هشدارهای زیادی درباره ازدواج به شما می شود. اما شما استثنا هستید. قرار نیست سرنوشت دیگران برای شما تکرار شود و به همین دلیل، این توصیه ها را با وجود آن که درست می دانید، درباره خودتان صادق نمی بینید. شما و نامزدتان، عشقی اسطوره ای دارید که حلال همه مشکلات است و از آن گذشته، با درکی که از یکدیگر دارید، می توانید تفاوت هایتان را حل کنید. اگر این چیزی است که شما درباره رابطه تان فکر می کنید، کمی دست نگه دارید. این مطلب درست مختص شماست.
شکی نیست که افراد با یکدیگر متفاوت اند و در شرایط مختلفی قرار می گیرند که مشابه شرایط دیگران نیست و نمی توان یک نسخه را برای همه پیچید. با این حال، تصور قهرمان بودن و استثنا بودن، توجیهی است که خیلی وقت ها برای کارهای خود می آوریم. این که فکر می کنیم ما از پس این مساله بر می آییم، عشق ما با بقیه عشق ها متفاوت است، تجربه ما، سازگاری ما و آینده ای که ما ترسیم کرده ایم با بقیه فرق دارد و... بدون شک حداقل یک بار به ذهن تمام کسانی که شکست را در رابطه شان تجربه کرده رسیده است. هر قدر رویایی تر به رابطه تان فکر کنید و خود را استثنا ببینید، خطر دور شدن از واقعیات در شما بیشتر می شود و احتمال شکستتان بالاتر می رود.
ما در اینجا رایج ترین توهمات عاشقانه را به شما معرفی می کنیم.
مهم ما دو نفر هستیم
ازدواج پیوند شما دو نفر نیست. پیوند دو خانواده و دو فرهنگ است. بنابراین اگر اختلاف فرهنگی دارید، اگر خانواده هایتان مخالف این ازدواج هستند، فکر نکنید آنها حق اظهار نظر ندارند و باید در حاشیه باشند تا شما و نامزدتان به هم برسید. حتی مهم تر از آن، زرنگ بازی در نیاورید و به خانواده هایتان اطلاعات غلط ندهید تا به خیال خودتان همه چیز را کجدار و مریز طی کنید و این وصلت سر بگیرد. وقتی بعد از ازدواج تفاوت ها آشکار شد یا واقعیت هایی که پنهان کرده بودید برملا شدند، روزهای طوفانی زندگی شما هم شروع می شوند. یادتان باشد در فرهنگ ایرانی تا ابد نمی توان از مادر و پدر عروس و داماد خواست که در انتخاب عروس یا داماد خود منفعل عمل کنند و دخالتی نداشته باشند.
همه چیز را درست میکنیم
نامزد شما، جوان است و آینده دار. اما هیچ آمادگی ای برای ازدواج ندارد. شغلی ندارد و هنوز درسش را تمام نکرده. سربازی نرفته، پس اندازی ندارد و تجربه شغلی هم نداشته است. با این حال جوان است و آینده از آن جوان هاست. بنابراین به خودتان می گویید با کمک هم زندگی را می سازیم. این جمله بسیار درست و عاشقانه و منطقی است اما قکر می کنید در شرایط شما امکان پذیر است؟ برای آن که بتوانید بگویید همه چیز درست می شود و ما هر دو جوان هستیم و آینده دار، باید مقدماتی فراهم باشد و حداقل هایی را داشته باشید. جوانی که بلوغ کافی برای ازدواج را کسب نکرده، آمادگی وارد کردن یک فرد دیگر و پذیرفتن مسئولیت یک زندگی واقعی را ندارد. بنابراین مراقب باشید که یک جمله درست را در جای درست به کار ببرید نه در شرایط ناقص و ناممکن!
ازدواج کند خوب میشود
بگذارید رک و راست بگوییم. اعتیاد، اخلاق بد، انحراف اخلاقی، عصبانی بودن، بیماری های روانی، هیچ کدام با ازدواج درمان نمی شوند. ازدواج درمانگاه نیست و هیچ پزشکی نمی تواند چاره بیماری ها و اختلالات یک فرد را در ازدواج کردن او ببیند. ازدواج نیاز به بلوغ و آمادگی روانی و شخصیت سالم دارد. شاید آرامش حاصل از ازدواج بتواند تاثیرات مثبتی روی روحیات فرد بگذارد اما کسی را تغییر نخواهد داد و اگر تغییری هم دیده شود موقتی و سطحی است. ازدواج از یک فرد سالم مرد و زنی قوی تر می سازد اما هرگز یک فرد بیمار و مشکل دار را سالم نخواهد ساخت.
عوضش میکنم
هیچ کسی حاضر نیست به خاطر فشار فردی دیگر خودش را تغییر دهد. افراد، وقتی به سن ازدواج می رسند معمولا آنقدر بالغ هستند که شخصیتشان را شکل گرفته بدانند و نخواهند عوض شوند. بنابراین اگر رفتارهای طرف مقابل را نمی پسندید یا تفاوت مذهبی، تفاوت ظاهری، تفاوت رفتاری و شخصیتی دارید، به امید تغییر دادن طرف مقابل تن به این ازدواج ندهید.
قیافه برای من مهم نیست
شاید خیلی در بند ظواهر نباشید اما پسندیدن چهره اولین شرط ازدواج است. هیچ کس نمی تواند با همسری که قیافه او را نمی پسندد زندگی کند. حتی اگر این همسر بهترین خصوصیات اخلاقی را داشته باشد. ظاهر طرف مقابل باید برای شما خوشایند باشد و نسبت به او کشش پیدا کنید. ممکن است این ظاهر با معیارهای زیبایی پسندانه دیگران منطبق نباشد. ایرادی ندارد. مهم این است که علف به دهان بزی شیرین بیاید!