زمان زیادی از آن نگذشته است؛ همین چهار، پنج سال پیش بود که اگر دختر یا زنی سیگار میکشید همه طور دیگری به او نگاه میکردند که مجبور میشد سیگار خود را پنهان کند. هیچ کس نمیداند در این چند سال چه اتفاقی افتاد که همه چیز متحول شد و هنجارها جایگاه خود را از دست داده و بیارزش شده است. آن موقعها هم بانوان به سر و وضع خود اهمیت میدادند اما نه به هر قیمتی. بهای خوش تیپی و هیکل خوب خود را با کم خوری میدادند نه با اعتیاد به موادی همچون شیشه و خانواده آمفتامینها.
به گزارش روزنامه تهران امروز ؛ آن زمانها برای شاد بودن نیازی به گراس، کوک، حشیش و قرصهای روانگردان نبود. همیشه میشنیدیم زنها به عنوان همسر و مادر تکیه گاه و مأمنی برای اعضای یک خانواده هستند و این حرفهای بسیار ساده آنقدر تکرار میشد که زنها شأن و شخصیت خود را خیلی بالاتر از مصرف موادمخدر میدانستند. اما وقتی در نشست عملکرد 100روزه ستاد مبارزه با موادمخدر عبدالرضا رحمانی فضلی دبیر ستاد مبارزه با موادمخدر و وزیر کشور اعلام کرد که تعداد زنهای مصرفکننده موادمخدر از 5.3درصد به 9.8درصد افزایش یافته است. همه متوجه شدند که ستون خانواده در معرض هجوم گردبادی به نام اعتیاد است. وزیر کشور اعتیاد این تعداد زن در کشور را فاجعهای بزرگ میداند و میگوید: باید تمام زنگهای خطر را به صدا درآورد چرا که بانوان هسته اولیه تعلیم، تربیت و صیانت از خانواده هستند. ضمن اینکه رواج فروش فرزندان و مسائل خلاف عفت از جمله معضلات برخی خانوادههای درگیر اعتیاد است.
خانوادههای پرتنش بستر گرایش زن به اعتیاد
دکتر فرید براتی سده در مورد دلایل اعتیاد زنها به تهران امروز میگوید: وقتی در مورد اعتیاد زنها اظهار نگرانی میکنیم منظور روند افزایشی از 5.3 به 9.8 درصد است. در بررسیهایی که در مورد مصرف موادمخدر توسط زنها تاکنون انجام شده، دو مسئله خیلی مهم است. اول تنشهای و شرایط نابسامان و بیثبات برخی خانوادهها (مانند خانواده طلاق) است که احتمال گرایش زنها و دختران در این خانوادهها به مصرف موادمخدر بیشتر است. دومین مسئله این است که همه تحقیقات نشاندهنده این است که بخش زیادی از زنهای مصرفکننده موادمخدر، همراه با بستگان درجه اول شوهر و پدر و در موارد کمی برادر خود مصرف را شروع کردهاند.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی در ادامه میافزاید:در سالهای اخیر یک مسئله دیگر هم به آن اضافه شده است. یکی تبلیغاتی که برای موادمخدر میشود مانند اینکه این مواد اشتها را کاهش داده و برای لاغری خوب است، ضمن آنکه اعتیادآور هم نیست. مانور این دیدگاه در محل حضور و تجمع خانمها مانند آرایشگاهها، باشگاهها و... بیشتر است. تحلیل عمیقتر و دلیل اصلی گرایش زنها به اعتیاد این است که وضعیت سلامت کشور نشان میدهد نرخ و آمار مشکلات روان شناختی، علائم روانشناسی و مصرف داروهای آرام بخش در زنها بیشتر از مردان است. برخی میگویند که زنها بیشتر به بیان این مسائل میپردازند در صورتی که این نشاندهنده این است که زنها بیشتر تحت تاثیر ناسلامتی روانی قرار میگیرند.
نویسنده برتر اختتامیه دهم جشنواره سراسری معرفی و انتخاب آثار برتر مکتوب در زمینه مبارزه با موادمخدر با اشاره به درمان اعتیاد زنها در ادامه میافزاید: به دلیل اینکه انگ اعتیاد در خانمها بیشتر است، متاسفانه زنها برای درمان دیرتر اقدام میکنند. بیشتر مراجعهکنندگان خانم برای دریافت خدمات کاهش آسیب (جاییکه دیگر فرد نمیتواند مصرف مواد را کنار بگذارد و باید مصرف او را طوری برنامهریزی کرد که از بیماریهای عفونی دور بماند) میآیند. بیشتر کاهشهای آسیب برای مصرفکنندگان موادی مانند هروئین، کراک و... است. اما این بدان معنا نیست که زنها بیشتر مواد تزریقی مصرف میکنند. به دلیل اقدام دیر این زنها اعتیاد مزمن و کهنه میشود. به دلیل پنهان کاری زنها وقتی کار از کار میگذرد به مراکز درمانی مراجعه میکنند. باید در جامعه فرهنگی رواج پیدا کند که زنهای معتاد زودتر به مراکز درمانی مراجعه کنند.
وی در مورد موادمخدری که بیشتر در زنها شایع است میگوید: در کنار تریاک و هروئین مواد محرک و صنعتی نیز رایج شده است. مواد محرک بیشتر برای لاغری، افزایش انرژی، کم خوابی در شبهای امتحان (در دانشجویان) استفاده میشود. این کارشناس حوزه درمان اعتیاد با بیان اینکه وزیر کشور اعلام کرده که باید مقابله با اعتیاد اجتماعی باشد، ادامه میدهد: امیدواریم این تصمیم جدی و عملیاتی شود زیرا بخشی از اجتماعی کردن مقابله با اعتیاد خانوادهها هستند. البته باید پذیرفت که برخی خانوادههای ما دچار مشکلات اقتصادی و آسیبها هستند. این خانواده است که در اول و آخر مراقب افراد خود است. نباید انتظار داشت که دستگاهها و تلویزیون این نقش را به عهده بگیرند.
به گفته براتی سده با وجود زن معتاد، اولین چیز تعادل خانواده است که بهم میخورد زیرا زن تاثیر زیادی دارد و میتواند سرمشق بدی برای سایر اعضای خانواده باشد. ضمن اینکه احتمال دارد در مواقعی که به مشکل مالی برمی خورد به سمت مسائل اخلاقی نیز کشیده شود. اعتیاد باعث میشود که نقشهای زن خانواده در بحث باروری و مادر شدن هم خراب شود. ضمن آن که زنها از لحاظ جسمی هم زودتر خرد میشوند.
وی با اشاره به اینکه وزیر کشور تعداد معتادان کشور را یک میلیون و سیصد و پنجاه هزار نفر اعلام کردهاند میافزاید: بر این مبنا تقریبا 130 هزار زن معتاد در کشور داریم. ضمن آن که سازمان بهزیستی تحقیقاتی را در تهران داشت که طی آن نرخ زنهای بین 15 تا 45 سالی که حداقل یکبار شیشه مصرفکردهاند (اعتیاد داشتند یا به صورت تفننی مصرفکرده اند) حدود 13.5 درصد بوده است.
علت عمده گرایش زنها رشد موادمخدر صنعتی است
علی هاشمی نیز در مورد افزایش دوبرابری اعتیاد زنها که از سوی ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام شد، به تهران امروز میگوید: دوبرابر شدن آمار زنهای معتاد کاملا درست است. آخرین شیوع شناسی که در سال 83 توسط وزارت بهداشت و درمان، سازمان ملل و ستاد مبارزه با موادمخدر انجام شد در این آمار 3 میلیون و هفتصد و چهل هزار نفر مصرفکننده موادمخدر داشتیم که 2 میلیون و 500 هزار نفر مصرفکننده دائمی و یکمیلیون و 240 هزار نفر به صورت تفننی مصرفکننده موادمخدر بودند. در دولت نهم این آمار از هفتصد هزار معتاد شروع شد و تا آخر دولت دهم این آمار به یک میلیون و 335 هزار نفر رسید.
وزیر کشور فعلا همان آمار را اعلام کردند. قطعا این آمار دلیل علمی ندارد. اما اگر این آمار را هم در نظر بگیریم از اول دولت نهم تا آخر دولت دهم این آمار دو برابر شده است. این نشاندهنده تمام کارها و تلاشهایی است که اثر مثبتی که نداشته بلکه منفی نیز بوده است.مجموعه آمارهایی که از طریق سازمانهای غیردولتی و شیوع شناسیهای برخی سازمانها اعلام میشود، نشاندهنده آماری بیش از این است. تماسهای تلفنی اعتیاد سازمان بهزیستی که به صورت گزارش به مجمع تشخیص مصلحت ارسال شد، نشانگر این است که آمار در موادمخدر صنعتی و شیشه خیلی رشد کرده است.
وی با اشاره به اینکه برآورد درستی از آمار معتادان در دست نیست میافزاید: اولین نیاز تاسیس مرکز ملی بیطرفی است که منفعت جنایی و صنفی نداشته باشد تا با یک شیوع شناسی آمار معتادان را ارائه و اعلام کند که نسبت اعتیاد بین زن (که بیشتر پنهانی است) و مرد، بیسواد و تحصیلکرده، شهری و روستایی چقدر است. ما عادت کردهایم خیلی واقعیتها را آنطور که هست نبینیم.
رئیس کمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت با بیان اینکه بررسی تحلیلی عمیقی برای دلیل اعتیاد زنها نشده است، ادامه میدهد: براورد اجمالی بر حسب تجربه و نشستهایی که وجود داشته علت عمده گرایش رشد 90 تا 95 درصدی موادمخدر صنعتی است که بیشتر در دختران جوان 16 تا 25 سال است. البته باید با یک بررسی ملی این آمارها دقیقتر در دسترس قرار گیرد. دلایل عامی مانند مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، خانوادگی و... که قبلا هم اعلام شده برای همه زنهایی که به اعتیاد گرایش پیدا کردهاند هنوز هم پابرجاست. سبک زندگی که در حال حاضر به سرعت در جامعه شکل میگیرد (ماهواره، اینترنت و...) را هم نباید از یاد برد. نبود امکانات و تفریحات سالم هم در این کشش زنها به اعتیاد دخیل است.
سختگیریهای زیاد در کارهای فرهنگی، نگاه رسمی و نوع دینداری رسمی، آرمانگرایی نامناسب و... بازخورد منفی دارد. اما باید یک تحقیق میدانی برای این جریان صورت بگیرد.
علی هاشمی با اشاره به نقش مهم رسانهها در افزایش توجه جامعه به این قشر میگوید: آگاهیها و اطلاعرسانیهای دقیقی باید انجام شود. باید ارزیابی شود که صداوسیما چقدر وقت مفید خود را به پدیدهای که مردم نگران آن هستند اختصاص میدهد. 90 درصد زمانهایی که مردم از سازمان ملی استفاده مفید دارند به بهرهبرداری اقتصادی اختصاص یافته است. رسانهها باید هشدارهای دولت را به موقع و موثر به مردم برسانند. همچنین دولت باید از سازمانهای غیردولتی که میخواهند در این بخش فعالیت کنند حمایت کند و به آنها سوبسید بدهد تا با فشارهایی که وجود دارد، انگیزه این نهادهای مردمی بیشتر شود. سرمایهگذاری در بخش خصوصی با همت مردم بازخورد 10 برابری خواهد داشت. وزیر کشور هم این باور را دارند و روی آن تاکید دارند. اجرایی شدن این برنامهها همت جدی میطلبد.