آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش
آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی |  تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

آموزش حرفه ای فروش و بازاریابی | تکنیک های فروش

دختران دو برابر بیشتر از پسران افسرده می‌شوند

 محمد جانبلاغی ... روانشناسی بالینی

یک روان‌پزشک گفت: افسردگی در دختران از سنین بلوغ نمایان می‌شود و طبق برآوردها، افسردگی در دختران جوان و نوجوان تقریبا دو برابر بیشتر از پسران در این سن است.

 

دکتر اشرف تشکری در گفت‌وگو با (ایسنا) ، اظهار کرد: ‌از دلایل این افسردگی می‌توان به تغییرات فیزیولوژیک بدن در دوران بلوغ اشاره کرد. کاملا مشخص شده‌ که افسردگی در زنان بیشتر از مردان است که می‌توان این موضوع را با فیزیولوژی خاص زنان مرتبط دانست.

 

وی افزود: افسردگی همچنین می‌تواند مربوط به نقش‌های اجتماعی باشد که دخترها نسبت به پسرها دارند. محدودیت و ضعف‌هایی که دختران در برابر پسران حس می‌کنند نیز می‌تواند دلیل آن باشد. البته این عارضه فراگیر است و در سراسر دنیا افسردگی در دختران دیده می‌شود.

 

عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: پسرها معمولا از آزادی و گاه از حقوق بیشتری برخورد دارند و توان جسمانی آن‌ها نیز بیشتر است. کمتر بودن قوای جسمی دختران آن‌ها را در معرض آسیب قرار می‌دهد که به همین دلیل احساس ناراحتی دارند.

 

وی تصریح کرد: افسردگی درجات مختلفی دارد و در حالت شدید حتی ممکن است به خودکشی نیز منجر شود یا به درمان اورژانسی نیاز داشته باشند.

ادامه مطلب ...

خودم را نمی‌خواهم

 محمد جانبلاغی .. روان شناسی بالینی

مشاوره خانواده - دلش می‌خواست چیزی باشد که نیست. احساس می‌کرد چیزی در وجودش کم دارد. گم کرده‌ای در وجودش داشت که نمی‌توانست آن را پیدا کند. نه گردش و تفریح او را راضی می‌کرد و نه کلاس‌های مختلفی که می‌رفت. مدام با دوستانش قهر می‌کرد. فکر می‌کرد هیچ‌فردی نمی‌تواند درکش کند. تصمیم گرفت بینی‌اش را عمل کند اما تهیه پول برایش مشکل بود. پیش خودش فکر می‌کرد که وقتی بینی‌اش را عمل کند قطعا زیباتر می‌شود و در این صورت دوستان بیشتری هم می‌یابد و نتیجه آن این است که شغل بهتری پیدا می‌کند و زندگی‌اش زیرورو می‌شود.

 

با هر دردسری که بود پول عمل را فراهم کرد و خودش را به تیغ جراحی سپرد. اما هیچ چیز در زندگی‌اش تغییری نکرد نه شغل مناسبی و نه دوستان بیشتری پیدا کرد خودش ماند با پولی که برای جراحی قرض کرده بود و احساس خلاء که دست از سرش بر نمی‌داشت. نارضایتی از خود و از هویت فردی و اجتماعی از آن حس‌هایی است که به سراغ نوجوان و جوانان امروزه می‌آید و تبدیل به دغدغه‌شان می‌شود. براساس یک تحقیق که در سطح ملی و از سوی سازمان ملی جوانان انجام شد، 26 درصد از جوانان ایرانی آرزو ‌کرده‌اند که از جنس مخالف می‌بودند. 42 درصد دختران طبق این تحقیق ترجیح داده‌اند اگر دوباره به دنیا می‌آمدند پسر می‌بودند به‌جای اینکه دختر باشند.20 درصد از جوانان ایرانی تمایل به عمل بینی دارند و کمتر از 5 درصد جوانان به مکتب‌ها و آئین‌های نوظهور گرایش دارند. مسئله‌ای خاص جوانان بسیاری از کارشناسان معتقدند بحران هویت مسئله‌ای است که بسیاری از جوانان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

ادامه مطلب ...

قابلیت‌های ذهن سالم را بشناسید

محمد جانبلاغی ... روان شناسی بالینی 

شاید اگر از هر کسی بخواهید سلامت جسمی را برای شما تعریف کند از عهده این کار برآید ولی متاسفانه سلامت ذهن و روان همچنان عنصری ناشناخته برای اغلب مردم است . اصولا یک ذهن سالم ذهنی است که قابلیت های خاصی را که در ادامه به آن می پردازیم داشته باشد.

 

ادامه مطلب ...

درباره "تیک عصبی" چه می دانید؟

 محمد جانبلاغی ... روان شناس بالینی

درباره "تیک عصبی" چه می دانید؟

سیر تیک‌ها نوسانی است؛ گاهی تشدید می‌شوند بعضی اوقات نیز کاهش پیدا می‌کنند حتی گاهی اوقات ممکن است برای مدتی خاموش شوند.

 

مهدی تهرانی‌دوست اظهار داشت: طبق تحقیق، تیک‌های عصبی به حرکات یا رفتارهای تکراری گفته می‌شود که به صورت غیرارادی در بخش‌های مختلفی از بدن بروز پیدا می‌کند.

 

فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: گاهی این تیک‌ها خیلی ساده است مثلاً حرکاتی به صورت چشمک‌ زدن در چشم ایجاد می‌شود یا حرکاتی در صورت، گردن، دست یا پا بروز پیدا می‌کند.

 

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: گاهی تیک‌ها ممکن است به صورت رفتارهای پیچیده‌تری خود را نشان بدهند مانند لمس کردن، بوییدن یا پریدن که در بسیاری موارد برای خود فرد یا اطرافیان ممکن است ناراحتی ایجاد کند.

 

تهرانی‌دوست افزود: گاهی تیک به صورت صداهای خاصی بروز پیدا می‌کند که در این صورت تیک‌های صوتی خواهیم داشت.

 

ادامه مطلب ...

از اختلال وسواس فکری - عملی نترسید

محمد جانبلاغی .. روان شناس بالینی 

بسیاری از مبتلایان به اختلال وسواس فکری – عملی به علت ترس از انگ اختلال روانی، مشکلاتشان را ده ها سال از خانواده مخفی می کنند یا در برابر اعتراض های دیگران مشکل خود را نمی پذیرند و همین موضوع باعث شدیدتر شدن مشکلشان می شود.

 

درحالی که این افراد به نوعی اختلال اضطرابی دچارند که زندگی شان را تحت الشعاع قرار داده است. این مشکل روانشناختی که زمانی، فقط در متون تخصصی شناخته شده بود، اکنون بخشی از فرهنگ عامه شده است.

 

این مشکل گاهی آنقدرشدید می شود که باعث مشکلات زیادی از نظر اقتصادی، جسمی و ارتباطات اجتماعی می شود. مثلا افرادی که دارای نوعی وسواس به نام وسواس شستشو هستند بسیاری از ما در یکی از اقوام، اطرافیان یا دوستانمان موردی از آنرا سراغ داریم، بر اثر شستشوهای بسیار دچار مشکلات جسمی زیادی مانند کمردرد و اگزمای شدید پوست می شوند، چندین برابر بقیه هزینه آب پرداخت می کنند و به خاطر وسواسی که دارند ارتباط خود را با بسیاری از دوستان و اقوام خود که حساسیت آنها را در نظر نمی گیرند، قطع می کنند و حتی ممکن است سال ها باشد که مسافرت نرفته اند چون هیچ جایی را تمیز نمی دانند.

ادامه مطلب ...

همین الان دست از این کارها بکشید!

آیا دوست دارید دیگران دوستتان داشته باشند؟ با دقت به حرف های آنها گوش کنید. برای اینکه مطمئن شوید حرف های آنها را درست متوجه شده اید، سوال بپرسید. آنها برای این کار از شما قدردان خواهند بود و دوستتان خواهند داشت و این مساله به شما هم احساس خوبی می دهد.

دنبال مقصر بودن
مردم اشتباه می کنند. کارفرماها قدر کارهای شما را نمی دانند. پیک بسته های شما را دیر به دستتان می رساند. اینها مواردی هستند که شما دیگران را برای آن سرزنش می کنید. اما شاید شما هم مقصر باشید. شاید کارتان را به خوبی انجام نداده اید. شاید انتظار دارید کارهای زودتر از زمان لازم انجام شوند.
سعی کنید به جای سرزنش کردن دیگران، مسوولیت مشکلاتی که پیش می آید را به عهده بگیرید. این کار به هیچ عنوان سخت و آزار دهنده نیست و حتی بسیار هم کمک کننده است زیرا شما دفعه بعد بیشتر روی کارهایتان تمرکز  می کنید و آنها را بهتر انجام می دهید.
در نتیجه، هرچه کارها را درست تر و هوشمندانه تر انجام دهید، خوشحال تر نیز خواهید بود.
جلب توجه کردن
هیچ کس شما را بری لباس ها، ماشین، مایملک، عنوان یا معلومات و هنرهایتان دوست ندارد. آنها چیزهایی هستند که شما دارید و مردم شاید آنها را دوست داشته باشند اما به این مفهوم نیست که شما را دوست دارند.
البته شاید ظاهر قضیه این طور به نظر برسد که آنها برای این موارد شما را دوست دارند اما ظاهر مسایل کاملا بی مفهوم و بی اساس است. رابطه ای که مبتنی بر بر ذات شما نباشد، رابطه ای واقعی نیست. رابطه های واقعی شما را خوشحال تر می کند. و شما فقط زمانی می توانید یک رابطه حقیقی ایجاد کنید که به دنبال تحت تاثیر گذاشتن دیگران و جلب نظر نباشید و بیشتر روی آن چیزی که واقعا هستید، تمرکز کنید.

ادامه مطلب ...

10 درس مهم که باید از شکست بگیرید





وقتی جوان‌تر بودم، وقتی اوضاع خوب و آنطور که دوست داشتم پیش نمی‌رفت واقعاً نمی‌توانستم درسی از آن بگیرم. نمی‌توانستم به تصویر بزرگ نگاه کنم و بتوانم از پیشامدهای بدی که برایم اتفاق افتاده درس بگیرم.
اما، هر بار که اوضاع زندگی آنطور که می‌خواهید پیش نمی‌رود، می‌توانید چیزهایی زیادی از آن یاد بگیرید.
یکی از بهترین کارهایی که می‌توانیم بکنیم این است که وقتی اوضاع طبق برنامه‌های ما پیش نمی‌رود، به همه ماجراهایی که اتفاق افتاده خوب فکر کنیم و تا جاییکه می‌تونیم از همه تجربیاتمان درس بگیریم و خودمان را برای موفقیت در آینده آماده کنیم.

10 درسی که باید از شکست بگیریم:

1.
واقعاً چیزی به اسم شکست وجود ندارد. بله، ممکن است اوضاع بد پیش برود یا مطابق برنامه ما پیش نرود اما واقعاً چیزی به اسم شکست وجود ندارد زیرا همیشه یک دلیل خوب برای خوب پیش نرفتن اوضاع و درسی برای آموختن از آن وجود دارد. در طولانی مدت، هر اتفاقی که می‌افتد به صلاح شما خواهد بود.

2.
اگر به دلایلی اشتباه چیزی را می‌خواهید، هیچوقت آنطور که شما دوست دارید انجام نخواهد شد.

3.
می‌توانید از این واقعیت بعنوان یکی از قوی‌ترین انگیزه‌ها برای موفقیت در آینده استفاده کنید که اول کار، اوضاع آنطور که شما دوست دارید پیش نرفته است. اگر تصمیم بگیرید که به همه چیز درست نگاه کنید، اشتیاقتان برخواهد گشت.

4.
همیشه و در همه جا پشتکار، تعهد و تلاش نتیجه می‌دهد.

ادامه مطلب ...

امید

چهار شمع به آهستگی می‌سوختند، در آن محیط آرام صدای صحبت آنها به گوش می‌رسید.شمع اول گفت: من صلح و آرامش هستم، هیچ کسی نمی‌تواند شعله مرا روشن نگه دارد من باور دارم که به زودی می‌میرم....... سپس شعله صلح و آرامش ضعیف شد تا به کلی خاموش شد شمع دوم گفت: من ایمان و اعتقاد هستم، ولی برای بیشتر آدمها دیگر چیز ضروری در زندگی نیستم پس دلیلی وجود ندارد که دیگر روشن بمانم......... سپس با وزش نسیم ملایمی ایمان نیز خاموش گشت.

شمع سوم با ناراحتی گفت: من عشق هستم ولی توانایی آن را ندارم که دیگر روشن بمانم، انسانها من را در حاشیه زندگی خود قرار داده‌اند و اهمیت مرا درک نمی‌کنند، آنها حتی فراموش کرده‌اند که به نزدیکترین کسان خود عشق بورزند .............. طولی نکشید که عشق نیز خاموش شد.

ناگهان کودکی وارد اتاق شد و سه شمع خاموش را دید، گفت: چرا شما خاموش شده‌اید، همه انتظار دارند که شما تا آخرین لحظه روشن بمانید ......... سپس شروع به گریستن کرد........... پــــــــس...شمع چهارم گفت: نگران نباش تا زمانیکه من وجود دارم ما می‌توانیم بقیه شمع‌ها را دوباره روشن کنیم، مـن امـــید هستم.

با چشمانی که از اشک و شوق می‌درخشید ..... کودک شمع امید را برداشت و بقیه شمع‌ها را روشن کرد.

نور امید هرگز نباید از زندگی شما محو شود ...

 

زندگی بر اساس حرف مردم

مدام نگران حرف و قضاوت مردم است. دوستانش را هم بر همین اساس انتخاب می کند؛ اگر چند خودرو مدل پایین جلوی خانه اش پارک کنند یا موقع رفتن مهمان ها ناچار شود برای یکی از آنها به مقصدی که فکر می کند در شأن خانواده او نیست از آژانس محل ماشین بگیرد، به خیالش آبروریزی می شود.

 

از دردسرهای انتخاب مهمان و استفاده از خودروی شخصی هم که بگذریم، انتخاب لباس، میوه و شیرینی، گوشت، مرغ، ماهی و نوع چیدمان خانه را نمی شود نادیده گرفت. اگر شما هم زندگی چنین فردی را دیده باشید، حتما می دانید چقدر سخت است که زندگی شخصی تان را با نوع نگاه و نظر مردم تطبیق دهید و بر این اساس دائم تغییر کنید.

حرف مردم,حرف و قضاوت مردم ,قضاوت مردم

ادامه مطلب ...

تمرکز- برخی توصیه های اساسی

مکانی را به مطالعه اختصاص دهید فقط برای مطالعه !

الف _ مکان (یا مکانهایی) را بیابید که بتوانید از آن برای مطالعه استفاده کنید(برای مثال, کتابخانه های دانشگاهی, کلاس های خلوت, محیط های ساکت در محوطه دانشگاه, اتاق استراحت در منزل و غیره).

ب-  مکان خاصی را برای مطالعه در نظر بگیرید. سعی کنید وقتی در آن مکان هستید فقط مطالعه کنید و از این طریق عادت مطالعه در آن مکان را در خود ایجاد کنید. در نتیجه به هیچ وجه از آن مکان برای گفت و شنود های اجتماعی, نوشتن نامه, خیالبافی و غیره استفاده نکنید.

ج-  محل مطالعه شما حتماً باید شرایط زیر را حائظ باشد:

?      نور مناسب .
       ?       هوای مناسب.

?       صندلی خیلی راحت اما نه خیلی راحت.

?       میزی به اندازه کافی بزرگ تا بتواند وسایل خود را روی آن بگذارید.

د- محل مطالعه شما باید حتماً از مسایل زیر بدور باشد:

?       اشراف داشتن به فعالیت های دیگری که حواس شما را پرت می کند و شما را درگیر خودشان می سازند.

ادامه مطلب ...

خاطرات بد فراموش نمی شوند!

محققان دانشگاه کارولینای شمالی ضمن تحقیقات خود دریافتند بعضی از خاطرات، چه خوب و چه بد، برای همیشه در ذهن می‌مانند و در این میان، خاطراتی که می‌خواهیم از یاد ببریم، سخت تر از همه از ذهن زدوده می‌شوند.

سایت خبری " تایمزآو ایندیا " می‌نویسد ، محققانی که درباره این پدیده مطالعه می‌کنند، اکنون دریافته‌اند زمانی که صحبت از سرکوب خاطرات ناخوشایندی به میان می‌آید که محرک احساسی داشته‌اند، "فراموشی عمدی" یا "فراموشی داوطلبانه" به هیچوجه کارایی ندارد.

گروهی از فیزیولوژیست‌های دانشگاه کارولینای شمالی در گزارشی که قرار است در شماره ماه سپتامبر "مجله روانشناسی اجتماعی تجربی" به چاپ برسد، اظهار داشتند که دریافته‌اند افراد مورد مطالعه آنها قادر نیستند آنگونه که رویدادهای خوشایند و مادی خود را عمدا فراموش می‌کنند، خاطرات احساسی و معنوی خود را از ذهن پاک کنند.

به گفته آنان، زمانی که انسانها سعی می‌کنند عمدا اطلاعاتی را فراموش کنند، باید در ذهن خود آن اطلاعات را از بقیه موضوعات همراه آن جدا کنند و آنچه را که مایل نیستند دوباره به خاطر بیاورند، کنار بگذارند اما احساسات مانع از برداشتن این دو گام می‌شود.

دراین مطالعه محققان با استفاده از تصاویر احساس‌برانگیز و خنثی، شیوه‌ای را برای فراموشی هدایت شده به کار بستند تا دریابند که آیا انسانها می‌توانند به آسانی فراموش کردن رویدادهای مادی و غیر احساسی، رویدادهای احساسی را نیز به دست فراموشی بسپارند یا خیر.

زمانی که فهرست اطلاعاتی که می‌بایست فراموش شود، خنثی بود، داوطلبان شرکت‌کننده موفق شدند آنها را عمدا فراموش کنند اما زمانی که این فهرست شامل رویدادهای احساسی بود، فراموشی هدایت شده، شکست خورد.

ادامه مطلب ...

تاثیر منفی کم خوابی بر حافظه

دانشمندان می گویند تنها یک هفته کم خوابی عملکرد درصد ژن ها را در بدن مختل می کند.

به گزارش  دیلی میل محققان با بررسی ژنتیکی 26 داوطلب که کمبود خواب داشتند دریافتند خواب کافی تاثیر زیادی روی کارکرد بیش از 700 ژن در بدن دارد. افرادی که در طول شب نمی خوابند بیش از دیگران دچار خستگی بی حوصلگی ضعف بی حالی سردرد و استرس می شوند. خواب کافی، رژیم غذایی سالم و ورزش سه عامل مهم در تندرستی افراد است و با نادیده گرفتن هر کدام فرد در معرض بیماری های مختلف جسمی روحی و روانی می شود. بر اساس نتایج پژوهش های کاهش زمان خواب شبانه ( کمتر از 6 ساعت) اشتباه بزرگی است که افراد به بهانه مشغله کاری دچار می شوند و ادامه این روند به مرور زمان قدرت حافظه را کاهش می دهد و روی عملکرد مغز تاثیر منفی می گذارد.

خواب کم همچنین پوست صورت را زود پیر می کند و باعث به وجود آمدن چین و چروک در پوست می شود.

خانواده سالم

خانواده سالم و موفق مجموعه ای است که در آن، همه اعضا موفق هستند و همه مناسبات میان افراد روال طبیعی دارد. اعضای این خانواده می توانند از قدرت انسانی خود برای مشارکت، تعاون و پاسخ به نیازهای جمعی و فردی استفاده کنند.

برای داشتن یک خانواده ایده آل و سالم به عنوان پایه های یک جامعه سالم لازم است همه اعضای خانواده و بویژه زن و شوهر نقش خود را به درستی ایفا کنند. لازمه خانواده ایده آل ، تربیت صحیح و اصولی کودک و آماده کردن او برای یک انتخاب درست در مرحله ازدواج و توجه به ابعاد مختلف روانی، انسانی، اجتماعی و شخصیتی دو طرف مقابل یعنی زن و شوهر در زندگی مشترک است.

ادامه مطلب ...

سلامت سازمانی

سازمان سالم جایی است که افراد با علاقه به محل کارشان می آیند و به کارکردن در این محل افتخار می کنند. درحقیقت سلامتی سازمان از لحاظ فیزیکی، روانی، امنیت، تعلق، شـــــایسته سالاری و ارزشگذاری به دانایی، تخصص، و شخصیت ذی نفعان، و رشد دادن به قابلیتهای آنها و انجام وظایف محول شده از سوی فراسیستم های خود در اثربخشی رفتار هر سیستمی تاثیر بسزایی دارد.

ادامه مطلب ...

انواع حافظه

حافظه: به قابلیت مغز در اندوزش، نگه داری و یادآوری اطلاعات اطلاق میگردد.

مراحل شکل گیری و بازیابی حافظه

1- رمز گردانی(ENCODING):به پردازش و ادغام اطلاعات دریافتی اطلاق میگردد.

2- اندوزش و یا یادسپاری(STORAGE):به ثبت پایدار اطلاعات رمزگردانی شده اطلاق میگردد.

3- یادآوری و یا بازیابی(RETRIEVAL/RECALL):به فراخوانی اطلاعات اندوخته شده اطلاق میگردد.

ادامه مطلب ...

مقابله با افراد منفی

 وجود اینکه تمرینات زیادی برای رویارویی با افراد منفی انجام داده ام گاهی اوقات خود را در حال جدال با آن می یابم. معمولا وقتی به مقابله میپردازم به ندرت نتیجه خوبی بدست می آید. نکته این است که ما انسانیم و دارای احساسات و نفسیات. با به کنترل درآوردن نفس خود و استفاده از هوش هیجانی نه تنها به سلامت روحی و جسمی خود کمک کرده ایم بلکه ازبوجود آمدن شرایط بد نیزجلوگیری کرده ایم.

در این جا چند پیشنهاد برای رویارویی با افراد سخت و منفی ارائه شده است.

ادامه مطلب ...

کلید زندان قضاوت، در دست توست!

اگر شما یکی از آن اشخاص نادر و خوشبختی هستید که بدن خود را به طور کاملاً دقیق به همان‌گونه‌ای که هست، با تمام نقاط ضعف و قوت احساس کرده‌اید، آن وقت است که درس پذیرش را مشتاقانه آموخته‌اید و می‌‌توانید به سرعت به درس بعدی بپردازید. با این حال اگر ذره‌ای معتقد باشید که اگر لاغرتر، بلندتر، بزرگ‌تر، محکم‌تر، بورتر و قوی‌تر بودید، شادتر می‌شدید یا هر تغییر جزیی قابل تصور دیگر بدنی زندگی‌تان را به طرزی معجزه‌آسا در جهت بهتر تغییر می‌داد، شاید لازم باشد وقتی را صرف آموختن ارزش پذیرش واقعی کنید.


ادامه مطلب ...

برچسب زدن های ناروا « لکنت»

سعی کنید از برچسب زدن های ناروا اجتناب داشته باشید . البته در این زمینه با موارد استثنایی مواجه خواهیم بود. ما تاکنون به انواع مختلف ناروانی های کلامی طبیعی ، ولو این که با فراوانی بیشتری ظاهر شوند ، اشاره کرده ایم . فقط زمانی که شکل این ناروانی ها تغییر پیدا می کند و با خودآگاهی ، ترس و تقلا از طرف کودک توأم می گردد ، به لکنت واقعی تبدیل می شود. بعد از این است که شما می توانید مشکل گویایی کودک خود را « لکنت زبان»  بنامید. اما اگر واکنش های هیجانی زاید که بدان اشاره کردیم در کودک ظاهر نشود، از لکنت نامیدن ناروانی های کودک سودی نخواهید برد.

ادامه مطلب ...

انسان سالم از دیدگاه روان شناسی

شناخت انسان سالم و به دست دادن ملاکی منطقی و علمی در این باره دغدغه دیرپای انسان بوده است. از این رو طبیعی است که تاریخ اندیشه بشری از تیوریها, آرزوها, توهمات و اسطوره هایی در این زمینه پر باشد. چنانکه ادیان الهی و مکتبهای فکری, فیلسوفان, عارفان و پیشوای ان دینی و اجتماعی, هر کدام به گونه ای, این مسأله را در نظر داشته و درباره آنها سخن گفته اند.

شناخت انسان سالم و به دست دادن ملاکی منطقی و علمی در این باره دغدغه دیرپای انسان بوده است. از این رو طبیعی است که تاریخ اندیشه بشری از تیوریها, آرزوها, توهمات و اسطوره هایی در این زمینه پر باشد. چنانکه ادیان الهی و مکتبهای فکری, فیلسوفان, عارفان و پیشوای ان دینی و اجتماعی, هر کدام به گونه ای, این مسأله را در نظر داشته و درباره آنها سخن گفته اند.

روان شناسان, با تمام گونه گونی مکتبها و جامعه شناسان, با تفاوت دیدگاه هاشان دراین باره به پژوهش و نگارش پرداخته اند. به همین دلیل حتی اشاره ای کوتاه به همه دیدگاه ها نیازمند نگاشتن کتاب یا کتابهایی حجیم است, از این رو در این مقاله نمی توان انتظار تفصیل یا پردازش به همه نظریه ها را داشت و ناگزیر باید به گزینش و انتخاب رو آورد.

ادامه مطلب ...

چهار فصل زندگی!!

آیا می دانید ماه بعد یا سال بعد چه اتفاقی برایتان خواهد افتاد؟ مسلما" نه، ولی هر چه پیش آید قاعدتا" طبق اصول و الگو های رفتاری قابل پیش بینی ، عکس العمل نشان خواهید داد.

از وقتی چشم به این جهان می گشایید مدام دستورالعمل هایی از والدین ، کلاس درس، محیط کار و ... دریافت می کنید و تجربه اندوزی می کنید. ممکن است اهداف بلند پروازانه ای داشته باشید و آرزوهای متعددی در سر بپرورانید. ولی به هر حال مادامیکه چرخ زندگی می گردد فراز و نشیب های متعدد و احساسات مختلفی را تجربه خواهید کرد. باید یاد بگیرید و بتوانید مهار چرخه ی زندگی خود را در دست بگیرید بدون آنکه نیاز باشد خودتان هم با آن بچرخید ؛ و در مواقع تغییر روال عادی زندگی، باید بتوانید آگاهانه و با اقتدار خود را آماده ی پذیرش منطقی سازید.

به همین دلیل است که من به قدرت و ارزش رفتار انسانها اعتقاد دارم. هرچقدر بیشتر در مورد انسانها تحقیق می کنم، و رفتار ها و سرنوشت هایشان را بررسی می کنم بیشتر باور می کنم که این سرنوشت طبیعی ما است که پیش میرود. موفقیت، شادکامی و کامروایی در همه ی فصول زندگی ما وجود دارند.

این شما هستید که متناسب با نگرش کلی خود به زندگی، تصمیم می گیرید که بخوانید یا نخوانید، تلاش کنید یا تسلیم شوید، در ناکامی ها خودتان را سرزنش کنید یا دیگران را مقصر بدانید، صادق باشید یا دروغ بگویید ، اقدام کنید یا طفره بروید، پیش روید یا کنار بکشید و ...پیروز شوید یا ببازید. خداوند نعمت بزرگ "اختیار" را بر ما ارزانی داشته تا خودمان پیشرفت و کامیابی - یا شکست و نابودی را انتخاب کنیم.

ادامه مطلب ...

وسواس یک ایده، فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر یا مضراست

وسواس یک ایده، فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر یا مضر که با نوعی احساس اجبار و ناچاری ذهنی و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بیمار متوجه بیگانه بودن حادثه نسبت به شخصیت خود بوده از غیر عادی و نابهنجار بودن رفتار خود آگاه است. روانشناسان وسواس را نوعی بیماری از سری نوروزهای شدید می دانند که تعادل روانی و رفتاری را از بیمار سلب و او را در سازگاری با محیط دچار اشکال می سازد و این عدم تعادل و اختلال دارای صورتی آشکار است.

 

روانکاوان وسواس را نوعی غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفی می کنند و آن را حالتی می دانند که در آن، فکر، میل، یا عقیده ای خاص، که اغلب وهم آمیز و اشتباه است آدمی را در بند خود می گیرد، آنچنان که حتی اختیار و اراده را از او سلب کرده و بیمار را وامی دارد که حتی رفتاری را برخلاف میل و خواسته اش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگی کار یا افکار خود آگاه است اما نمی تواند از قید آن رهایی یابد.

وسواس به صورت های مختلف بروز می کند و در بیمار مبتلای به آن این موارد ملاحظه می شود:

اجتناب، تکرار و مداومت، تردید، شک در عبادت، ترس، دقت و نظم افراطی، اجبار و الزام، احساس بن بست، عناد و لجاجت.

علایم دیگر: در مواردی وسواس به صورت خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدی، آتش زدن جایی، درآوردن جامه خود، بی قراری، بهانه گیری، بی خوابی، بدخوابی، بی اشتهایی،... متجلی می شود آن چنان که به اطرافیانش این احساس دست می دهد که نکند دیوانه شده باشد.

ادامه مطلب ...

داروهای توهم زا و روان گردان

داروهای توهم زا آلکالوییدهای شیمیایی هستند که روی درک و هوشیاری تاثیر گذار هستند. این دسته از داروها نارحتی های فکری، خلقی و ادراکی ایجاد می کنند. مقاومت نسبت به این داروها خیلی سریع و پس از3 تا4 روز مصرف مستمر پدید می آید. استفاده از این مواد بسته به مقدار مصرف و محیط فرد می تواند سرخوشی و حالتی شبیه یک تجربه فوق طبیعی را ایجاد کند.

 

داروهای توهم زا دارای تاثیرات مخرب جسمی، روحی و روانی هستند. اثرات جسمی این داروها گشادی مردمک های چشم، افزایش درجه حرارت بدن، افزایش ضربان قلب، تاری دید، خارش، کاهش اشتها، افزایش فشار خون، لرزش، سردرد، تهوع، تعریق و کُما می باشد.

این داروها علاوه بر تاثیرات جسمی روی ادراک و روان فرد نیز اثرات عمده ای دارند و منجر به ایجاد احساسات خیال گونه، گیجی، از دست دادن کنترل، تغییر در تشخیص زمان، هذیان، زوال شخصیت، کاهش قدرت قضاوت و هوشیاری می شوند. تغییر در حس بینایی و شنوایی از عوارض دیگر این داروها روی درک انسان است.

در ابتدا تاثیرات جسمی و سپس تغییرات بینایی و تقویت صداها ایجاد و حس ها با هم مخلوط می شوند. مثلاً فرد اظهار می دارد که بوها را می بیند و صداها را احساس می کند. حس لامسه دچار بزرگ نمایی شده و فرد قدرت تشخیص زمان را ندارد.

مصرف این داروها به شدت خطرناک بوده و باعث ایجاد اختلالات خلقی، افسردگی و اختلال تفکر می شود. افسردگی که در پس مصرف داروها گریبانگر فرد می شود، حتی می تواند منجر به خودکشی و یا مرگ شود.

ادامه مطلب ...

خودآزاری عملی است عمدی، تکانه ای، غیرکشنده

زمینه و هدف:

 

خودآزاری عملی است عمدی، تکانه ای، غیرکشنده که باعث صدمه به بدن شخص می گردد و به شکل های مختلف بروز می کند. شایع ترین روش، مجروح سازی یا ایجاد پارگی در بافت هاست که تحت عنوان خودزنی گفته می شود. خودزنی در انواع اختلالات روانی و شخصیتی دیده می شود ولی عده ای نیز خودزنی را برای گرفتن غرامت یا پیگردهای قانونی انجام می دهند که این افراد به پزشک قانونی مراجعه می کنند. تحقیق حاضر برای مشخص کردن ویژگی های شخصیتی گروه اخیر انجام شده است.

● روش بررسی:

50 نفر که در پزشکی قانونی برای آنها تشخیص خودزنی داده شده بود، 50 نفر نزاع کننده و 50 نفر که در اثر تصادف با وسایل نقلیه صدمه دیده بودند به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و با آزمون شخصیتی مینه سوتا (MMPI) فرم کوتاه (71 سوالی) مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته ها: گروه خودزن در مقیاس های خود بیمارانگاری یا (P=0.032) Hs، هیستری یا (P=0.030) Hy و پارانویا یا (P=0.007) Pa با گروه صدمه دیده در اثر تصادف تفاوت معنی دار داشت ولی با گروه نزاع کننده تفاوت معنی داری مشاهده نشد.

● نتیجه گیری:

بر اساس نتایج به دست آمده افراد خودزن که به پزشکی قانونی مراجعه می کنند دارای ویژگی های ذیل هستند: افرادی خودراضی و خود شیفته هستند؛ خشم و خصومت خود را متوجه دیگران می کنند؛ از دیگران انتقاد می کنند؛ افراد دیگر را مقصر در خرابکاری های خود از هر نوع می دانند؛ در روابط اجتماعی سطحی هستند؛ نیاز به توجه و محبت و حمایت دیگران دارند؛ برای جلب توجه یا نگهداری نفوذ بر دیگران از جسم خود استفاده می کنند. اینها اختلالات افسردگی و اضطراب نشان نمی دهند.

افسردگی مزمن می تواند شادی ها را از ما بدزدد

افسردگی مزمن می تواند شادی ها را از ما بدزدد: شواهد بسیاری در دست است که نشان می دهد حتی می تواند سلامتی مان را نیز از ما برباید.

 

بریس میلر، مهندس ساکن توپکا در کانزاس سیتی، مشکلی نداشت، تا این که بازنشسته شد. او که مهندس قابلی بود، علیرغم توسل به بیش از ده پزشک از مهندسی مراقبت پزشکی خویش برنمی آید. میلر 74 ساله هم اکنون به تعداد زیادی از متخصصین، برای اداره و درمان دوره های تشدید افسردگی، مراجعه می کند. علاوه بر همه اینها، سال هاست که بیماری دوقطبی نیز وی را آزار می دهد.

برشمردن همه علل بیماری میلر امکان پذیر نیست: ترکیبی از ژن های بد، تقدیر نه چندان بروفق مراد و رژیم غذایی نامناسب و غیره . با این حال، اخیرا به این فکر افتاده که وضعیت روحی اش هم مهم است. در دنیای امروز، بیشتر با افسردگی مواجه می شویم: تنهایی تلخ و ناگوار نه تنها می تواند انسان ها را دچار افسردگی کند، بلکه به سلامتی جسمی شان نیز آسیب وارد می سازد. دکتر دوایت اوانز، رییس دپارتمان روانپزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا می گوید: شواهد روزافزونی وجود دارند، حاکی از این که ممکن است افسردگی علت و یک عامل خطر مهم برای ابتلا به بیماری هایی چون کم خونی عضله قلب، سکته مغزی، بیماری دیابت و بیماری هایی (چون اچ.آی.وی/ایدز) که اساس ایمنی دارند، باشد. به علاوه، اخیرا شواهدی به دست آمده که نشان می دهد اختلالات خلقی می توانند بر سیر بیماری های دیگر تاثیر گذارند. کاملاً روشن است، افسردگی می تواند هم علت و هم معلول بیماری های جسمی باشد.

ادامه مطلب ...

هیپنوتیزم فقط با تلقینات مناسب ایجاد میشود...

1) آیا هیپنوتیزم فقط تلقین است؟ آیا نیرویی در القاء خلسه دخیل نیست؟ در حالیکه براحتی می توان وجود نیرو را احساس کرد.

 

تحقیقات نشان داده است که هیپنوتیزم فقط با تلقینات مناسب ایجاد شده و هیچ ارتباطی با هیچ نیرویی ندارد. هیچ چیزی جز تلقین در هیپنوتیزم نقش ندارد، البته تلقین هم کم اثر نیست، بخصوص وقتی دانش ما از قواعد تلقین و پیچیدگیهای روان را هم در نظر گیریم، بحث وجود نیرو یا آنطور که بیشتر رایج است نیروی مغناطیس حیوانی، منیطیسم یا هر نیروی دیگری بحثی تاریخی است و به زمانی برمیگردد که مغناطیس تازه در فیزیک کشف شده بود و برای بسیاری از جمله مسمر و سامویل هانمان پدر هومیوپاتی جالب بود . در آن روزگار هر کشف تازه ای بخصوص در فیزیک برای توصیف و تبیین سایر پدیده ها از جمله طب و روانشناسی استفاده می شد. مسمر نیروی مغناطیس و مغناطیس حیوانی را از همین موضوع اقتباس ومورد استفاده قرار داد. بحث بیشتر در این خصوص را به تاریخچه هیپنوتیزم و کتب مربوطه می سپاریم. اما ازتاثیر تاریخچه هیپنوتیزم در چنین طرز فکری مهمتر، آنچه باعث ماندگاری باور به وجود نیرو شده این است که در اکثر تکنیکهای هیپنوتیزمی از کلمه نیرو استفاده می شود، مثلااین جمله که :تا چند لحظه دیگر نیرویی دست شما را به سمت بالا می کشد . اما باید توجه داشت که احساس نیرو به منزله وجود نیرو نیست. بکار بردن کلمه نیرو صرفا اثر تلقین را بهتر می کند، به عبارتی نوعی کاربرد استعاره یا مثال METAPHOR است که بحثی مفصل درآموزش تکنیکهای هیپنوتیزمی و هیپنوتیزم درمانی است و باعث افزایش تاثیر تلقین های ما می شود. استفاده از استعاره دیگری مانند : تجسم کن چند بادکنک با رنگهای زیبا و قشنگ به انگشتان و مچ دست شما بسته شده و دست شما را به سمت بالا می کشد همان اثر را دارد، ولی از کلمه نیرو استفاده نکرده است. متاسفانه استفاده از استعاره نیرو که در تکنیکهای هیپنوتیزمی بسیار کاربرد دارد وقتی با تاریخچه و ادعاهای غیر علمی مسمر و ادعاها و عدم مطالعه بعضی همراه می گردد، این اشتباه را بیشتر رواج می دهد. به هر حال ساده ترین پاسخ به این سؤال این است که احساس وجود چیزی هیچوقت دلیل بر وجود آن نیست.

ادامه مطلب ...

خواب های خود را به یاد آورید

خواب دیدن در هر وضعیت یا زمانی رخ می دهد، نکته مهم بدست آوردن مهارتی است که بتوان خواب را به خاطر آورد.

 

اگر شما از آن دسته افراد هستید که کلاً خواب هایتان را به یاد نمی آورید، رویاهای آگاهانه خود را نیز به خاطر نخواهید آورد، اما نباید فراموش کرد که سعی در به یاد آوردن خواب، نقطه شروعی است برای شناخت نیمه تاریک زندگی.

در هر صورت آگاهی از آنچه به هنگام خواب در ذهن انسان می گذرد حداقل برای خود او می تواند بسیار جالب و حتی مفید باشد، در این جا به مواردی اشاره می کنیم که به شما کمک می کند تا بتوانید از خوابهای خود آگاه شوید.

برای تشخیص ماهیت خواب خود در لحظه وقوع، باید با سبک خوابتان آشنا شوید. قبل از این که وقت خود را صرف کار بر روی روش های مقایسه انواع خواب های قابل کنترل بکنید، باید قادر باشید که حداقل یکی از خواب هایی را که در طول شب به یاد آورید.

زیاد خوابیدن اولین قدم مثبت برای به یاد آوردن خواب است. اگر به منظور استراحت کردن می خوابید، برای به یادآوردن خواب هایی که خواهید دید خیلی آسانتر می توانید تمرکز کنید. به علاوه اگر استراحت کافی داشته باشید، به راحتی حاضرید مقداری از وقت نیمه شب خود را صرف یادداشت کردن خواب هایتان کنید.

ادامه مطلب ...

سلامت روان کدامست؟

این سوالی است که شاید برای همه مطرح باشد، اما بیش از همه برای ما و شمای مربی تربیتی اهمیت دارد. چرا که ما به دنبال داشتن مدرسه ای هستیم با دانش آموزانی از نظر روانی سالم و سرزنده.
در تمام دنیا برای پاسخ به این سوال تلاش های زیادی شده است. چون دنیایی سالم نیازمند انسانهایی سالم برای ساختن این دنیاست. انسانهایی که روحی فعال و پر انرژی برای مواجهه با مسائل زندگی داشته باشند.
نظر من در مورد این موضوع رجوع به احادیث تربیتی و استفاده از آنهاست. اما شاید برایتان جالب باشد که سازمان بهداشت جهانی(who)، به عنوان شاخص هایی برای تشخیص سلامت روان چه مواردی را مطرح کرده است.
 
ادامه مطلب ...

نقش ارزش‌ها در سلامت روان

نقش ارزش‌ها در سلامت روان
طبق تحقیقات انجام شده، عامل پیدایش بسیاری ازنا سازگاری ها و نابهنجاری های روانی ناشی از تضادهای ارزشی و عدم استقرار یک نظام ارزشی سازمان یافته در فرد ذکر شده است.
اسلام ویژگی های شخصیت نابهنجار و بیمار و به تعبیر اسلامی «فی قلوبهم مرض» را در بعد عقیدتی ، عاطفی ، عقلانی، شناختی و خصوصیات بدنی بیان کرده است.
یکی از شرایط لازم جهت دست یابی به سلامت روان، برخورداری از یک نظام ارزشی منسجم می باشد.
دراین مقاله به تعریف سلامت روانی و به7 ملاک داشتن روانی سالم از نظر ونتیز اشاره می کنیم.
در آستانه قرن بیست و یکم، انسان مضطرب، افسرده و بحران زده ی عصر حاضر، بیش از هر زمان دیگری خود را درگیر سؤال هایی اساسی می یابد. می توان بر این نکته تأکید کرد که ارزش ها ،اساس و بنیان یکپارچگی شخصیت سالمند. در حقیقت، ارزش ها، سازمان دهنده های اصلی اعمال و رفتارهای شخصیت رشدیافته به شمار می روند و سلامت روان، بی تردید، محصول چنین شخصیتی است. با توجه به روابط موجود بین ارزش ها و سلامت روان، معیارهای سلامت و بیماری روانی از دیدگاه اسلام مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. اما پیش از این، تعریفی از سلامت روانی ضروری به نظر می رسد:
ادامه مطلب ...

مراقبه گاشو

مراقبه گاشو یکی از پایه­ها ( ارکان ) ریکی است که بسیار مورد توجه دکتر میکائو اوسویی بوده است و تاکید فرآوان روی آن داشته است.
گاشو ( Gasho ) به معنی دستهای به هم چسبیده است. دستهایی که برهم قرار گرفته­اند و در مقابل قلب قرار داده شده­اند.
مراقبه گاشو را می­توان بصورت نشسته روی صندلی، یا روی زمین به صورت دو زانو یا چهار زانو انجام داد. نکته مهم در انجام این مراقبه صاف بودن کمر و ستون فقرات می­باشد. زیرا در این حالت جریان انرژی از کانال اصلی آن در بدن انسان که ساشومنا نامیده می­شود و منطبق بر نخاع است به سهولت و سادگی انجام می­گیرد.
مراقبه گاشو به تنهایی مراقبه کاملی است و هر کس می­تواند روزانه ۱۰ الی ۲۰ دقیقه آن را انجام دهد. گاشو در ریکی اهمیت زیادی دارد، همه تمرینات ریکی با گاشو آغاز می­شود و با گاشو پایان می­یابد. بسیار مناسب و لازم است که شما این مراقبه را انجام دهید و در انجام آن به مهارت برسید. نکته دیگر در انجام مراقبه گاشو این است که توجه و تمرکز باید بر محل تماس انگشت وسط باشد ( انگشت آتش ).

ادامه مطلب ...

خروپف

چه وقت به پزشک مراجعه کنیم؟
- همسرتان می‌گوید که خروپف همراه با دوره‌های توقف تنفس در حدود ده ثانیه یا بیشتر دارید.
- در روز دچار خواب‌آلودگی می‌شوید یا خوابتان می‌برد.
- خروپف می‌کنید و گرفتار فشار خون بالا، تورم پاها، اشکال در نعوظ، فراموشی، یا مشکل در تمرکز هستید.

- خروپف نشانه چیست؟خروپف کردن بسیار شایع و درمان آن بسیار مشکل است. از نظر پزشکی چیز بی‌اهمیتی است، به‌طوری که بسیاری از پزشکان نیازی به درمان آن نمی‌بینند. خروپف کردن ممکن است چیزی طبیعی باشد و تعداد کسانی که خروپف می‌کنند به‌قدری زیاد است (مردان بیشتر از زنان) که توجه به آن غیر عادی به‌نظر می‌آید. اما روی دیگر سکه خروپف بی‌نفسی در هنگام خواب است.
در هنگام بیداری، ماهیچه‌های حنجره مسیر هوا را باز نگاه می‌دارند، ولی وقتی می‌خوابید، این ماهیچه‌ها شل می‌شوند. در کسانی که خروپف می‌کنند زبان یا بافت درون گلو مجرای هوا را تا حدی می‌بندد. عبور هوا از میان این لولهٔ تنگ شده ایجاد صدا می‌کند.

ادامه مطلب ...

اختلال شخصیت در افراد خودشیفته

خودشیفتگی در زبان های اروپایی به نارسیسیسم موسوم است که از واژه نارسیس (که همان نرگس در زبان فارسی باشد) منشا می گیرد

اختلال شخصیت در افراد خودشیفته



عشق به خود را خودشیفتگی نام نهاده اند. به نظر می رسد خودشیفتگی در خانم ها بیش از آقایان باشد. خودشیفتگی صفتی است که در سال های اول تولد پدید می آید و تعریف آن بر مبنای افسانه نارسیوس است. مرد جوان زیبایی که عاشق تصویر زیبای خود بود که در آب برکه دیده می شد. او آنقدر محو تصویر خود شد که در آب برکه افتاد و غرق شد و از آن نقطه گل نرگس رویید. خودشیفتگی در طول سالیان متمادی زندگی انسان برای زنان به حالت عادی تبدیل شده است.

ادامه مطلب ...

مهربان بودن

می‌گویند با هر دست بدهی با همان دست می‌گیری. بخشیدن نه تنها یک حس لذت را به دنبال دارد، بلکه اعتماد به نفس فرد را بالا می‌برد.

به ‌نظر می‌رسد آنهایی که مهربان‌تر و بخشنده‌ترند، شادترند! لااقل به خاطر همین 5 دلیلی که در این مطلب می‌خوانید، محققان به شما توصیه می‌کنند که از امروز مهربان‌تر و بخشنده‌تر باشید.

ادامه مطلب ...

افسردگی

افـسردگی اختلالی است که قادر است افکار، خلق و خو،احـساسات، رفـتــار، سلامتی جسمانی و روحی شما را تحـت الشـــعاع قرار دهد. هر انسانی در مقاطع خاصی از زنـدگی خود به افسردگی دچار میگردد. نشانه ها و علایم افسردگی عبارتند از:

* غم و اندوه پایدار، اظطراب، احساس پوچی.

* احــساس نا امیدی و بدبینی- احساس گناه، احسـاس
بی ارزشی و در ماندگی - احساس تیره بختی.

* کاهش سطح انرژی و احساس خستگی.

* دشواری در تمرکز، یاد آوری و تصمیم گیری-عدم توانایی
در اندیشیدن.

* بی خوابی و یا افزایش میزان خواب.

* از دست دادن اشتها و کاهش وزن - یا پر خوری و افزایش وزن.

* عدم تمایل به ملاقات با دیگران - یا وحشت از تنها ماندن - حضور یافتن در فعالیتهای اجتماعی دشوار و غیر ممکن میگردد.

ادامه مطلب ...

آیا به روشنفکری دینی نیازی هست؟

روشنفکری چیست؟

مفهوم واژه ی روشنفکری چیست؟وآیا میتوان مقوله ای به نام روشنفکری دینی را جدی گرفت؟آیا روشنفکران دینی شخصیت و تشخص هویتی شان را از جامعه ی عقل محور گرفته اند؟از همه مهمترآیاما باید برای رسیدن به مدرنیته ای ایرانی "روشنفکری"ای از نوع ایرانی داشته باشیم؟وآیا لازمه ی این روشنفکری، سکولار بودن است؟(مقصود از سکولار بودن اینجا به معنی قوی کلمه است، نه به معنی ضعیف آن. سکولار ضعیف یعنی خواهان جدایی نهاد دین از نهاد سیاست و به این مفهوم خود من سکولار هستم. اما سکولاریته به این مفهوم که انسان ذهنش را از هر گونه موضوع مقدس پاکسازی کند، سکولاریته به مفهوم قوی است.) پرسشی هم که در پیاش می آید این است که آیا روشنفکر باید ذهنش را از دین پاک سازی کند؟که در این صورت مفهوم روشنفکری دینی مفهومی پارادوکسیکال میشود.بهتر است اول ببینیم اصلا تعریف مفهوم روشنفکری چیست؟

اندیشمندان مختلف تعاریف مختلفی از روشنفکری ارایه داده اند،گرامشی با نگاهی بدبینانه روشنفکران را کارشناسان مشروعیت بخشی میداند که ضرب آهنگ تحولات اجتماعی را کنترل و اقتدار سرآمدان حکومتی را حقانیت میبخشند.الوین گولدنز آنان را جمعیتی "گفتاری" میداند که یک فرهنگ گفتمان انتقادی را در جامعه رواج میدهند.مانهایم روشنفکران را ایدیولوگهای طبقات مختلف میداند که یک "طبقه ی در خود" به شمار نمیروند.ماکس وبر میگوید آنها کسانی اند که به سبب ویژگیهای شان دسترسی خاصی به دستاوردهای مشخصی که ارزشهای فرهنگی هستند دارند و رهبری جامعه ی فرهنگی را غصب کرده اند.ادوارد سعید میگوید :روشنفکر کسی است که در برابر قدرت از حقیقت دفاع میکند.

ادامه مطلب ...

توصیه هایی مفید برای شاد بودن و از بین بردن افسردگی

شاد بودن و رضایت از زندگی عنصری است که میتواند شما را در تمام امورتان یاری کند و یک قدم مثبت در پیشرفت شما باشد اما واقعاً چرا برخی از افراد در زندگی خود به حوصله و افسرده هستند و نمی توانند کارها را بدرستی انجام دهند ؟

لبخند شاد - لبخند زیبا

گاهی حتی بدون هیچ دلیلی بی‌حوصله و بدخلق هستیم. در این مطلب فهرستی از کارهایی که در این‌ مواقع موثر است، برای شما آورده‌ایم. این بار که احساس بی‌حوصلگی کردید و دست و دلتان به هیچ کاری نرفت، یکی از این روش‌ها را امتحان کنید. آنها می‌توانند فقط ظرف چند دقیقه حال شما را بهتر کنند.

ادامه مطلب ...

جلوه هایی از انرژی حیاتی ، پرانا

انرژی حیاتی، جنبة نادیدنی هستی‌ است که جهان را شکل می‌دهد و همه چیز را به جنبش درمی‌آورد. این انرژی قابل دیدن و لمس کردن نیست، اما مانند هوایی که تنفس می‌کنیم ما را دربرگرفته و موجب ایجاد توازن در روح، روان و جسم ما می‌شود. انرژی حیاتی به اشکال مختلف ظهور می‌کند و همة جامدات و موجودات جهان فیزیک و پدپده‌های روحی و روانی را شامل می‌گردد. هرچه انرژی حیاتی متراکم‌تر شود، به ماده و جهان فیزیک نزدیک‌تر است و هرچه رقیق‌تر باشد به تجلیات روح.
مذاهب، مکاتب، فرهنگ‌ها و نژادها همواره از وجود این انرژی آگاه بوده و آن را به اسامی مختلفی نامیده‌اند. مسیحیان آن را «ایت» می‌نامند که در همه‌جا نافذ و سیال است و کاهنان پُلی‌زیری و هاوایی آن‌را «مانا» می خوانند. نزد صوفیان این نیرو به «برکت» شناخته می‌شود. از طرفی پژوهش‌گران روسی این انرژی را به نام «پلاسمای حیاتی» می‌شناسند. همچنین «نومیا» به گفتة پاراسلوس، «انرژی حیاتی و کیهانی» به گفتة برونلر، نام‌هایی ‌است که به انرژی حیاتی اطلاق شده است. همة این اسامی اشاره به انرژی مادر و بنیادین هستی‌ دارند که همه چیز را شکل داده و در همه چیز نفوذ می‌کند. در شماره‌های پیش به انرژی ارگن به گفتة ویلهم رایش و نیروی ادیک کشف رایشن باخ پرداختیم، در این شماره نیز به‌ جلوه‌ای دیگر از انرژی حیاتی، درالفبای باطنی هندوها یعنی «پرانا» می‌پردازیم. . ....

ادامه مطلب ...

انرژی

ابتدا باید در مورد انرژی و ماهیت آن صحبت کنیم . خیلی از آدمها حتی نمی دانند که این دنیایی که در آن زندگی می کنیم از چه چیزی ساخته شده است پس ابتدا باهم طبق نظریه های علمی راه خود را پیش می بریم و به این می پردازیم که دنیا از چه چیز ساخته شده است :

دنیای اطراف از ماده و انرژی ساخته شده است : ماهیت انرژی هنوز به طور کامل کشف نشده است اما می دانیم که انرژی با فرکانس نیز سنجیده می شود . هرچه فرکانس یک انرژی بالاتر باشد قوی تر است .

ماده از چه ساخته شده است ؟ از ملکول

ملکول از چه ساخته شده است ؟ از اتم

اتم از چه ؟ از پروتون و الکترون و نوترون . الکترون که جرم ندارد و در حقیقت فقط انرژی است . پروتون تمام جرم اتم را در بر دارد . و اما پروتون از چه ساخته شده است ؟ در کتاب استفان هاوکینگ آمده است : " تقریبا بیست سال پیش چنین فکر می شد که پروتونها و نوترونها ذراتی بنیادین هستند ولی آزمایشهای که در آنها پروتونها با سرعتهای زیادی به پروتونها یا الکترونهای دیگر برخورد می کردند نشان دادند که آنها در واقع از ذرات کوچکتری تشکیل یافته اند و آنها کوارک هستند . "

و اما آخرین سوال کوارک ها از چه ساخته شده اند ؟ جواب سوال را خود استفان هاوکینگ به ما داده است می دانیم که استفان هاوکینگ بزرگترین دانشمند زنده قرن است . او می گوید کوارک ها از انرژی ساخته شده اند . پس می توانیم بگوییم همه چیز در این دنیا از انرژی ساخته شده است . چون طبق نظریه نیوتون جهان از ماده + انرژی ساخته شده است که دیدیم که اخیرا کشف شده است که ماده نیز از انرژی ساخته شده است . تنوع نوع ماده در دنیا به فرکانس و طول موج انرژی مربوط می شود اگر همه چیز در دنیا دارای یک فرکانس و ارتعاش بود همه چیز یکی می شد .

هرچه فرکانس بالاتر باشد پس جنس لطیف تر می شود . لطیف ترین جنسی که قابل دیدن و لمس کردن است آتش است . و سخت ترین سنگ و فلز هستند که ارتعاش پایینی دارند . و اما ما می خواهیم بپردازیم به جنسهای لطیف و در آنها کنکاش کنیم .

ادامه مطلب ...

انرژی مثبت، یعنی خوشبختی

بدون انرژی هیچ کاری انجام نمی‌شود فقط زمانی که به حد کافی انرژی داشته باشیم می‌توانیم درست بیندیشیم و مسائل را با بینشی دقیق و صحیح مورد ارزیابی قرار دهیم. زمانی که انرژی کافی داشته باشیم می‌توانیم به مسائلی که برایمان اهمیت دارند و کارهایی که باید انجام شوند، بپردازیم اما فراموش نکنیم تنها هنگامی می‌توانیم احساس خوشبختی را درون خویش پیداکنیم که از انرژی ذخیره شده کافی برای افزایش کیفیت همه کارها در زندگی برخوردار باشیم. در بدن ما برای تداوم حیات فعل و انفعالات بسیاری به‌طور خودکار انجام می‌شود فعل و انفعالاتی که هیچ‌گاه به آن فکر نمی‌کنیم، ما می‌توانیم از این فعل و انفعالات بدن خود انرژی لازم را خلق و احساس خوشبختی را از هر آنچه که هم‌اکنون در پیش رو داریم به دست آوریم، پس انرژی مثبت به یکدیگر بدهیم.
● شور و نشاط، تضمین خوشبختی
آیا شما هم افرادی را می‌شناسید که دارای انرژی فوق‌العاده‌ای هستند و حتی تا سنین بالا نیز به‌طور غیرقابل تصور فعال و توانمند باقی می‌مانند؟ ما چه چیزی را باید از این افراد بیاموزیم؟ آنها یک اصل مهم را شعار زندگی خود قرار می‌دهند؛ هر کاری که برای ما لذت‌بخش باشد آن را آسان‌تر و کم زحمت‌تر انجام می‌دهیم و در عین حال احساس خوشحالی و خوشبختی را در حاشیه اعمالمان لمس می‌کنیم. اگر کاری را با علاقه و لذت انجام دهیم به‌طور معمول انرژی کم‌ تری به کار می‌بریم و برای آن کار شور و شوق از خود نشان می‌دهیم مگر خوشبختی اکنون چیزی جز داشتن شور و نشاط در هر موردیست؟ به عبارتی شور و نشاط تضمین خوشبختی است.
● نگرانی مثبت
فراموش نکنید که نگرانی و فشار، یک جنبه مثبت نیز دارد. نگرانی مثبت می‌تواند قدرت و انگیزه به وجود بیاورد. هنگام صرف تلاش زیاد برای انجام کار یا مبارزه‌طلبی (مثلا در مسابقات ورزشی، امتحانات، ارتقای شغلی رقابت‌جویانه) ما در حال تجربه نگرانی مثبت هستیم از موارد دیگر نگرانی مثبت می‌توان از انجام همراه با موفقیت یک وظیفه یا تکلیف مشکل برای برتری یافتن بر دیگران و تجربه کردن تایید و تحسین آنان نام برد «هایکوارنست» روانشناس، اظهار می‌دارد که یک دیدار غیرمنتظره، یک موفقیت باورنکردنی، برنده شدن تیم ورزشی و هر چه را که تجربه‌ای مثبت به شمار رود بر جسم و روان ما تاثیر مثبت می‌گذارد در چنین مواقعی هورمون‌هایی مثل تستسترون، انسولین، و آدرنالین ترشح می‌شود و ما به سرعت احساس رضایت و خوشحالی می‌‌کنیم.
● اعتماد به نفس داشته باشید

ادامه مطلب ...

پیامدهای زیانبار کار در شب

وجود نوبت کاری شب، برای ادامه فعالیت بسیاری از موسسات ، سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی حیاتی است اما این نوبت کاری سلامتی جسمی، روحی و اجتماعی شاغلان این حوزه ها را نیز بشدت تهدید می کند.
پژوهشهای انجام شده نشان می دهد اشتغال در شب باعث ایجاد اختلالاتی در چرخه طبیعی بدن شده و بر عملکرد قلب و دستگاههای گوارشی و تناسلی تاثیراتی منفی دارد.
نتایج مطالعات متعدد در کشورهای اروپایی نشان می دهد که افراد شب کار دست کم پنج سال نسبت به همکاران روز کار خود کمتر عمر می کنند، طلاق در میان خانواده آنان سه برابر بیش از افراد روز کار است و علاوه بر آن، 40 درصد بیش از سایر همکارانشان زمینه ابتلا به انواع بیماریهای روانی، قلبی و گوارشی را دارند.
اظهارات افراد شب کار نتایج مطالعات مذکور را تایید می کند. آنان می گویند که پس از هر شیفت کاری، در تمامی طول روز احساس کسالت، گیجی و بی خوابی می کنند و ریتم زندگی طبیعی و عادات غذایی آنان نیز بر هم می خورد.
شب کارها به مصرف غذای آماده و در دسترس مانند سوسیس و کالباس یا غذاهای دارای قند، چربی و کافئین بالا برای مبارزه با خستگی و کوفتگی بدن تمایل بیشتری دارند. این در حالی است که متخصصان تغذیه و گوارش همواره نسبت به اثرات منفی غذاهای آماده بر سلامت انسان و افزایش ابتلای آنان به سوءهاضمه و مشکلات گوارشی هشدار می دهند.
اکنون، حتی این نظر بتدریج مورد قبول همگان قرار می‌گیرد که کار در شیفت شب می‌تواند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهد.
آژانس بین‌المللی تحقیقات سرطان ‎که شاخه ویژه مطالعات سرطانی در سازمان بهداشت جهانی است، کار شیفت شب را به عنوان یک عامل احتمالی سرطان زا طبقه‌بندی کرده است. برخی مطالعات نیز نشان می دهد احتمال ابتلای مردان شب کار به سرطان پروستات بیشتر از دیگران است.

ادامه مطلب ...

آنهایی که از خودشون راضی نیستند ، بخونند

آیا شما هم فرد کمال گرایی هستید؟؟؟
آیا شما هم هموار فکر می کنید آن کسی که می خواهیم باشید نیستید؟
آیا احساس می کنیم کارهایی که به اتمام رسانده ایم به اندازه کافی خوب نیستند؟
آیا نوشتن مقالات و طرحها را با اهداف انجام دقیق آنها به تعویق می اندازیم ؟
آیا احساس می کنیم کارها را باید صد در صد درست انجام دهیم و در غیر این صورت فردی متوسط و یا حتی بازنده هستیم؟
اگر چنین باشد در آن صورت ما به جای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن داریم.

کمال گرایی:

به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها رسیدن به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی ‍ به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود.
به هرحال مطالعات اخیر نشان می دهند نگرش کمال گرایانه موجب اخلال در موفقیت می شود. آرزوی کامل بودن ‍ ، هم احساس رضایت از خودمان را از ما می گیرد و هم ما را به اندازه سایر مردم ( کسانی که اهداف واقع گرایانه دارند ) ، در معرض ناکامی قرار می دهد.

علل کمال گرایی

اگر ما فردی کمال گرا باشیم ،‌احتمالا در کودکی یاد گرفته ایم دیگران با توجه به میزان کارآییمان در انجام کارها به ما بها می دهند در نتیجه آموخته ایم در صورتی ارزشمندیم که مورد قبول دیگران واقع شویم ( فقط بر پایه میزان پذیرش دیگران به خود بها می دهیم ) ،‌ بنا بر این عزت نفس ما ، بر اساس معیارهای خارجی پایه ریزی شده است . این امر می تواند ما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران ، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. در نتیجه تلاش برای حمایت از خودمان و رهایی از اینگونه انتقادات ، سبب می گردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانیم . بعضی از احساسات ‍، افکار و باورهای منفی ذیل ،‌احتمالا با کمال گرایی مرتبط هستند:

ترس از بازنده بودن:

افراد کمال گرا ،‌غالبا شکست در رسیدن به هدف هایشان را با از دست دادن ارزش و بهای شخصی مساوی می دانند.

ترس از اشتباه کردن :

افراد کمال گرا ،‌غالبا اشتباه را مساوی با شکست می دانند . موضع آنها در زندگی ،‌حول و حوش اجتناب از اشتباه است . کمال گراها فرصت های یادگیری و ارتقاء را از دست می دهند.

ترس از نارضایتی :

افراد کمال گرا ،‌ در صورتی که دیگران شاهد نقایص یا معایب کارشان باشند ، غالبا به دلیل ترس از عدم پذیرش از سوی آنان ، دچار وحشت می گردند. تلاش برای کامل بودن در واقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران به جای انتقاد ، طرد شدن یا نارضایتی می باشد.

همه یا هیچ پنداری :

افراد کمال گرا، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسانیدن یک کار بطور متوسط ، هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا در دیدن دورنمای موقعیت ها دچار مشکل هستند. برای مثال ،‌ دانش آموزی که همیشه نمره (a) داشته ، در صورت گرفتن نمره (‌ b ) بر این باور است که - که من یک بازنده کامل هستم-

تاکید بسیار بر روی بایدها :

زندگی کمال گرا غالبا بر اساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها به خدمت گرفته می شود . افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی بر روی باید ها بندرت بر روی خواسته ها و آرزوهای خود حساب می کنند.

اعتقاد داشتن به این امر که دیگران به آسانی به موفقیت می رسند:

افراد کمال گرا مشاهدات خود را به گونه ای جمع آوری می کنند که بگویند افراد دیگر با کمترین تلاش ، خطاهای کم ، استرس های عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد به نفس به موفقیت دست می یابند . در عین حال افراد کمال گرا کوششهای خود را پایان نا پذیر و ناکافی تلقی می کنند.
شما چطور ؟

۲۵ نکته برای اینکه در محل کار کارآمدتر و شادتر باشیم

۲۵ نکته برای اینکه در محل کار کارآمدتر و شادتر باشیم

آیا
از محل ‌کارتان خسته شده‌ اید؟ دوست
دارید رضایت کاریتان بیشتر شود و احساس کنید واقعاً کاری انجام می‌دهید؟ دوست
دارید مثمر ثمرتر
باشید و آخر روز که به خانه می‌آیید از فعالیت‌های آن روزتان احساس رضایت کنید؟
مطمئن باشید که می‌توانید. فقط کافی است که بخواهید و برای تغییر و نو کردن
عاداتتان متعهد شوید. این نکات را رعایت کنید و خواهید دید که چقدر وضعیت کارتان
تغییر می‌کند. و این پیشرفت به سایر قسمت‌های زندگیتان هم رسوخ خواهد کرد.

۱. برنامه‌ ریزی کنید. عادت
کنید که برای روز و هفته‌تان برنامه بریزید. اینکار باعث می‌شود بتوانید استفاده
بهتری از هفته‌ هایتان بکنید. برای انجام این برنامه ‌ریزی روزانه، روزتان را ۱۵ دقیقه زودتر شرع کنید. ۳-۱
کار اصلی که آن روز باید انجام دهید را یادداشت کنید. و مهمتر اینکه، هدف تعیین
کنید و برای رسیدن به آن قدم بردارید. از قدرت اراده ‌تان
برای رسیدن به هدف ‌هایتان استفاده کنید.

۲. سوال نیرو بخش. سوالی
مثل این را روی میزتان بگذارید تا بتوانید بهتر روی کارتان تمرکز کنید، "آیا
الان بیشترین استفاده را از وقتم می‌برم؟" یا "آیا این بهترین استفاده‌ای
است که می‌توانم از این وقت بکنم؟"
3. بپذیرید که
لیست کارهایی که باید انجام دهید تمامی ندارد. برای افراد ایدآل ‌گرا این واقعاً مشقت ‌بار
است. فقط باید مطمئن شوید که مهمترین کارهایتان اول انجام می‌شود.
۴. کامپیوترتان را خاموش کنید. "چی؟ همه کارم با
کامپیوتر است!" آیا واقعاً اینطور است؟ این حرف چند درصد صحت دارد؟ سعی کنید
کامپیوترتان را فقط در زمانی که به آن برای کار نیاز دارید روشن نگه دارید.
استراحت دادن چشم‌هایتان باعث می‌شود انرژی بیشتری برای کار کردن پیدا کنید. حتی
اگر موقعی که برای جواب دادن به یک ایمیل فکر می‌کنید، چشمانتان را ببندید هم می‌تواند
کمکتان کند.

ادامه مطلب ...

۱۵ روش فکر کردن افراد موفق

توجه: استفاده از کلیه مقالات و مطالب سایت مردمان در مجلات، روزنامه ها، سایتها و برنامه های تلویزیونی با ذکر منبع آزاد است.

۱۵ روش فکر کردن افراد موفق

موفق‌ترین
افراد دنیا یک خصوصیت مشترک دارند: طرز فکرشان با دیگران فرق دارد.
چون
ما هم باور داریم که تفکر هوشمندانه زندگی را تغییر می‌دهد، در اینجا به ۱۵ مورد
از بهترین طرزفکرهای افراد موفق اشاره می‌کنیم.

فکر کردن یک نظم است. اگر می‌خواهید در آن بهتر شوید، باید روی آن کار کنید.
می‌توانید
برای برنامه‌ریزی فکر کردنتان وقت بگذارید مثلاً هر دو هفته یکبار یک نصفه روز، هر
یک ماه یک روز کامل و هر سال یک تا دو روز کامل.
ببینید انرژیتان را باید کجا متمرکز کنید، و بعد از قانون ۲۰/۸۰ استفاده کنید.
۸۰
درصد از انرژیتان را به ۲۰ درصد از مهمترین فعالیت‌هایتان اختصاص دهید. یادتان
باشد که نمی‌توانید در آنِ واحد همه جا باشید، همه را بشناسید و همه کاری انجام
دهید. و از انجام همزمان چند کار اجتناب کنید: ممکن است کارایی شما را به ۴۰%
برساند.
افراد موفق خود را در معرض ایده ‌ها و آدم‌های مختلف قرار می‌دهند.
آنها
سعی می‌کنند بیشتر وقتشان را با کسانی بگذرانند که آنها را به چالش می‌کشند.
ایده داشتن یک چیز است، دنبال کردن آن چیزی دیگر.
ایده‌ها
تاریخ مصرف کوتاهی دارند. باید قبل از اینکه تاریخ انقضای آنها فرا برسد، آنها را
عملی کنید.
افکار برای ایجاد شدن نیاز به زمان دارند. اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد را
انجام ندهید.

ادامه مطلب ...

روشی نو برای داشتن آرامش

استرس ، خشم ، فشار روانی، و حتی خستگی در همه افراد به میزان متفاوت بروز می کند و گاه افراد با احساسی از نا توانی برای مقابله با آن کژدار مریض آن را تحمل میکنند و یا ناتوان در کنترل آن به واکنشهایی جدی و گاه مخرب می پردازند . بگذریم از این که پس از این واکنشها اغلب دچار نوعی پشیمانی و احساس گنا ه هم می گردند. باید در نظر داشته باشیم که در بسیاری از مواقع این واکنش های تکانشی و بدون فکر می توانند آثاری را به دنبال داشته باشند که هیچ گاه قابل جبران نباشد . لذا ما در این مقاله سعی داریم روشی را برای کسب آرامش به شما آموزش دهیم که در عین اینکه بسیار آرامش بخش و لذت بخش است می تواند میزان کارایی شما را در مواقع حاد و تنش زا افزایش دهد . حتی می توانید اهداف خود را پس از این تمرین تصور کرده و در تحقق آن قدمی بردارید. در این تمارین ممکن است شما در دفعات ابتدایی نتایجی کاملا رضایت بخش نداشته باشید (البته در افراد به صور مختلف بروز می کند) اما مطمئن باشید با تمرین های مکرر قادر خواهید بود آرامش عجیبی را به خود باز گردانید.

سعی کنید با تکرار کلمه آرامش تاثیر آرام نمودن و القاء راحتی را در خود حس کنی.

برای این امر پیش از هر اقدام نیاز به محلی ساکت که از رفت و آمد بدور باشد و اتاقی نیمه تاریک داریم. سعی کنید جای دنجی را انتخاب کنید ، اگر در اتاق خواب باشد بهتر است . از قبل هم به خانواده بگویید موقع تمرین مزاحم شما نشوند . پس از آن یک کاناپه راحت پیدا کنید که وقتی روی آن می نشینید راحت و زاویه بدن شما نود درجه نباشد . بهترین زاویه برای اینکار صد و شصت می باشد و البته بسیار بهتر است به صورت خوابیده این تمرین را انجام دهید. هرگونه لباس و زیور آلات را که از آسایش و راحتی شما می کاهد از خود جدا کنید.

بهتر است این جملات را ضبط کرده و از صدای آن استفاده نمایید. در باز گویی این جملات لحن خود را هر چه بیشتر آرام نگهدارید تا هنگام شنیدن جملات، آرامش کافی به شما منتقل شود.

ادامه مطلب ...

تکنیک های هفت گانه: ارتقای خلاقیت

راهکارهای خلاقانه

شکی نیست که همه افراد موفق پس از پشت سر گذاشتن دوره های سخت و طاقت فرسای زندگی توانایی عملی کردن اهداف خود را بدست آورده اند. هر گونه شکست، سختی، و مشکل می تواند به منزله سرآغاز ایجاد ابداعات و اختراعات شگرفی به شمار رود. باید توجه داشت که "نیاز" سرچشمه هر گونه نوآوری و اکتشاف است. اگر احساس می کنید در زندگی خود به بن بست رسیده اید باید بدانید که در مکان مناسبی برای افزایش خلاقیت خود قرار دارید، پس دست بکار شوید و از تنگاهای موجود به نفع خود بهره برداری کنید.  

1- خشم خود را در آغوش بگیرید.

در مقالات و نشریه های مختلف به وفور می خوانیم که شاد بودن یکی از ارکان زندگی افراد موفق است. اما چگونه می توان خشم را مهار کرد و به واسطه آن به آرامس دست پیدا کرد؟ باید سعی کنید که حتی در بدترین شرایط هم خونسردی خود را حفظ کنید. از امروز تصمیم بگیرید که در برابر مشکلات از خود عکس العملی کاملاً متفاوت نشان دهید. این کار عملی نخواهد شد مگر با کمک گرفتن از نیروی بالقوه خلاقیت.

۲- اجازه دهید ذهنتان آزادانه پرسه بزند.

در حقیقت شما به هر چه که فکر کنید ناخودآگاه آنرا به زندگی خود دعوت کرده اید. قدرت تخیل خود را تقویت کنید، به افکار مثبت دامن بزنید، و خوبی ها را در کائنات منعکس سازید. با استفاده از خلاقیت بهترین امکانات و شرایط ممکن را برای خود به تصویر بکشید.

ادامه مطلب ...

روان شناسی مرگ!

این مطلب را به دختر خاله خوبم فرناز که چند روز پیش پدر عزیزش  را در غربت از دست داد تقدیم میکنم

در حوزه روانشناسی ، فشارهای روانی و مشکلات به دسته های مختلف تقسیم می شوند که در بعضی مواقع آدمی با استفاده از توان و استعداد خود یا دیگری ، می تواند آنها را حل کرده یا تغییر دهد و بعضی مسائل نیز هست که صرفاً باید آنها را تحمل کرد. مرگ از مقوله دوم است. یعنی ما نمی توانیم آن را حذف کنیم. بهتر است بگوئیم که سهم هر کس از مرگ عادلانه بوده و سهم هیچ کس ضایع نمی شود !  پس می توان گفت که مرگ حتمی است و چون به « وجود» ما مربوط می شود ، اساسی و بیشتر اوقات تنش زاست.

از نظر روانشناختی وقتی مرگ عزیزانمان اتفاق می افتد ، 4 مرحله متوالی به ترتیب اتفاق می افتد که باید از این مراحل عبور کرد     1 –مرحله انکار 2 – مرحله خشم 3– مرحله غم 4– مرحله پذیرش

  1 – در مرحله انکار، قبول مرگ عزیزمان بسیار غیر ممکن خود را نشان می دهد. این مسئله مخصوصاً در حوادثی که منجر به مرگ مغزی می شود بیشتر مشهود است. بی دلیل نیست بیشتر بازماندگان فردی که مرگ مغزی شده است، با اهداء ‌اعضاء ‌موافقت نمی کنند. چون انکار واقعیت مرگ یکی از مراحل است. برنامه ای که در بالا به آن اشاره کردیم کمک موثری به ما می کند که این مراحل را به خصوص مرحله انکار را به سرعت سپری کنیم.
 2 – در مرحله خشم ،‌ در اینجا اگرچه مرگ عزیزمان را باور کردیم ولی نسبت به علل آن خشم می گیریم و جالب این است که این خشم را ممکن است به دیگران نیز انتقال دهیم. این مسئله را بیشتر در چنین حوادثی شاهد هستیم : تصادفات رانندگی ؛ سکته هایی که به خاطر یک بگو مگو پیش آمده؛ یا در اتاق عمل جراحی که ممکن است با پزشک سر دعوا برداریم . لذا به هنگامی که در این مرحله هستیم ، ممکن است حرفهای ناشایست به مسببین بزنیم یا دست به انتقام یا رفتارهای تهدید کننده بزنیم. اگر فردی به علت تصادف باعث مرگ کسی شده است ، بهتر آن است که در این مرحله ، اقدامی به گرفتن رضایت از بازماندگان متوفی نکند که نتیجه عکس خواهد گرفت. اگر هم مسببی برای مرگ عزیزان نیابیم ممکن است خدایی ناکرده ، شروع به شکایت از خدا بکنیم ، مثلا « خدایا چرا باید اینطور می شد یا …» . برنامه ریزی مرگ که در این یادداشت اشاره شد ، موجب عبور سریع از مرحله خشم می شود.
  3 – مرحله غم ،‌ نسبت به سایر مراحل قبل طولانی تر است. ولی حداکثر نباید از شش ماه بیشتر شود. در غیر این صورت ، مسئله افسردگی و درمان آن باید در نظر گرفته شود. برنامه ریزی برای مرگ ، کمک فراوانی در جهت کوتاه شدن این مرحله می کند.
ادامه مطلب ...

ندیدن مثبت‌های پنهان به خاطر...

یکی از شایع‌ترین بیماری‌های ذهن علاقه به برچسب‌زنی منفی و یکی از مرسوم‌ترین عادات ذهن بیماران گذاشتن القاب و اسامی غیرمثبت روی کسانی است که از دید آنها مستحق اسامی ناپسند و نامناسب‌اند.
هر چند برای کسانی که اسامی نامناسب و ناشایست روی افراد دیگر می‌گذارند در هیچ دین و آیینی عاقبت و سرانجام نیکی پیش‌بینی نشده است، اما متاسفانه این عادت ناپسند آن‌قدر مرسوم شده که قبح و زشتی آن برای بسیاری از افراد به طور کامل ریخته است و حتی برخی از توانایی خود در گذاشتن اسم‌های مضحک و ناشایست روی دیگران احساس افتخار و هوشمندی هم می‌کنند!
در این فرصت کوتاه نمی‌خواهیم به نادرستی عمل بیمارگونه برچسب‌زنی منفی روی دیگران بپردازیم. همه کم و بیش می‌دانیم که این کار چقدر زشت است، چرا که خودمان به شکل‌های مختلف در طی مسیر زندگی قربانی برچسب‌های منفی بوده‌ایم و از اعماق وجودمان درک می‌کنیم که وقتی فردی برچسب منفی می‌خورد چقدر احساس ناخوشی در وجودش جاری می‌شود.
در این مجال کوتاه می‌خواهیم به یک نکته ریز اما بسیار مهم در فرآیند ذهنی چسباندن برچسب به دیگران اشاره کنیم و آن ندیدن نکات مثبت موجود در فرد به خاطر خیره شدن به برچسب منفی بزرگی است که روی گردن او آویزان کرده‌ایم. به زبان خیلی ساده باید بسیار مواظب باشیم که مبادا اسامی و القاب و برچسب‌های منفی، ما را از دیدن مثبت‌های پنهان در وجود افراد محروم سازد که اگر این اتفاق بیفتد به طور غیرمستقیم این خود ما هستیم که ضرر می‌کنیم و نمی‌توانیم از فرصت حضور افراد توانمند در اطراف خود به موقع و در مکان و زمان درست استفاده کنیم.

ادامه مطلب ...

خیابان را عوض کن!

از یک آدم موفق که زندگی سخت و پرتلاطمی داشت خواستند عصاره زندگی خود را در یک کتاب بنویسد. او کتابی چهار برگی نوشت به اسم "چهار فصل زندگی من" و در هر برگه یک فصل زندگی خود را به شکل زیر نوشت.
فصل اول زندگی من: از خیابانی عبور می‌کردم. چاله‌ای را ندیدم. داخل آن افتادم. زمین و آسمان را به خاطر این چاله نفرین کردم. خیلی سختی دیدم تا توانستم خودم را از آن چاله بیرون بکشم. اما سرانجام با تلاش و زحمت موفق شدم دوباره سرپا بایستم.
فصل دوم زندگی من: دوباره از آن خیابان عبور می‌کردم. چاله را دیدم اما خودم را به ندیدن زدم. دوباره داخل همان چاله افتادم. این بار خودم را هم به خاطر چشم بستن سرزنش کردم. باز هم با سختی زیاد موفق شدم خودم را از آن چاله بیرون بکشانم. هر چند این بار مدت کمتری وقت گرفت اما سختی‌ها و دشواری کار انگار بیشتر بود. به‌خصوص آن‌‌که بخشی از تقصیر و کوتاهی ندیدن چاله به گردن خودم بود.
فصل سوم زندگی من: دوباره از آن خیابان گذشتم. چاله را دیدم. اما این بار احتیاط کردم و از آن فاصله گرفتم و در حالی که به شدت می‌ترسیدم چاله را دور زدم و از آن دور شدم.
فصل چهارم زندگی من: خیابان را عوض کردم! و از آن به بعد بود که همیشه موفق بودم.
***

ادامه مطلب ...

خاطرات زمستان را به بهار نیاور!

برف‌ها آب شده بودند و دیگر خبری از سرمای زمستان نبود. فصل یخبندان تمام شده بود و کم‌کم اهالی دهکده شیوانا می‌توانستند از خانه‌هایشان بیرون بیایند و در مزارع به کشت و زرع بپردازند. همه از گرمای خورشید بهاری حظ می‌کردند و از سبزی و طراوت گیاهان لذت می‌بردند. شیوانا همراه یکی از شاگردان از کنار مزرعه‌ای عبور می‌کرد. پیرمردی را دید که روی سبزه‌ها نشسته و نوه‌های کوچکش را دور خود جمع کرده و برای آنها در مورد سرمای شدید زمستان و زندانی بودن در خانه و منتظر آفتاب نشستن صحبت می‌کند.
شیوانا لختی ایستاد و حرف‌های پیرمرد را گوش کرد و سپس او را کنار کشید و گفت: "اکنون که بهار است و این بچه‌ها در حال لذت بردن از آفتاب ملایم و نسیم دلنواز بهار هستند، بهتر است داستان یخ و سرما را برای آنها نقل نکنی! خاطرات زمستان، خوب یا بد، مال زمستان است. آنها را به بهار نیاور! با این حرف تو بچه‌ها بیشتر بهار را دوست نخواهند داشت بلکه از زمستان بیشتر خواهند ترسید و در نتیجه زمستان سال بعد، قبل از آمدن یخ‌بندان، همه این بچه‌ها از وحشت تسلیم سرما خواهند شد. به جای صحبت از بدبختی‌های ایام سرما، به این بچه‌ها یاد بده از این زیبایی و طراوتی که هم اکنون اطرافشان است لذت ببرند. بگذار خاطره بهار در خاطر آنها ماندگار شود و برایشان آن‌قدر شیرین و جذاب بماند که در سردترین زمستان‌های آینده، امید به بهاری دلنواز، آنها را تسلیم نکند."
پیرمرد اعتراض کرد و گفت: "اما زمستان سختی بود!"
شیوانا با لبخند گفت: "ولی اکنون بهار است.آن زمستان سخت حق ندارد بهار را نیز از ما بگیرد. تو با کشاندن خاطرات زمستان به بهار، داری بهار را هم قربانی می‌کنی! زمستان را در فصل خودش رها کن!"

نداشته‌ها را نمی‌توان از دست داد!

شیوانا همراه کاروانی راهی شهری دور شد. چند هفته که از سفر گذشت، تعدادی دوره‌گرد بین راه به کاروان پیوستند. کاروان‌سالار با تردید آنها را پذیرفت به شرطی که با فاصله از کاروان حرکت کنند و در استراحتگاه‌ها به مسافران کاروان نزدیک نشوند. در ضمن به اهل کاروان هم سپرد که مواظب باشند خود یا همراهانشان با آنها دمخور نشوند چون ممکن است آسیب ببینند.
یکی از مسافران کاروان زن و شوهر جوانی بودند که فرزند کوچکی داشتند و مسافر یکی از شهرهای طول مسیر بودند. شیوانا متوجه شد که شوهر جوان گاه و بیگاه از همسر و فرزندش جدا می‌شود و سراغ دوره‌گردها می‌رود و چند ساعت بعد می‌آید و هیچ نمی‌گوید.
یک‌بار شیوانا به او نزدیک شد و گفت: "کاروان‌سالار مرد باتجربه‌ای است. وقتی می‌گوید مواظب دوره‌گردها باشید حتما چیزی می‌داند!"
مرد جوان گفت: "خودم عقل و تدبیر دارم و جانب احتیاط را رعایت می‌کنم. من آدم باهوشی هستم."
شیوانا تبسمی کرد و گفت: "پس به آن عقل و تدبیرت بگو، هوش و عقل جمع می‌گوید از آنها فاصله بگیریم! حتما حکمتی در آن است!"
یک روز صبح خبر رسید که دوره‌گردها نیمه‌شب از کاروان جدا شده‌اند و خبری از آنها نیست. ساعتی بعد زن جوان گریه‌کنان نزد کاروان‌سالار و شیوانا آمد و گفت که از نیمه‌شب شوهرش غیب شده و از او خبری ندارد.
مردان کاروان اطراف منزلگاه را گشتند و مرد جوان را مدهوش در چاله‌ای یافتند در حالی که تمام دارایی همراهش را برده بودند. مرد جوان را به استراحتگاه آوردند و وقتی حالش بهتر شد شیوانا به او گفت: "چرا نصیحت بزرگ‌ترها را گوش نکردی و جان و مال خودت را به خطر انداختی؟!"
مرد جوان مغرور و متکبر گفت: "من آدم باهوشی هستم و بیشتر از همه شما احتیاط و تدبیر داشتم. آنها برای مدت کوتاهی غافلگیرم کردند و تدبیرم را چند دقیقه‌ای از دست دادم و به این روز افتادم!"
شیوانا لبخندی زد و گفت: "نداشته را نمی‌توان از دست داد! اگر تدبیر داشتی اصلا سراغ آنها نمی‌رفتی و نزدیکشان نمی‌شدی که فرصت غافلگیری را به آنها بدهی. بی‌جهت داشتن چیزی که مانع از افتادن تو به این وضعیت می‌شد را ادعا نکن."

سکوت آخرین سنگر است!

شیوانا با دو نفر از شاگردان از راهی می‌گذشتند. عده‌ای از افراد شرور و اوباش کنار جاده نشسته بودند و به رهگذران دشنام می‌دادند. وقتی شیوانا و شاگردان نزدیک این افراد رسیدند، آنها شروع به گفتن جملات زشت خطاب به ایشان کردند. شیوانا و شاگرد بزرگ‌تر سکوت کردند و هیچ نگفتند. اما شاگرد کوچک‌تر طاقت نیاورد و به آن افراد گفت که حرمت کلام و زبان خود را نگه دارند. اشرار چون تعدادشان بیشتر بود شاگرد کوچک را دوره کردند و شروع به هل دادن و زدن او کردند. شاگرد کوچک چون حریف آنها نمی‌شد ساکت شد و دیگر صحبتی نکرد. شیوانا و شاگرد بزرگ‌تر به کمک دوستشان شتافتند. اوباش وقتی سکوت او را دیدند و متوجه جدی بودن شیوانا و شاگرد بزرگ‌تر در دفاع از او شدند رهایش کردند و پی کار خود رفتند. وقتی همه چیز آرام شد و آنها دوباره در جاده قرار گرفتند شاگرد کوچک خطاب به شیوانا گفت: «چرا شما در مقابل دشنام‌ها و کنایه‌های زشت آنها سکوت کردید و چیزی نگفتید؟»

ادامه مطلب ...