یکی از دلایل اصلی بروز اختلافات زندگی زناشویی، عدم شناخت زن و مرد از یکدیگر است.
دراین مقاله شما را با تفاوت های موجود درمیان دوجنس آشنا می کنیم. تفاوت هایی درساختارمغز، حرف زدن وگوش کردن، تجسم فضایی، احساسات وادراک، بیوشیمی بدن ونهایتا تفاوت درنوع عاشق شدن وازدواج.
ادامه مطلب ...حتما بارها شنیدهاید که جدایی والدین زندگی فرزندان را تباه میکند و عامل اصلی تمامی مشکلات روحی و روانی و رفتاری فرزندان به شمار میآید. تحقیقات بسیار زیادی در مورد تأثیر جدایی والدین بر زندگی فرزندان انجام شده است که اغلب آنها بدون بررسی علل مشکلات رفتاری یا ذهنی کودکان طلاق، با نگاهی سطحی و ساده، جدایی والدین را عامل تمامی اختلالات رفتاری ذکر کردهاند و با توجه به این فرضیه اشتباه، مانع جدایی بسیاری از زوجها شدهاند. ولی آیا زندگی کردن کودک در یک خانه پرتشنج که افراد آن رابطه سرد و بیروحی با یکدیگر دارند آسیب کمتری به روح و روان او وارد میآورد؟
سارا مک لین، پژوهشگر آمریکایی در این مورد میگوید: علت مشکلات روحی فرزندان طلاق، جدایی والدین یا زندگی کردن آنها با یکی از والدین نیست، بلکه تشنجها و درگیریهای خانوادگی و اختلافات والدین پیش از جدا شدن، باعث بر هم خوردن آرامش ذهنی آنها میشود و به دنبال خود معضلات رفتاری را به همراه میآورد. وی معتقد است جدایی به تنهایی آسیبی به هیچ یک از افراد خانواده وارد نمیکند بلکه مشکلات پیش از آن و عواملی که موجب رسیدن خانواده به نقطه پایان میشود، موجب ایجاد مشکل در روح و روان کودک و حتی والدین خواهد شد.
جوزف هوپر، پژوهشگر مسائل خانواده میگوید: زمانی بقای یک زندگی خانوادگی برای کودک مفید است که درگیریها و مشکلات اعتقادی و سلیقهای والدین محسوس نباشد، زیرا در غیر این صورت دوام یک زندگی نه تنها به سود کودک نیست بلکه باعث تشدید تشویشهای ذهنی و مشکلات روحی او میشود.
ادامه مطلب ...با سلام خدمت شما کاربران گرامی. لطفا با من محمد جانبلاغی فقط در زمینه های :
1- عشق 2- ازدواج 3- تربیت فرزندان 4- هدف 5- آموزش هیپنوتیزم 6- افسردگی و استرس 7- وسواس 8- ثروت مند شدن
تماس بگیرید.
نحوه تماس با محمد جانبلاغی:
e_mail: dr.janblagi@gmail.com
tel: 0098-914 635 65 09
به بدن احترام گذاشتن یعنی گرامی داشتن و ارزشمند دانستن آن. هنگامیکه که به بدن خود احترام میگذارید با آن همکاری میکنید. احترام حامل انرژی مقابل است. وقتی بدن خود را گرامی بدارید بدن نیز شما را گرامی خواهد داشت. احترام حقیقی ناشی از آموختن نیازهای بدنتان برای عملکردی عادی و سپس تعهد به برآورده کردن آن نیازها ناشی میشود.
درباره ازدواج بسیار گفته و شنیده ایم اما مطالبی که در زیر می آید شاید برای شما تازگی داشته باشد.از میان ضرب المثل های ملل مختلف و همین طور سخنان شخصیت های بزرگ جهان
پیرامون ازدواج شصت مورد را انتخاب کرده ایم ، بسیاری از این حرف ها جنبه شوخی و مزاح دارد
اما تعداد دیگری از آنها شاید وصف حال من و شما باشد !
و جا دارد که من در اینجا از استاد عزیزم آقای
موفقیت خود را مدیون ایشان هستم.
همین طور قسمت دیگری از این گفته ها می تواند برای عده ای حکم کلید راهنما را داشته باشد
۱) هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت مشورت کن تا با چشم هایت.( ضرب المثل آلمانی)
۲) مردی که به خاطر " پول " زن می گیرد، به نوکری می رود. ( ضرب المثل فرانسوی )
۳) لیاقت داماد ، به قدرت بازوی اوست . ( ضرب المثل چینی )
۴) زنی سعادتمند است که مطیع " شوهر" باشد. ( ضرب المثل یونانی )
۵) زن عاقل با داماد " بی پول " خوب می سازد. ( ضرب المثل انگلیسی )
سلـــیم آروم صمیمانه تشکر وقدر دانی کنم. ادامه مطلب ...با سلام خدمت شما کاربر وخوانندگان عزیز.دوستان امروز اومدم تا مطلبی کاملا دقیق وعلمی در باره مسائل زندگی- ازدواج و کلی مسائل راه زندگی برای جلوگیری از طلاق و بدست آوردن آرامش در خــانواده و..با هاتون صحبت کنم.
کاربرگرامی برای آشنای با وظایف زن و مرد این مطلب راحتمادر ادامه مطالب بخــــــــــوانید
ادامه مطلب ...بر اساس مطالعات انجام شده در دانشگاه میشیگان، اکثر مردان در روابطشان برای رسیدن به خوشی و لذت بسیار راحتتر عمل میکنند، و حتی با بالا رفتن سن پختهتر نیز میشوند.
محققان دانشگاه میشیگان به طور جداگانه از زن و شوهرهایی که ده سال مشغول بازی جنگ و صلح زناشویی هستند مصاحبهای به عمل آوردهاند. موضوعاتی از قبیل چقدر حمایت، احترام، اطمینان و اعتماد بین آنها بوده مورد پرسش قرار میگیرد. سپس داوطلبین به سؤالاتی از قبیل "آیا از زندگی زناشوییتان راضی هستید؟ آیا از ازدواجتان راضی هستید؟" پاسخ میدهند.
احتمالاً جمله بالا را از زبان بعضیها، چه زن و چه مرد، شنیدهاید. من به عنوان یک مشاور بارها از زبان مراجعانم شنیدهام که "دیگر" ازدواج نخواهند کرد. البته بعضیها خود به این باور رسیدهاند و بعضی دیگر تحت تأثیر حرفهای دیگران این را پذیرفتهاند که دیگر نباید ازدواج کنند.
ابتدا اجازه میخواهم در مورد بعضی از کسانی که اعتقاد دارند دیگر نباید ازدواج کنند بهطور مختصر جملاتی را بنویسم. این افراد با من مشاورههایی داشتهاند. لذا از نزدیک با آنان گفتگو کردهام:
سبکهای زندگی، تعهد و ازدواج: آیا من باید ازدواج کنم؟ اگر بیش از این صبر کنم، خیلی دیر نخواهد شد؟ آیا باید مجرد بمانم؟ اگر مجرد بمانم خیلی تنها نخواهم شد؟ اگر ازدواج کنم باید بچهدار بشوم؟ بچهها چه تأثیری بر زندگی مشترکم میگذارند؟ اینها برخی از سؤالاتی هستند که جوانان هنگام فکر کردن به نوع زندگی آیندهشان از خود میپرسند.
حدوداً تا سال 1930،داشتن زندگی مشترک با ثبات یکی از معیارهای موجه رشد در دوران بزرگسالی بود، اما در هفتاد سال گذشته، تمایل آدمها به داشتن رضایت شخصی در زندگی مشترک و بیرون از آن به عنوان یک هدف موجه دیگر، شدت یافته است. اما این رضایت شخصی متأسفانه گاهی موجب بیثباتی زندگی مشترک میشود.
ازدواج یک نهاد بزرگ است. بدون ازدواج، زندگی بسیار خالی خواهد بود. و تمام شما بودا خواهید بود! این ازدواج است که دنیا را میچرخاند؛ امور را اداره میکند. ازدواج همهچیز را زنده و به حرکت درمیآورد. در واقع، بدون ازدواج، مذهبی نیز در کار نخواهد بود، مذاهب نه برای خدا و به سبب خدا وجود دارند، بلکه به دلیل ازدواج وجود دارند.
ازدواج، چنان مصیبتی ایجاد میکند که فرد باید به مراقبه بپردازد؛ مراقبه محصول جانبی ازدواج است. بدون ازدواج، چه کسی به خود زحمت مراقبه کردن میدهد؟ برای چه؟ تو پیشاپیش مسرور خواهی بود!
من با ازدواج مخالف نیستم. فقط میخواهم شما از این نکته آگاه شوید که این امکان نیز وجود دارد که به ورای ازدواج بروید. ولی این امکان نیز فقط وقتی باز خواهد شد که ازدواج آنقدر رنج، پریشانی و تشویق برایت آفریده باشد که تو مجبور باشی بیاموزی که به ورای آن بروی. ازدواج یک فشار عظیم است برای رفتن به فراسوی آن.
هر انسانی که ازدواج موفقی دارد؛ سرزندهتر و زندگی پایداری نسبت به دیگران دارد. اما، چگونه شریک زندگی آینده و همسر خود را انتخاب میکنیم؟ چه ویژگیها و خصوصیاتی را در او جستوجو میکنیم؟ و چرا؟
دانشمندان روانشناس اجتماعی، دیرزمانی است معتقدند که رجحانها و اولویتهای انتخاب همسر، به وسیله فرهنگ محدود شده، به آن وابسته است.
مثلاً، مردم آمریکای شمالی نسبت به مردم آسیا یا آفریقا ویژگیها و عاملهای متفاوتی را در نظر میگیرند و به آنها گرایش دارند. حتی چارلز داروین یکی از دانشمندان پیشگام در این موضوع «اولویتهای انتخاب همسر بر اساس فرهنگ»، معقتد است که رجحانهای انتخاب همسر و ویژگیهای مربوط به آن، کاملاً اختیاری و دلخواه خود فرد است. ولی تاکنون اطلاعات علمی اندکی درباره آنچه ما از شریک زندگی خود میخواهیم، جمعآوری شده است.
در جوامع امروزی برخی از زنان مایلاند با مردان جوانتر از خود ارتباط برقرار کنند. این امر بهویژه بیشتر در میان زوجهای مشهور دیده میشود. بهعنوان مثال دمی مور و استن کاچر، هالی بری و گابریل آبری و ارتباطی که بهتازگی بین لیندا هوگان ٤٨ ساله و چارلی هیل ١٩ ساله به وجود آمده، همگی نمونههایی از این قبیل ارتباطات هستند.
طبق تحقیقاتی که توسط سایت آنلاین دوستیابی در سال ٢٠٠٧ انجام گرفت، نشان داده شد از میان ٠٠٠/٥٠ زن بالای ٣٠ سال بیشتر از یکسوم آنان به مردان حداقل ٥ سال کوچکتر از خود، علاقه نشان داده بودند.
همچنین در سال ٢٠٠٣ تحقیق AARP نشان داد که ٣٤ درصد از ٣٥٠٠ زنانی که سنشان بین ٤٠ تا ٦٩ سال بود، با مردان ١٠ سال کوچکتر از خود، ارتباط برقرار کردند.
روانشناسان بحث و بررسیهای بسیاری در مورد عوامل مشکلزا در ازدواج انجام دادهاند، اما برای یافتن عوامل مؤثر در شکلگیری یک ازدواج موفق، تحقیقات کمی انجام دادهاند.
جودیت اس. والر استین، دارای مدرک دکتری در روانشناسی، برای پر کردن این فاصله تحقیقاتی، درباره بیش از پنجاه زوج که حداقل نه سال با هم زندگی کرده بودند تحقیق و بررسی داشته است.
او بعد از مصاحبههای متعدد به شناسایی نه وظیفه اساسی زوجها دست یافت. این زوجها صاحب فرزند بوده و با وجود گذشتن نه سال از زندگی مشترکشان، زندگی شادی داشتند.