ماجرای عطر سیب حرم امام حسین (ع) چیست ؟
استشمام بوی سیب از حرم امام حسین(ع)، ویژگی عجیبی است که چند کتاب معتبر به آن اشاره کرده اند.
«بوی سیب و حرم حبیب و حسین غریب و کرب و بلا». این نوحه مشهور و محبوب را در سالهای اخیر بارها شنیده ایم. اما بوی سیب چه ارتباطی با حرم امام حسین(ع) دارد؟ آیا درست است که می گویند از قتلگاه و ضریح مطهر امام حسین(ع) می شود عطر سیب استشمام کرد؟
نگاهی به منابع روایی و کتابهای معتبر شیعی، راز بوی سیب را این طور می گشاید:
در کتاب شریف «بحارالانوار» جلد ۴۳ ، صفحه ۲۸۹ ماجرای عطر سیب به نقل از «حسن بصری» و «ام سلمه» این طور آمده است :«حسنین وارد شدند بر رسول خدا، و جبرئیل در نزد آن حضرت بود. پس ایشان در اطراف او گردیدند، به گمان این که دحیهی کلبی است. جبرئیل، دست خود را حرکت داد، مانند کسی که از کسی چیزی بگیرد. پس سیبی و بهی و اناری آورد و به ایشان داد. روی ایشان از خوشحالی برافروخت و دویدند به نزد جد خود. حضرت از ایشان گرفت و بویید و فرمود: بروید نزد پدر و مادر خود. پس رفتند و هیچ یک از آن نخوردند تا این که پیغمبر به نزد ایشان رفت و همه با هم خوردند، و هر چند از آن میخوردند، به حال خود عود مینمود (بازمیگشت) و به همین حالت بود، تا زمانی که حضرت فاطمه علیهاالسلام وفات نمود. حسین علیهالسلام فرمود: که انار، مفقود شد، و چون امیرالمؤمنین علیهالسلام شهید گشت، به، مفقود شد، و سیب به حال خود بود، تا وقتی که آب را به روی ما بستند. پس چون تشنگی بر ما غالب میشد، آن را بو میکردم، اندکی تشنگی من ساکن میشد. عاقبت، چون تشنگی من به نهایت رسید، دندان بر آن فشردم و یقین به هلاک نمودم. حضرت سجاد علیهالسلام میفرماید که این سخن را از پدر بزرگوارم شنیدم یک ساعت قبل از شهادتش، و چون شهید گردید، بوی سیب از محل شهادتش استشمام میشد، ولی خودش را نیافتند، و این رایحه، در آن محل باقی است، و هر کس از زواربخواهد استشمام رایحهی آن را نماید، در وقت سحر، به زیارت رود که اگر از مخلصین باشد، آن را استشمام خواهد نمود.»
مشابه این داستان را هم «ابن شهر آشوب» در کتاب «مناقب» جلد ۳ ، صفحه ۳۹۱ .بیان کرده است. ماجرای عطر سیب در کتاب منتهی الآمال نیز آمده است./
گذاشتن تاثیری خوب در اولین قرار ملاقات برای ایحاد رابطه بـا دیـگران بسـیار مهم است. در مسائل کاری، تاثیر گذاری در اولـیـن قـــرار مـلاقـات بـرای ایـجـاد و بـرقـراری شـراکـت و رابطه ای سودمند و بادوام ضروری است.
شــاید طرف مقابل قصد کار کردن با شما را نداشته باشد، امـا شما باز باید همه ی سعیتان را در جلب نظر او بکنید و خـود را بـهـتـرین جـلـوه دهـید. به هر طریقی که باشد، چه رو در رو، چـه پـشت تلفن، چه در نامه یا ایمیل، باید تلاش کـنید که هر آنچه در چنته دارید را بیرون بریزید تا فرد مقابل مجذوب شود.
همه مـا مـمـکن است با افرادی روبه رو شویم که در همان بـرخـورد اول مـــجذوب شـده و دوست داشته باشیم آنها را بهتر بشناسیم یا با آنها وارد کار شویم. اکثر اوقات این افراد ا ز یکسری قانون های اصلی پیروی می کنند که باعث می شود بهترین تاثیر را در برخورد اول روی فرد مقابلشان بگذارند. در اینجا ۶ نکته ی اصلی و مهم در این زمینه را برایتان آورده ایم.
۱- خوب لباس بپوشید
البته درست است که این روزها لباس پوشیدن در محل کار بسیار راحت شده است، اما برای گذاشتن تاثیر، باید روی لباس پوشیدنتان دقت ویژه داشته باشید. لباستان را باید با تناسب محلی که می روید و افرادی که با آنها ملاقات دارید انتخاب کنید. لازم نیست حتماً از لباسهای گران و مارک دار استفاده کنید، اما حفظ تمیزی و مرتب بودن لباس مهم است.
۲- واضح صحبت کنید
هنگام صحبت کردن با فرد مقابل، سعی کنید تا می توانید کامل و مشخص حرف بزنید. ملاقات با فردی که حرف هایش را نفهمید، غیرقابل تحمل خواهد بود.
آهنگ صدایتان ملایم ولی قابل فهم باشد. از درست و کامل تلفظ کردن کلمات واهمه نداشته باشید. سعی کنید تا آنجا که می توانید با گرامری صحیح صحبت کرده و از صحبت کرده به زبان عامیانه جداً بپرهیزید. همیشه مودب و باوقار باشید.
ادامه مطلب ...نمی تـوانـید کـارفـرمـای خـود را تــحمل کـنیـد؟ به این دلیل
اشتیاقتان را به کار از دست داده اید؟ اگر چنین است شما
جزء یکی از میلیون ها کارمندی هستید که برای مدیرهای
سخت گیر، قدر نشناس و بی ادب کار می کنند.
حـتـی اگر شغل و همکارانتان را نیز دوست داشته باشید،
اگـر نـتوانید با رئیس خود کنار بیایید، آنوقت به طور حتم در
رابطه با کار خود دچار مشکل می شوید.
اگـر تــحت نظر یک کارفرمای نالایق، خودخواه و بی فکر کار
کنیم، آنگاه بــطور حتم در محل کار خود دچار تعارض هایی
خـــواهیم شد. در این قسمت شرایطی را که ممکن است
یـک رئیـس بـدخـــو برایتان به وجود آورد و اثرات آن را مورد
مطالعه قرار داده ایم…. تصمیم با شما است که تحمل کنید یا به همه چیز پایان بخشید.
ذهنیت کارفرما
آیا همیشه آرزو نمی کنید که ای کاش یکبار دیگر می توانستم با رئیس خود همانطور که در روز مصاحبه شغلی گفتگو کردم، صحبت کنم؟ به هر حال شما دو نفر میخواهید با یکدیگر کار کنید و همکاری جزئی از رابطه شما را تشکیل خواهد داد.
اگر رئیستان شما را به یاد یکی از شخصیت های کمدی بدخو می اندازد در آنصورت شما حتما با مشکل مواجه خواهید شد (به ویژه اگر مدل موهایش هم مثل همان شخصیت باشد!)
نشانه های مدیر بد
ادامه مطلب ...توانایی ترغیب دیگران به باور آنچه که خودتان باور دارید برای موفقیت در بسیاری از عرصه ها اهمیت دارد. معمولاً بین متقاعد کردن کسی درمورد اعتبار دیدگاهتان و اذیت کردن آنها مرز ظریفی وجود دارد. در این مقاله می خواهیم به معرفی تکنیک هایی برای متقاعد کردن دیگران بپردازیم.
مراحل
· تکالیفتان را انجام دهید. اطمینان یابید که خودتان خوب دیگاه خودتان را می فهمید. اگر بخواهید کسی را متقاعد کنید که برج ایفل از مجسمه آزادی بلندتر است، باید اول حقیقت ماجرا را بفهمید نه اینکه از روی حدس و گمان اقدام به متقاعد کردن دیگران کنید.
· با زمینه کار آشنا شوید. در برخی عرصه ها لازم است که بیشتر از حقایق مارا بدانید چون بعضی موضوعات کاملاً شخصی و فردی هستند. بعنوان مثال، اگر بخواهید کسی را متقاعد کنید که مجسمه آزادی زیباتر از برج ایفل است لازم است که کمی درمورد معماری و زیبایی شناسی مطالعه کنید تا بتوانید درمورد این موضوع بحث کنید. اگر می خواهید چیزی مثل ماشین بفروشید، باید همه آنچه که باید را در مورد آن ماشین بدانید. همچنین باید درمورد بقیه ماشین هایی که با ماشین شما در رقابت هستند هم باید اطلاعات داشته باشید تا بتوانید طرف مقابل را برای خرید آن متقاعد کنید.
ادامه مطلب ...تکنیکهای گوش دادن فعال
اگر بیشتر از آنچه که در یک گفتگو حرف میزنیم، گوش بدهیم و به حرفهای بقیه توجه کنیم، خیلی بیشتر درمورد دیگران، موقعیتها و چیزهای اطرافمان یاد میگیریم. اگر میخواهید تکنیکهای گوش دادن فعال را تمرین کنید تا پایان این مقاله ما را همراهی کنید.
گفتگو یک فرایند دوطرفه است. حرف زدن و گوش کردن هر دو بخش مهمی از ارتباط هستند. اکثر ما دوست داریم که در گفتگوها فقط خودمان حرف بزنیم و نظراتمان را بیان کنیم. تعداد کمی از ما هستند که دوست دارند به حرفهای بقیه گوش کنند. دلیل آن این است که نمیدانیم چقدر میتوانیم با گوش دادن فعال یاد بگیریم و روابطمان را بسازیم. چه زندگی خصوصیمان باشد و چه زندگی کاری، اگر دقیق به چیزهایی که بقیه میگویند گوش دهیم میتوانیم کیفیت گفتگوهایمان را بالا ببریم. و همه میدانند که گفتگوی خوب رمز داشتن رابطه خوب است. در زیر به نکات مفیدی برای تمرین تکنیکهای گوش دادن فعال برای داشتن یک گفتگوی موثر اشاره میکنیم.
توجه تان را تقسیم نکنید
چه به صورت جمعی یا فردی به حرفهای یک نفر گوش میدهیم، برای اینکه بتوانید خوب گوش کنید، باید تمام توجهتان را به آن فرد معطوف کنید. به رویا و خیال فرو نروید و به هیچ چیز دیگری هم فکر نکنید. در ذهنتان به آماده کردن جوابی که میخواهید به آن فرد بدهید هم نپردازید. سعی کنید خوب و با دقت به حرفهای طرف مقابل گوش دهید تا زیر و بم حرفهای او را و چیزهایی که میخواهد غیرمستقیم به شما بگوید را بفهمید. اینکه بتوانید به طورکامل حرفهای طرف مقابل را بفهمید به میزان توجهی که موقع گوش دادن به حرفهای او دارید بستگی دارد.
حرف طرف مقابل را قطع نکنید
تا به حال فکر کرده اید که چرا بعضی افراد در کارشان ترفیع می گیرند و بعضی نمی گیرند؟ یا تا به حال به این فکر کرده اید که بعنوان یک کارمند عالی چطور می توانید احتمال ترفیع گرفتن خود را بالا ببرید؟ البته، هیچ پاسخی ساده تر از پاسخ این سوال نیست. افراد به دلایل مختلف در کار خود ترفیع می گیرند که بعضی از این دلایل منصفانه و منطقی است و بعضی نیست—زندگی همین است! اما با وجود این حرف ها، اگر می خواهید فرصت و شانس ترفیع و ارتقاء درجه در شرکتتان و بالا رفتن از نردبان ترقی را برای خود بالا ببرید و مسئولیت های کاری خود را بیشتر کنید، یک استراتژی بسیار مهم برای شما وجود دارد. این استراتژی بااینکه در ظاهر ساده به نظر می رسد اما در عمل چندان هم ساده نیست.
شروع کنید به انجام دادن کارهای رئیستان
این روش اینطوری جوابگو است. کسی که برای ترفیع گرفتنتان می تواند برایتان خیلی مفید یا خیی مضر باشد، ناظر و بالادست شماست. او تنها کسی است که می تواند به شما کمک کند و درعین حال مانع پیشرفتتان شود. اما چه چیز تعیین می کند که کدام از این حالت ها خواهد بود؟ درست است که عمکرد شما اهمیت زیادی دارد اما همه چیز به تاثیر برمی گردد. شما می توانید با راحت تر کردن زندگی برای رئیستان تاثیری بسیار مثبت و نیرومند روی او به جا بگذارید. به همین سادگی. اگر بتوانید:
ادامه مطلب ...۲۵ نکته برای اینکه در محل کار کارآمدتر و شادتر باشیم
آیا
از محل کارتان خسته شده اید؟ دوست
دارید رضایت کاریتان بیشتر شود و احساس کنید واقعاً کاری انجام میدهید؟ دوست
دارید مثمر ثمرتر
باشید و آخر روز که به خانه میآیید از فعالیتهای آن روزتان احساس رضایت کنید؟
مطمئن باشید که میتوانید. فقط کافی است که بخواهید و برای تغییر و نو کردن
عاداتتان متعهد شوید. این نکات را رعایت کنید و خواهید دید که چقدر وضعیت کارتان
تغییر میکند. و این پیشرفت به سایر قسمتهای زندگیتان هم رسوخ خواهد کرد.
۱. برنامه ریزی کنید. عادت
کنید که برای روز و هفتهتان برنامه بریزید. اینکار باعث میشود بتوانید استفاده
بهتری از هفته هایتان بکنید. برای انجام این برنامه ریزی روزانه، روزتان را ۱۵ دقیقه زودتر شرع کنید. ۳-۱
کار اصلی که آن روز باید انجام دهید را یادداشت کنید. و مهمتر اینکه، هدف تعیین
کنید و برای رسیدن به آن قدم بردارید. از قدرت اراده تان
برای رسیدن به هدف هایتان استفاده کنید.
۲. سوال نیرو بخش. سوالی
مثل این را روی میزتان بگذارید تا بتوانید بهتر روی کارتان تمرکز کنید، "آیا
الان بیشترین استفاده را از وقتم میبرم؟" یا "آیا این بهترین استفادهای
است که میتوانم از این وقت بکنم؟"
3. بپذیرید که
لیست کارهایی که باید انجام دهید تمامی ندارد. برای افراد ایدآل گرا این واقعاً مشقت بار
است. فقط باید مطمئن شوید که مهمترین کارهایتان اول انجام میشود.
۴. کامپیوترتان را خاموش کنید. "چی؟ همه کارم با
کامپیوتر است!" آیا واقعاً اینطور است؟ این حرف چند درصد صحت دارد؟ سعی کنید
کامپیوترتان را فقط در زمانی که به آن برای کار نیاز دارید روشن نگه دارید.
استراحت دادن چشمهایتان باعث میشود انرژی بیشتری برای کار کردن پیدا کنید. حتی
اگر موقعی که برای جواب دادن به یک ایمیل فکر میکنید، چشمانتان را ببندید هم میتواند
کمکتان کند.
عادات اصلی برای رفتن به سمت موفقیت
برای
رسیدن به موفقیت، چه کارهایی را به طور مداوم انجام میدهید؟
اجازه
بدهید اول ببینیم عادت چیست. تحقیقات نشان میدهد که چهار مانع وجود دارد که جلوی
استفاده کامل از توانایی هایمان را میگیرد:
عادات،
رفتارها، اعتقادات و انتظارات.
عادات الگوهای رفتاری هستند که در اثر تکرار منظم و پایدار به وجود آمده اند،
معمولاً بهطور ناخودآگاه و بدون فکر کردن هوشیارانه به انجام آن اجرا میشوند.
رفتار عادتی افراد گاهی اوقات قابل تشخیص نیست زیرا تحلیل از خود در کارهای
روزمره غیرضروری به نظر میرسد. خوگیری روشی بسیار ساده از یادگیری است که در آن
موجود پس از دوره ای قرارگیری در معرض محرک، دست از واکنش دادن به آن محرک برمیدارد.
عادات گاهی اوقات اجباری هستند.
عادتها
لازمه زندگی هستند. آنها به ما کمک میکنند نظم و برنامه زندگیمان را حفظ کنیم. لزوماً
بد یا خوب نیستند، همان چیزی هستند که هستند. وقتی هدفی تعیین میکنید، آن زمان
است که تعیین میکنید عادتی شما را به سمت آن هدف میبرد یا از آن دورتان میکند.
رفتاری که انتخاب میکنید، زندگی و کاری که دارید را میسازد.
این
را در نظر بگیرید – ۵ فعالیت هستند که من به طور معمول انجام میدهم که مرا به سمت
موفقیت میکشاند.
یکی
اینکه ورزش میکنم.
انتخاب
های غذایی سالم دارم.
۸
ساعت در شبانه روز میخوابم.
با
افراد مثبت وقت میگذرانم.
به
طور مرتب با دیگران تلفنی حرف میزنم.
۵ فعالیتی که شما به طور مرتب انجام میدهیم و شما را به سمت موفقیت هدایت میکند
چیستند؟
کتاب هفت عادت مردمان موثر که اولین بار با نام انگلیسی The Seven Habits of Highly Effective People در سال ۱۹۸۹ توسط استفن آر کاوی نوشته شده، کتابی است بسیار مشهور در مورد مهارتهای زندگی. این کتاب تا به حال به ۳۸ زبان ترجمه شده و ۱۵ میلیون نسخه از آن در تمام دنیا به فروش رفته است. کاوی در این کتاب با معرفی هفت عادت و آموزش قدم به قدم آنها، چیزی که زندگی در شمال نام میبرد را معرفی کرده و اخلاق منجر به موفقیت را آموزش میدهد.
این کتاب توسط گیتی خوشدل به فارسی ترجمه شده است.
در ادامه خلاصه این کتاب را می خوانید.
عادت ۱ : عامل باشید
آنچه شما امروز هستید به دلیل انتخابهای دیروز شما بوده است . پس می توانید امروز دیگر گونه انتخاب کنید . مشکلاتی که با آنها روبرو می شویم در یکی از طبقه بندیهای زیر قرار دارد :
۱- کنترل مستقیم ( مشکلاتی که به رفتار خودمان مربوط می شود )
۲- کنترل غیر مستقیم ( مشکلاتی که به دیگران مربوط می شود)
۳- عدم کنترل ( مشکلاتی که نمی توانیم کاری درباره شان بکنیم مانند واقعیتهای مربوط به گذشته یا وضعیت خود )
مشکلات مربوط به کنترل مستقیم را می توان از طریق تغییر دادن عادتهای خود حل کرد که به عادتهای ۱ و ۲ و ۳ مربوط می شود
مشکلات مربوط به کنترل غیر مستقیم را می توان از طریق تغییر دادن شیوه ها نفوذ خود حل کرد که به پیروزیهای عمومی یا عادات ۴ و ۵ و ۶ مربوط می شود .
مشکلات مربوط به عدم کنترل را می توان با زیستن مسالمت آمیز با آنها حل کرد .
پس حلقه نفوذ خود را گسترش دهید .
تعهداتی کوچک را ایجاد و آنها را حفظ کنید . الگو باشید نه منتقد . بخشی از راه حل باشید نه بخشی از مشکل . در مورد هر کاری حلقه نفوذتان را برای حل مشکل مشخص کنید و آن گام بردارید .