برای بیشتر انسانها، تصمیم قاطع برای ازدواج با فرد مبتلا به اسکیزوئید، تصمیم عاقلانهای نیست، بویژه اگر شما به دنبال همسری باشید که بخواهید او نیز قلبش برای ازدواج با شما بتپد. با این همه ممکن است برخی از شما که این مطلب را میخوانید، با یک فرد مبتلا به اسکیزوئید ازدواج کرده باشید. حتی ممکن است که شما با چنین فردی ازدواج کرده و دارای فرزندانی نیز باشید. در این صورت همچنان که شما برای بهبود رابطة خود یا همسرتان تلاش میکنید، بایستی که چند چیز را به خاطر داشته باشید:
1.توقعات واقعی داشته باشید.
نخست این واقعیت را بپذیرید که احتمال تغییر چندانی برای همسر شما وجود ندارد. مبتلایان به اسکیزوئید تمایلی به داشتن رابطة صمیمانه با کسی ندارند، اما از سوی دیگر همة افراد اسکیزوئید مثل هم نیستند و بیماری بعضی هم شدت زیادی ندارد. به همین دلیل تا حدی میتوان به رشد عاطفی آنها امیدوار بود، اما منتظر تغییر خاصی در او نباشید تا اگر حاصل شد، آن را جشن بگیرید.
2.هرگز برای ایجاد تغییر او را تحتفشار شدید قرار ندهید.
گوشهگیری، اصلیترین مکانیسم دفاعی او در حمایت از خودش در برابر آسیبهای خیالی یا احتمالی جهان خارج به شمار میرود. اگر شما بهطور مداوم او را برای ایجاد رابطة صمیمانه با خودتان تحتفشار قرار دهید، بهاحتمالزیاد شما خود به عاملی برای انزوای بیشتر او تبدیل خواهید شد. راهبرد مؤثر در گام نخست، آسانگیری و شکیبایی شماست.
شما که با خصوصیات و نیاز همسرتان به تنها بودن آشنایی دارید، چرا او را ترغیب به این کار نمیکنید؟ با انجام این کار، این امکان وجود دارد که همسر شما احساس بهتری نسبت به شما پیدا کند و در مقابل، او نیز زمانهایی را به بودن در کنار شما اختصاص دهد.
3.در هر فعالیتی که او از آن لذت میبرد، مشارکت کنید.
فعالیتهای اجتماعی معدودی وجود دارد که یک فرد مبتلا به اسکیزوئید از آنها لذت میبرد. شاید همسر شما از تماشای تلویزیون، تعمیر یا نظافت ماشین، یا مطالعه لذت میبرد. با او در این نوع فعالیتها همراه شوید، حتی اگر مبادلة کلامی زیادی بین شما صورت نگیرد.
در آغاز آشنایی با همسرتان حتماً چیزهایی وجود داشت که هر دو از آنها لذت میبردید، چرا آن فعالیتها را دوباره تجربه نکنید؟ خوبی اینگونه فعالیتها این است که همسرتان با دیدن شما بهجای یادآوری مزاحمت و آزار، به یاد لحظهها و فعالیتهای لذتبخش خود میافتد. بهاینترتیب، ممکن است به مرور زمان همسر شما در حضور شما نیز احساس راحتی کند و حتی بودن با شما را به انزوا و تنهایی ترجیح دهد.
4.پاداش دهید، تنبیه نکنید.
بهجای آنکه محبوب خود را به دلیل انزوا و گوشهگیری تحقیر و سرزنش کنید، همان مقدار زمانی که با شما میگذراند، هرچند اندک را مورد تقدیر و تحسین قرار دهید، به این ترتیب احتمال بیشتری دارد که به خواستة خود دست یابید. درواقع، با تحسین و تشویق او سبب میشوید که او تمایل بیشتری به حضور در کنار شما پیدا کند. پسازآن نیز کوچکترین توجه او نسبت به خودتان را مورد تحسین و تقدیر قرار دهید.
5.با توجه به اینکه همسر شما نمیتواند نیازهای اجتماعی و عاطفی شما را به خوبی ارضا کند، سعی کنید که ارتباط خود را با خانواده، فامیل و دوستان صمیمی خود گستردهتر کنید تا مقداری از نیازهای عاطفی و اجتماعیتان تأمین شود.
درمان:
اختلال شخصیت اسکیزوئید عموماً از طریق رواندرمانی تا حدی بهبود مییابد.
انواع رواندرمانی از درمان فردی تا گروه درمانی متفاوت است.
در گروهدرمانی ممکن است بیمار تا یک سال صحبت نکند، امّا درنهایت درگیر میشود (صحبت میکند) فقط درمانگر باید مواظب باشد تا گروه به سکوت بیمار اعتراض نکنند.
از آنجاکه اختلالات شخصیتی باعث الگوهای فکری تحریفشده میگردد، درمان شناختی-رفتاری غالباً در کمک به این افراد برای تنظیم الگوهای فکری و رفتاریشان مؤثر است.
گاه از دارودرمانی نیز همراه با رواندرمانی استفاده میشود، از جمله داروهای ضدافسردگی، ضد روانپریشی و ضد اضطراب. بیتردید دارودرمانی بهتنهایی برای درمان کافی نیست و بهتر است همراه با رواندرمانی باشد.