تعریف واژه ی عشق کار ساده ای نیست، زیرا مفهومی انتزاعی و کلی می باشد. نویسندگان، هنرمندان، موسیقی دانان و روانشناسان سعی کرده اند، این واژه را تعریف کنند. نظریه های مختلفی در این زمینه وجود دارد.
عشق واقعی ترکیبی از شیدایی و صمیمیت است. شیدایی همان شور و حرارتی است که باعث میشود، مدام در فکر معشوق خود باشید و صمیمیت همان احساس نزدیکی، پیوستگی و امنیتی است که در کنار او دارید. هر دو بخش عشق ممکن است، در طول زمان، کم یا زیاد شوند. بنابراین باید به هر دو رسیدگی شود. در واقع، طبیعی است، در طول یک رابطه ی بلند مدت از هیجانات اولیه کاسته شود. در اینجا چند توصیه از ارباخ برای افزایش شور و حرارت عشق در رابطه بیان می شود.
ممکن است، فردی همه یا برخی از این علامت ها را داشته باشد. اگر همسر شما فقط یکی از نشانه ها را دارد، به این معنی نیست که عاشق شما نمی باشد.
افراد از شیوه های متفاوتی برای ابراز عشق استفاده می کنند. یکی از راه هایی که می توانید به عشق خود عمق بیشتری دهید، صحبت کردن با همسرتان است. به عنوان مثال، این صحبت می تواند، نگرش شما در مورد تعهد باشد. اینکه آیا شما تک همسری را بخشی از تعهد می دانید؟ و آیا همسرتان هم این گونه فکر می کند؟
به علاوه آیا هر دو نگرش یکسانی نسبت به نشانه های عشق دارید؟ به عنوان مثال یکی از نشانه های عشق این است که زن و شوهر حرف های خصوصی خود را به یکدیگر بگویند، اما ممکن است، خود شما یا همسرتان نظر دیگری داشته باشید. ممکن است، همسرتان نگران وضعیت پزشکی خودش باشد و این موضوع را به شما نگوید. شاید شما این گونه برداشت کنید که او دوستتان ندارد یا به شما اعتماد ندارد. اما تصور او از عشق این است که موضوع را نزد خود نگاه دارد و وقتی ماجرا حل شد، آن را با شما در میان بگذارد. یا ممکن است، شما جزئی ترین مسائل را برای دوستان نزدیکتان تعریف کنید و به ندرت درباره ی آنها با همسرتان گفتگو کنید، اما این رفتار به این معنی نیست که شما او را کمتر از دیگران دوست دارید.
وقتی اوضاع بر وفق مراد است، عشق ورزیدن کار آسانی است. وقتی شرایط برای احساسات عاشقانه مهیا است، اوضاع مالی مساعد است و حس خوبی از زندگی دارید، عاشق بودن کار راحتی است. اما وقتی یکی از شما غمگین، به هم ریخته، خسته و پریشان باشد، انجام رفتارهای عاشقانه تلاش جدی می خواهد.
عشق واقعی در لحظات دشوار خود را نشان می دهد. در زمان تغییرات بزرگ و به هم خوردن آرامش در زندگی است که شما خود را بهتر می شناسید و معنای واقعی عشق را می فهمید.
برخی اوقات، با اینکه سرشار از عشق هستیم، بدترین رفتار را نشان می دهیم. عصبی و تحریک پذیر رفتار می کنیم و تنها چیزی که رفتار ما نشان نمی دهد، عشق است. در این مواقع، رابطه ی بین خود و همسرتان را بازبینی کنید. به این فکر کنید که چطور می توانید با کمک یکدیگر مسائل را حل کنید.
ما عاشق فردی می شویم که خصوصیات خاصی دارد و دوست داریم آن ویژگی ها را در خودمان رشد دهیم. اما به جای پرورش این ویژگی ها در خودمان، سعی می کنیم آنها را در فرد دیگری بیابیم. فورد میگوید، نه تنها روی ویژگی های فردی خود تمرکز کنید، بلکه همیشه این دو اصل مهم را به خاطر بسپارید: معشوق من به جای من نیست و من می توانم از تفاوت ها لذت ببرم.
شما می توانید چیزهای زیادی از معشوق خود یاد بگیرید. رابطه، فرصتی برای یادگیری است.
هیچ وقت، حتی به شوخی، در مورد شریک زندگی، کودکان و دوستان خود غیر منصفانه حرف نزنید، حتی اگر مطمئن باشید، این حرف به گوش آنها نخواهد رسید.
قدردانی از رفتار محبت آمیز و پر از لطفی که انتظارش را نداشتید، کار آسانی است، اما تشکر کردن از رفتارهایی که هر روز تکرار می شوند و به تدریج جزئی از وظایف فرد به حساب می آید، کار دشواری است. اگر تنها وقتی همسرتان کار خاصی برای شما انجام می دهد، حاضر باشید از او قدردانی کنید، فرصت بزرگی را برای تقویت رابطه و عمیق تر شدن عشق از دست می دهید.ر