من آدم خونگرمی هستم و از صحبت کردن با مردم لذت میبرم. یکی از موضوعات مورد علاقه من این است: بعضی از مردم آنقدر خود را سرگرم خانواده و کار کردهاند که آرزوهایشان فراموش شده است. آیا شما هم آرزوهایی دارید که صدایتان میزنند؟
دنبال کردن آرزوها تا وقتی که زنده هستم.
یکی از آرزوهای همیشگیام، زندگی در یک منطقه آب و هوایی گرم در خانهای دارای استخر بوده است تا بتوانم هر روز در آن شنا کنم و لذت ببرم.
بعد از بزرگ کردن بچههایم و بیست و چهار سال زندگی در یک منطقه کوهستانی و سرد، سرانجام خانه کوچکی در یک منطقه گرمسیر خریدم و در آنجا ساکن شدم.
از آنجا که حالا در خانه آرزوهایم زندگی میکنم، راحتتر بر اهدافم در بهبود زندگیام تمرکز میکنم تا سالمتر، متناسبتر و لاغرتر شوم.
پس جوابشان دهید.
حواس تان را جمع کنید؛ زندگی ای که به سختی ساخته اید، به آسانی می تواند از هم بپاشد. فقط کافی است که غرق تکرار شوید یا زیاده از حد به خودتان مطمئن باشید و فکر کنید که هیچ اشتباهی از شما سر نمی زند. دنیای زنان و مردان بیش از چیزی که شما فکر می کنید متفاوت است. ممکن است موضوعی که برای شما کاملا عادی و پذیرفته شده است، از نظر همسرتان یک اشتباه غیرقابل بخشش باشد. پس به جای آن که اینقدر به خودتان مطمئن باشید و فکر کنید که یک زندگی بی عیب و نقص دارید، سعی کنید دنیا را از دریچه چشم همسرتان ببینید و طوری زندگی کنید که نه فقط از نظر خودتان یک همسر ایدآل باشید بلکه در نگاه همسرتان هم یک مرد بی عیب و نقص به حساب بیایید. خانم ها از مقایسه شدن بیزارند گاهی حسادت طبیعی است؛ خواسته مریم کاملا طبیعی است. زن ها سایه رقیب های احتمالی را با تیر می زنند. اگر قبلا ازدواج کرده بودید، سابقه نامزدی ناموفقی داشته اید یا در میان آشنایان تان کسی بوده که قبلا خانواده شما اصرار داشتند با او ازدواج کنید، بیشتر باید مراقب حرف زدن تان باشید. احتمالا در تمامی این افراد هم مثل آدم های دیگر توانایی ها یا ویژگی های مثبتی وجود داشته اما دلیلی ندارد که در مقابل همسرتان در مورد توانایی های آن ها حرف بزنید. اگر همسرتان به خوبی آن ها غذا درست نمی کند و در کارش به اندازه آن ها به موفقیت نمی رسد، انتقادتان را در دل تان نگه دارید و هرگز او را با زنی که در زندگی تان بوده یا قرار بوده که باشد مقایسه نکنید. بگذارید ملکه خانه باشد به خاطر دیگران او را سرزنش نکنید گرچه او هنوز هم فکر می کند که خانواده اش در اشتباه بوده اند و همسرش فردی نبوده که آن ها فکر می کرده اند اما با وجود علاقه ای که به همسرش دارد، می گوید کاش کمی بیشتر صبر می کرد و با وجود مخالفت خانواده اش ازدواج نمی کرد. زیرا قهر چند ساله همسر و خانواده اش روی رابطه 2 نفره شان هم تاثیر گذاشته و آن ها را از هم دور کرده است. او می گوید بعد از ازدواج کاملا تنها شده است، چون نمی تواند مثل قبل با خانواده اش وقت بگذراند و از طرف دیگر، همسرش می گوید دلیلی ندارد که بعد از ازدواج مثل گذشته با دوستان مجردش و گروه های چند نفره دوستانش تفریح کند. حضور خانواده ها به زندگی امنیت می دهد اگر خانواده اش با ازدواج شما مخالف بوده اند یا به هر دلیلی با آن ها دچار مشکل شده اید، ناراحتی تان را در دل تان نگه دارید و آن را به ابزاری برای سرکوفت زدن به همسرتان تبدیل نکنید. به او نشان دهید مسئولیت کار هرکسی متوجه خود اوست و نه دیگران و نگذارید که به خاطر اشتباهات دیگران احساس گناه کند. از طرف دیگر، فراموش نکنید که با وجود همه این اتفاقات، باز هم آن ها خانواده او هستند و تا پایان عمر به حضور و حمایت شان احتیاج دارد. بدون غرولند و سرزنش به ملاقات شان بروید و بگذارید که همسرتان آزادانه با آن ها در ارتباط باشد. اگر شما از این ملاقات ها آزرده می شوید، می توانید به شکلی که همسرتان را ناراحت نکند، این بازدید ها را کمتر کنید اما نباید رابطه شما و خانواده اش، بین او و خانواده اش فاصله ای بیندازد، زیرا این فاصله تنها همسرتان را آزار نمی دهد بلکه می تواند به مرور، زندگی مشترک شما را هم از هم بپاشد و البته متانت و فداکاری شما در برخورد با خانواده او، می تواند از شما در ذهن همسرتان یک قهرمان و حامی همیشگی بسازد. همسرتان ملک شخصی شما نیست شما فقط نان آور خانواده نیستید او خانه دار است و در پایان روز نه تنها از کارهای تمام نشدنی خانه خسته می شود بلکه تنهایی طولانی هم او را بی حوصله می کند. در مقابل همسرش هم اغلب تا شب سر کار است و وقتی به خانه می آید نه توانایی بیرون رفتن را دارد و نه حوصله گپ زدن. مدام دو دو تا چهارتا نکنید؛ فراهم کردن همه امکانات زندگی، تنها مسئولیت یک همسر ایده آل نیست. با شروع کردن زندگی مشترک، قبل از آن که یک زن به امکانات و پول احتیاج داشته باشد، به یک همراه و هم صحبت احتیاج دارد. حتی اگر خسته ترین آدم دنیا هم باشید، نباید از خانه مشترک تان فقط به عنوان یک خوابگاه استفاده کنید. بعد از یک روز تنهایی، همسرتان به حضور صد در صدی شما و صحبت کردن با شما احتیاج دارد. پس به جای همراه شدن با او، نگویید من این همه جان می کنم که تو در رفاه باشی! شاید شما سرتان بیش از حد شلوغ باشد اما باز هم نباید یک سری موضوعات را فراموش کنید. تاریخ های مهم زندگی مشترک تان مثل سالگرد ازدواج و سالگرد تولد و... را هرگز فراموش نکنید و به دلیل شلوغ بودن سرتان از کنار این مناسبت ها ساده نگذرید. فکر نکنید که پول همه مشکل ها را حل می کند و به جای هدیه دادن می توانید با دادن پول به همسرتان این روز را هم پشت سر بگذارید. هدیه های نقدی و البته هدیه های ارزان قیمت می تواند آفت رابطه شما باشد. شاید این مناسبت ها تنها 2 یا 3 بار در سال، در زندگی شما تکرار شوند و وظیفه شما به عنوان همسر او، این است که در طول سال، فکر و جیب تان را برای این روز ها آماده کنید. خانم ها کارخانه تولید محبت نیستند شاید شما خصلت های بدی داشته باشید که همسرتان با آن ها کنار می آید و شما را به خاطرشان کنار نمی گذارد اما فکر نکنید اوضاع همیشه به این شکل می ماند. ممکن است همسرتان به دلیل علاقه ای که به شما دارد، بیشتر از دیگران به شما برای تغییر خودتان یا شرایط تان فرصت دهد اما این فرصت دادن تا ابد ادامه پیدا نمی کند. اگر روزی صبرش لبریز شد، فکر نکنید که او تغییر کرده است یا این که وظیفه دارد تا ابد همه اشتباهات شما را نادیده بگیرد بلکه به جای متهم کردن او بهتر است نگاهی به رفتارهای تان در زمانی که او بی وقفه محبت و گذشت می کرده بیندازید و بی طرفانه در مورد خودتان قضاوت کنید. تنهایی بعد از ازدواج، زندگی را ویران می کند موبایل تان را غلاف کنید؛ آنقدر غرق کامپیوتر، تلفن همراه یا فیلم دیدن می شوید که نمی فهمید چقدر زمان گذشته است؛ شما گمان می کنید همین چند دقیقه پیش بازی را شروع کرده اید و هنوز زمان زیادی نگذشته اما همسرتان ساعت هاست که منتظر است شما بازی تان را تمام کنید و با تمام دل و جان در خانه حضور پیدا کنید. شاید در آغاز او منتظر تمام شدن بازی شما بماند اما بعد از مدتی با افراط شما در این زمینه، آنقدر نسبت به این موضوع حساس می شود که هر بار سراغ تلفن همراه یا رایانه تان می روید، بیشتر و بیشتر از شما عصبانی و ناامید می شود. فراموش نکنید شما برای تنها روی مبل نشستن و بازی کردن ازدواج نکرده اید و حق ندارید به خاطر سرگرمی خودتان، در زمانی که مهمان دارید یا یک عالمه کار برای انجام دادن در خانه وجود دارد، او را دست تنها بگذارید و به تلفن همراه تان پناه ببرید. همسرتان به توجه شما احتیاج دارد و دوست دارد برای شما اولویت اول در هر لحظه او باشد و نه یک رایانه یا تلفن همراه. خانه محل آرامش است نه زندان اگر نگران این هستید که ملاقات های تنهایی مردانه تان تمام شود، باید بگوییم که آن هم بستگی به خودتان دارد. اگر تعادل را رعایت کنید، می توانید این ملاقات ها را هم از دست ندهید. شاید دیگر هر هفته یک بار با دوستان مجردتان دور هم جمع نشوید اما می توانید به ازای هر چند دیدار خانوادگی اش که ترتیب می دهید، یک بار هم به تنهایی دور هم جمع شوید. زیاده روی نکنید و با ترجیح دادن دیگران به همسرتان او را حساس نکنید تا او هم همیشه در کنارتان باشد و از این وقت گذرانی های دوره مجردی تان هم استقبال کند.
مریم 28 ساله است. همسرش قبل از او یک بار ازدواج کرده بوده اما به خاطر مشکلاتی که میان او و همسرش وجود داشته، در دوره عقد از یکدیگر جدا شده اند. او به شوهرش اطمینان کامل دارد و هرگز از این که پای آن زن و هر زن دیگری در زندگی شان باز شود نمی ترسد. مشکل مریم ترس از ارتباط همسرش با فرد دیگری نیست بلکه او دوست ندارد شوهرش از همسر سابقش حرف بزند یا گاهی این 2 را با هم مقایسه کند.
زن ها فقط از مقایسه شدن با رقبای شان نمی ترسند. این که هر زن دیگری در ذهن همسرشان موفق تر و توامندتر از آن ها باشد، به زن ها احساس ناامنی می دهد. آن ها دوست دارند ملکه خانه باشند و این که در ذهن همسرشان کامل ترین زن دنیا باشند، برای آن ها به معنی خوشبختی و موفقیت در ازدواج است. به همین دلیل وقتی از او می خواهید فلان غذا را مثل مادرتان درست کند، فلان ظرافت را مثل مادرتان داشته باشد یا فلان رفتارش مثل رفتار مادرتان باشد، از کوره در می روند و نه تنها از شما می رنجند بلکه مادران که هیچ نقشی در این ماجرا نداشته را هم مقصر می دانند.
الهام و همسرش با عشق و به سختی زندگی شان را شروع کرده اند. خانواده او با ازدواج شان مخالف بوده اند و برخورد درستی هم با همسرش نداشته اند.
فکر نکنید که انتخاب همسر، یعنی در اختیار گرفتن او. شما همراه او هستید و نه مالکش. قرار نیست مردانگی تان را با تعیین حد و مرز و محدود کردنش اثبات کنید. شما هم حق دارید که از او بخواهید مثل شما در قالب این زندگی مشترک، به علائق و خواسته هایش برسد. نباید با وضع محدودیت و بحث کردن های مداوم از همسرتان بخواهید که خودش را تغییر دهد اما می توانید با رفتارهای تان و نشان دادن این تغییرها در خودتان، روی او هم تاثیر بگذارید. اگر دیدید هنوز هم اوضاع آن طور که باید پیش نمی رود، دوستانه و آرام با او صحبت کنید و در صورتی که باز هم نتیجه نگرفتید، به جای بحث و دعوا با یک روان شناس مشورت کنید. شاید این بار شما در اشتباه باشید و مشکل، توقع های زیاد شما باشد و نه رفتارهای اشتباه همسرتان.
ساناز 32 سالش است. او 5 سال است که با همسرش زیر یک سقف زندگی می کند. وضعیت مالی خوبی دارند و دغدغه های اقتصادی زندگی شان را تهدید نمی کند اما به نظر او همین اوضاع خوب مالی یک تهدید برای زندگی شان است.
همسرتان فقط برای محبت کردن به شما و آرام کردن زندگی تان با شما ازدواج نکرده است. همانقدر که از او انتظار محبت دارید، باید در خودتان هم احساس مسئولیت کنید و متقابلا شما هم در کنار او باشید.
ستاره 23 سالش است و تازه چند ماهی است که ازدواج کرده. او معتقد است همسرش ایراد بزرگی ندارد. هم خوش اخلاق است و هم تمام ویژگی های یک مرد ایدآل را دارد اما چند هفته ای است که رفتار او با همسرش سرسنگین شده و منتظر جرقه ای از طرف اوست که دوباره رابطه شان روبه راه شود اما این اتفاق نمی افتد. او از 2 موضوع گله دارد یکی غرق شدن همسرش در تلفن همراه است و دیگری وقت گذرانی همیشگی همسرش با دوستان قدیمی اش و تنها گذاشتن او.
اشتباه فکر نکنید! قرار نیست بعد از ازدواج تنها شوید و در خانه حبس شوید اما چه بخواهید و چه نخواهید زندگی شما بعد از متاهل شدن تغییراتی خواهد کرد؛ این تغییر مشکل ازدواج شما نیست بلکه طبیعت یک زندگی 2 نفره است. بعد از مدتی نه تنها تفریح های شما 2 نفره خواهد شد بلکه حتی علائق، عادت ها و نیازهای تان هم به هم شبیه خواهند شد، فقط باید کمی صبور باشید و فکر نکنید هر تغییری که اتفاق می افتد به زیان شماست. اگر باهوش باشید، بعد از ازدواج می توانید همه آزادی ها و علائق تان را داشته باشید. این خواسته شما فقط با یک کلید برآورده می شود و آن هم رسیدن به این خواسته ها از کانال همسرتان است. شما می توانید دوستان تان را با همسرتان آشنا کنید، به خانه بیاورید شان و حتی یک گروه دوستی را برای شب های آخر هفته دور هم جمع کنید.
بعضی افراد بابت هر موضوعی نگران و مضطرب هستند و این دلشوره های بی مورد گاهی تا آنجا پیش می رود که جسم این افراد را هم درگیر خودش می کند. دل درد و دل پیچه، گرفتگی عضلات، مشکلات گوارشی، احساس سوزش در معده یا لرزش عضلات نمونه ای از تاثیرات دلشوره است که تنها آدم های مضطرب و دلواپس آن را تجربه کرده اند اما آیا درمانی برای این دلشوره ها وجود دارد؟ مراقب دلشوره هایت باش قبل از هرچیز باید مانع افکار منفی خود باشید و به آن ها شاخ و برگ اضافی ندهید. آگاهانه افکارتان را تحت کنترل بگیرید و روی آن ها تمرکز کنید. می توانید برداشت های قابل قبول تر و مثبت تری را از شرایط بحرانی که برای تان پیش می آید، برای خود ایجاد کنید. وقتی توانستید فکر خود را به صورتی دیگر در آورید دلشوره شما هم به همان سرعت تغییر می کند. مثلا برای دوست تان که هنوز نرسیده، این طور فکر کنید که شارژ باتری گوشی همراهش ممکن است تمام شده باشد و دوست تان در ترافیک مانده باشد. با این فکر منطقی تر در مورد شرایط به وجود آمده واکنش نشان خواهید داد. پس در قدم اول فکرتان را تغییر بدهید تا کنترل دلشوره های تان را در دست تان بگیرید. تنهایی دلواپس نشو در کنار همه مواردی که برای تان گفتیم ورزش را هرگز از یاد نبرید. اگر اکسیژن و هوای تازه مدام به شما برسد تاثیر زیادی در بالا بردن روحیه اعتماد به نفس شما دارد و افکار شما را قوی تر خواهد کرد اما یادتان باشد که همه افراد در زندگی شان با این حس روبه رو شده اند و تنها شما نیستید که اسیر دلشوره شده اید اما این نحوه واکنش شماست که نشان می دهد توانایی تان در رویارویی با این نوع احساسات تا چه اندازه است. فقط کافی است دلشوره های تان را خیلی جدی نگیرید. موضوعی که نادیده اش می گیرید در موقعیت استرس زا و شرایطی که دلشوره چیزی یا کسی را پیدا می کنید مراقب نوع کلماتی که به زبان می آورید باشید. از گفتن جملاتی مثل می ترسم اتفاقی افتاده باشد، احساس بی تابی می کنم، نگران هستم و... که دلشوره و نگرانی های تان را شدت می دهد دوری کنید. جایگزین کردن این جملات به جملاتی مثل هیچ اتفاقی نیفتاده، همه چیز رو به راه است، جای هیچ نگرانی نیست و خیلی جملات مثبت دیگر کمک زیادی به از بین بردن دلشوره شما می کند.
همه چیز از یک فکر شروع می شود. قرار بود که دوست تان راس ساعت 6 با شما در یک رستوران قرار ملاقات داشته باشد. ساعت نیم ساعت از 6 گذشته است اما هنوز خبری از دوست شما نیست. با او تماس می گیرید و متوجه می شوید، گوشی همراه دوست تان خاموش است. با خانواده اش تماس می گیرید و آن ها هم به شما خبر می دهند که او یک ساعت قبل منزل را ترک کرده است. با خودتان می گویید از خانه دوست شما تا محل ملاقات تان تنها نیم ساعت فاصله است و اینجاست که دلشوره به صورت مهار نشدنی در شما شروع به تب و تاب می کند و در نخستین نشانه اش احساس می کنید همه عضلات بدن تان گرفته است. در این مواقع طبیعی است که احساس نگرانی و دلشوره به سراغ هر آدمی خواهد آمد اما کنترل کردن این حس در دست خود شماست.
در شرایطی که دلشوره به سراغ تان می آید اگر تنها باشید بیشتر به این حس دامن می زنید اما اگر در این مواقع وقت خود را با دوستان و افراد خانواده تان بگذرانید و احساسات خود را با آن ها در میان بگذارید، نگرانی های تان را کمتر کرده اید. سعی کنید نگرانی و دلیل دلشوره تان را با شخصی که مثبت اندیش و خونسرد است در میان بگذارید. در این مواقع دوست شما می تواند با جملاتی مثبت آرام تان کند و دلشوره های تان را کم کند. سعی نکنید در تنهایی بمانید و حتما اطراف خود را در موقعیت های استرس زا شلوغ کنید تا خود را گرفتار افکار منفی نکنید.
شاید شما تا به حال به این موضوع توجه نکرده باشید اما به همان اندازه ای که داشتن یک فکر بد و منفی می تواند باعث به وجود آمدن دلشوره شود، استفاده نادرست شما از کلمات می تواند به این موضوع شدت بیشتری دهد.
اولین حسرت: کاش جراتاش رو داشتم اون جوری زندگی میکردم که میخواستم٬ نه اون جوری که دیگران ازم توقع داشتن.
حسرت دوم: کاش این قدر سخت کار نمیکردم.
حسرت سوم: کاش شجاعتاش رو داشتم که احساساتام رو به صدای بلند بگم.
حسرت چهارم: کاش رابطههام رو با دوستام حفظ میکردم.
حسرت پنجم: کاش شادتر میبودم.
به امید آن روز که هیچ پیوندی به خاطر بی وفایی از هم گسسته نشه...
به امید آنروز که هیچ دوستت دارم گفتنی به زبون هیچکس نیاد مگه اینکه از عمق وجود
و عشق باشه...
به امید آنروز که هیچکس عشق رو فدای خودخواهیش نکنه...
به امید آنروز که دیگه هیچ دل شکسته ای غمگین و بیصدا سکوت نکنه...
به امید آنروزی که هیچکسی نباشه که به خاطر محبت و علاقه خودشو ملامت کنه...
به امید آنروزی که رشته محبت با بی وفاییها نازک و نازکتر و بلاخره گسسته نشه...
به امید آنروز که عشق معنای واقعی داشته باشه...
به امید آنروز که همه ما به خاطر بسپاریم که شکل گرفتن یک عشق بارها و بارها
آسانتر از حفظ
اونه !! اون رو به آسونی از دست ندیم و گسسته شدن اون رو راحت نپذیریم و برای حفظ
اون واقعا تلاش کنیم
و به امید آنروز که هیچ مدعی عاشق بودن ؛ در امتحان عشق نمره مردودی از معشوق
نگیره ؛
به امید آنروز که
1- به خود اطمینان کنید
شما هم مثل اکثر والدین، گاهی اوقات احساس می کنید که یک تازه کار هستید. اکثر
اوقات، تنها توصیه های مادران با تجربه کافی است و توصیه های علمی و گیج کننده
بعضی از متخصصان کودک تنها به گیج تر شدن والدین می انجامد.
به یاد داشته باشید که در تربیت کودک اعتماد به نفس والدین نقش مهمی را ایفا می
کند. شما باید به احساسات خود اعتماد کنید و به خاطر داشته باشید تنها چیزی که
کودک از شما می خواهد، شیر و محبت غنی شماست و تنها چیزی که شما احتیاج دارید،
صبر، حمایت و کمی اطلاعات است.
۲- انتظارات خود را پایین بیاورید
مادر شدن برای مادران جوان، مملو از تصورات غلط و غافلگیری های فراوان است و شاید
بزرگترین تصور غلط این است که شما به طور ناخودآگاه می دانید در لحظه تولد
کودکتان، چه کاری انجام دهید. در حالی که تربیت و نگهداری کودک به تجربه عملی نیاز
دارد. شما در وهله اول باید بدانید که پس از بارداری و به دنیا آمدن کودک، دیگر
زندگی شما شباهتی به قبل از آن دوران نخواهد داشت با تولد کودک تمام ابعاد زندگی شما،
با حضور او تحت تأثیر و تغییر قرار می گیرد.
بسیاری از زنان تصور می کنند، مراقبت از نوزادشان کاری بسیار ساده و طبیعی است.
اما در دنیای امروز این تصور تنها نیمی از واقعیت به حساب می آید. تنها بعد از به
دنیا آمدن کودک است که والدین نیازهای واقعی خود و کودکشان را به دقت مشاهده می
کنند. حالا دیگر به نظر می آید، ساده ترین کار مادر قبل از تولد کودک، مثل یک حمام
گرم، دیگر مانند گذشته آسان نیست. یکی دیگر از انتظارات شما که ممکن است بلافاصله
به آن دست نیابید، دوست داشتن کودک به محض دیدن اوست. حقیقت این است که بسیاری از
پدران و مادران جوان برای علاقه مند شدن به فرزندشان نیاز به زمان دارند. یکی دیگر
از تغییراتی که پس از تولد کودک، در بدن مادر به وجود می آید، ترشح هورمون های
مختلف است. یکی از این هورمون ها، پرولاکتین نام دارد و سبب فراموشی مقطعی و بی
خوابی در مادر می گردد.
باید مراقب باشید، چون فراموشکاری شما با خستگی ناشی از بی خوابی چندین برابر می
شود. پس باید صبور باشید. در عرض چند ماه بعد از تولد کودک، شما دوباره به حالت
عادی بازمی گردید و جالب است بدانید تمام این سختی ها سبب شناخت بهتر شما از
کودکتان می گردد.
۳- از دیگران کمک بگیرید
از دیگران کمک بگیرید و از اینکه برای مراقبت کودکان از دیگران کمک بگیرید، احساس
گناه نکنید. همیشه وقتی را برای استراحت در نظر بگیرید و از دیگران بخواهید تا
برای دقایقی، مراقب کودکتان باشند. شما به زمانی برای استراحت و کسانی که از شما
مراقبت کنند، نیاز دارید. مانند همسر و اقوام نزدیک.
۴- کارهای خود را اولویت بندی کنید
از دیگران کمک بگیرید اما اگر به کسی که یاریتان کند دسترسی ندارید، نگران نباشید.
وظایف شما با کمی برنامه ریزی قابل انجام است. مطمئن باشید، زمانی می رسد که شما
به هر چه می خواهید، می رسید. اما این زمان درست بعد از بچه دار شدن نیست. پس از
به دنیا آمدن کودک، یکی از اولویتهای شما این است: سعی نکنید زیاد کار کنید. برای
مثال در هفته اول پس از تولد کودک، وقت شما نباید به پذیرایی از مهمانان اختصاص
یابد. مهمانانی که با اطلاع از تمام مشکلات به دنیا آمدن کودک، تصمیم می گیرند چند
روز در خانه شما بمانند، طبیعتاً نمی توانند خیرخواه باشند مگر اینکه خودشان،
بتوانند امور مربوط به خودشان را انجام دهند.
شما نیاز به محافظت از خود و کودکتان دارید و طبیعتاً نشان دادن وسواس در دوری
کردن از دیگران، نمی تواند دلیل غیرمنطقی داشته باشد. وقتتان را صرف تماس با
دیگران و کارهای غیرضروری دیگر نکنید، چون ممکن است همین کارها، شما را از رسیدگی
به خود و کودکتان بازدارد. شما می توانید چنین زمان هایی را برای استراحت و یا
حمام گرفتن، صرف کنید.
۵- انعطاف پذیر باشید
در زندگی اوقاتی هست که عدم تمایل به سازش، قابل تحسین به نظر می رسد. اما بعد از
بچه دار شدن، دیگر این طور نیست. والدین جوان باید انعطاف پذیر باشند، در غیر این
صورت خواهند مرد!
چقدر سخته تو چشمای کسی که قلبتو بهش دادی و به جاش یه زخم همیشگی به دلت داده ، زل بزنی و به جای اینکه لبریز از نفرت بشی حس کنی هنوزم دیوونشی و دوستش داری چقدر سخته که دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه ی وجودت له شده چقدر سخته که تو خیالاتت ساعت ها باهاش حرف بزنی ولی وقتی دیدیش هیچی جز سلام نتونی بگی چقدر سخته که وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه تو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوز...
عاشقی؟ پس گوش کن ! بدان، عاشق به امید عشقش زندست . بدان، یه عاشق،عاشق کشی بلد نیست . بدان، یه عاشق هرگز دروغ نمیگه مخصوصاً به عشقش . بدان، اگه به کسی دروغ گفتی یعنی اون رو کشتی . اگه عشقت رو دوست داری هرگز به اون قول نده. خجالت و غرور رو بذار کنار اگه دوسش داری بهش بگو ،به ساده ترین شکلی که بلدی یا میدونی که میفهمه که دوسش داری کسی می تواند به پای عشق بمیرد که پیش از آن در زندگی پیش چشمانش مرده باشد
عشق برای زوجهای دیگر میتواند بسیار متفاوت باشد. عده ای حتی با گذشت چند دهه از زندگی مشترکشان هنوز هم نسبت به یکدیگر احساساتی سرشار از اشتیاق دارند و عده ای
ممکن است این رابطه در نظر عده ای سنگین و فاقد ظرافت باشد، اما بسیاری از
کارشناسان علوم اجتماعی ما از آن دسته افرادی هستیم که از عشق به دوستی رسیده ایم.
عشق برای زوجهای دیگر میتواند بسیار متفاوت باشد. عده ای حتی با گذشت چند دهه از
زندگی مشترکشان هنوز هم نسبت به یکدیگر احساساتی سرشار از اشتیاق دارند و عده ای
پس از گذشت ۲۰ سال هنوز تمام جزئیات آشنایی و ازدواجشان را با وسواس کامل به یاد
می آورند. در واقع، بنا به گفته متخصصین، در کل شش حالت مختلف برای "عاشق
بودن" وجود دارد و شیوه عشق ورزی هر شخص میتواند در دوران یک رابطه تغییر
کند.
دکتر سوزان هندریک (Susan Hendrick) روانشناس،
همراه با همسر و دستیار تحقیقاتی خود دکتر کلاید هندریک (Clyde Hendrick) به مدت ۲۵ سال است که بر روابط اجتماعی افراد
تحقیق میکنند. به گفته ایشان، با دانستن شیوه عشق ورزی میتوان رابطه را ارزیابی
نمود و انتظارات واقع بینانه تری نسبت به عشق و رشد آن به دست آورد.
با دانستن اینکه به چه شیوه ای عشق میورزید، میتوانید رابطه سالمتر و شادمانه تری
با همسر خود به وجود آورید. پس ببینید که چگونه عاشقی هستید!
● عاشق احساساتی
این افراد عاشق "عاشق بودن" هستند. آنها به سادگی به روی زیبا با
جذابیتهای ظاهری دیگر دل میبندند و سپس با از بین رفتن یا تغییر کردن این ظواهر،
مایوس میشوند.
به خاطر داشته باشید که عشق واقعی نباید با کم شدن موی سر معشوق رو به نقصان
بگذارد و احساسات عاشقانه نباید با پختگی رابطه، کمرنگ شود. اگر چنین عاشقی هستید،
برای زنده نگهداشتن عشق خود بهتر است قرار ملاقاتهای عاشقانه و دو نفری بگذارید،
برای تعطیلات آخر هفته برنامه ای ترتیب دهید و تعطیلات را با یکدیگر سپری کنید و
نگذارید که عشق رومانتیک شما دچار روزمرگی شود.
● عاشقی با معیارهای ذهنی متعدد
این افراد ملاکهایی برای عاشق شدن دارند که برایشان بسیار مهم است و قصد تغییر
دادن آن را هم ندارند. آنها حتی در رابطه زناشویی نیز همسر خود را تحت فشار شدیدی
قرار میدهند تا مطابق با استانداردهای ایشان عمل کند.
اگر شما عاشق فهرست مشخصات خودساخته و از دسته افراد متوقع هستید، برای حفظ رابطه
باید این فهرست را دور بیاندازید. به عقیده کارشناسان وفادار ماندن به این لیست
بایدها و نبایدها، به رابطه ای فرسایشی و یا تنهایی منجر میشود. آنچه بسیار اهمیت
دارد رفاقت، عشق و توانایی بخشش است نه چیزهایی که برای تحت تاثیر قرار دادن
"دیگران" مهم باشد.
● عاشق وسواسی
این عاشقی است که میخواهد تمام اوقات خود را با معشوقش بگذراند و حتی پس از گذشت
سالها، مدام نگران رابطه و زندگی زناشویی خود است. داشتن چنین همسری میتواند طاقت
فرسا بوده و یا به خاطر اوج و فرودهای شخصیتی، موجب ناراحتی روحی طرف مقابل شود.
آیا این حالات به نظرتان آشنا می آید؟ برای حفظ همسر و زندگی مشترک باید دست از
نگرانی برداشته و زمانی برای تنفس به معشوق خود بدهید. به یاد داشته باشید که حتی
شیرین ترین ها هم میتوانند به مرز "بیش از حد" برسند و دیگر شیرین به
نظر نیایند. اگر احساس نا امنی در شما بسیار شدید است، بدون معطلی با یک متخصص
مشورت کنید و رابطه خود را بهبود بخشید.
● عاشق ایثارگر
عده ای مستعد ورود در رابطه ای هستند که در آن بیش از آنچه به دست می آورند، از
خود مایه میگذارند. گاهی احساس میکنند که این رابطه به کلی یک طرفه شده است. یک
نفر با از خود گذشتگی مدام در تلاش جلب رضایت و برآورده ساختن نیازهای دیگری است و
هیچ زمانی برای مراقبت از "خود" کنار نگذاشته است.
اگر چنین عاشقی هستید، باید بدانید که خارج از چهارچوب زندگی زناشویی نیز چیزهایی
برای لذت بردن هست و سوای همسرتان، دوستان و اقوامی وجود دارند. باید زمانی را به
انجام فعالیتهای مورد علاقه خودتان و معاشرت با افرادی که دوست دارید اختصاص دهید
و بد نیست که گاهی این معاشرتها و فعالیتها، بدون حضور همسرتان باشد. به این ترتیب
با ارزش نهادن به خود، رابطه عاشقانه شما نیز تقویت میشود.
● عاشق "بازی"
این دسته، عاشق دوران ناز و عشوه و به دست آوردن دل معشوق هستند. برای آنها تعقیب
و گریز ابتدای یک رابطه بسیار جذاب تر است. آنها از یک رابطه طولانی مدت به سرعت
خسته میشوند و دوباره به فکر "شیطنت" می افتند.
مراقب باشید، اگر چنین دل بازیگری دارید، وسوسه را از زندگی خود دور کنید و به جای
اینکه در جایی خارج از رابطه فعلی خود به دنبال هیجان باشید، بکوشید که آنرا در
همین رابطه ایجاد کنید. ببینید که برای ورود به یک رابطه جدید چه قابلیتهای تازه
ای از خود به نمایش میگذارید-مثلا ناگهان هوس چرخ و فلک سواری میکنید؟-، سپس آنها
را در زندگی مشترک خود پیاده کنید.
● عشق رفاقت آمیز
اگر در رابطه ای شدیدا رفاقت آمیز هستید که از آن لذت میبرید، ممکن است کم کم سر و
کله عشق درآن پیدا شود. چنین روابطی ممکن است بسیار کند پیشروی کنند، اما بسیار
مستحکم هستند. اما نکته دراینجاست که نباید فراموش کنید رفاقت در زندگی مشترک همه
چیز نیست و باید جرقه هایی از احساسات و تمایلات آن را زیباتر و هیجان انگیزتر کند
ای که میپرسی نشان عشق چیست عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
عشق یعنی مهر بیاما، اگر عشق یعنی رفتن با پای سر
عشق یعنی دل تپیدن بهر دوست عشق یعنی جان من قربان اوست
عشق یعنی مستی از چشمان او بیلب و بیجرعه، بیمی، بیسبو
عشق یعنی عاشق بیزحمتی عشق یعنی بوسه بیشهوتی
عشق یار مهربان زندگی بادبان و نردبان زندگی
عشق یعنی دشت گلکاری شده در کویری چشمهای جاری شده
یک شقایق در میان دشت خار باور امکان با یک گل بهار
در خزانی بر گریز و زرد و سخت عشق، تاب آخرین برگ درخت
عشق یعنی روح را آراستن بیشمار افتادن و برخاستن
عشق یعنی زشتی زیبا شده عشق یعنی گنگی گویا شده
عشق یعنی ترش را شیرین کنی عشق یعنی نیش را نوشین کنی
عشق یعنی اینکه انگوری کنی عشق یعنی اینکه زنبوری کنی
عشق یعنی مهربانی درعمل خلق کیفیت به کندوی عسل
عشق، رنج مهربانی داشتن زخم درک آسمانی داشتن
عشق یعنی گل بجای خارباش پل بجای این همه دیوار باش
عشق یعنی یک نگاه آشنا دیدن افتادگان زیرپا
زیرلب با خود ترنم داشتن برلب غمگین تبسم کاشتن
عشق، آزادی، رهایی، ایمنی عشق، زیبایی، زلالی، روشنی
عشق یعنی تنگ بیماهی شده عشق یعنی ماهی راهی شده
عشق یعنی مرغهای خوش نفس بردن آنها به بیرون از قفس
عشق یعنی برگ روی ساقهها عشق یعنی گل به روی شاخهها
عشق یعنی جنگل دور از تبر دوری سرسبزی از خوف و خطر
آسمان آبی دور از غبار چشمک یک اختر دنبالهدار
عشق یعنی از بدیها اجتناب بردن پروانه از لای کتاب
عشق زندان بدون شهروند عشق زندانبان بدون شهربند
در میان این همه غوغا و شر عشق یعنی کاهش رنج بشر
ای توانا ناتوان عشق باش پهلوانا، پهلوان عشق باش
پوریای عشق باش ای پهلوان تکیه کمتر کن به زور پهلوان
عشق یعنی تشنهای خود نیز اگر واگذاری آب را بر تشنهتر
عشق یعنی ساقی کوثر شدن بیپرو بیپیکر و بیسرشدن
نیمه شب سرمست از جام سروش در به در انبان خرما روی دوش
عشق یعنی خدمت بیمنتی عشق یعنی طاعت بیجنتی
گاه بر بیاحترامی احترام بخشش و مردی به جای انتقام
عشق را دیدی خودت را خاک کن سینهات را در حضورش چاک کن
عشق آمد خویش را گم کن عزیز قوتت را قوت مردم کن عزیز
عشق یعنی مشکلی آسان کنی دردی از درماندهای درمان کنی
عشق یعنی خویشتن را گم کنی عشق یعنی خویش را گندم کنی
عشق یعنی خویشتن را نان کنی مهربانی را چنین ارزان کنی
عشق یعنی نان ده و از دین مپرس در مقام بخشش از آئین مپرس
هرکسی او را خدایش جان دهد آدمی باید که او را نان دهد
در تنور عاشقی سردی مکن در مقام عشق نامردی مکن
لاف مردی میزنی مردانه باش در مسیر عاشقی افسانه باش
دین نداری مردی آزاده شو هرچه بالا میروی افتاده شو
در پناه دین دکانداری مکن چون به خلوت میروی کاری مکن
جام انگوری و سرمستی بنوش جامه تقوی به تردستی مپوش
عشق یعنی ظاهر باطننما باطنی آکنده از نور خدا
عشق یعنی عارف بیخرقهای عشق یعنی بنده بیفرقهای
عشق یعنی آن چنان در نیستی تا که معشوقت نداند کیستی
عشق باباطاهر عریان شده در دوبیتیهای خود پنهان شده
عاشقی یعنی دوبیتیهای او مختصر، ساده، ولی پرهای و هو
عشق یعنی جسم روحانی شده قلب خورشیدی نورانی شده
عشق یعنی ذهن زیباآفرین آسمانی کردن روی زمین
هرکه با عشق آشنا شد مست شد وارد یک راه بی بنبست شد
هرکجا عشق آید و ساکن شود هرچه ناممکن بود ممکن شود
در جهان هر کار خوب و ماندنی است ردپای عشق در او دیدنیست
«سالک» آری عشق رمزی در دلست شرح و وصف عشق کاری مشکلست
عشق یعنی شور هستی درکلام عشق یعنی شعر، مستی والسلام