خیانت های زناشویی سابقه ای به بلندای طول عمر بشر دارد. اینکه تلقی جامعه از خیانت های زناشویی چیست و چگونه این موضوع تغیر شکل داده است جای بحث و بررسی دارد....
جهنمی از جنس خیانت
خیانت های زناشویی سابقه ای به بلندای طول عمر بشر دارد. اینکه تلقی جامعه از خیانت های زناشویی چیست و چگونه این موضوع تغیر شکل داده است جای بحث و بررسی دارد. برای مثال گاه مشاهده می شود آنچه در گذشته قابل تحمل بود اکنون به یک عامل اصلی برای از بین رفتن یک ازدواج تبدیل شده است. به نظر می رسد آگاهی افراد در زندگی بیشتر شده و دیگر زوجین به حقوق شخصی و فردی خود آگاهی بیشتری یافته و گاه به نظر می رسد که زوجین نسبت به نسلهای پیشین پر توقع تر شده اند و به همین دلیل است که افراد مثل گذشته تحمل هر رفتار یا اتفاقی را ندارند.
واقعیات
طبق گزارشات، بررسی جلسات مشاوره و یادداشتهایی که به دست مشاورین می رسد به نظر می رسد که میزان خیانتهای زناشویی افزایش چشم گیری یافته است که البته احتمال دارد این برداشتهای ما حتی یک تخمین خوش بینانه باشد زیرا در برخی از موارد، خیانت ها اصلا کشف نمی شود.
عوامل گسترش خیانتهای زناشویی
معمولا خیانت ها زمانی که در دیگر جنبه های روابط زناشویی شکست اتفاق می افتد احتمال وقوع بیشتری دارد. عوامل محرک بسیاری مانند مشکلات ارتباطی، نارضایتی جنسی، مشکلات مالی و یا ناباروری یکی از زوجین و یا حتی مشکلاتی که پیرامون مسایل و مشکلات فرزندان خانواده ایجاد می شود می تواند یک زوج را به سوی جدایی سوق دهد. لذا اگر یکی از زوجین با فرد دیگری که علاقمند به هم هستند ساعات خوش، خالی از تنش و استرس و اوقات فراغت خوبی را سپری کند در حالیکه زندگی با همسرش مانند جهنم باشد احتمال خیانت بسیار بالاست.
شناسایی خیانتهای زناشویی
هیچ روش روشنی برای شناسایی وقوع خیانت در یک رابطه وجود ندارد، چون عمدتا شاهدان عینی وجود ندارد و عمدتا این روابط بسیار دقیق و حساب شده شکل می گیرد. علائم خیانت و یا هر چیز دیگر بسته به شرایط و موقعیت های مختلف ممکن است بد تعبیر شوند.
علائم مشترکی که هنگام وقوع خیانت بروز می کند عبارتند از:
-رفتار تدافعی فرد هنگامی که از او سوال شود. -تغییر در عادت ها مانند لباس پوشیدن، ساعات کاری، هزینه های مالی و ... -پریشانی و حواس پرتی یا بی قراری و دلتنگی
-جر و بحث درباره چیزهای بدیهی و یا غیرمعمول
-کاهش میل جنسی ذکر این نکته ضروری است که همیشه به یادتان باشد که هر یک از این علائم به تنهایی ممکن است هیچ ارتباطی به خیانت نداشته باشد.
کاهش میل جنسی و یا دلتنگی و بی قراری ممکن است علامت بروز افسردگی در همسر باشد و یا ممکن است افزایش ساعت کاری یک اتفاق واقعی و جدید در محل کار همسر باشد. اما اگر به طور همزمان تعدادی از این علائم با هم شروع به رشد کند، لازم است کمی بررسی دقیق تر انجام دهید. در کمال تعجب تجربیات نشان داده است که در صورت مشخص شدن و حل مسایل زیر بنایی، زوجین قادرند برای رسیدن به بهبود تلاش کنند. حتی با اینکه قادر به حذف آن خاطره نیستند می توانند با وجود آن خاطره به فکر بهبود زندگی مشترک شان باشند.
اثرات خیانتهای زناشویی
از آنجا که بهترین، نزدیک ترین و موثرترین الگو برای بچه ها والدین شان هستند، همانطور که عشق و وفاداری از والدین به فرزندان منتقل شده و به طور نامحسوسی به فرزندان آموزش داده می شود، لاابالی گری، بی وفایی، عدم تعهد نسبت به خانه و خانواده، ضعف در مهارتهای زناشویی و .. نیز می تواند به فرزندان منتقل شود و لذا چرخه طلاق و خیانت مرتبا به نسل های بعدی نیز می تواند سرایت می کند. شاید بزرگترین اثر خیانت تاثیرش در توانایی اعتماد شخص به یک ارتباط نزدیک و از روی علاقه باشد. لذا به نظر می رسد بی وفایی هایی که در زندگی مشترک رخ می دهد نه تنها زندگی فعلی زوجین را مختل می کند، بلکه این پتانسیل را دارد که در زندگی زناشویی نسلهای آتی نیز تاثیر گذار باشد.
چگونه بی وفایی را درمان کنیم؟
مهمترین تاثیر خیانتهای زناشویی، ایجاد آزردگی در فرد خیانت دیده است. زوجهایی که پس از خیانت تصمیم به ادامه زندگی می گیرند، سعی می کنند ببخشند و فراموش کنند. اما در حالی که شاید بتوانند ببخشند اما نمی توانند فراموش کنند. فراموش کردن خیانت و بی وفایی همسر غیر ممکن است مگر همه خاطرات همراه با آن فراموش شود.
اما یکی از قابل ملاحظه ترین کشفیات در خلال کار با افراد خیانت دیده این است که علی رغم چنین خاطراتی، زندگی مشترک ممکن است بهبود یابد.
قبل از رخ دادن بی وفایی اغلب زوجین تصور می کنند ادامه زندگی پس از بی وفایی غیر ممکن است اما آنچه افراد خیال می کنند با همسر بی وفا انجام خواهند داد متفاوت از همان کاری است که در عمل انجام خواهند داد. در کمال تعجب تجربیات نشان داده است که در صورت مشخص شدن و حل مسایل زیر بنایی، زوجین قادرند برای رسیدن به بهبود تلاش کنند. حتی با اینکه قادر به حذف آن خاطره نیستند می توانند با وجود آن خاطره به فکر بهبود زندگی مشترک شان باشند.
اما چطور می توان آزردگی را کنترل و به بازسازی اعتماد پرداخت؟
در ادامه به طور بسیار خلاصه، سرفصلهای رهایی از آزردگی برای شما توضیح داده می شود:
**اجازه دهید زمان خاطراتی را که موجب تحریک احساس آزردگی می شود، کم رنگ کند. ( تجارب جلسات درمانی نشان داده که تقریبا زمانی معادل دو سال باید صرف این مرحله شود)
**از زندگی کردن با اشتباهات گذشته بپرهیزید و بر زمان حال و آینده متمرکز شوید. در زمان حال نیز به شدت از یادآوری خاطرات گذشته اجتناب کنید.
**از آزردگی تان به عنوان وسیله ای برای گرفتن امتیاز از همسرتان و رسیدن به خواسته هایتان خودداری کنید. **مخلص کلام اینکه از قانون حمایت، توجه، زمان و صداقت برای بهبود زندگی مشترک باید استفاده شود
دوشنبه 12 خردادماه سال 1393 ساعت 11:05