بسیاری از ما سعی میکنیم افراد و موقعیت ها را تابع خواستههای خویش سازیم و طبیعی است وقتی آنها به شیوه خود عمل میکنند، ما آمادگی آن را نداشته و احساس نگرانی ، غم و حتی خشم میکنیم. در یک رابطه سالم رشد و تغییرات هر یک از طرفین ، مجاز میباشد .
شما ممکن است نگران از دست دادن ارتباطات مؤثر یا نگران واردآمدن آسیبی به روابط باشید. بنابراین، ارتباطات خود رامانند شی شکننده تلقی میکنید که البته به اطاعت های دائمی شما وابسته میباشد. شما همانند بسیاری از افراد چه بسا از نه گفتن احساس گناه می کنید، چون شما آموخته اید برای اجتناب از آسیب وارد کردن به احساسات دیگران، خواستههای خود دست بکشید.
بنابراین احساس مسئولیت شما در قبال احساسات شخصی دیگران به حق جلوه میکند، گویی شادی آنها در گرو موافقت شماست. بدین ترتیب ممکن است شما احساس کنید با نفی آنهابه دلیل خودخواهی و خودمداری انسان بدی هستید زیرا شما یاد گرفتهاید که باید فداکار باشید وخود را نادیده انگارید !
بنابراین، شما بیش از خودتان دلواپس و متوجه دیگران هستید و وقتی از شما تقاضائی میشود ممکن است احساس کنید مورد لطف وموهبت قرار گرفتهاید. این امر سبب میشود تا احساس مهم بودن کنید ونگران آن باشید که در صورت مخالفت هرگز دوباره چنین تقاضایی از شما نشود. اینها، نمونههایی از احساسات دست و پا گیر هستند که میتوانند در آزادی عمل شما مداخله کنند .
مشکلاتی که با آن مواجه هستیم به دلیل این است که خیلی مهارتهای لازم در زندگی را به دست نیاورده ایم، اینکه چگونه انتقاد کنیم، چگونه مخالفت کنیم، چگونه با مخالفت دیگران کنار بیاییم، و یا اینکه چگونه جراتمند باشیم؟ جرات مندی به معنای حفظ حقوق خود بدون اینکه به حقوق دیگران بی احترامی کرده ویا حقوق دیگران را خدشه دار سازیم می باشد .
مطمئناً برای شما هم پیش آمده، افرادی را دیدهاید که خیلی راحت با همه ارتباط برقرار میکنند، دوستان زیادی دارند و در روابط اجتماعیشان بسیار موفقاند و گاهی این موفقیت، راه را برای پیشرفت بیشتر در عرصههای مختلف باز میکند .
تصوّر کنید توی ایستگاه اتوبوس نشستهاید، کسی که کنارتان نشسته، خیلی زود سر صحبت را باز میکند، مثلاً با این سؤال: “خیلی مونده اتوبوس از راه برسه؟” و یا “چند دقیقه است شما منتظر اتوبوس هستید؟”. تا این اندازه، شاید خیلی طبیعی باشد، امّا اگر شخص با جمله دیگری مثل این: “وای … امروز هوا خیلی گرمه!”، ادامه بدهد، دو ذهنیت متفاوت برایتان پیش میآید: اینکه او از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است یا به دنبال مقدمهای برای یک ارتباط اجتماعی است .
اگر شما، بین دوستانتان کسی را دارید که وی نیز دوستان زیادی دارد، هر جا که بروید، پیشبینی دیدن چهرهای آشنا، کاملاً طبیعی است. فراموش نکنیم که ما در عصری زندگی میکنیم که ارتباطات، تأثیر زیادی دارد و داشتن نفوذ در میان مردم، به ما کمک زیادی میکند .
انسانها در عین مشابهتهای فراوانی که در عادتها، رفتار و گفتارهایشان دارند، دنیایی کاملاً بیگانه و مختص خود را نیز در اختیار دارند. گاهی اوقات، ورود به این دنیا برای کسانی که از بیرون نظارهگرند، بسیار مشکل است. یکی دیگر از رمزهای ارتباط، ورود به این دنیا و چگونگی ورود به آن است .
مطمئناً شما نیز نظرات و دیدگاههای خاص خود را دارید؛ امّا فراموش نکنید که این، اجازه نمیدهد تا سایر دیدگاهها را از یاد ببرید. با در نظر گرفتن دیدگاهها و نظرات شخصی دیگران، شرایط آنها را درک نمایید، علایق شخصی خود را کنار بگذارید و تمام فکر خود را متمرکز آنها کنید. تصوّر کنید که اگر جای آنها بودید، چه کاری انجام میدادید و یا اینکه عقیده شما چه بود؟ پس کار درست را که به سود آنهاست انجام دهید .
محدود کردن دنیای ارتباطتان به آنچه تنها شما میپسندید، به سودتان نخواهد بود. برای مثال اگر شما از سبک کلاسیک در هنر، لذّت میبرید، نمیتوانید سایر افراد را به دلیل اینکه مثلاً سبک مورد علاقه شما را دوست ندارند، طرد کنید. اگر به علایق و انتظارات دیگران احترام بگذارید، اشتیاق آنها برای نزدیک شدن به شما بیشتر میشود .
عدم برقراری روابط مؤثربرای اغلب افراد مشکلاتی پـدیـد می آورد و مانع از ایفای نقش در موقعیتهای اجتماعـی و بیان دلمشغولی ها و درخواست ازدواج از شخص مــورد علاقه خود میگردد .
یک ارتباط سالم و مثبت ، ضمن حفظ استقلال فردی ، سلامت ، شادابی ، بهترین ها را برای طرفین به همراه دارد. انسانهایی که ارتباطات سالم و درستی با دیگران دارند، استرس کمتری تجربه میکنند و شادتر هستند. طبیعتأ در هر رابطه صحیح و انسانی رعایت یک سری اصول اولیه لازم و ضروری میباشد. برای حفظ و تداوم روابط سالم موارد زیر توصیه میشود :
_ از خانه خارج شده و معاشرت کنید . به فعالیتهایی ملحق گردید کـه هـمواره در ارتـبـاط بـا دیـگـران بـاشـیـد. مانـنـد بـاشگاه، کلاسهای ورزشی، انجمنهای دانشجویی و کلوب های تفریحی. دراین محیط ها همواره باید اجتماعی بـوده و با مردم معاشرت کنید. پس از مـدتی خـواهـید دید برایتان عادی و راحت می گردد.
_ هیچ کس دقیقأ همان چیزی نیست که خواهان آن هستید. گاه افراد با اعمالشان شما را ناامید میکنند. دیگران را به همان صورتی که هستند، بپذیرید و قصد تغییر آنها را نداشته باشید
_ چنانچه مسئولیتی را میپذیرید، آن را بطور کامل به پایان برسانید. در یک رابطه سالم ، ثبات و مسئولیت پذیری از شرط های اساسی بشمار میآید .
_ اگر بتوانید در برخوردهایتان ، خودتان باشید و نقش بازی نکنید، بسیار دلچسبتر و مقبولتر خواهید بود. چنانچه خود را زیر نقاب پنهان کنید، بالاخره دیر یا زود خود واقعی تان آشکار خواهد شد، و به روابط شما لطمه خواهد زد. یک رابطه سالم با انسانهای واقعی ساخته میشود، نه با تصورات .
_ عامل اصلی در روابط سالم و مؤثر، ترس از عدم پذیرش (طرد شدن) اسـت. ایـن عـامـل را تـوسط نزدیک شدن و برگزیدن فردی بـرای دوسـت خـود از میان بردارید. از آنجایی که غرور خودتان در معرض خطر نمی بـاشـد کـمتـر از نـزدیک شـدن حـذر خواهید کرد. شما خـواهید دید که مسئله شاقی نیست و خواهید خواست در فرصـت بـعد با دیگران در ارتباط باشید .
_ اشخاص را زیاد بزرگ نکنید، اهمیت ویژه ای را به فردی که با وی صحبت میکنید قائل نشوید. هرگاه اینگونه جلوه دهید که او برای شما بی اندازه ممتاز می باشد، او نیز شروع خواهد کرد به همین منوال فکر کردن. به وی بعنوان یک انسان با تـمـام مـعایـب و خـصـوصـیـات یک فـرد عادی نـگاه کنید. گفتگو کردن در حالت برابر، بسیار دلپذیرتر از صـحبت کردن با تـکبر و یا با چشم حقارت خواهد بود .
_ از طرد شدن نهراسید، قهرمانان برجسته مشت زنی درحالی پا به میدان میگذارند که احتمال شکست برایشان وجود دارد. به همین ترتیب شما نباید انتظار داشته باشید همیشه موفق باشیـد. هیچ چیز ۱۰۰% نیست. بنابراین رویـارویی با یک فرد را بعنوان یک تجربه آموزنده درنظر بگیرید. ترفند کار در این است که خودآگاه (تمرکز حواس بخود) نباشید. کمرویی، تـردید و دودلی هنگامی رخ میدهد که شما به عیوب و نقایص خود فکر می کنید. در عوض افـکـارتـان را سراسر به شخصی که در حال گفتگو هستید متمرکز گردانید. هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهیدبرد و هم اینکه طرف مقابل از توجه شما خرسند و مشعوف خواهد شد .