاران روحی )واسطهها( میشود. در این روش عامل براساس به کارگیری موجودات واسطهای عمدتاً روحی و انرژیک، موجب بروز پدیدههای فوق طبیعی میگردد. این موجودات کارگزار را در فرهنگ عمومی به نامهای ارواح، جنیان، موکلان، ملائک و... میشناسیم. استفاده از ارواح امکانی است که در اختیار انسان قرار داده شده است. برای مثال در کتب مقدس اشارات متعددی مبنی بر اقتدار و کنترل بسیار بالای حضرت سلیمان بر کارگزاران بیشمار از جنسهای مختلف و به کارگیری آنها گردیده که در آنی و لحظهای اعمالی خارقالعاده را به فرمان حضرت سلیمان انجام میدادند. از اواخر قرن نوزدهم به بعد در اروپا و آمریکا تحقیقات گستردهای در زمینه پدیدههای روحی و ادراکات فراحسی توسط محققان و دانشمندان برجسته صورت گرفته و نتایج شاخصی نیز حاصل شده است. از جمله دانشمندان برجسته "سر ویلیام کروکس"(1) فیزیکدان صاحب نام انگلیسی و "آلان کارداک"(2) پزشک فرانسوی را میتوان نام برد. نتایج کلی که از مطالعه و مشاهده پدیدههای مرتبط با ارواح به دست آمده است بدین قرار است: 1- پدیدههای مرتبط با روح توسط موجوداتی هوشمند و غیرمتجسد یعنی توسط ارواح آزاد پدید آورده میشوند. 2- ارواح آزاد که موجودات دنیای روحی هستند، همه جا در فضای بیکران پراکنده میباشند حتی در کنار و در اطراف ما پیوسته رفت و آمد دارند. 3- برخی از ارواح که در هر دو عالم روحی و جسمی نفوذ دارند، از جمله عوامل نیرومند طبیعت میباشند. 4- هر یک از ارواح به تناسب پیشرفتی که احراز کرده است، به درجات مختلف نیکی یا بدی و علم یا جهل نائل میگردد. 5- ارواح آزاد در صورت فراهم بودن بعضی شرایط مخصوص میتوانند با زندگانی جسمانی تماس یابند و احیاناً پارهای پدیدهها را به وجود آورند. 6- ارتباط ارواح با انسانها از مجرای مدیومها )انسانهای واسطه( برقرار میشود وبه نسبت استعداد و قدرت مدیومها، ارواح پدیدههای مختلفی را بروز میدهند مانند بلند کردن اشیا سنگین یا سبک، حرکت اشیاء، ظهور نورهای مختلف از منبع نامعلوم، ایجاد صدا و تجسد ارواح، آوردن و ظهور شئی از مکان دیگر )پدیده آورش( و... مؤخره این امکان وجود دارد که بسیاری از افراد، به راحتی هر لحظه از کنار وقوع اعمال خارقالعاده و تفاسیر و تعابیر آنها عبور کنند، اما شکی نیست که در عصر حاضر، علاقه و توجه جدی نسبت به پدیدهها و امور ماورالطبیعه، افزایش چشمگیری پیدا کرده است. این توجه در عصری که بسیاری سعی دارند برای تمامی پدیدههای فوق طبیعی، دلایل علمی و مستند ارایه دهند، نوید دهنده آینده درخشانی است.