با وجود اینکه تردید و دودلی میتواند روش خوبی برای اجتناب از بدبینی باشد، میتواند آثار و نتایج منفی مهمی هم در زندگیتان داشته باشد. افراد خوشبین در انتهای تونل، نور را جستجو میکنند. اگر همواره نگرش بدبینانه داشته باشید شاید تغییر بینش برایتان مشکل باشد، اما امکان این هست که همیشه نیمه پر لیوان را ببینید نه قسمت خالی آن را.
بیایید از این فرضیه بگذریم که روزگار برخلاف میل شماست یا اینکه همراه با ابرهای تیره و تاری بربالای سرتان قدم به این دنیا گذاشتهاید.
این باورکه نظم و ترتیب جهان فقط برای بدبخت کردن شما پدید آمده است، خودخواهانه و غیرمنطقی است، متواضع باشید و از این ادعا که از کل دنیا سر دربیاورید، دست بردارید. بعضی اوقات تجارب بد به تجارب خوب منجر میشوند و شما نیز قادر به پیشبینی آینده نیستید پس نباید اینطور فکر کنید که آینده نیز بد خواهد بود.
ریشه بدبینی خودتان را جستجو کنید. نگرش منفی عمیق ریشه در تجارب دوران کودکی دارد، کودکان با رشد افکارشان اوضاع و احوال را مشاهده و درباره چگونگی عملکردهای دنیا فرضیهسازی میکنند. اگر دیدید همه چیزهای در حال پیشرفت، ناامیدی، خیانت، بیوفایی و شکست بودند جای تعجب نیست، اینک وقت همان چیزی است که از دنیا مثل یک بزرگسال انتظار دارید.
قبول کنید که آینده وگذشته با هم یکی نیستند. فقط این دلیل که شما درگذشته رنج و ناامیدی را تجربه کردهاید تضمینکننده آن نیست که در آینده نیز همه آنها را تجربه خواهید کرد. در گذشته خیلی اتفاقات بوده که نتوانستید آنها را تحت کنترل درآورید، هر کسی در هر برهه از زندگی ممکن است با چنین موقعیتهای بدشانسی مواجه شود. تنها شما نیستید؛ اما چیزهای قابل توجه زیادی هم هستند که تا حدودی قابل کنترلاند و امکان تغییر دادنشان هست. باور داشته باشید روز یا هفتهای که آغاز ناخوشایندی دارد، ضرورتاً پایان بدی نخواهد داشت. فکر نکنید که شروع ناخوشایند معطوف به پایان ناخوشایند باشد.
خودتان را علت هرچیزی در نظر بگیرید نه معلول آن، شما مجبور نیستید ماحصل و قربانی شرایط باشید. به جای فکر کردن به اینکه چه اتفاقاتی برایتان رخ میدهد، به فکر این باشید چگونه میتوانید شرایط را به نفع خودتان تغییر دهید. اگر از این سبک وروش فعلی زندگیتان راضی و خوشحال نیستید، اهدافی را تنظیم و در جهت آنها گام بردارید . به جای اینکه منفی نگری از شما شخصی بسازد که به هر قیمتی از ریسک کردن میهراسد، با استفاده از تجارب گذشته عزم خود را جزم کرده و تصمیمات بهتری بگیرید. بعضی مواقع خطرپذیری برای به دست آوردن پاداش لازم است.
رنج، ناراحتی، بدبیاری و ناامیدی را همچون قسمتی از زندگی بپذیرید. مطمئناً مشکلات و خطرات زندگی پایان یافتنی نیستند و این همان چیزی است که حد و اندازه خطر را مشخص میکند، اما طرف دیگر قضیه آن است که بعضی عملکردها به نتایج خوب منجر میشوند و به طور کلی معجون درهم بهتر از اصلاً چیزی نداشتن است.
شکرگزار باشید: هرفردی برای سپاسگزاری چیزهای قابل توجهی دارد. از وقایع خوبی که برایتان اتفاق افتاده فهرستی تهیه کنید. هرلحظه احساس منفی به شما دست داد آنها را بخوانید و به خودتان یادآوری کنید، همه چیزبد نیست.
از باورها و اعتقادات مثبت استفاده کنید: جملات کوتاهی بنویسید که یادآور تلاش شما در جهت تغییر نگرشتان نسبت به دنیا باشد. نوشتههای خود را در منظر دید خود نگه دارید.
مثلاً روی آینه حمام، درون کمد (شخصی) خود، روی مانیتور رایانه، حتی میتوانید به حصار دوش حمام بزنید.
بعضی باورها از این قرارند: همه چیز ممکن است.
شرایط را من ایجاد میکنم نه اینکه شرایط مرا ایجاد بکنند
تنها چیزی که قادر به کنترل آن هستم، طرز فکر و بینش من نسبت به دنیاست
من حق انتخاب دارم.
به خاطر داشته باشید که زندگی کوتاه است: هنگام احساس بدبینی قضاوت شما مکدر گشته یا درباره آینده احساس افول و پوچی میکنید. به یاد بیاورید که هر دقیقه زندگیتان ارزشمند است و هر لحظه که با نگرانی و غمگینی سپری میشود، تضمینکننده هیچ چیزی نیست. ولی برای لذت بردن از خوشیهای زندگی زمان کم است. در اصل بدبینی غیرعاقلانه و خیالی است زیرا سبب میشود که فکر شما مشغول چیزهایی باشد که هنوز رخ نداده و تعهد و زمانی برای اتفاق افتادن ندارند و همچنین مانع انجام دادن کارها میشود. بدبینی بذر تردید و دودلی را میپروراند. بدبینی هدر دادن زمان است و زمان منبع محدودی است که قدرت و اختیار بخشیدن ندارید.
برای ناملایمات زندگی آماده و در انتظار بهترین نتیجه باشید که اولی شما را شخصی عاقل و با شعور و بعدی شما را خوشبین میکند.