روانشناسان معاصر می گویند خانواده یک «سیستم» است. سیستم همانطور که می دانید مجموعه ای از چند عامل است که روی هم تاثیر متقابل می گذارند. احتمالا از کتاب دینی دبیرستان یادتان مانده ساعت و دوچرخه نمونه هایی از سیستم هستند. اگر زنجیر دوچرخه خراب شود حرکت دوچرخه دچار مشکل می شود. زندگی مشترک زوج های جوان هم یک سیستم دو عضوی است؛ سیستمی که تحت تاثیر حالت های هیجانی همسران – مثلا شادی، اندوه، اضطراب و مخصوصا خشم هر کدام از دو طرف – روابط بین آنها، عوامل محیطی مانند بچه ها، خانواده های پدری دو طرف، دوستان و شغل هر کدام از دو طرف قرار می گیرد.
در بهترین حالت، سیستم خانواده سعی می کند نیازهای هر یک از همسران و همچنین نیازهایی را که محیط بر آنها تحمیل می کند برآورده کنداما همیشه اینطور نیست. تعارضات زناشویی زمانی شکل می گیرد که برخی هیجان های مخرب، روابط ناسالم بین همسران یا سایر پدیده های بیرون از این سیستم، مخل سلامت و رضایت همسران شود. این روزها اختلافات همسران، نزاع، خشم، خشونت و مشکلات جنسی دلایل شایع مراجعان به مراکز مشاوره و روان درمانی است. در این مطلب می خواهیم براساس همین نگاه سیستمی، بگوییم وقتی این تعارض ها شکل گرفت چه کار باید کرد. قطعا زوج ها، به ویژه شما زوج های جوان، مخاطب این مطلب هستید.
موضوع تعارضات زناشویی و مشکلات همسران هنگامی جدی تر می شود که بدانیم کیفیت رابطه همسران خاستگاه بسیاری از مشکلات جنسی است. مشکلات جنسی و ناسازگاری های همسران در زمینه روابط غیرجنسی ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند؛ به این معناتکه بیشتر زوج هایی که مشکلات جنسی دارند، گرفتار ناسازگاری های زناشویی نیز هستند و اکثر همسران دارای مشکلات زناشویی، از اختلالات جنسی هم رنج می برند.
در این میان، فقدان ارتباط، روابط خصمانه و ناتوانی در آشکارسازی و مبادله عواطف از مشخصه های زوج هایی است که از مشکلات جنسی رنج می برند. اگر بین شما هم تعارض هایی وجود دارد، با استفاده از این راهکارها می توانید آنها را حل و فصل کنید.
فقط یادتان باشد اگر این راهکارها زیر نظر یک خانواده درمانگر انجام شود، بسیار موثرتر خواهد بود.
1- گفتگوی دوطرفه هدفمند داشته باشید.
برای انجام این گفتگو، موضوعات مشخصی را انتخاب کنید و با هدف حل مشکل به شیوه های مثبت به گفتگو بنشینید. در این روش، باید گله ها و شکایت ها را به خواسته ها تغییر دهید، خواسته ها را ساده و به تکالیف تبدیل کنیتد و سپس بر سر چگونگی اجرای تکالیف به توافق برسید. برای مثال، ممکن است چنین موضوعی پیش آید: زن از اینکه شوهرش هر شب دیر به خانه می آید نگران می شود و با شکوه و شکایت به این رفتار شوهر واکنش نشان می دهد. موضوع مشخص است. برای حل چنین مشکلی به شیوه گفتگوی دوطرفه، لازم است در گام اول زمان بازگشت به خانه مشخص شود، شوهر سعی کند به موقع به خانه بازگردد و در صورت تاخیر، همسرش را از قبل مطلع سازد؛ در مقابل زن هم سعی کند پس از آمدن شوهر از او به گرمی استقبال کند و درباره زمان بحث نکند.
2- به جای سکوت، رابطه برقرار کنید به شکلی ساده، باز، مثبت و سازنده با هم ارتباط برقرار کنید و به آنچه دیگری می گوید دقیقا گوش دهید. زمان هایی را برای گفتگو با یکدیگر تعیین و در خلال آنها تلاش کنید از شیوه های ارتباطی غلط مثل کناره گیری و سکوت استفاده نکنید. بهتر است به بعضی موارد – که مخصوصا در اوایل زندگی بیشتر شایع است – حواستان باشد: سعی کنید با احساسات خود ارتباط برقرار کنید و عواطف خود را برای همسرتان آشکار کنید، سعی نکنید ذهن همسرتان را بخوانید و واجب تر اینکه این ذهن خوانی را به زبان نیاورید، شفاف صحبت کنید، در درون خودتان به دنبال علت و چرایی احساسات، افکار و باورهایتان باشید، و به جای حدس زدن و پیشداوری درباره احساسات و افکار همسرتان، سوالاتتان را در همین خصوص بصورت مستقیم و صریح از او بپرسید.
3- عیب ندارد بحث کنیدبعضی از زوج ها بیش از اندازه نسبت به هم مودب و رسمی به نظر می رسند و گویی نگران این هستند مبادا با برقراری ارتباطی نزدیک و صمیمانه و غیررسمی، حریمی شکسته شود یا ناراحتی و کدورتی پیش آید. گاهی اوقات نیز ترس های زیاده از حد از مطرح کردن موضوعات معینی که باید به موقع به آنها پرداخته شود، کار دست زوج های جوان می دهد. این ترس ها مانع از آن می شود که زوج ها اطلاعات لازم را درباره یکدیگر یا سایر موضوعات زندگی مشترک خودکسب کنند یا به یکدیگر انتقال دهند. این در حالی است که در چنین شرایطی بسیاری از موضوعات می توانند به راحتی منجر به دلخوری، قهر، واکنش های انتقادی، سکوت و کناره گیری شوند. برای داشتن یک زندگی گرم و صمیمی، حذف چنین رعایت کردن های بی دلیلی ضروری است.
برای گریز از این اتفاقات یا حل آنها، موضوعی ساده و بی خطر از متن زندگی و روابط تان انتخاب و بر سر آن موضوع با یکدیگر بحث کنید. نظم و نظافت مربوط به اتاق پذیرایی، آشپزخانه، توالت، صدای تلویزیون، صحبت با تلفن و غیره می تواند موضوع بحث باشد. لازم است به طور جدی درباره این موضوعات بحث کنید. این روش، بازداری های بی مورد را کاهش می دهد و برخورد فعال و سازنده همسران در زمینه های دیگر روابط شان را افزایش می دهد اما گاهی اوقات نیز به نظر می رسد خود برقراری چنین ارتباطی، مشکلی جدی است و همسران نمی توانند با یکدیگر بحث کنند؛ در این حالت پیشنهاد می شود روش بازی نقش را امتحان کنند.
4- از تکنیک بازی نقش استفاده کنیددر این روش که عنوان کامل تر آن بازی نقش وارونه است، از همسران خواسته می شود هر یک نقش دیگری را در بحث بر سر موضوع مورد نظر اجرا کند. برای انجام این کار، خودتان را در جایگاه و موقعیت طرف مقابل بگذارید و از دریچه ذهن و احساس او به موضوع خاصی نگاه کنید تا با حال و هوای هیجانی و فکری او بیشتر آشنا شوید. پس از حدود پنج دقیقه، هر یک به نقش اصلی خود بازگردید و بگویید از منظر طرف مقابل تان چه چیزهایی را دیده و آموخته اید.
5- گام به گام پیش برویدتکلیف می تواند هر چیزی باشد که همسران بر سر آن اختلاف نظر دارند و هیچ کدام هم کوتاه نمی آیند و حق را به خود اختصاص می دهند؛ از رفتن به مکانی برای تفریح و گردش گرفته تا خرید کردن، تغییر مبلمان و اثاثیه منزل، رفتن به مهمانی، کم و کیف ارتباط با دوستان، دفعات مطلوب فعالیت های جنسی، پریدن وسط حرف طرف مقابل، با لهجه حرف زدن یا نزدن و غیره. بعضی وقت ها موضوعاتی بسیار ساده و پیش پا افتاده نیز می تواند دردسرساز شود؛ مانند اینکه زباله ها را چه کسی بیرون ببرد یا توی مغازه چه کسی پول بدهد. در چنین شرایطی بهترین کار، انجام نوبتی آن تکلیف است؛ مثلا توافق صورت می گیرد برای این آخر هفته زن انتخاب کند کجا بروند و آخر هفته بعد را مرد. این هفته را مرد درباره فراوانی فعالیت های جنسی تصمیم می گیرد و هفته آینده را زن. یا روزهای زوج، روز زن باشد و روزهای فرد، روز مرد؛ که در این حالات، تصمیم برای انجام هر کاری برعهده فردی است که روز اوست (نگران نباشید. جمعه ها را برای دعواهایتان کنار گذاشته ام!) این روش معمولا تنش برخاسته از موضوعات اینچنینی را حذف می کند و به شما فرصت می دهد در سایر زمینه های زندگی مشترک احساسات بهتری داشته باشید.
6- دعواهای نیم ساعته منظم داشته باشیدبعضی وقت ها کار از کار گذشته است. یعنی دو نفر آنقدر در دام یک تعامل خشک و انعطاف پذیر گرفتار شده اند که تغییر رابطه آنها به وسیله گفتگو، ارتباط آموزی، بحث ها، بازی نقش و انجام تکالیف براساس جدول های زمانی امکانپذیر نیست. این جور وقت ها می شود سراغ یک روش به مام «پارادوکس» رفت.
هدف اصلی پارادوکس مبارزه با ترس همسران از تغییر است. در پارادوکس دقیقا همان چیزی که کام همسران را تلخ کرده است برایشان تجویز می شود! برای اینکه پارادوکسی عمل کنید، زمان های کوتاهی (مثلا 30 دقیقه) را در طول هفته با توافق خودتان مشخص کنید و در طی آن با یکدیگر به گفتگو بنشینید.
فقط یادتان باشد قرار است گفتگویی انتقادی انجام دهید اما نه از نوع سازنده، بلکه انتقادی بشدت کوبنده! که در آن اجازه ابراز احساسات و عواطف و حس پاسخگو بودن نسبت به صحبت های طرف مقابل را ندارید و هدف این گفتگو نیز حل مسئله نیست. با این روش، دو طرف جرئت پیدا می کنند عواملی را که منجر به دلخوری و ناراحتی شده و ممکن است با گذشت زمان به ظاهر فراموش شده اما در حقیقت در دل آنها باقی مانده باشد بازگو کنند و طرف مقابل را از عمق احساسات خود درخصوص موضوعات معینی باخبر سازند. فقط یادتان باشد نیم ساعت در هفته و نه همه هفته!