به نام خدا
برای چند لحظه
( افسرده 2 )
من اصولا خیلی بدشانسم تو فامیلامونم تنها کسی که به گفته ، همه بدبیاری زیادی داره منم ( سیزده ام ) .
تو طالع بینیم مرد عاشقی هستم ( متولد فروردین ) واین جورییم هست خیلی زود عاشق میشم خیلی زود دل شکسته میشم از همه ، از زندگی ، از خونوادم اما بازم سرپام الان خیلی وقته که افسردگی گرفتم اما بازم دارم به این زندگی نحس خودم ادامه میدم ، اما این طور زندگی کردنو اصلا دوست ندارم .
به نام خدا
کوچه
تموم طول کوچه رو به عشق تو طی میکنم
فروردین میلادمو ، بی تو دارم دی میکنم
هنوز توی گذشته هام ، تو کوچه همراه منی
ازت ی دنیا ممنونم ، به رویا هام سر می زنی
ادامه مطلب ...به نام خدا
خونه بی تو ، من و میکشه
داری تو ذهنم قدم می زنی
تو داری هوام و بهم میزنی
بذار تو هوای خودم باشم و
بدونم هنوزم تو مال منی
ادامه مطلب ...به نام خدا
پیامک سرا ( 3 )
چارلی چاپلین : افسوس ... !!!
هرچه سعی کردم مردم بفهمند ، فقط خندیدند .
فرستنده : محمد امین
کاش چراغ قرمزی بودی که در حسرت سبز شدنت یک عمر نگاهت می کردم .
فرستنده : احسان
بـا عرض سلام وخسته نباشید خدمت شما دوستان عزیز راه سبــز زندگی.
مــژده به کــاربران عـزیز بلاگ اسکای:
کاربران عزیز وقتی که شما با راه سبز زندگی تبادل لینک انجام می دهید سایت راه سبز زندگی اتوماتیک شما را به قسمت خــبرنامه معرفی می کند وشما هم در سایت لینک می شوید هم در خبرنامه راه سبز زندگی.
وقتی که شما در خــــــبر نامه راه سبز زندگی عضو شدید هرگاه نویسند ه ای از راه ســبز زندگی مطالبی را آپدیت کند آن مطلب در قسمت صندوق پستی منوی کاربریتان قرار خواهد گرفت.
و شما برای اینکه جدید ترین مطالب را در صندوق پستی خود داشته باشید بر روی لینک زیر کلیک کنید:
راهنمای عضویت
وقتی بر روی لینک عـــــــضویت در خــــــبرنامه کلیک کردید وارد صفحه زیر می شوید:
عضویت شما را خوشامد می گوییم.
کــاربران عضو تا کنون:
sarana***sadr73 *** sabzvare *** jmb *** talangori*** mahdie***mahdis***
پیکتتوس حکیم، دو هزار سال پیش گفت: «مشکلات به خودی خود ناراحت کننده نیستند؛ بلکه طرز تلقی نادرست ما از آنهاست که موجب ناراحتیمان می شود». امروزه روان شناسان با این نظر موافقند ـ یعنی مفهومی که ما برای رویدادها قائل می شویم روی ما اثر خوب یا بد می گذارد. طرز تلقی یا «فکر» به اشکال مختلف، بر چگونگی تعبیر ما از انتقاد مؤثر است: ارزیابی فردی ارزیابی عملی است ذهنی که ما را در درک وقایعی که برای خود یا اطرافیانمان اتفاق می افتد یاری می کند. ریشه های ارزیابی، در سرشت ما و شرایط خاصی چون زمینه های خانوادگی، استعدادهای طبیعی، ظاهر جسمانی و سلامتی، اعتقادات و بیمها و امیدهای ما قرار دارد. مجموعه ی این عوامل، شرایط منحصر به فردی را فراهم می آورند که هریک از ما بر اساس آن محیط خود را تعبیر و تفسیر می کنیم؛ به رویدادهای بیرونی معنا و مفهوم می بخشیم و وضعیتهایی را که در زندگی روزمره با آن مواجه می شویم، می سنجیم. به مورد زیر توجه کنید: لیلی زن جذابی بود که منش و رفتار تندی داشت. او هرگز نتوانسته بود دوستی کسی را جلب کند. ظاهرش آشنایان را به معاشرت با او تشویق می کرد، اما حالت و رفتار پرخاشجویانه اش سرانجام، آنها را از او فراری می داد. لیلی امیدوار بود که این رفتار به رابطه ی دوستی او و نامزدش آسیبی وارد نکند؛ چون علاقه زیادی به او پیدا کرده بود. علی معمولأ بعدازظهر پنج شنبه به لیلی تلفن می کرد تا برای تعطیلات آخر هفته برنامه ای ترتیب بدهند. یک روز پنج شنبه، وقتی ساعت از هشت گذشت و علی تلفن نکرد، لیلی شماره ی او را گرفت و ظرف دو ساعت، سه بار زنگ زد و هر بار هم در نوار پیغام گذاشت. دیروقت شد و باز هم از تلفن علی خبری نشد. لیلی که سخت به خشم آمده بود، تلفن نکردن علی را توهینی آشکار به خود تلقی می کرد. لیلی می گفت: «فهمیدم که علی به این طریق می خواست به من بگوید که دیگر علاقه ای به دیدنم ندارد - با این کارش به من گفت برو گمشو!» داستان لیلی داستان قابل توجهی است زیرا نشان می دهد که نحوه ارزیابی ما از یک واقعه، نه تنها احساسی را که باید نسبت به آن داشته باشیم، بلکه واکنشی را نیز که می بایست در پاسخ به آن نشان دهیم، آمرانه به ما دیکته می کند. لیلی نامطمئن از خود و مشوش از این که علی هم ممکن است مثل تمام دوستان دیگری که قبلأ می شناخت او را ترک کند، دچار افسردگی شده بود و سکوت او را نوعی انتقاد تلقی کرده، نتیجه گرفته بود که علی دیگر تمایلی به دیدنش ندارد. همین مسأله اگر به نحو دیگری ارزیابی می شد، واکنشهای کاملأ متفاوتی به بار می آورد. مثلأ اگر لیلی فکر کرده بود که علی در یکی از مأموریتهای متعددی که به اقتضای شغلش از شهر بیرون می رفت، بیش از حد معمول کارش طول کشیده است، چه واکنشی نشان می داد؟ هنوز هم ممکن بود از این که به او نگفته است که به مأموریت می رود یا این که در تلفن کردن کوتاهی کرده است، آزرده شود؛ اما به ندرت به این نتیجه می رسید که علی قصد دارد روابط خود را با او قطع کند و به جای آن که فکر کند: «او دیگر نمی خواهد مرا ببیند»، به احتمال زیاد چنین نتیجه می گرفت: «امشب به قدری سرش شلوغ بوده که نتوانسته تلفن کند». اگر لیلی در ارزیابی خود به این نتیجه می رسید که کوتاهی علی در تلفن کردن یا جواب دادن به تلفنهای او احتمالأ به سبب بیماری یا تصادف بوده، چه می شد؟ در این صورت، لیلی به دور از احساس سرخوردگی یا خشم، نسبت به علی احساس نگرانی و همدردی می کرد. بدیهی است که تعبیر وقایع در شرایط مختلف متفاوت است، ولی نکته این جاست که احساس و رفتار ما بر حسب نوع ارزیابی ما از وقایع مختلف، متفاوت خواهد بود. دو نفری که در قضیه ای سهیم هستند ممکن است هرکدام ارزیابی متفاوتی از آن قضیه داشته باشند. در حقیقت چون ادراک و سنجشهای ما همیشه به طرزی منحصر به خود و شخصی است، به نظر می رسد که هیچ وقت ارزیابی دو نفر از یک موضوع نمی تواند کاملأ مشابه باشد. مسعود و مریم شش ماه بود با هم نامزد شده بودند که مریم ناگهان نامزدیش را به هم زد. مسعود با تعجب می گفت: «من هرگز با کسی به اندازه مریم صمیمی نبوده ام، موضوعی نبود که ما نتوانیم درباره آن با هم حرف بزنیم. درست است که زیاد با هم جر و بحث می کردیم، اما این هم واقعیت داشت که در عین حال بسیار صمیمی بودیم و به نظر می رسید که ازدواجمان پایه و اساس محکمی خواهد داشت». اما مریم مسأله را به صورت دیگری می دید. او می گفت: «ما دائمأ در حال جر و بحث بودیم تا این که من بالاخره به این نتیجه رسیدم که ما هیچ وقت نمی توانیم با هم به توافق برسیم». مسعود و مریم هر دو می دانستند که درباره موضوعات زیادی بحث می کنند، ضمن آن که هرکدام هم این واقعیت را به نحوی غیر از دیگری ارزیابی می کرد. به نظر مسعود، این گفتگوها از ارزش خاصی برخوردار بود، در حالی که به نظر مریم، دلیل عدم توافقشان به حساب می آمد. هرکس چشم انداز و برداشت خاص خودش را دارد. برای مثال، یک کاناپه بزرگتر از حد معمول، ممکن است از نظر یک مبل ساز، یک زوج جوان یا مردی که پیوسته در حال مسافرت است، مفهوم کاملأ متفاوتی داشته باشد. چهار نفر را پشت میزی بنشانید و حرف "M" را روی میز قرار دهید. برحسب این که هرکس در کجا نشسته باشد، حرف "M"به شکل "M"، "E"، "W" می بیند. به همین ترتیب، واکنش افراد، نسبت به انتقاد نیز بستگی به آن دارد که از نظر روحی در چه شرایطی باشند. یکی ممکن است فکر کند به او توهین شده، دومی احساس افسردگی کند و سومی خشمگین شود. به ندرت کسی پیدا می شود که از به رخ کشیده شدن معایبش خوشحال باشد. همان شخص ممکن است به همان انتقاد در زمانهای گوناگون واکنشهای متفاوت نشان دهد، چرا که برداشتش از آن انتقاد تغییر کرده است. بارها اتفاق افتاده که واکنش دیگران به خاطر یک انتقاد ساده باعث حیرتمان شده است. خصوصأ وقتی که منظورمان کمک به او بوده است. در این گونه موارد با اعتراض می گوییم: «شما حرف مرا عوضی فهمیدید». بیشتر مردم می توانند بیاموزند که برای پذیرفتن جنبه های مثبت یک انتقاد، چگونه روش برخورد خود را تغییر دهند.
عشق میتوان ما سوی الله را فراموش کرد و با شاهد از دل دست در آغوش شد
عقل و عشق هر یک نوایی می سپازند و سازی مینوازند.
عقل گوید:تیغ اسپدلالم
عشق گوید:شمشیر اضمحلالم
عقل گوید:متکی به دلیلم
عشق گوید: پای بند دلیل ذلیل است.
عقل گوید:تا با عصای من نروی به مقصود نرسی
عشق گوید:تا با آتش من نابود نشوی به بود نرسی
عقل گوید: مواظب خود باش و گوش به فرمان هوش کن
عشق گوید: از خود بگذر و من وما را فراموش کن
عقل گوید:همه چیز برای تو
عشق گوید: تو و همه چیز برای او
عشق گوید:در راه معشوق جان فدا کن
عقل گوید:این کار خطرناکی است ترک ماجرا کن
جمله معشوق است و عاشق پرده ای زنده معشوق است و عاشق مرده ای
به نام خدا
جان میدهم به گوشه زندان سرنوشت
سر را به تازیانه او خم نمی کنم!
افسوس بر دوروزه هستی نمی خورم
به منظور رشد خلاقیت در انسان و بروز ایده های نو لازم است آدمی در زمینه های مختلف مطالعه کند و برخورد اندیشه ها و موضوعات مختلف می تواند در گذر زمان زمینه ساز بروز ایده های جدید در ذهن انسان باشد راه سبز زندگی تلاش می کند در هر زمینه موضوعی هر چند کوتاه به خواننده ارائه نماید و بدین طریق او را وادار به اندیشه نماید.
با سلام خدمت شما کاربران عزیز محترم و دوست داشتنی.
جانبلاغی هستم.ومی خواهمبا شما دوستان[* از جمله عاشقان* ] بحث و گفتگو کنم.
اصولا همه ما با کلمه عشق [* love* ] آشنا هستیم.ولی نمیدانیم که معنی واقعی آن چیست؟
به نظر شما عشق چیست؟
چگونه آغاز می شود؟
به نظر شما عشق چه رنگی است؟
تا حالا عاشق شده اید؟چه مزه ای داشت؟
آیا می توان عشق را ایجاد کرد یا اصلا وجود دارد وباید جذبش کنی؟چطوریه؟
چــرا عاشقان عشقشون دوام نداره؟
چقدر به عشق اعتقاد دارید؟ چــرا؟
تا حالا شکست عشقی داشته اید؟ چــرا؟
فرق عشق و دوست داشتن به نظر شما چی است؟
لطفا اگر عاشق هستید ماجرای عاشقی یا شکست عشقی خود را هم برای ما بفرستید.
کاربران گرامی جواب های شما نزد ما [*محمد جانبلاغی* ] کاملا محفوظ می ماند.ومطمئن باشید که جای درز پیدار نمیکند.
از اینکه وقت صرف می کنید وبا حوصله جواب می دهید متشکریم.
به بدن احترام گذاشتن یعنی گرامی داشتن و ارزشمند دانستن آن. هنگامیکه که به بدن خود احترام میگذارید با آن همکاری میکنید. احترام حامل انرژی مقابل است. وقتی بدن خود را گرامی بدارید بدن نیز شما را گرامی خواهد داشت. احترام حقیقی ناشی از آموختن نیازهای بدنتان برای عملکردی عادی و سپس تعهد به برآورده کردن آن نیازها ناشی میشود.
زندگی در زمان حال، چیزی را ایجاد می کند که اکثر مردم عمر خود را صرف تلاش برای بهدست آوردن آن مینمایند: آرامش. استراحت کردن در زمان حال، ذهن و جسم شما را در حالت آسودگی، سکوت و آرامش قرار میدهد و بالاخره ما از آسیاب «از اینجا به آنجا» خارج میکند. بسیاری از ما در طول زندگی در رفت و آمد هستیم. اگر از ده نفری که هنگام صبح در حال راندن اتومبیل هستند سوال کنید چه میکنند، احتمالا نه نفرشان پاسخ خواهند داد: "به سر کار میروم" ، دهمین نفر احتمالا کسی که پاسخ میدهد: «دارم راندگی میکنم" کسی است که آرامش در لحظه حال را فراگرفته است. البته پیشنهاد نمیکنم که در زندگی بطور شناور، کاملا از گذشته جدا باشید و چشمانتان را به روی آینده ببندید. فقط اینکه گاه گاه مکث کنید تا عمیقا در لحظه حال قرار بگیرید و از نتایج آن احساس آرامش کنید.
اعتیاد اینترنتی دارید؟ این تست مشخص میکند -
هموطن - تست اعتیاد به اینترنت (IAT) یکی از معتبرترین تستهای مربوط به سنجش اعتیاد اینترنتی است که توسط دکتر کیمبرلی یانگ (Kimberly Young) ابداع شده است.
در تست IAT هر چه نمره شما بیشتر باشد؛ اعتیاد شما به اینترنت شدیدتر است. نمرات هم به ترتیب از یک تا پنج هستند. در پایان؛ باید مجموع نمراتی را که به 20 پرسش زیر میدهید جمع بزنید.
1. چقدر بیشتر از آنچه قصد دارید؛ در اینترنت میمانید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
2. چقدر بهخاطر آنلاین ماندن؛ اعضای خانواده را نادیده گرفتهاید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
3. چقدر اینترنت را به بودن با همسرتان ترجیح میدهید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
4. چقدر از طریق اینترنت با کاربران دیگر رابطه ایجاد میکنید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
5. چقدر دیگران از شما به خاطر میزان آنلاین بودنتان شاکی هستند؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
6. چقدر بهخاطر اینترنت؛ نمرات و کارهایتان در مدرسه افت کرده است؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
7. چقدر ایمیلهایتان را پیش از کارهای ضروری دیگرتان چک میکنید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
8. چقدر عملکرد کاری و بهرهوری شما به خاطر اینترنت آسیب دیده است؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
9. وقتی از شما میپرسند که چهکارهایی آنلاین انجام میدهید؛ چقدر در موضع تدافعی یا پنهانکاری قرار میگیرید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
10. چقدر افکار آزار دهنده در زندگی را با افکار آرامبخش در اینترنت خنثی میکنید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
11. چقدر وقتی در اینترنت هستید؛ احساس میکنید توان پیشبینی امور را دارید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
12. چقدر فکر میکنید که زندگی بدون اینترنت، چیزی کسالت بار؛ تهی و بیلذت است؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
13. چقدر وقتی کسی هنگام آنلاین بودن مزاحم شما میشود؛ غر میزنید؛
فریاد میزنید یا عصبانی میشوید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
14. چقدر به خاطر قطع نکردن اینترنت؛ دچار بیخوابی هستید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
15. چقدر فکر میکنید که در حالت آفلاین حواس پرتی دارید؛ ولی در حالت آنلاین بهتر هستید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
16. چقدر وقتی آنلاین هستید این جمله را به کار میبرید: فقط چند دقیقه مونده؛ الان میام
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
17. چقدر سعی کردهاید از میزان آنلاین بودن خود بکاهید و موفق نشدهاید؟ 1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
18. چقدر سعی دارید میزان آنلاین بودنتان را از دیگران مخفی کنید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
19. چقدر میزان آنلاین بودن را به بیرون رفتن با دیگران؛ ترجیح میدهید؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
20. چقدر وقتی آفلاین هستید؛ احساس افسردگی و عصبیت دارید که با آنلاین شدن از بین میرود؟
1. به ندرت□ 2. گاهگاهی□ 3. غالبا□ 4. بکرات□ 5. همیشه□ - شامل حالمن نمیشود
جمع نمرات بین 20 تا 49 = کاربر معمولی هستید
جمع نمرات بین 50 تا 79 = دارید دچار مشکل اعتیاد اینترنتی میشوید؛
مراقب باشید
جمع نمرات بین 80 تا 100 = شما به اکثر پرسشها نمرات 4 یا 5 دادهاید. شما دچار اعتیاد اینترنتی هستید و باید مشکلتان را در اسرع وقت حل کنید. واقعا فکر کنید که اگر در پرسش دوم؛ جواب شما 4 بوده است، چه به سر خودتان آورده اید؟
به نام خدا
شب چو دربستم و مست از می نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
منزل مردم بیگانه چو شد خانه چشم
آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
شرح داغ دل پروانه ، چو گفتم با شمع
آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
غرق خون بود و نمیمرد زحسرت فرهاد
خواندم افسانه شیرین و بخوابش کردم
دل که خونابه غم بود و جگر گوشه درد
بر سر آتش جور تو ، کبابش کردم
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنم ، عمر حسابش کردم
فرخی یزدی
با عرض سلام خدمت شما کاربران عزیز.
بعضی از مطالب سایت راه سبز زندگی توسط نویسنده آن رمز گزاری شده است.وشما برای در یافت رمز عبور با نویسنده آن تماس بگیرید.
دلی شاد ولبی پر از خنده براتون آرزومندیم.
مدیریت سایت
سه راهنمایی زیر شمارا یای می کند تا
از گزند رویدادها ناگوار گذشته مصون و در
امان بمانید :
۱- چیز های تغییر ناپذیر را بشناسید .
۲- مراقب باشید که اطرافیان با اشاره به رویدادهای
ناگوار گذشته شمارا قربانی نکنند .
۳- به جای دفن کردن احساسات شوم در لایه های
ذهن - نتیجه اعمالتان را بپذیرید و جراحات ذهنی
خود را التیام بخشید .
محمد جانبلاغی
بعضی افراد می کوشند با القاءاحساس گناه
و شرمساری شمارا به همکاری با خود وادار کنند. آنان
تا زمانی از این کار دست بر می دارند که حس کنند در
برابر این برخورد ناصواب واکنش نشان نمی دهید و نسبت
به آن بی اعتنا هستید .
محمد جانبلاغی
وقتی بتوانیم در مقابل وسوسه قضاوت کردن
درباره دیگران مقاومت کنیم می توانیم آن ها را
همچون استادانی ببینیم که در زندگی به ما -
درس عفو و بخشش می دهند و به ما یادآوری
می کنند :
وقتی به جای قضاوت کردن - گذشت می کنیم
فقط به آرامش می رسیم .
محمد جــانبلاغی
هر طور فکر کنید احساس می کنید . به این نتیجه
می رسید که احساسات منفی از گونه افسردگی - اضطراب
و خشم ناشی از حوادث ناخوشایند نبوده - بلکه ناشی از -
اندیشه شما در باره آن حوادث است .
اغلب احساسات ناخوشایند ناشی از اندیشه های غیر
منطقی هستند .
می توانید احساستان را تغییر بدهید .
محمد جــانبلاغی
هیچوقت فکر کرده اید که چرا همه آدمها به بچه ها
عشق می ورزند ؟
۱- بچه ها اهمیتی به این نمی دهند که آیا شما
دوستشان دارید یا ندارید .
۲- بچه ها می خورند - جیغ و فریاد می کنند - سرو
صدا راه می اندازند - بی آنکه برایشان مهم باشد .
۳- بچه ها سعی نمی کنند بردیگران تاثیر بگذارند آنها
نیازی به این نمی بینند که خود را خونسرد و باهوش
و زیرک نشان دهند .
واقعا جالب نیست ؟
۴- برای بچه ها مهم نیست که ما چه فکری درباره آنها
می کنیم و ما دقیقا آنهارا به همین علت دوست داریم .
پـــــــــــــس :
همیشه خودمان باشیــــــــــــــــــــــــــم .
مفهوم این جمله این نیست که باید خود خواه یا بی ادب
باشیم .
سعی نکنید خود را طوری دیگر جلوه دهید .
محمد جــانبلاغی
کسانی که تصویر ذهنی مثبـــــــــت دارند
معمولا خودشان را پذیرا هستند و دوست دارند - همیشه
عزت نفسی مثبتی را به نمایش می گذارند و با دیگران -
تبادل سازنده دارند .
اینها نمی توانند علاقه خود را به زندگی پنهان کنند
اشخاصی که از عزت نفس اندک برخوردارند همیشه
سعی می کنند احساس نابسندگی خود را با رفتارهایی
از روی خود بزرگ بینی یا حقارت جبران کنند .
همه می توانند از عزت نفس بیشتربه سود خود
بهره برداری کنند .
محمد جــانبلاغی
کلید موفقیـــــــــــــت
بستگی به طرز فکر شما دارد .
وقتی فکرتان را درباره خودتان - روابطتان - هدفهایتان
و دنیایتان عوض می کنید - زندگی تان تغییر می کند .
اگر کیفیت اندیشه خود را تغییر دهید - لزوما کیفیت
زندگیتان تغییر می کند .
محمد جــانبلاغی
قبول کردن خود و محبت به خود تدبیر های مشابهی
هستند که به ما کمک می کنندتا ارتباط معنوی خودمان را با
خود بر قرار سازیم و آن را حفظ کنیم .
توانایی تشخیص ناراحتیها و میل به رها ساختن
فرد از آن رنجها به وسیله اعمالی که توام با عشق
و محبت است .
محبت کردن به خود بدین معنا نیست که ما
نمی خواهیم روی کاستیهای خود کار کنیم - بلکه
ما می توانیم خود را در لحظه حاضر و در همین شرایط
دوست بداریم .
به همان صورت و به همان آسانی که به دیگران
و آنهایی که دوست داریم محبت می کنیم -
خـودمــــــــــان را دوســــــــــــــــــــــــت بـداریــــــم
و به خـــودمــــان مــحــبـــــــــــــــــت کـنــیـــم
محمد جــانبلاغی
فرایند اندیشه مثبت ساده تر از آن است
که اغلب مردم تصور می کنند .
مثبــــــــــــــــــــــــــــــــت انــدیــشــــــی
بدین معناست که توجه خود را روی جنبه های
مــثــبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت متمرکز کنید.
یا به جنیه مثبت یک موقعیت ویژه بپردازیدو از
کلمات و تصویر سازی ها و رفتار و اعمال مثبت -
استفاده نمایید .
می توانید خود را آموزش دهید که مثبت تر
بیندیشید .
این روش به ناچار بر میزان شادی و خوشبختی
شما می افزاید .
خوشبختی حالتی از ذهن است - تصمیمی برای
استراتژی ذهنی است منجر به زندگی مولدتر و -
و رضایت بخش تر می شود .
محمد جــانبلاغی