دختر که باشی میدونی اولین عشق زندگیت پدرته ، دختر که باشی میدونی محکم ترین پناهگاه دنیا آغوش گرم پدرته ، دختر که باشی میدونی مردانه ترین دستی که میتونی تو دستت بگیری و دیگه از هیچی نترسی .
خبر ویژه
محمد جانبلاغی روزانه به افراد زیادی مشاوره میدهد که زندگی اشان بهتر شود
به نظر شما چرا افراد به روانشناس محمد جانبلاغی مراجعه میکنید در حالی که روانشناسان دیگری هم هستند که میتوانید به آنان مراجعه کنید؟
آیا شما هم میخواهید جزو این افراد باشید؟
به دلیل تماس ها زیاد لطفا هم اکنون جهت تعیین وقت مشاوره اقدام کنید و وقت خود را رزرو کنید.
هم اکنون وارد لینک زیر شوید
✴️ http://schoollife.ir/appointment-consultations/
☄ دیدگاه های کسانی که با محمد جانبلاغی مشاوره داشته اند را اینجا بخوانید:
✴️ http://schoollife.ir/appointment-consultations/
به فکر چاره باشیم...
آیا دوست دارید انسان شاد و موفقی باشید؟
آیا از زندگی راضی هستید؟
رابطه شما با همسرتان، فرزندتان یا شریک و همکارتان چگونه است؟
آیا میخواهید شیوه دیگری از تفکر،رفتار و زندگی را تجربه کنید؟
آیا میدانید بیشتر افرادی که با « محمد جانبلاغی » مشاوره داشته اند یا درکارگاه و سمینارهای ایشان شرکت کرده اند از زندگی اشان کاملا رضایت دارند و از همه مهم تر شادتر هستند و قدر خودشان را بیشتر می دانند؟
شما برای خوشبختی خودتان چه چاره ای اندیشیده اید؟
قبل از هر تصمیمی هم اکنون به صفحه مشورت با محمد جانبلاغی مراجعه کنیدو
زندگی را برای خود و کسانی که دوستشان دارید زیبا تر کنید...
مسئول شادی و خوشبختی شما فقط خودتان هستید...
هم اکنون برای خودتان کاری بکنید ...
✳️ مشورت با محمد جانبلاغی هم اکنون در لینک زیر:
✴️ http://schoollife.ir/appointment-consultations/
☎️ منتظر تماس شما هستیم...
با ادای احترام محمد جانبلاغی
داستان ضرب المثل نه کور میکند،نه شفا میدهد
مرد قصابی بود که چشمش درد می کرد و سرخ شده بود. او برای معالجه چشمش پیش حکیم باشی رفت حکیم باشی برای قصاب دارویی ساخت و گفت:صبح وشب دو قطره ازین دارو را توی چشمت بچکان تا خوب شوی.
قصاب این کار را کرد او انتظار داشت پس از سه روز دارو چکاندن چشمش کاملا خوب شود اما این طور نشد. داروی حکیم باشی درد چشمش را کم کرد اما نتوانست سرخی و سوزش چشمش را کم کند پس از چند روز قصاب دوباره به دیدن حکیم باشی رفت و گفت:درد چشمم کم شده اما خوب نشده حکیم جان،دستم به دامانت دارویی بده که خوب بشوم وبتوانم به کارو زندگیم برسم.حکیم باشی این بار کتاب هایش را زیر و رو کرد واین بار از روی کتاب ها دارویی برای قصاب ساخت.
ادامه مطلب ...مردی با خود زمزمه کرد:خدایا با من حرف بزن!
یه سار شروع به خواندن کرد...
اما مرد نشنید!
مرد فریاد برآورد
خدایا با من حرف بزن......
آذرخش در آسمان غرید
اما مرد، اعتنایی نکرد!
مرد به اطراف خود نگاه کرد
و گفت:پس تو کجایی؟؟؟
بگذار تو را ببینم.......
ستاره ای درخشید
اما مرد ندید!
مرد فریاد کشید:"خدایا یک معجزه به من نشان بده"......
کودکی متولد شد،اما مرد،باز توجهی نکرد!
ما خدا را گم می کنیم.........
در حالی که او در کنار نفسهای ما جریان دارد.........
خدا اغلب در شادیهای ما سهیم نیست......
تا به حال چندبار خوشی هایت را آرام و بی بهانه به او گفته ای؟؟
تا به حال به او گفته ای که چه قدر خوشبختی؟؟؟؟؟
که چه قدر همه چیز خوب است؟؟؟؟
که چه خوب که او هست؟؟؟
خدا همراه همیشگیه سختیها و خستگی های ماست
اما.............
گاهی بی پاسخ گذاشتن برخی از خواسته های ما نشانگر لطف بی اندازه ی او به ماست
تا خدا هست
جایی برای ناامیدی نیست
اگر می خواهید مثبت اندیش باشید کافی است نکات زیر را فراموش نکنید.
مثبت اندیشیدن آدمی را در رسیدن به اهداف زندگی یاری می کند و سبب افزایش شور ، نشاط و کارآمدی و سازندگی می شود.برای رشد و گسترش نگرش مثبت به آینده در خود باید:
1 - جایگاه های سودمند و خوشایند را در ذهن خود مجسم کنید.
2 - هنگام سخن گفتن از واژگان مثبت بهره ببرید.
ادامه مطلب ...
در اولین گام باید این سوال را پرسید که زندگیدر جهان کنونی، در قیاس با صدسال گذشته، چه اندازه تغییر کرده است؟
واقعیت این است که زندگی و چگونه زندگیکردن یکی از مفاهیمی است که هم عموم مردم و هم نخبگان درباره آن سخنان زیادی گفتهاند. سوالی که دانشمندان علوم انسانی را به خود مشغول کرده، این بوده که زندگی خوب، سالم و سازنده، چگونه است و برای رسیدن به آن، چه باید کرد؟ زمانی هم که ما از مهارتهای زندگی حرف میزنیم، درواقع از راههایی صحبت به میان میآید که میتواند انسان را به این نوع زندگی نزدیک کند و خوشبختی به همراه بیاورد.