– این راهنما مربوط به کسانی است منی (پیشاب) مرد با آلت تناسلی زن تماس پیدا کرده است. مثلا:
3 – رابطه مقعدی باعث وقوع بارداری نمی شود. اگر منی در خارج از بدن تخلیه شده و شک دارید که آیا با آلت تناسلی تماس یافته است - در صورتی که در زمانهای پرخطر قرار دارید - از روش اورژانسی استفاده کنید (شماره 17 - 18 - 19 همین راهنما را مطالعه کنید.)
4 – پرده بکارت مانع وقوع بارداری نیست.
تحقیقات نشان می دهد80 درصد دختران دبیرستانی در ایران با یک پسر دوست هستند و حتی ممکن است ارتباط جنسی هم داشته باشند که خانوادهها و مسئولین مدارس از این موضوع بیاطلاع هستند.
این درحالی است که نوجوانان آگاهی کافی نسبت به این مسئله ندارند و ارتباطاتشان به ازدواج منجر نمیشود که این امر مطمئناً پیامدهای ناگواری را برای آنها به همراه خواهد داشت. به گزارش خبرآنلاین عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطایی با بیان این مطلب در جلسه سخنرانی درخصوص چالشهای زندگی دختران و پسران دانشجو ، سازندهترین و بهترین راه برای پیش برد ارتباط و علاقمندی با جنس مخالف را در ازدواج دانست و گفت: شیفتگی پسران برای ازدواج معمولاً در سن 19 تا 20 سالگی اتفاق میافتد.
من و دوست دخترم با یکدیگر رابطه جنسی داریم البته می دانیم کارمان گناه کبیره است و اینکه با دوست خود این موضوع را در میان گذاشته ام و او همیشه با این جمله که اگر این کار را انجام ندهیم مجبور به خودارضایی هستیم موضوع را مشروع جلوه می دهد و اینکه به خاطر پاره ای مشکلات اصلا نمی توانم به ازدواج فکر کنم به نظر شما چاره مشکل بنده چیست؟
پاسخ:
از نظر اسلام هر گونه لذت بردن جنسی از نامحرم و به طور کلی از غیر همسر، حرام و ممنوع است؛ اعم از این که این لذت بردن به وسیله نگاه کردن باشد یا در قالب ارتباط کلامی و دوستانه، یا ارتباطی عمیق تر مثل دست دادن و لمس بدن و یا شدیدتر از آن، یعنی رابطه جنسی برقرار کردن که به آن زنا گفته می شود که در صورت اثبات نزد حاکم شرع موجب اجرای حد خواهد شد.
در ارتباط با رابطه و پیوند دو جنس مخالف به طور کلی سه دیدگاه مطرح است:
1. دیدگاه افراطی: در این نگرش هر گونه ارتباطی با جنس مخالف آزاد و بدون مانع است. (رویکرد لیبرالیستی)
به بیان دیگر هیچ گونه حد و مرزی برای این پیوندها وجود ندارد و آزادی مطلق بر آنها حاکم است.
فروید و پیروان وی مدعی هستند. اخلاق جنسی کهن بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و آنچه ناراحتی بر سر بشر آمده است از ممنوعیتها و محرومیتها و ترسها و وحشتهای ناشی از این ممنوعیتها که در ضمیر باطن بشر جایگزین گشته، آمده است. برتراند راسل نیز در اخلاق نوینی که پیشنهاد میکند، همین مطلب را اساس قرار میدهد.
راسل در کتاب«جهانی که من میشناسم» میگوید: «اگر از انجام عملی زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم» (جهانی که من میشناسم، ص 68)
2. دیدگاه تفریطی: بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف مردود و مورد نکوهش میباشد.
این دیدگاه درست در مقابل دیدگاه افراطی است.
برترانت راسل، فیلسوف اجتماعی مشهور معاصر میگوید: «عوامل و عقاید مخالف جنسیت در اعصار خیلی قدیم وجود داشته و به خصوص در هر جا که مسیحیت و دین بودا پیروز شد عقیده مزبور نیز تفوّق یافت». وستر مارک مثالهای زیادی از این فکر عجیب مبنی بر این که «چیز ناپاک و تباهی در روابط جنسی وجود دارد» ذکر میکند.
در آن نقاط دنیا نیز که دور از تأثیر مذهب بودا و مسیح بوده است ادیان و راهبانی بودهاند که طرفداری از تجرد میکردهاند، مانند اسنیتها در میان یهودیان ... و بدین طریق یک نهضت عمومی ریاضت در دنیای قدیم ایجاد شد.» (کتاب زناشویی و اخلاق، ص 26 و 25)
راسل در جای دیگر میگوید: پدران کلیسا از ازدواج به زشتترین صورت یاد کردهاند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد، بنابر این ازدواج که عمل پستی شمده میشد بایستی منعدم شود. «با تبر بکارت درخت زناشویی را فرو اندازید» این عقیده راسخ سن ژروم درباره هدف تقدس است. (همان، ص 30)
3. دیدگاه اعتدالی: بر اساس این دیدگاه نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه، بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف در یک چهارچوب مشخص تعریف شده است.
دیدگاه اسلام ناظر به نگرش سوم (اعتدالی) است.
هنگامی که یک زوج جوان قصد می گیرند که اولین بچه خود را به دنیا بیاورند،چه مدت بعد از ازدواج باید صاحب فرزند شوند؟
ادامه مطلب ...زنان و شوهران موجودات بسیار جالب و زیبایی هستند. رابطه آنها براستی حیرت انگیز است. از اینرو همیشه دوست داشتم و دارم که مشاور زندگی آنها باشم.
روزی زوج میانسالی به نامهای مارتا و دیوید که مدت ۱۰ سال بود ازدواج کرده بودند برای مشاوره در خصوص نارضایتی در برقراری ارتباط جنسی مراجعه کرده بودند. (به دلیل حفظ حریم خصوصی مراجعین از اسامی خارجی بجای اسامی ایرانی استفاده شده است)
آنها از من می خواستند تا روشهای تقویت نیروی جنسی و میل جنسی را به آنها آموزش دهم، زیرا اظهار می داشتند که دیگر مثل گذشته از رابطه جنسی با یکدیگر احساس رضایت ندارند. آنها برای دیدار با خانواده هایشان از لندن به تهران سفر کرده و در این میان ترجیح داده بودند تا مشکلشان را با یک مشاور درمیان بگذارند.
مارتا در جلسه مشاوره می گفت: ” آقای مهدی آریافر! ده سال است که رابطه جنسی خوبی میان ما برقرار بوده است و انصافاً نیز دیوید همیشه در شروع مراحل برقراری رابطه جنسی پیشقدم بوده است و در هر ده مورد، یک مرتبه نیز من پیشقدم می شدم و تمایل عمیق خودم را به ایجاد رابطه جنسی نشان می دادم . اما یک شب که از مهمانی به منزل پدری ام رسیدیم، من که به علت مصرف مشروبات الکلی شرایط خاصی داشتم، تمایل شدیدی برای برقراری رابطه جنسی با دیوید نشان دادم، اما او برخلاف همیشه از پیشنهاد من ناراحت شد و دستم را به کنار زد و گفت که تمایلی به رابطه جنسی ندارد. من هم از این برخورد او ناراحت شدم زیرا درک این رفتار غیرمترقبه او برایم سخت بود.”
دیوید نیز که تا آن لحظه ساکت بود ، حرف همسرش را قطع کرد و گفت: ” چرا فقط به آن شب اشاره می کنی! من بارها به تو گفتم که در آن زمان سرحال نبودم و حوصله نداشتم. تو نیز آن شب مثل همیشه نبودی! و من تصور می کردم که اگر با تو ارتباط جنسی برقرار می کردم. احساس حقارت به من دست می داد و فکر می کردم که دارم با یک زن غریبه هم بستر می شوم. چرا مرا درک نمی کنی زن !؟
در آن لحظه من به عنوان مشاور وارد معرکه شده و پرسیدم که : ” آقای دیوید! آیا رفتار و حرکات خاص همسرتان در آن شب ، شما را به این باور رساند که گویی با کس دیگری هم بستر می شوید یا این احساس از مدتها قبل در شما ایجاد شده بود؟ “
دیوید پاسخ داد: ” نه آقای آریافر! این ذهنیت من تنها مربوط به آن شب می شود. همسرم همانطور که خودش هم گفت به علت مصرف زیاد مشروبات الکلی حالت عادی نداشت. آن شب خنده هایش ، اعمال و رفتارش برای من عجیب بود و مثل همیشه هم نبود، برای همین این حس به من دست می داد که او همسر من نیست و یک غریبه است”
چگونگی آموزش نظم و ترتیب به خصوص مرتب کردن اتاق به بچهها همیشه یکی از دغدغههای والدین بوده است. اغلب آنها از این مساله شکایت دارند که هرگاه از کودک یا نوجوانشان خواستهاند تا اتاقش را مرتب کند فرزندشان با عصبانیت از انجام این کار امتناع ورزیده یا این مساله را نوعی دخالت و اذیت از سوی پدر و مادر تلقی کرده و حاضر به انجام این کار نشده است. اکثر پدر و مادرها علت واقعی این مخالفت کودک یا نوجوان را درک نمیکنند. به عقیده آنها این نوع مخالفتها از بیادبی کودک سرچشمه میگیرد. و به همین دلیل با پرسشها و تردیدهای زیادی روبهرو میشوند.
اولین مسالهای که در این میان حایز اهمیت است و باید به آن توجه داشت این است که شما همیشه با این مخالفت روبهرو هستید. کودکتان امروز یا هر روز دیگر از مرتب کردن اتاق خود امتناع میورزد اما این مخالفت بر خلاف تصور شما نه تنها نشانه بدی نیست بلکه به طور اجتنابناپذیری جزء مراحل رشد کودک است. و اولین نشانههای آن نیز در سن دو سالگی است یعنی وقتی که فرزند شما حرف زدن و به خصوص کلمه "نه" را یاد میگیرد. در این سن او فقط برای ابراز هویت خود از کلمه "نه" استفاده میکند و "بله" را بسیار دیرتر خواهد آموخت و آن را به کار خواهد برد. در این سن او با وجودی که هنوز هم به شما وابسته است و نیاز به حمایتتان دارد باز با گفتن کلمه نه ابراز عدم رضایت کرده و به تدریج و کمکم کسب استقلال میکند. بنابراین "نه" گفتنهای او حتی به موارد و مسایلی که دوستشان دارد - نشاندهنده میل او به ابراز وجود است، اینکه همه او را به عنوان انسان مستقلی بشناسند. از طرفی او با اعتراضها و مخالفتهایش شما را میسنجد و محک میزند و قدرتتان را ارزیابی میکند و در پی فهم این مطلب است که آیا میتواند از قوانین و محدودیتهایی که شما برای او تعیین کردهاید تخطی کند یا خیر؟ توجه داشته باشید که همه این موارد برای رشد شخصیت او ضروری است او با شما مخالفت کرده و نتایج حاصل از این مخالفت را ارزیابی میکند و از نتایج مثبت آن که به رشد و تکامل شخصیتش کمک میکنند، بهره میگیرد و نتایج منفی آن را کنار میگذارد. البته درک و تحمل این مساله برای پدرها و مادرها دشوار است که باید با کمی صبوری و شناخت خصوصیات این دوران بر آن غلبه کنید. پرسش بعدی که اغلب والدین در این مورد مطرح میکنند این است که آیا باید کودک را به زور وادار به مرتب کردن اتاقش کرد یا اینکه با ملایمت او را قانع ساخت؟
Shopaholic یا معتاد به خرید به افرادی اطلاق میشود که بیش از حد خرید میکنند و نوعی اعتیاد به خرید کردن دارند. این افراد حتی علاقهای به چانه زدن ندارند. طبق آمار زنان بیشتر از مردان به وسواس خرید مبتلا هستند. این اختلال از دوران نوجوانی آغاز میشود. تقلید از دیگران و هیجان پیش از خرید از مهمترین عواملی هستند که این افراد را به خرید ترغیب میکنند. هیجان این افراد در زمان خرید به اوج خود رسیده و ساعاتی پس از آن پشیمانی سراغ فرد میآید. جالب اینجاست که این افراد به اکثر کالاهای خریداری شده نیازی ندارند و انگیزه خرید در این افراد تنها احساس لذت ناشی از آن است. این افراد از یک کالای خاص چندین مورد خریداری میکنند. از دیدگاه روانشناسان این افراد دارای اعتمادبهنفسی بسیار پایینتر از حد عادی هستند اما برخی روانپزشکان معتقدند فردی که دچار وسواس خرید است، معتاد است، او فقط به خرید فکر میکند و هیجان قبل از خرید و احساس نشاط هنگام خرید برایش همانند لذت مصرف موادمخدر است و دفعات و مبالغ هزینه شده در هر خرید باید بیشتر شود تا احساس نشاط در فرد پایدار بماند. این افراد از اعتمادبهنفس شکنندهای برخوردار بوده و حرف و نظر دیگران در تفکر و تصمیم آنها بسیار موثر است. این قبیل افراد احساس امنیت و رضایت روانی نداشته و از کمبود و خلا روانی رنج میبرند و با توسل به خرید سعی در جبران کمبودهای خویش دارند. خرید کردن افراد دارای الگوهای متعدد بوده و عواملی چون میزان تحصیلات، وضعیت اقتصادی، روابط عاطفی و محیط اجتماعی نقش مهمی در خرید دارند. هنگام خرید انتخاب صحیح کالا نشانه استقلال فکری و قدرت تصمیمگیری است. بر همین اساس افرادی که در تصمیمگیری مشکل دارند برای خرید دست به انتخابهای گوناگون میزنند و معمولا ساعتها در مراکز خرید سرگردان هستند.
به گفته محققان برخی افرادی که اعتیاد به خرید دارند، ممکن است دچار نوعی اختلال دوقطبی باشند. مبتلایان به این نوع اختلال شخصیت، گاهی بسیار خوشحال و مسرورند و گاهی هم در حالت افسردگی و غم فرو میروند. این افراد در یک حالت ممکن است برای اینکه دوباره شاد و سرحال شوند هر کاری انجام دهند و یکی از این کارها خریدهای بیش از اندازه است.
این افراد تلاش میکنند با خرید کردن بیش از حد، استرس و نگرانیشان را کنترل کنند.
این بیماری قابل درمان است
اکثر افرادی که به اعتیاد خرید مبتلا هستند، کالاهایی را که خریدهاند پنهان کرده یا درباره آنها دروغ میگویند و بسیاری از آنها مدام در بحران مالی به سر میبرند. این افرد هنگامی که افسرده، خشمگین، نگران یا تنها هستند برای خوشحال کردن خود خرید میکنند. اگر شما از این دسته افراد هستید برای درمان این مشکل میتوانید از راههایی غیر از خرید برای بهبود وضعیت روحی خود بکوشید. به زمانی که برای خرید و گردش در مراکز خرید صرف میکنید توجه کنید. این زمان را میتوانید با برنامهریزی بهتر بگذرانید، کلاسهای آموزشی و یا فعالیتهای ورزشی، گذراندن وقت با خانواده، تحصیل و مطالعه کتابهای مفید و... را به جای خرید کردن امتحان کنید. خرید قسطی و یا استفاده از کارتهای اعتباری به خرید غیرضروری شما کمک میکند. کارت اعتباری همراه خود نبرده و بهای کالاها را نقدی بپردازید. اگر مدتی پس از خرید فراموش میکنید چه خریدهاید پس بهتر است خریدها را یادداشت کرده و مرتب به لیست کالاهایی که خریدهاید سر بزنید. یک دوست قابل اعتماد را هنگام خرید همراه خود ببرید و از او بخواهید خریدهای بیمورد را به شما گوشزد کند. اگر احساس میکنید این روشها مشکلتان را حل نمیکنند اجازه دهید متخصصان به یاری شما بیایند. میتوانید هزینهای را که صرف خرید کالاهای غیر ضروری میکنید، برای درمان خودتان مصرف کنید.
1) زوج های موفق خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت می گویند. زوج های موفق قبل از ازدواج، توقعاتی که از یکدیگر دارند مطرح می کنند، اگر توافق اساسی با هم ندارند (برای مثال مرد فرزند می خواهد ولی خانم مخالف است)، می توانند به شروع و یا خاتمه ازدواج به طور جدی فکر کنند. بعد از ازدواج، زوج های موفق به طور منظم در مورد توقعات و انتظاراتشان با هم صحبت می کنند و اگر اختلافی پیش آمد، آن را به زمان دیگری موکول می کنند تا همدیگر را درک کنند و به توافق برسند.
2) زوج های موفق فردیت خود را حفظ می کنند. بعد از ازدواج استقلال زوج ها کم می شود اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز وابستگی بیشتر می شود و گاهی افراد احساس خستگی می کنند. زوج های موفق می دانند حتی اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می کنند. آنان یکدیگر را تشویق می کنند تا همیشه"ما" نباشند و زمانی هم برای "خود" داشته باشند و به کارهای مورد علاقه خود بپردازند.بدین ترتیب زوج فردیت خود را حفظ می کند و زندگی ، شاداب می شود.
3) زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می دهند. آنان همدیگر را دست کم نمی گیرند و همیشه به فکر خوشبختی همسر خود و خانواده هستند. معمولاً افراد چند سال پس از ازدواج مانند سال های اول به هم توجه نمی کنند. ولی زوج های موفق، کارهای کوچک نظیر اولویت قرار دادن نیازها و کارهای همسر و کارهای بزرگ نظیر احترام و گوش کردن به حرف های هم را مدنظر قرار می دهند. ازدواج دریای تغییرات است. شما اغلب فراموش می کنید همسرتان مهم است و به او توجه نمی کنید. درعوض به کار، سرگرمی و دوستان اهمیت می دهید ولی زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می دهند.
4) زوج های موفق روش های حل اختلاف را می آموزند. "جان گاتمن" روانشناس که 20 سال زندگی زوج ها را مطالعه کرده، عامل اصلی موفقیت یا شکست ازدواج را توانایی، یا عدم توانایی حل اختلافات می داند. حتی اگر همسرتان و شما کاملاً با هم یکی باشید ، گاهی با نظر هم موافق نیستید و این مخالفت باعث ناراحتی می شود. نباید به اعتیاد، خشونت و ... رو بیاورید. اگر خواسته شما و همسرتان با هم فرق دارد، باید آن را حل کنید. زوج های موفق با هم صحبت می کنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به هم دارند. آنان در مورد اختلافات و مخالفت ها با هم مذاکره می کنند تا به نتیجه عادلانه برسند. آنان از یکدیگر حمایت می کنند و غـُر نمی زنند. آنان می پذیرند در مواردی عشق ، برتر از پیروزی است.
5) زوج های موفق با هم رشد می کنند. مسلماً فردی که امروز با او ازدواج می کنید،10 سال آینده متفاوت خواهد بود. شما هر دو تغییر می کنید. به ویژه در شرایط سخت زندگی مانند از دست دادن والدین . زوج های موفق می دانند که یکی یا هر دو در طول زندگی تغییر می کنند و قواعد عوض می شود. پس لازم است تغییر کنید تا بتوانید روابط در حال تغییر را عوض کنید.
6) زوج های موفق برای حفظ روابط می کوشند. زوج های موفق به طور منظم وضعیت زندگی خود را بررسی کرده و با هم صحبت می کنند تا از شادی و رضایت هر دو از زندگی مشترک مطمئن شوند. اگر یکی ، یا هر دو شما از زندگی مشترک ناراضی هستید، مشکلتان را حل کنید.
7) از مراجعه به مشاور خجالت نکشید. زوج های موفق قبل از مراجعه به مشاور، سند طلاق را امضا نمی کنند. آنان می کوشند که مشکلات را در اولین فرصت حل کنند.
تای چی Tai Chi یکی از هنرهای رزمی کهن چینی است که بیشتر به انرژی درونی بدن توجه دارد و بهطور متداول چینیها به آن چی Chi میگویند. هدف از Tai Chi افزایش جریان چی Chi و یکی شدن، جسم و روح و نیز بهبود ذهن و جسم است.
تای چی فقط مجموعهای از حرکات نیست بلکه شامل مراقبه و تنفس عمیق است که نقش بهسزائی در کاهش استرس و نگرانی دارد. افرادی که بهطور منظم، تای چی تمرین میکنند، به دلیل آرامش و جنبههای متفکرانه آن، سلامتی بیشتری را در خود احساس مینمایند. همچنین تای چی به علت طبیعت و ماهیت بدن مفید است. قدرت ماهیچهها را افزایش میدهد، تعادل و انعطافپذیری را تقویت میسازد. بسیاری از پزشکان، تای چی را بهعنوان مکمل درمان تجویز میکنند، بهخصوص برای کسانی که از آرتروز، مشکلات گردش خون و افزایش فشار خون، همانند استرس رنج میبرند.
بهتر است تای چی را از یک استاد بیاموزیم تا اینکه از روی کتابهای آموزشی آن را پیگیری کنیم. در صورت پیدا نکردن محل یا استاد مناسب، راه دیگر، ویدئو تائی چی است. اگرچه کتاب و ویدئو بیشتر برای تکمیل آنچه در کلاس آموختهایم، به کار میرود.
آن زمان که در جریانی مستمر، طبیعی و موزون در حرکت هستیم، تای چی، ما را همزمان به محافظت از ذهن، جسم و تنفس هدایت میکند. با تمرینات مستمر یاد میگیریم که چگونه ذهن و جسم را به آرامش رسانده و خود را از هرگونه احساس تنش و استرس محافظت کنیم.