تعاریف مختلفی از مفهوم «شخصیت» ارائه شده است که هر یک از منظری به آن پرداخته است. هیلگارد شخصیت را «الگوی رفتار و شیوههای تفکر که نحوهی سازگاری شخص را با محیط تعیین میکنند» تعریف کرده است. در حالی که عدهای دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت دادهاند که «باعث پیشبینی رفتار فرد میشود».
«شخصیت» (Personality) از ریشهی لاتین (Persona) به معنی «نقاب و ماسک» گرفته شده است و اشاره به ماسکی دارد که بازیگران یونان باستان بر چهره میگذاشتند. این تعبیر تلویحا اشاره میکند به این که «شخصیت هر فرد ماسکی است که او بر چهرهی خود میزند تا وجه تمایز او با دیگران باشد».
از این تعاریف برمیآید که هرجا فرد در بین «جمعی» قرار میگیرد، بهناچار «شخصیتی» را از خود بروز میدهد که با آن خود را به دیگران میشناساند.
با بهوجود آمدن صنعت چاپ، و انتشار کتابها و روزنامهها، نطفهی جمع جدیدی شکل گرفت که در آن ارتباط بهصورت غیرمستقیم و غیر رو در رو بود. این جمع با توسعهی رادیو و تلویزیون پیشرفت کرد و با ظهور تکنولوژی کامپیوتر و اینترنت، بهصورت جامعهی نوینی درآمد.
این جامعهی نوبنیاد که در کنار جوامع حقیقی و بهصورت موازی با آن، در حال رشد است، اصطلاحا «جامعهی مجازی» نامیده میشود. مسلما لفظ «مجاز» در آن به شاخصترین ویژگی آن، که همان «ارتباطات غیرمستقیم» است، اشاره دارد. بدون شک غیرمستقیم بودن این ارتباطات، اعضای آن را از بروز الگوهای رفتاری و شخصیتی بینیاز نمیکند؛ اما خاص بودن این جامعه، انواع خاصی از شخصیتها را میطلبد که گاهی با شخصیتهای دنیای حقیقی تفاوتهای اساسی دارند.
در این نوشتار سعی شده است تا از بُعد ارتباط با دنیای حقیقی، به تقسیمبندی انواع شخصیتهای مجازی پرداخته و به اختصار آنها را تشریح نمایم:
شخصیتهای حقیقتگرا:
این افراد شخصیتهای مجازیشان را بر پایهی شخصیت دنیای حقیقی خود بنا مینهند و همان رفتارها و گفتارهایی را که در دنیای حقیقی از خود بروز میدهند، در جوامع مجازی نیز ابراز میدارند. با این تفاوت که آزادی بی حد و مرزی که حضور در یک ارتباط غیرمستقیم برایشان فراهم میکند، باعث میشود احساسات و اعمال حقیقیشان را با شدت و حدّت بیشتری ابراز کنند.
اینگونه شخصیتها اغلب هویت واقعی خود را در ارتباطات مجازی بهکار میبرند و همین مسئله میتواند عاملی باشد برای رعایت همان خطوط قرمزی که در دنیای حقیقی با آن روبرو هستند.
مهمترین بازیگران این نوع ِ شخصیتی، معمولا سیاستمداران و گروههای صنفی وابسته به سیاست هستند.
عدهای به دلیل شهرتی که در عرصهی سیاست دارند، و نیز به این دلیل که اغلب، افراد دارای مسئولیتی بوده و یا هستند، مجبور میشوند در دنیای مجازی نیز شخصیت حقیقی خود را حفظ نمایند. اشخاصی چون محمدعلی ابطحی (معاون پارلمانی دولت خاتمی و نویسندهی وبلاگ «وبنوشت») یا عطالله مهاجرانی (وزیر ارشاد دولت خاتمی و نویسندهی وبلاگ «مکتوب») نمونههایی از این نوع شخصیتها هستند.
بعضی هم که اغلب در جرگهی منتقدان سیاسی قرار دارند، معمولا از ترس مشکلاتی که ممکن است گریبانگیرشان شود، به سمت این نوع شخصیت حقیقتگرا نمیروند؛ اما هنگامی که خیالشان از بابت داشتن حداقلهای آزادی بیان راحت شود، شخصیت مجازیشان را به سمت شخصیت حقیقی متمایل میسازند.
نیک آهنگ کوثر (نویسندهی وبلاگ «یادداشتهای نیکآهنگ») از جمله وبلاگنویسانی است که در دیار فرنگ قلم میزند و شخصیتی حقیقتگرا دارد. در ایران هم منتقدان سیاسیای هستند که با هویت و شخصیت حقیقیشان قلم میزنند؛ مانند مهدی محسنی (نویسندهی وبلاگ «جمهور»).
شخصیتهای میانه (نیمهحقیقی ـ نیمهمجازی):
این اشخاص نیز از نظر اخلاقی و احساسی عموما از زندگی حقیقی خود الهام میگیرند؛ اما در بهکاربردن هویت واقعی خویش تا حدودی محتاط عمل میکنند.
محتاط بودن، این امکان را برای شخصیتهای میانه بهوجود میآورد که بتوانند از خطوط قرمز دنیای حقیقیشان پا را تا حدودی فراتر نهاده و در دنیای مجازی آرمانگرایانهتر عمل کنند.
عدم اطمینان کامل به دنیای مجازی از یکسو، و میل به آرمانگرایی از سوی دیگر، موجب میشود اغلب افراد جامعهی مجازی این شخصیت را برای زندگی خویش برگزینند. کافی است گشتی در دنیای مجازی اطرافتان بزنید تا عدهی زیادی را با این نوع شخصیت ببینید.
افرادی چون جادی (نویسندهی وبلاگ «کیبرد آزاد») از شخصیتهایی هستند که بیشتر متمایل به شخصیت حقیقتگرا میباشند؛ اما به دلیل آنکه هویت مجازیشان غیر از هویت حقیقیشان است در این جرگه قرار میگیرند. عدهای هم هستند که مانند زهرا-اچبی (نویسندهی وبلاگ «زهرا») علاوه بر هویت حقیقی، قسمتی از زندگی حقیقیشان را نیز از دید ساکنان دنیای مجازی پنهان میسازند.
شخصیتهای مجازگرا:
اینگونه شخصیتها درست در نقطهی مقابل افراد حقیقتگرا قرار میگیرند. این افراد با تمام نیرو تلاش میکنند هویت حقیقی خود را پنهان دارند تا از این طریق بتوانند «من» دیگری از خود بروز دهند. آرمانگرایی محض از ویژگیهای بارز اینگونه شخصیتها محسوب میشود.
از این نوع شخصیت، اغلب کسانی بهره میبرند که در عرصهی فعالیتشان در دنیای حقیقی، آزادیهای محدودی دارند و با پناه آوردن به ویژگی پنهانبودن در دنیای مجازی، سعی میکنند آرمانهایشان را مطرح کنند. نویسندهی وبلاگ بابک خرمدین از این افراد محسوب میشود.
عدهای هم هستند که با وجود صلحآمیز بودن مقاصدشان ترجیح میدهند که ناشناس باقی مانده و نه تنها هویتشان بلکه حتی شخصیتشان را نیز پشت نوشتههایشان پنهان سازند: مانند نویسندگان وبلاگهای گوربان و گیس طلا.
به هر صورت افراد در نخستین لحظات ورود به دنیای جدید ارتباطات، با توجه به موقعیتهایشان در دنیای حقیقی و نوع ارتباطی که برای دنیای مجازی خویش پیشبینی کردهاند، به انتخاب یکی از انواع شخصیتهای فوق میپردازند. البته این انتخاب اغلب با گذشت زمان و کسب شناخت بیشتر از دنیای اطراف، بهتدریج دگرگون میگردد و جای خود را به نمونههای شخصیتی دیگری میدهد.
شما کدام شخصیت را برای دنیای مجازی خود برگزیدهاید؟ «من» ِ مجازی شما چقدر شبیه «من» ِ حقیقیتان است؟
از شخصیتهای مجازیتان بیشتر با ما سخن بگویید.