این روزها پسرها ( و البته برخی خانوادهها) بهسراغ دختری میروند زیبا، یکییکدانه، از یک خانواده سرمایه دار و بهقول خودمان مایهدار ترجیحا تحصیل کرده، شاغل و اجتماعی.
خیلیها معتقدند که این روزها معیارهای جوانان با گذشته تفاوت زیادی کرده است آنقدر تفاوت کرده که بعضی وقتها خانواده ها را رو در روی جوانها قرار میدهد و یا اینکه خانوادهها هم خودشان در مسیر یک انتخاب درست( به تعبیر خودشان) همقدم با جوان میشوند. از این رو پسرها ( و البته برخی خانوادهها) بهسراغ دختری میروند زیبا، یکی یک دانه، از یک خانواده سرمایه دار و به قول خودمان مایه دار ترجیحا تحصیل کرده، شاغل و اجتماعی. اگر این گزینه پیدا شود آن وقت است که از هول حلیم آنچنان با کله وارد دیگ می شوند که...
در نقطه مقابل برخی دختر خانمهای این روزگار (و البته خانوادههایشان) در آمالها و آرزوهایشان دنبال شاهزادهای میگردند که با اسب سفید( شما بخوانید با لیموزین و ماشین های بالاتر از آن) دم خانه بیایند و کلی کلاس هم داشته باشد تا پزش را بتوان به دوست و در و همسایه و مخصوصا دختر خالههای بزرگتر خودشان بدهند...
چقدر از این نمونه ها دور برخودمان دیدهایم؟
-پدر میگوید: آخر زمان شده است والا به خدا امان از رویی که دختر پسرها پیدا کردند. زمان ما کی کسی جرائت داشت روی حرف پدر و مادر حرف بزند. یک کلام ختم کلام. هر کسی که آنها برای ازدواج تشخصیص میدادند همان بود و لاغیر. اصلا دختر را تا وقت عقد نمیدیدیم همه چیز قانون داشت،حساب و کتاب داشت. اما الان همهاش ادا همهاش اطوار...
- پسری میگفت: مادرم زنگ زد برای خواستگاری. پرسید قد دختر چقدر است؟ مادر دختر گفت: 165 سانتیمتر.مادرم منصرف شد و قضییه بهم خورد. مادرش گفته قدش کوتاه است و اصلا گزینه مناسبی برای تو نیست چون ممکنه کوتاهی قد در قد فرزند تاثیر گذار باشد و اینکه باید دختر قد بلند بگیریم مردم چه می گویند!
- جوان کلی با خانوادهاش سر جنگ میگذارد که من عقل کلام، من خیلی میفهمم، من میخواهم برای زندگی آینده ام خودم تصمیم بگیریم، من قرار است یک عمر با همسرم زندگی کنم، پس لطفا اصلا در ازدواج من دخالت نکنید! هنوز جوهر عقدنامه خشک نشده که فریاد "ما به درد هم نمی خوردیم" " ما باید از هم طلاق بگیریم " سر به آسمان می برد و ...
- سر مهریه، شیربها و این را باید بخریم و آن را نباید بخریم، ماه عسل برویم ماداگاسکار و... آنقدر وقت میگذارند که نگو و نپرس اما سر اینکه" اعتقادات مذهبی ات چیست؟ " و "چرا ازدواج می کنی؟ " و "هدفت چیست؟ " و "دنبال چه می گردی در ازدواج ؟" و... آنقدر صم و بکم میشوند که نتیجه اش مشخص است!
معیار واقعی ازدواج چیست؟
با تمام این اوصاف کارشناسان معتقدند که جوانان در انتخاب همسر باید دقت کنند که سراغ خانوادهای بروند که آرامش ، تقوا و متانت داشته و از آلودگی به دور باشند. اگر طرفین در یک سری شاخه و برگهای جدا شده از اخلاق با یکدیگر متفاوت باشند اهمیتی ندارد. تکبر، حرص و حسد از آسیبهای زندگی هستند و دیگر آسیبهای اخلاقی هم برخواسته از این آسیبها است.
حجت الاسلامی ابولقاسم آذرسا، مشاور خانواده میگوید: بین زوجها باید تجانس وجود داشته باشد؛ باید با هم در ابعاد مختلف مثل طبقه اجتماعی، اقتصادی و شرایط فرهنگی هم کفو و همشان باشند. خانوادهها باید از نظر اخلاقی نزدیک به یکدیگر باشند. در این صورت ناخودآگاه به یکدیگر تفاخر نمی فروشند.
او می افزاید: در این صورت درک تنگناهای زندگی میسر و قابل فهم می شود، چون هر 2 مسایل مشترکی را تجربه کردهاند و درکشان از زندگی شبیه یکدیگر است. آشنا بودن به چاله و چالشهای زندگی در هر برههای از زندگی باید خودش را نشان بدهد. هم کفو بودن باعث میشود زوجین از ابعاد مختلف به یکدیگر نزدیک باشند.
او معتقد است که بعضی مسایل سطحی است. اخلاق مسئلهای زیربنایی و عمیق است و مسایلی مثل آداب سطحیتر است. وقتی تشابههای اصلی مطرح می شود و زوجها در این موارد با یکدیگر تشابه دارند، نیاز نیست حتما با هم تطابق داشته باشند، چون در این صورت مته به خشخاش گذاشتن محسوب می شود.
ظرافت زیاد و وسواس به خرج دادن درست نیست. بین زوجین در اصول و مبانی اصلی باید تشابههای زیاد وجود داشته باشند و در فرهنگ، دین و مذهب باید هم کفو باشند.
نمیدانیم بحث "اخلاق در زندگی مشترک" دقیقا چقدر از اهمیت انتخاب همسر را در بین جوانههای امروزی دارد اما امیدواریم، مثل آئینه و شمعدان و آن یک جلد قرآن، یک سنت عادی نشده باشد!
منبع:سیمرغ