راز و البته حفظ آن مقوله ای است که همیشه با آدمی بوده است. این که فرد رازش را به چه کسی بگوید و به چه کسی نگوید، دغدغه ای است که همواره ذهن آدمی را به خود مشغول داشته است. یکی از دشوارترین مواقع در زندگی آدمی وقتی است که بفهمد رازش فاش شده و دشوارتر از آن وقتی است که بفهمیم این راز از سوی فردی خودی فاش شده که زمانی محرم اسرارمان بوده است.
از طرفی ورود تکنولوژی به ایران در کنار تمام مواهب آن آسیب هایی برای شهروندان نیز به جا گذاشته است که یکی از هزاران مشکل آن رواج پدیده «افشاگری» است. پدیده ای که حالا به یک آسیب اجتماعی تبدیل شده است. به همین دلیل، بررسی دلایل روی آوردن افراد به افشاگری از جمله سوال هایی است که امروز پیش روی ما قرار دارد.
از اینها گذشته باید دید چه بسترهای اجتماعی شرایط را برای وجود و بروز افشاگران ایجاد کرده است. شاید یکی از دلایل روی آوردن افشاگری در سطح شهروندان، ریخته شدن تابوی افشاگری در میان مدیران و مسئولان یک جامعه باشد. نکته ای که در این گفتگو از سوی دکتر عزت الله کردمیرزا مورد تاکید قرار گرفته است.
برای بازشناسی این پدیده با دکتر کردمیرزا، روانشناس به صحبت نشستیم تا با مفهوم حریم خصوصی و وضعیت آن در ایران ویژگی های روان شناختی انسان های افشاگر بیشتر آشنا شویم و چگونگی برخورد با آنها را دریابیم.
حریم خصوصی را چگونه تعریف می کنید؟
- براساس منابع علمی، حریم خصوصی یعنی یک فرد یا گروه بتواند خود یا اطلاعات مربوط به خود را مجزا کند و در نتیجه بتواند خود یا اطلاعاتش را با انتخاب خویش در برابر دیگران آشکار کند. ریشه و اساس مشکل حریم خصوصی مربوط به افشاگری نامناسب و بدون کنترل داده های شخصی است. برخی از مردم به سادگی رازهای خود و دیگران را افشا می کنند و پیامدهای منفی آن را نمی سنجند. و به قول سعدی: «خامشی به که ضمیر دل خویش - به کسی گویی و گویی که: مگوی» «ای سلیم! آب ز سرچشمه ببند - که چو پر شد، نتوان بستن جوی».
آثار منفی افشای راز و در واقع تجاوز به حریم خصوصی را چه می دانید؟
- اثرات نامطلوب افشای راز را می توان از چشم اندازهای مختلف اعم از دینی، روانشناختی، اجتماعی، خانوادگی و سایر حوزه ها مثل سیاسی، نظامی و اقتصادی بررسی کرد. اما آن چیزی که در این بحث بیشتر مورد توجه قرار می گیرد شاید رویکرد خانوادگی، دینی و روانشناختی افشای راز است. به طوری که در نگاه دینی به افشای راز، حریم خانوادگی و حفظ حرمت آن به شدت مورد تاکید است. از نظر روانشناختی نیز حفظ حرمت افراد در مجموع واحد خانواده مورد تاکید فراوان است. به طوری که در حوزه روانشناسی شخصیت در خصوص افشای راز گاهی اوقات از واژه «ترور شخصیت» نام برده شده است. کلمه ترور در خصوص افشای راز نشاندهنده اثرات مغرضانه یا منافع ثانوی است که فرد افشاکننده می تواند به دست آورد و از سوی دیگر تخریبی است که می تواند متوجه اشخاص و جامعه شود.
چند مورد از اثرات نامطلوب افشاگری را نام ببرید؟
- پرورش شخصیت منفی
- شیوع اختلالات روانی از جمله افسردگی و اضطراب
- شیوع بدبینی در جامعه یا پایین آمدن مشارکت عمومی
- کاهش درجه ایمان و اعتقاد به خدا
- غفلت و انحطاط اخلاقی
- اشاعه زشتی
در سوی دیگر افشاسازی، رازداری است. رازداری چه اثرات مطلوبی می تواند به جای بگذارد؟
- به همان نسبت که افشای راز می تواند اثرات نامطلوبی را برجای گذارد، رازداری می تواند بعدی از خوشبینی و اعتماد عمومی را دامن بزند، به این معنا که به لحاظ روانشناختی، رازداری احساس امنیت روانی و اعتماد متقابل اجتماعی را در روابط بین فردی ایجاد می کند و می تواند در زمینه های مختلفی از جمله رابطه فرد با خودش، رابطه فرد با اطرافیان و رابطه فرد با مراجع قدرت در جامعه اثر مثبت بگذارد. به این معنی که به همان نسبت که رازداری الگویی اجتماعی و دینی از سلامت روان است، در فرزندپروری، روابط بین همسران، و تعامل ساختار خانواده با ساختارهای اجتماعی می تواند اثربخش باشد.
نقش پیشرفت تکنولوژی را تا چه حد در افشاگری ها موثر می دانید؟
- درست است که بحث افشاگری همواره مطرح بوده است اما امروزه پیشرفت تکنولوژی و وسایل پیشرفته ای که برای ثبت و ضبط صدا و تصویر وجود دارد و رواج گسترده اینترنت، وسایل ارتباطی و به ویژه شبکه های اجتماعی موجب تسهیل امر افشاگری شده اند نقش اجتناب ناپذیر این وسایل بحث حریم شخصی را در عصر حاضر بسیار حساس تر می کند.
رعایت حریم خصوصی در ایران را چگونه می بینید؟
- آنچه که در سطوح مختلف جامعه اعم از فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی دیده می شود این است که تعهد لازم برای حفظ حرمت افراد در جامعه زیر سوال رفته است. برای مثال، ممکن است افراد جامعه به شخصی رأی داده باشند و هنوز دوره او تمام نشده است، اما آنقدر رازها و شایعات بر مردم غلبه می کند که حرمت رأی خود را حفظ نمی کنند یا در حوزه های اقتصادی، افشای راز بحران آفرین می شود؛ به طوری که ما در سال های اخیر با واژه «رانت خواران» یا «ویژه خواران» مواجه هستیم. اینها نشان می دهند که این افراد دسترسی به اطلاعاتی دارند که با افشای آن به نفع منافع شخصی خود عمل می کنند. این موضوع در سطح خُردتر جامعه یعنی خانواده نیز دیده می شود. برای مثال، برخی از مردان و زنان مدام تلفن همسرشان را چک می کنند یا پیامک ها را می خوانند که این از مصادیق حریم شکنی تلقی می شود چرا که ما یا به همسرمان اعتماد داریم یا اعتماد نداریم و حد وسطی وجود ندارد.
افراد افشاگر چه ویژگی های شخصیتی دارند؟
- این افراد معمولا پرحرف و ناتوان در کنترل زبان خود هستند و به لحاظ اجتماعی نیز روابط بین فردی شان، ساده لوحانه و فاقد تعهد اجتماعی است. در بسیاری مواقع احساسات بر عقل آنها غلبه می کند. به لحاظ روانشناختی افرادی که از نظر شخصیتی خودتنظیمی بالایی دارند، به آنچه که می گویند فکر می کنند، از عادت های اعتیادی به دور هستند، آینده نگری سرلوحه زندگی آنان بوده و اعتقادات دینی و معنوی، بخشی از زندگی خانوادگی آنها را تشکیل می دهد، معمولا جزو افشاکنندگان اسرار نیستند.
به نظر شما آیا افشاکنندگان راز در دسته خاصی از تیپ های شخصیتی قرار می گیرند؟
- نمی توان با قاطعیت این افراد را در گروه شخصیتی خاصی قرار داد اما با توجه به اینکه معمولا اینها افرادی هستند که هیجانات بر آنها غلبه دارد می توان آنها را بیشتر متعلق به تیپ A دانست، یا با توجه به اینکه معمولا روابط اجتماعی متعدد و متنوع در دستور کار آنها قرار دارد می توان آنها را متعلق به تیپ شخصیتی برونگرا یا افرادی که روان آزرده خویی بالایی دارند و از استواری و ثبات لازم برخوردار نیستند، دانست.
تاثیرات محیط خانواده در شکل گیری چنین ویژگی شخصیتی را چطور ارزیابی می کنید؟
- عمده رفتارهای ما در بافت خانواده و تعاملات بین اعضای خانواده شکل می گیرد. به قول بعضی از نظریه پردازها جو روانی حاکم بر خانواده و هیجانات موجود در روابط اعضای خانواده می تواند بسیاری از عادت های رفتاری ما را شکل دهد یا به قول برخی دیگر اگر الگوی نامناسب و مخربی در بافت خانواده در ذهن کودک تجلی و عینیت پیدا کند، عواقب اجتماعی از قبیل حرمت شکنی را به همراه خواهد داشت.
با توجه به تجربیات کلینیکی خود و همکارانتان، میزان چنین پدیده ای را در ایران چقدر می دانید؟
- به طور کلی می توان گفت اکثر افرادی که به مراکز روان درمانی مراجعه می کنند به نوعی با مسئله رازداری به ویژه در روابط صمیمانه درگیر هستند و در واقع موضوع رازداری و افشاگری به نوعی پدیدآورنده آسیب در آنها بوده است. در واقع می توان افرادی را که به خاطر مسئله ای با محوریت رازداری به مراکز درمانی مراجعه می کنند در دو دسته جای داد:
افرادی که اسراری دارند و نگران انتشار اسرارشان هستند و در سوی دیگر گروهی که اسرارشان پخش و منتشر شده و نگران تبعات بعدی آن هستند. برای مثال، فردی که در رابطه بین فردی خود تجاربی را داشته است ممکن است نگران انتشار این امر شود یا در صورت انتشار، نگران تبعات آن باشد.
اطرافیان باید چه برخوردی با فرد افشاکننده داشته باشند؟
- در مداخله های روانشناختی و برخورد خانواده ها برای کمک رسانی به اینگونه افراد مواردی مورد تاکید است. یکی از این موارد این است که با آن فرد درخصوص انگیزه های انجام این افشاگری و منافع احتمالی که می تواند برای او داشته باشد صحبت کنند. مسئله دیگر اینکه معمولا چنین افرادی مهارت های اجتماعی ضعیفی دارند و بنابراین می توان مهارت های اجتماعی از قبیل خودآگاهی، مدیریت خود، مقابله با فشار اطرافیان، تفکر نقادانه، تصمیم گیری و حل مشکلات را به آنها آموزش داد.
یکی از زمینه هایی که به ویژه خانواده ها می توانند در نظر بگیرند این است که بدون ایجاد فشار یا بدبینی نسبت به موضوع افشا شده سعی در کنترل تبعات آن و نیز ایجاد اعتماد متقابل در فرد آسیب دیده کنند. به عبارتی، در چنین مواردی صرفا به چیزهایی که شنیده اند اعتماد نکنند. بهتر است اصل را بر اغماض گذاشته و اینگونه تلقی نکنند که اولین خطای آدم ها آخرین خطای آنها است.
جامعه در این زمینه چه نقشی می تواند ایفا کند؟
- ایجاد خوشبینی در سطح جامعه و اجرای برنامه هایی در سطوح مختلف آموزش بسیار اهمیت دارد. معمولا در چنین مواردی مردم به مدیران ارشد کشورشان اقتدا می کنند، یعنی اگر در رأس جامعه رازداری و حرمت انسانی یک اصل پذیرفته شده و عملی باشد بدنه جامعه نیز به این اصل اقتدا خواهد کرد.