راز اولاز کارهایی که ناچاری انجام دهی لذت ببـــر.
نق زدن تنها تو را خسته تر می کند و نمی گذارد کار را درست انجام دهی.
اما اگر با موفقیت مانند یک دوست رفتار کنی.
مثل سگ همه جا به دنبالت خــــــواهد بود.
راز دومسعی کن کارهایت را از صمیم ق
لب/a> انجام دهی.
نه به صرف این که ناچاری انجام دهی.
باید به کارت ایمان داشته باشی.
یک جریان آب ضعیف ، تنها نیمی از باغچه را آبیاری می کند.
راز سومهمه چیز را همانطور که هست بپذیر.
خواستن تنها، چیزی را تغییر نمی دهد.
خواستن، باد را از وزیدن باز نمی دارد و برف را به آب نبات تبدیل نمی کند.
اگر می خواهی چیزها را بهتر از خودشان تبدیل کنی، با آنها همان گونه که هستند مواجه شو.
راز چهارمتمرین کن تا از درون شاد باشی.
اجازه نده دیگران
برای/a> شاد کردن تو تصمیم بگیرند.
خودت رئیس کارخانة شادی سازی باش.
راز هفتمهنگام تصمیم گیری ابتدا نباید بپرسی، از این کار چه نفعی عایدم خواهد شد؟
پرسش درست این است که : چه کاری به نفع همه است؟
خانه/a> زمانی مستحکم خواهد شد که همة دیوارهایش استوار باشند.
راز هشتموقتی کار به مشکل می خورد، نه دیگران را سر
زن/a>ش کن و نه خود را،
انسان وقتی شنا یاد می گیرد که از فرو رفتن در آب ن
ترس/a>د.
راز نهمبرای/a> موفقیت در هر کار،
باید ابتدا تصویر واضحی از نقشة کار داشته باشی.
آن گاه، همان طور که در باد شدید، نخ بادبادک را محکم نگه می داری،
باید هدفت را هم به همان محکمی نگه داری.
راز دهماگر طرحی در عمل مشکل تر از آن شد که فکر می کردی،
دل/a>سرد نشو.همه چیز این
دنیا/a> همین طور است،
خصوصاً اگر ارزشمند باشد.
لاجرم خود حبابی بیش نبود، زیبا اما توخالی.
راز یازدهممشکلات ما را قوی و به سمت
پیروزی های بزرگ تر هدایت می کنند.
کوهنوردی آسان نیست، اما منظره ای هم که
از قله کوه دیده می شود، بسیار زیباست.
راز دوازدهماراده ات را قوی کن.
خود را وارد به انجام کارهایی کن که
برای/a>ت مشکل اند.
سپس آنها را با جدیت انجام بده.
بعد از مدتی خواهی دید که اراده ات همانند
گرزی فولادی سخت و درخشان شده است.
راز سیزدهمبا انرژی کامل روی کارهایت تمرکز کن.
شیشه های رنگی کلیسا، هنگام عبور نور از آنها
بسیار زیبا و درخشان می شوند.
کارهایت را هم اگر با انرژی انجام دهی،
شفا/a>ف و زیبا خواهند شد.
راز چهاردهمهنگامی که قصد انجام کاری را داری، از خود نپرس :
دیگران آن را چگونه و با چه روشی انجام داده اند ؟
بلکه بپرس : چگونه می توانم آن را درست و به بهتـــــــــرین وجه ممکن انجام دهم.
این را بدان که همواره حقیقتی تازه در انتظار کشف شدن است.
بدون احساس وجود این حقایق، کریستف کلمب
هرگز به آمریکا نمی رسید و گراهام بل تل
فن/a> را
اختراع/a> نمی کرد.
راز پانزدهمهر کاری را با جان و
دل/a> انجام بده.
اگر شعاع انرژی ات را مانند ذره بینی که نور خورشید را متمرکز می کند،
روی موانع تمرکز دهی،
هر مانعی که سر راهت باشد خواهد سوخت.
راز شانزدهمامروز را آغازی تازه بدان.
چرا به چیزی که دیروز اتفاق افتاده، یا انجام شده فکر می کنی؟
زن/a>دگی رود
خانه/a> ای است که مدام به سمت آینده در جریان است.
هیچ قطره ای از آن دوبار از زیر یک پل رد نمی شود.
کار را با روشی تازه انجام بده، بهتر از همیشه.
راز هفدهمافکار و رویاهایت را بسط بده.
هنگامی که در بیرون چمنزاری پهناور است
که از هر سو تا افق امتداد دارد.
چرا خود را در آغل حبس کنی.
راز هجدهمنگذار افکار و ذهنیاتت به صورت عادت درآیند.
سعی کن هرگز در جا ن
زن/a>ی.هر روز از زاویه ای تازه به کارها نگاه کن.
زن/a>دگی یک صحنة پر از ماجراست.
به اطرافت نگاه کن: نشانه های
زیبایی/a> وجود دارند که به کشفیات تازه اشاره می کنند.
راز نوزدهممهم ترین چیز احساسی است که نسبت به کارت داری.
وجود رنگ های
تیر/a>ه در یک تابلوی
نقاشی/a>.
نشانة افسردگی نقاش آن تابلوست.
رنگ های روشن، حاکی از وجود روشنایی و انرژی در
زن/a>دگی نقاش آن تابلوست.
هر کاری را با شادی انجام بده، تادیگران را هم شاد کنی.
راز بیستمزن/a>دگی مثل یک تاب است که هم می تــــــــــواند سرگرم کننده باشد و هم
حال/a> به هم
زن/a>.
اگر هر بار که تاب می خوری احساس شگفتی کنی،
لذت تاب خوردن را احساس خواهی کرد.
در
زن/a>دگی هم هر بار که کاری را انجام می دهی،
از انجام آن شگفتی احساس کن.
راز بیست و یکمحرف حق را بپذیر و کاری به گویندة آن نداشته باش.
مثلاً اگر بوی دود را احساس می کنی و طوطی ات فریاد ب
زن/a>د که :
خانه/a> آتش گرفت!
آیا/a> به مهمانهایت خواهی گفت :
این طوطی نمی فهمد چه می گوید؟
راز بیست و دومعقاید را با حقایق اشتباه نکن.
حقیقت مانند دانة بادام است،
و عقاید
پوست/a>ة آن دانة بادام هستند.
اگر به دنبال حقیقت هر چیز هستی،
باید
پوست/a>ه را بکنی، تا خود دانه را ببینی.
راز بیست و سومقبل از انجام هر کار مهمی، اول ببین
چه احساسی نسبت به انجام آن داری.
آیا/a> آن کار را مهم می دانی؟
آیا/a> واقعی به نظرت می رسد؟
آیا/a> به دیگران کمک می کند؟
راز بیست و چهارمهنگام غلیان احساسات، هیچ تصمیم مهمی نگیر.
در این صورت اشتباه خواهی کرد.
اول درونت را آرام کن.
ذهن مانند یک دریاچه است.
هنگام غلیان احساس، دریاچه مواج است.
دریاچه هنگامی نور
ماه/a> را منعکس می کند که آرام باشد.
راز بیست و پنجمهنگام مواجه شدن با مشکلی یادت باشد که حتماً راه حلی وجود دارد.
زیرا هر چیز با جفتش به وجود می آید.
بعد از هر سقوطی ، صعودی و بعد از هر شبی، روزی وجود دارد.
ذهنت را روی راه حل ها متمرکز کن.
برای/a> بیرون آمدن از یک اتاق باید در را پیدا کنی،
نه این که به دیوارها فکر کنی.
راز بیست و ششمهمواره از نعمتهایی که
زن/a>دگی به تو بخشیده است،
شاد باش و به خاطر آنچه که نداری
گل/a>ه مند نباش.
ساختمان با سنگ هایی ساخته می شود که در دس
ترس/a> اند،
نه با سنگ های حیاط خانة دیگران.
راز بیست و هفتمسعی کن مثل
ماشین/a>
خراب/a>ی که خاموش نمی شود،
دائماً در
حال/a> عذرخواهی نباشی.
با این کار توجه دیگران را به اشتباهاتت ج
لب/a> خواهی کرد.
تلاش کن که بهترین را انجام دهی.
آن گاه
لب/a>خند ب
زن/a> و حرکت کن.
تنها
خدا/a>وند کامل است.
راز بیست و هشتمهر کار خیری که در این
دنیا/a> انجام دهی،
بیش از هر کس به خودت کمک خواهد کرد،
به تو قدرت و انرژی و درک بیشتر خواهد بخشید.
اگر خودت
نقاشی/a> کنی،
دیگران از تماشای آن لذت خواهند برد.
ضمن آنکه در حین کار
تجربه ات هم در
نقاشی/a> بیشتر شده است.
راز بیست و نهمبرای/a> عمل کردن از درونت فرمان بگیر.
برای/a> تفکر از درونت راهنمایی بجو.
زیرا درک و آگاهی را باید دریافت کنی
و نمی توانی خودت خلق کنی.
زمین/a> هنگامی گرم می شود که
به سمت خورسید متمایل باشد.
راز سی امهر چیز که راست و درست باشد،
به نفع تو و دیگران خواهد بود.
خدا/a>وند بهتر از هر کس می داند که
چه چیز به تو شادی واقعی می بخشد.
آیا/a> یک گیاه می فهمد که باد، آن را تقویت می کند
یا باران ملال آور باعث
رشد
گل/a> های زیبا می شود.
راز سی و یکمهرگز مغرور نشو،
زیرا غرور میکروبی کشنده است.
غرور به تدریج عقل را زایل می کند
و باعث می شود هیچ کاری را بدرستی انجام ندهی