به نام خدا
شب چو دربستم و مست از می نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
منزل مردم بیگانه چو شد خانه چشم
آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم
شرح داغ دل پروانه ، چو گفتم با شمع
آتشی در دلش افکندم و آبش کردم
غرق خون بود و نمیمرد زحسرت فرهاد
خواندم افسانه شیرین و بخوابش کردم
دل که خونابه غم بود و جگر گوشه درد
بر سر آتش جور تو ، کبابش کردم
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنم ، عمر حسابش کردم
فرخی یزدی
دو تا رفیق بودن ، همیشه با هم می رفتن مشروب می خوردن .
یکی شون می میره ، چند وقت بعد ، اون یکی میره می خونه به ساقی میگه دو پیک بریز ،
ساقی میپرسه چرا دو تا ؟ می گه: یکیش واسه خودم ، اون یکیش به یاد رفیقم.
یک سال بعد دوباره میره می خونه ، به ساقی می گه ی پیک بریز ، ساقی می گه : چرا ی دونه مگه رفیق تو
فراموش کردی ؟
میگه: نه خودم توبه کردم اینو می خورم به یاد رفیقم...!!!
طناب دارمو شل کن .
هنوز زوده واسه رفتن ، یکم بیشتر تحمل کن
دل از رفتن پشیمونه ، طناب دارمو شل کن
چقد دلگیره این ساعت ، تو اوج چوبه اعدام
بیا برگردونم خونه حالا که تنهای تنهام
نمی خام بعد مرگ من ، بگی هیشکی مث من نیس
نمی خام تو خیالاتت ، بسازی از تنم تندیس
من الات دستاتو می خام ، که دارم میرم از دنیات
چه سودی داره باز فردا ، بشینه گریه تو چشمات
نشین باز ساکت و آروم ، بیا جرممو حاشا کن
هنوز دلتنگ چشماتم ، بیا برگردونم خونه
طناب دارمو شل کن ، دل از رفتن پشیمونه
نبض غم .
هیسس...
فقط گوش کن ...
صدای نبض غم هامو ...
شکس (ت) بغض قدم هامو
دارم آروم و بی دعوا دیگه از پیش روت میرم
تو گفتی آبروت رفته، شبیه آبروت میرم...
صدا کن اسممو می خام ، به آغوش تو برگردم
نذار گریه کنم پیشت ، بذار ثابت کنم مردم ...
خدایا
خدایا!سرد این پایین ، از اون بالا تماشا کن
اگه میشه فقط گاهی، بیا دست منو ها کن !
خدایا سرد این پایین ، ببین دستامو ، می لرزه
دیگه حتی همه دنیا ، به این دوری نمی ارزه !
تو اون بالا من این پایین، دو تاییمون چرا تنها ؟
بگو گاهی که دل تنگم ، از اون بالا تو میبینی
بگو گاهی که غمگینم ، تو هم دلتنگ و غمگینی
خیالت از زمین راحت ، که حتی روز ، روشن نیست !
خدایا وقت برگشتن ، ی کم با من مدارا کن
شنیدم گرم آغوشت ، اگه میشه منم جا کن !
(میخام زودتر بیام پیشت هر چه زودتر(
از آینه میترسم
از آینه میترسم/از چهری غمگینم
از این همه تنهایی/از داغ تو سینم
لبخند من از درده/ وقتی تو رو میبینم
آتیش شده خاکستر/ اما من پر از کینم
افسرده و داغونم/ از دست تو دل خونه
غمباد گرفته دل / خاموش شده خونه
وقتی که زمین خوردم / دستام و لگد کردی
من حقمه این روزا / سهمم بشه نامردی
نوشته شده در ۹۰/۳/۸، توسط حامد جلیلی .
salam khobid u
are on imailam bod
saram shologhe felan yeyamsher gozashtam
ba ejaze
diram shod
khodahafez
bazam mi