چگونگی آموزش نظم و ترتیب به خصوص مرتب کردن اتاق به بچهها همیشه یکی از دغدغههای والدین بوده است. اغلب آنها از این مساله شکایت دارند که هرگاه از کودک یا نوجوانشان خواستهاند تا اتاقش را مرتب کند فرزندشان با عصبانیت از انجام این کار امتناع ورزیده یا این مساله را نوعی دخالت و اذیت از سوی پدر و مادر تلقی کرده و حاضر به انجام این کار نشده است. اکثر پدر و مادرها علت واقعی این مخالفت کودک یا نوجوان را درک نمیکنند. به عقیده آنها این نوع مخالفتها از بیادبی کودک سرچشمه میگیرد. و به همین دلیل با پرسشها و تردیدهای زیادی روبهرو میشوند.
اولین مسالهای که در این میان حایز اهمیت است و باید به آن توجه داشت این است که شما همیشه با این مخالفت روبهرو هستید. کودکتان امروز یا هر روز دیگر از مرتب کردن اتاق خود امتناع میورزد اما این مخالفت بر خلاف تصور شما نه تنها نشانه بدی نیست بلکه به طور اجتنابناپذیری جزء مراحل رشد کودک است. و اولین نشانههای آن نیز در سن دو سالگی است یعنی وقتی که فرزند شما حرف زدن و به خصوص کلمه "نه" را یاد میگیرد. در این سن او فقط برای ابراز هویت خود از کلمه "نه" استفاده میکند و "بله" را بسیار دیرتر خواهد آموخت و آن را به کار خواهد برد. در این سن او با وجودی که هنوز هم به شما وابسته است و نیاز به حمایتتان دارد باز با گفتن کلمه نه ابراز عدم رضایت کرده و به تدریج و کمکم کسب استقلال میکند. بنابراین "نه" گفتنهای او حتی به موارد و مسایلی که دوستشان دارد - نشاندهنده میل او به ابراز وجود است، اینکه همه او را به عنوان انسان مستقلی بشناسند. از طرفی او با اعتراضها و مخالفتهایش شما را میسنجد و محک میزند و قدرتتان را ارزیابی میکند و در پی فهم این مطلب است که آیا میتواند از قوانین و محدودیتهایی که شما برای او تعیین کردهاید تخطی کند یا خیر؟ توجه داشته باشید که همه این موارد برای رشد شخصیت او ضروری است او با شما مخالفت کرده و نتایج حاصل از این مخالفت را ارزیابی میکند و از نتایج مثبت آن که به رشد و تکامل شخصیتش کمک میکنند، بهره میگیرد و نتایج منفی آن را کنار میگذارد. البته درک و تحمل این مساله برای پدرها و مادرها دشوار است که باید با کمی صبوری و شناخت خصوصیات این دوران بر آن غلبه کنید. پرسش بعدی که اغلب والدین در این مورد مطرح میکنند این است که آیا باید کودک را به زور وادار به مرتب کردن اتاقش کرد یا اینکه با ملایمت او را قانع ساخت؟
کاملا طبیعی است از کودک یا نوجوانتان توقع داشته باشید اتاقش را مرتب و تمیز نگه دارد اما توجه داشته باشید که این تقاضا و درخواست شما باید مطابق سن و سال او باشد. به عنوان مثال کودک بین دو تا سه سال با تقلید از بزرگترها ترتیب و نظم را میآموزد پس در این سن باید برای تمیز کردن اتاق با او همراهی کنید و تقریبا آن را به بازی تبدیل کنید. در این سن او به راهنمایی شما نیاز دارد تا دریابد که تمیز کردن اتاق را از کجا شروع کرده و اشیا مختلف را در چه جایی قرار دهد. وقتی فرزندتان بزرگتر شد (بین شش و یازده سال) بیشتر تمایل دارد که مستقل عمل کند و مثل یک بزرگتر خود به تنهایی اتاقش را تمیز کند، اما هنوز هم به کمک شما نیاز دارد. مستقل شدن به این معنا نیست که او همه چیز را از قبل میداند و به طور خودبهخود همه کارها را انجام میدهد در این سن باید به او اجازه دهید تا به تدریج استقلال پیدا کند. مثلا هیچگاه با زور و تحمیل و دستور از او نخواهید به این کار بپردازد همچنین به جای او اتاقش را مرتب نکنید فقط با ملایمت دلیل خواستهتان را برایش توضیح دهید.
اما وقتی فرزندتان به سن نوجوانی رسید نوع نگرش و واکنش شما هم باید تغییر کند. نخستین نکتهای که باید به خاطر بسپارید این است که حالت و وضعیت اتاق نوجوان پانزده ساله شما نشاندهنده ذهنیت، احساسات و هیجانات و عواطف اوست. دوم اینکه نوجوان در این سن قلمرو خویش را مشخص میکند و بیش از پیش تمایل به استقلال دارد، او سعی دارد با مخالفتها و اعتراضهای خود قوانین خانوادگی را زیر سوال برده و به نوعی طغیان و سرپیچی کند. بنابراین هیچگاه انتظار نداشته باشید که همیشه اتاقش را مرتب و منظم ببینید او حتما برای ابراز وجود و کسب استقلال، برنامهریزیها و قوانین شما را تغییر خواهد داد، پس انتظار بیهودهای است اگر از فرزندتان بخواهید مانند گذشته آخر هر هفته اتاقش را مرتب کند، به ویژه آگاه باشید که نوجوان مخصوصا با قوانین و مقرراتی که شما عمیقا به اجرای آنها اعتقاد دارید، مخالفت میکند. دلیل دیگر امتناع او از این کار این است که فرزندتان به نوعی در جستوجوی خویش یا به عبارت بهتر به دنبال هویت خویش است؛ به همین دلیل بیشتر به تنهایی و تفکر و خلوت کردن با خود تمایل دارد. و همانطور که قبلا ذکر شد در پی تعیین حد و مرز است بنابراین با تمیز نکردن اتاق خود به والدینش قلمرو و حد و مرز خود را اعلام میکند و از آنها میخواهد که وارد قلمرو شخصیاش نشوند. بهترین راهکار و راهحل در این مورد پذیرش این نکته است که در این سن کمی نامرتب بودن طبیعی است، پس به زور و شیوهای افراطی از او نخواهید که همیشه اتاقش را مرتب نگاه دارد و گهگاهی از این مساله چشمپوشی کنید. دیگر اینکه، هیچگاه در غیاب فرزندتان اتاقش را مرتب نکنید، برای ورود به اتاق او اول در بزنید و منتظر پاسخ بمانید. این رفتارها نشان میدهد که شما محدودیتهای تعیینشده از سوی او را به رسمیت میشناسید و متوجه نگرانیها و دلمشغولیهای او در این سن هستید.
سومین مورد که باید حتما آن را رعایت کنید این است که هرگز عصبانی نشوید.
به خاطر بسپارید که همیشه هم امتناع فرزندتان از تمیز کردن اتاق به دلایل بالا نیست، گاهی اوقات قوانین و مقررات وضع شده از سوی شما ناعادلانهاند یا اینکه باثبات نیستند و کودکتان را در تعارض قرار میدهد. برای اینکه فرزندتان بهتر از قوانین تبعیت کند و با مخالفت او روبهرو نشوید شما و همسرتان باید با هم برای وضع قوانین و مقررات توافق داشته باشید، مثلا از اینکه یکی از والدین قانونی را وضع کند و دیگری منع کند بپرهیزید. همچنین به یاد داشته باشید که همیشه یک نوع عکسالعمل نشان دهید، عدم هماهنگی فرزند شما را گیج خواهد کرد و نمیداند که چگونه رفتار کند. به عنوان مثال یک روز او را به علت انجام ندادن کاری تنبیه کنید و روز بعد دقیقا اجازه انجام همان کار را بدهید. مورد دیگر اینکه اصرار، پافشاری و عصبانیت زیاد برای اینکه فرزندتان اتاقش را مرتب کند نه تنها نتیجهای نخواهد داشت بلکه قدرت شما را نیز زیر سوال خواهد برد و باعث تضعیف شما خواهد شد و بدینگونه فرزندتان کنترل اوضاع را به دست خواهد گرفت، پس بهتر است این مساله را با آرامش حل و فصل کنید. به یاد داشته باشید که چنین رفتارهایی بیشتر نشانگر عدم قدرت شماست. همچنین سعی کنید انرژی و وقت و نیرویتان را روی مسالهای که چندان اهمیتی ندارد، هدر ندهید. اگر شما بیش از حد لازم روی این مساله اصرار داشته باشید مطمئن باشید که فرزندتان معنا و مفهوم این پافشاری را متوجه خواهد شد و در نتیجه او کنترل اوضاع را در دست گرفته و خود را ملزم به اجرای آنها نمیداند و هرگز از شما اطاعت نخواهد کرد. هدف از مخالفت او با شما در لحظه اول فقط عصبانی کردن شماست. در واقع او والدینش را بسیار دوست دارد اما در لحظه عمل میکند و روی اعمال و حرکاتش تفکر و اندیشهای ندارد و همه چیز را فراموش میکند. هدف دوم از این کار این است که شما و قدرت و مقاومتتان را در کنترل خشم ارزیابی میکند. اول درصدد است که شما را تسلیم کند بنابراین نوع واکنش شما در این مورد بسیار مهم است. هیچگاه نباید احساسات و عواطف او را زیر سوال ببرید چون رفتار فرزندتان در این مورد کاملا طبیعی است.