قبل از ازدواج باید چند سوال مهم از خودتان بپرسید:آیا به مفهوم عشق و ازدواج اعتقاد دارید؟
برای داشتن یک رابطه موفق لازم است هم خودتان و هم شریک زندگیتان به عشق و ازدواج اعتقاد داشته باشید. این سوال را از خودتان بپرسید و به آن پاسخ منطقی دهید.
آیا واقعا آماده ازدواج هستید؟
این سوال یکی از مهمترین سوالات قبل از ازدواج است. برای داشتن یک زندگی موفق و طولانی و البته باثبات، بسیار ضروری است که هر دو نفر به یک اندازه از نظر روحی و ذهنی آماده پذیرش این مساله باشند. ازدواج برای زوجهایی که هنوز آماده انجام این کار نشدهاند، تبدیل به یک معضل بزرگ خواهد شد.
عشق و علاقه مهمترین عامل داشتن یک رابطه بادوام و پایدار است؛ اما برای داشتن یک زندگی محترمانه پول نیز اهمیت بسیار زیادی دارد؛ پس بهتر است راجع به درآمد و دارایی خود بدون پرده و پنهان کاری با همسرتان صحبت کنید. به هر حال مسوولیت پرداخت قبوض، مالیاتها و کلیه مخارج بعد از ازدواج فقط با شما دو نفر است و شما باید برای هر کدام برنامهریزی کنید.
در مورد کودکان؟
این سوال نیز اهمیت بسیاری دارد. بزرگ کردن کودک یک مسوولیت بزرگ و مهم است که نیاز به مشارکت و رفتارهای مسوولانه دارد؛ بنابراین لازم است قبل از ازدواج راجع به آن با هم حرف بزنید و به یک نتیجه شفاف برسید.
مسائل مالی بعد از ازدواج را چگونه باید مدیریت کرد؟
آیا سیگار میکشید؟
اگر شما عادت به سیگار کشیدن و یا چیزهای دیگر دارید، باید قبل از ازدواج راجع به این موضوع با هم به طور شفاف حرف بزنید و این را بدانید که حق شریک زندگیتان است که از این موضوع آگاهی داشته باشد.
چهطور بفهمید که آمادگی ازدواج دارید؟
چگونه میتوان مطمئن شد که ۱۰۰ درصد آمادگی برای ازدواج وجود دارد؟ به نظر میرسد برای پاسخ دادن به این سوال باید خیلی عمیق فکر کرد.
وقتی از کسی که دوستش دارید و شریک زندگیتان است فاصله میگیرید، دلتان برایش واقعا تنگ میشود و او جایگاه یک دوست را برای شما ندارد بلکه جایگاه بهترین دوستتان را دارد.
وقتی که مفهوم وفادار بودن را درک کرده باشید و این کار را نه به خاطر اینکه نمیخواهید قلب او را بشکنید، بلکه فقط به خاطر اینکه باید در زندگی مشترک وفادار باشید، انجام نمیدهید و او تنها کسی است که میخواهید نزدیکش شوید..
وقتی که دریابید هیچکس در دنیا به اندازه کسی که انتخابش کردهاید برای شما مناسب نیست.
وقتی که بعد از گذشت هفت سال از زندگی مشترکتان شبها وقتی که همسرتان در خواب است به صورتش نگاه کنید و لبخندی بزنید و از اینکه با او هستید راضی باشید.
وقتی که اعتماد و اطمینان بیشتر از هر زمان دیگری در زندگیتان وجود دارد.
وقتی که بپذیرید ازدواجتان نباید هرگز به جدایی بینجامد. و پایههای این زندگی را هر دو با هم بنا میکنید.
بهطور کلی ازدواج یک مقوله کاملا مشخص و تعیین یک سنی به عنوان سن ایدهآل ازدواج کار دشواری است. بهترین پیشنهاد برای انتخاب زمان و سن ازدواج وقتی است که خودتان را از نظر روحی و مالی آماده ازدواج ببینید.
در سالهای اخیر، سن ازدواج به طور قابل ملاحظهای بالا رفته و دلیل این مساله نیز ناشی از اهمیتی است که جوانترها به ثبات مسائل مالی و کاری میدهند. پیشرفت و رشد قابل توجه خانمها در زمینه تحصیلی و کاری نیز نقش تعیینکنندهای در افزایش سن ازدواج داشته است. در ضمن، توقعاتی که افراد از شریک زندگیشان دارند، تغییر کرده است. در حال حاضر سن ازدواج در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه کمتر از کشورهای توسعه یافته است. آداب و رسوم مختلف، معیارهای اجتماعی و سنتها نیز از دیگر عوامل تاثیر گذار در سن ازدواج هستند.
میانگین سن ازدواج
میانگین سن ازدواج در آمریکا در میان آقایان ۲۷ سالگی و در خانمها ۲۶ سالگی است. در سال ۱۹۹۰، میانگین ازدواج در میان آقایان ۲۶ و در خانمها ۲۳ بود. در سال ۲۰۰۷، این عدد به ۲۷ در میان آقایان و ۲۶ در خانمها افزایش یافت. در کشوری مثل هند، میانگین ازدواج برای آقایان ۲۵ و برای خانمها ۲۱ است. میانگین ازدواج برای کسانی که در شهرهای بزرگ آمریکا و سایر کشورها زندگی میکنند، بیشتر از شهرستانها و شهرهای کوچکتر است. مردم شهرهای بزرگتر بیشتر به هزینههای ازدواج و زندگی مشترک میپردازند. در دانمارک میانگین سن ازدواج برای مردها ۳۳ و برای خانمها ۳۱ است. هر چه هوشیاری و آگاهی و سطح دانش مردم بیشتر میشود، سن ازدواج نیز در میان آنها بالاتر میرود.
انتخاب همسر موضوعی چند بعدی و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است. توصیه میشود در انتخاب همسر به چند مساله کلی بیشتر توجه کنید:
۱) فرد مورد نظر شما باید بهطور کلی مطلوب باشد؛ نه اینکه تکتک ویژگیهای او بهترین باشند.
۲) همسرتان میبایست معیارهای اصلی شما را برای تدوام یک زندگی مشترک داشته باشد.
۳) این ویژگی هرگز به این معنی نیست که تمام پارامترهای او صددرصد و کامل باشد؛ بلکه همسر شما باید به طور کلی از ویژگیهایی که شما در نظر دارید برخوردار باشد.
تفاوت سن زوج
بهطور کلی، در اکثر جوامع مردها ترجیح میدهند با دختران جوانتر و دخترها نیز میخواهند با مردان بزرگتر از خود ازدواج کنند. زنها به دنبال مردان موفق هستند و این مساله باعث میشود آنها درصدد ازدواج با مردان بزرگتر از خودشان باشند. البته هنوز هم مشخص نیست که آیا اختلاف سنی زوجها روی میزان خوشبختی آنها تاثیر میگذارد یا خیر؟
با یک نظر کلی به آمار و ارقام چند سال اخیر میتوان نتیجه گرفت که اختلاف سنی زوجها در سالهای اخیرا (طی ۱۰ سال گذشته) بسیار کاهش یافته است. با افزایش دانش خانمها، استقلال مالی آنها و درک بهتر از ازدواج، جایگاه زن و مرد در اجتماع برابر شده و همین مساله اختلاف سنی ازدواج را در میان جوانان کاهش داده است. به نظر بسیاری از افراد، یکی از معیارهای انتخاب همسر، هماهنگی و تناسب بین زوجین و فاصله سنی است. هر چه جامعه توسعهیافتهتر باشد، فاصله سنی بین زوجین کمتر خواهد بود. این وضعیت در بسیاری از جوامع توسعه یافته دنیا قابل مشاهده است. اکنون در چنین جوامعی، روابط سلطهگرانه و پدرسالارانهای که در جوامع کوچکتر دیده میشود، کمتر وجود دارد. به اعتقاد بسیاری افراد، از آنجا که زمان بلوغ دختر و پسر متفاوت است، رسیدن به آمادگی برای ازدواج نیز در آنها همزمان نخواهد بود. از طرفی اگر تفاوت سنی زن و مرد زیاد و سن مرد خیلی بیشتر از زن باشد، ممکن است با همسر خود مثل دخترش رفتار کند و همسر جوان نیز شوهرش را به جای پدرش بگیرد و در نتیجه رابطه آنها چندان دوستانه نباشد.
همچنین اگر سن زن خیلی بیشتر از مرد باشد، زن بیشتر نقش مادر و پرستار مرد را ایفا میکند و بیتفاوتی مرد میتواند خشم و دلزدگی زن را برانگیزد و برعکس؛ زیرا چنین زوجهایی قادر به درک یکدیگر نیستند. افرادی که در محدوده سنی نزدیک به هم هستند، تجربهها و خاطرههای یکسانی دارند و پیشزمینه فرهنگی مشابهی برای درک یکدیگر خواهند داشت. اختلاف سنی بین زن و شوهر یک مساله قراردادی و سن عقلی بسیار مهمتر از سن شناسنامهای است. بهترین و معمولیترین حالت این است که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر یا حداقل مساوی باشد؛ زیرا دوره باروری خانمها محدود است و البته قدرت باروری خانمها زودتر از آقایان شروع میشود. داشتن استقلال مالی علاوه بر بلوغ جسمی و فکری نیز برای آقایان لازم است.
اختلاف سنی ایدهآل بین زوجها
بهطور ایدهآل گفته میشود که اختلاف سنی بین زوجها بهتر است بین ۳-۵ سال باشد و از آنجایی که تقریبا تمام زنان میخواهند تحت حمایت کامل مالی همسرانشان باشند، بهتر است سن مرد بیشتر از زن باشد تا بتواند از عهده مسوولیتهای مالی خود برآید.
به هر حال گذشته از آمار و ارقام مربوط به سن ازدواج و نیز آمار و ارقام مربوط به طلاق، میتوان گفت که زندگی زوجین را این اعداد نمیسازند؛ بلکه آنچه بیش از همه ضامن خوشبختی و رضایت است، تلاش آنهاست.