گاهى همسران ارتباط خویش را با یکدیگر قطع و به اصطلاح از همدیگر قهر مى کنند چرا که معتقدند که احساس آنها نادیده گرفته شده و یا مى شود. باید در نظر داشت, تمامى اعضاى خانواده نیازمند این مى باشند تا احساس آنها مورد تإیید باشد. به این ترتیب براى اینکه همسران مدام در حال آشتى و صلح و صفا با یکدیگر باشند لازم است به احساسات و نظریات یکدیگر احترام بگذارند
باید توجه داشت احساس و عاطفه, انرژى در حال حرکت مى باشد. این انرژى به تمامى انسانها و اعضاى یک خانواده به عنوان رکن رکین جامعه امکان مى بخشد تا در برابر آنچه نیازهاى اولیه او را تهدید مى کند بایستد. بدون این انرژى که وصفش گذشت (احساس و عاطفه) انسانها نمى توانند در راستاى حفظ شإن و ارزشمندى خودشان حرکت نمایند.
لازمه ی ارتباط مناسب و متناسب میان همسران و اعضاى خانواده, خودآگاهى واقعى مى باشد و این هم مستلزم آن مى باشد که زن و مرد از حد و مرزهاى خود مطلع و آگاه باشند. هر زن یا مردى مسئول احساسات, تصورات, برداشتها و امیال خویش است.
به واقع زوجین توانایى دوست داشتن و عشق ورزیدن دارند که به هر کدامشان امکان مى بخشد تا خود و دیگران را دوست بدارند و واضح است که در حالت صلح و آشتى این عشق و محبت و دوستى است که حرف اول را خواهد زد.
براى اینکه همسران با یکدیگر مدام در حالت آشتى و صلح و صفا به سر ببرند باید به تمایز خود با طرف مقابلشان ایمان داشته و به دیده ی احترام بنگرند. همه ی انسانها نیازمند داشتن یک هویت مستقل و دوست داشتنى مى باشند و هویت زنان و مردان همانا تفاوتهاى میان آنهاست. هر زن و یا مردى موجودى منحصر به فرد و تکرار نشدنى است که فردیت او معادل هویتش مى باشد.
همسران باید بدانند که حتى میان نزدیکترین انسانها به همدیگر, فاصله اى لایتناهى وجود دارد و در این میان مى توان زندگى بسیار شیرین و لذت بخشى را ساخت به شرط اینکه همسران بتوانند فاصله میان خود را دوست داشته باشند.