دنیای زنان بعضی اوقات تفاوت های بزرگی با دنیای مردان دارد و ممکن است بعضی مردها این موضوع را درک نکنند، در اکثر اوقات زنان در هنگام ازدواج مخصوصا در سنین پایین تر تصور می کنند که ساعات عاشقانه در کنار همسرشان خواهند داشت و این آرزوها را در مرد مورد علاقه خود جستجو می کنند. اما گاهی اوقات شاهزاده سوار بر اسب سفید رویای دختران تبدیل به دیو قصه ها می گردد.
خانم محترم ما می دانیم که همسر شما همان شاهزاده رویاهایتان نیست ولی اطمینان هم داریم که او دیو قصه ها هم نیست .
شما می توانید بجای عیب گرفتن از شوهرتان یک بار هم که شده به بررسی اخلاق و رفتار خود بپردازید . ما اطمینان داریم شما می توانید با اخلاق خوب خود او را به همان شاهزاده مورد نظر تبدیل کنید :
ادامه مطلب ...
فراموش کردن گذشته تان، چه ترک یک رابطه اعتیاد آور باشد یا غم از دست دادن یکی از عزیزان، یکی از سخت ترین کارهاست . با اینکه ممکن است بدانید که این رابطه چقدر برایتان دردناک است و برای سلامتی خودتان هم که شده باید آن را کنار بگذارید، اما هنوز برای گفتن «خداحافظ» مشکل دارید. آسان نیست، اما راه های عملی برای فراموش کردن گذشته تان وجود دارد.
قبل از اینکه بخواهید از رابطه خود خداحافظی کنید، لازم است که با خاطرات و تجربیاتتان روبه رو شوید. اگــــــر با اشتباهات خود دست و پنجه نرم می کنید، باید مسئولیت اعمالتان را بپذیرید.
ادامه مطلب ...
مسلط شدن بر اعصاب کار سختی است. میتوانید از این نکات استفاده کنید تا بتوانید عصبانیتتان را کنترل کنید.
وقتی کسی در خیابان با رانندگی بد خود، سد راه شما میشود، خونتان به جوش میآید؟ وقتی فرزندتان در خانه همکاری نمیکند، اعصابتان خرد میشود؟ عصبانیت احساسی کاملاً طبیعی و حتی سالم است. اما خیلی مهم است که به طریقی مثبت با آن کنار بیایید. عصبانیتی که کنترل نشود میتواند هم به سلامتتان و هم به روابطتان آسیب بزند.
برای کنترل عصبانیتتان آمادهاید؟ با این 10 نکته شروع کنید.
ادامه مطلب ...
بیاییم این یک عمر که داریم، زندگی کنیم. اگر عمر دیگری خدا به ما بخشید صرف کارهای مهم دیگر کنیم.
واقعا درست زندگی کردن و لذت بردن از زندگی یک هنر است که افراد کمی به این هنر آراسته اند. وقتی همیشه از خاطرات گذشته لذت می بریم و برای بودن در روزهایی که گذشت حسرت می خوریم، یعنی در حال حاضر هم در روزهایی زندگی می کنیم که بسیار دوست داشتنی و قشنگ اند اما از آنها غافلیم.
کسانی که جز حسرت خوردن برای گذشته و انتظار کشیدن برای آینده چیزی بلد نیستند کی می خواهند از زندگی لذت ببرند؟ زندگی همین حالا زیباست.
اسباب و اثاثیه می خریم که با آنها راحت زندگی کنیم اما حواسمان پرت می شود و انقدر می خریم و می چینیم که لاجرم خدمتکار اثاثها می شویم . حالا به جای اینکه آنها به ما خدمت کنند ما تمام وقتمان را برای نگهداری و تمیز کردن و ... اثاثها صرف می کنیم. و مهمتر از همه همسر و فرزندانمان را هم دائما برای نگهداری از آنها آزار می دهیم.
ادامه مطلب ...
لیستی از همه چیزهایی که روزی دوست داشتید داشته باشید یا انجام دهید تهیه کنید. با نشستن و نوشتن هیچ آرزویی برآورده نخواهد شد. باید بلند شوید و دست به تلاش بزنید.
برای آنها که تصمیمات مهم میگیرند، زندگی میتواند کاملاً متفاوت باشد. معنا و مفهوم زندگی شما همان چیزی است که خودتان هر روز با اعمال و افکارتان میسازید. زندگی از انتخابهای شما تشکیل میشود و تصمیمگیری اهمیت زیادی دارد زیرا هر انتخاب شما هم عواقب و هم فوایدی به دنبال دارد؛ سعی کنید همیشه قبل از هر تصمیم این دو را در نظر بگیرید.
ادامه مطلب ...روش زندگی هر فرد میتواند تا حدود زیادی نوع زندگی او را مشخص کند و اسباب شادمانی یا ناراحتیاش فراهم آورد.
روش زندگی، کیفیت زندگی شما را مشخص میکند و راهتان را معین میسازد.بنابراین آیا از روشی که برای خود برگزیدهاید و مطابق آن زندگی میکنید راضی هستید؟ آیا این روش همان روشی بوده که همیشه مطلوب شما بوده یا اینکه سالهاست به این میاندیشید که چگونه میتوانید آن را تغییر دهید؟ آیا تاکنون به فکر تحولی در روش زندگی خود بودهاید؟ آیا انجام مکرر یکی از عادات زندگی تان را مختل نکرده است؟
اینکه ترک عادت موجب مرض است دلیل نمی شود که عادت های بد را ترک نکنیم. مرضی که از تکرار عادت های بد حاصل می شود از مرض ترک آنها بدتر و مخرب تر است. چه بسا عادت های بدکه زندگی شخصی را به ورطه نابودی کشانده و چه بسیار ترک عادت ها که مبارکند.
ادامه مطلب ...همه ما با شدت و ضعف، در گیر نحوه تفکر و قضاوت دیگران در مورد خودمان هستیم و شاید به همین دلیل است که در بسیاری از موقعیتها شجاعت ابراز وجود، دفاع از حق خود یا "نه گفتن" را نداریم و ..........
بعد از حضور در هر مهمانی، نشست خانوادگی، ارایه یک کنفراس ساده در کلاس درس و یا حتی یک سوال پرسیدن ساده در کلاس، تا مدتها بعد نگران افکار و قضاوتهایی هستم که در ذهن دیگران می گذرد و دایما این تشویش را دارم که اطرافیان، مردم کوچه و خیابان و .. هر کدام چگونه مرا ارزیابی می کنند؟ در مورد من چه فکر می کنند؟ و ....
این چند سطر شاید وصف حال تعداد زیادی از افراد باشد. البته همه ما با شدت و ضعف، در گیر نحوه تفکر و قضاوت دیگران در مورد خودمان هستیم و شاید به همین دلیل است که در بسیاری از موقع ها شجاعت ابراز وجود، دفاع از حق خود یا "نه گفتن" را نداریم.
ادامه مطلب ...
آیا تا به حال احساس کرده اید هیچ کاری از دستتان بر نمی آید؟ نمی توانید شرایط اطراف خود را تغییر دهید؟ در شرایط بدی گرفتار شده اید که خلاصی از آن برای شما یک آرزوی دست نیافتنی است؟
درماندگی
اگر این احساس ها و افکار موقتی و زودگذر باشد چندان مشکلی ایجاد نمی کنند بلکه با تقویت و برانگیختن شما باعث گره گشایی از مشکلات می شوند. اما اگر چنین احساس ها و افکاری دائم در ذهن شما جولان می دهند، بهتر است مسئله را جدی بگیرید زیرا به احتمال زیاد دچار درماندگی یا استیصال شده اید.
اما آیا تا به حال فکر کرده اید درماندگی چیست؟ اگر نتوانید شرایط دلخواه خود را ایجاد کنید یا احساس کنید بین رفتار و پاداش حاصل از ان فاصله افتاده است، بتدریج احساس درماندگی می کنید. به عنوان مثال ممکن است در یکی از دورس خود با سعی و تلاش فراوان به دنبال کسب نمره خوب باشید،امااستاد با توجه به معیارهای دیگری نمره می دهد و شما بتدریج احساس می کنید خواندن یا نخواندن شما اثری در کسب نمره در امتحان ندارد.
ادامه مطلب ...
مثل بسیاری از مدیران عامل، من هم از سرویسی استفاده میکنم که وقتی در خبرها به اسم شرکتم اشاره میشود، آن خبر برای من ایمیل شود. صبح روز نهم نوامبر 2009 اولین تیتر خبری که مشاهده کردم این بود: «کالسکههای شرکت مک لارن مرجوع شد.»
در متن این خبر آمده بود که شرکت مک لارن که من از سال 2001 مدیر عامل آن شده بودم، تعداد یک میلیون از کالسکههای تولیدی خود را که موجب جراحت دست 12 کودک شده، مرجوع کرده است. اطلاعاتی که در خبرها آمده بود درست بود، اما انتظار نداشتم این خبر را در روزنامههای آن روز بخوانم.
بعد از راهنماییهایی که از کمیسیون امنیت کالاهای مصرفی (CPSC) دریافت کرده بودیم، قصد داشتیم در روز دهم نوامبر بیانیهای در مورد این موضوع صادر کنیم، اما خبرهایی که منتشر شده بود، همه چیز را جلوتر از برنامهریزی ما فاش کرد و به عقیده من، این روند ناعادلانه و نادرست بود. مک لارن هشداری را مبنی بر جمع کردن کالسکههای مشکل دار خود از بازار دریافت نکرده بود و ما با توجه به افزایش گزارشهایی که از زخمی شدن، کبود شدن و بریدن دست بچهها به علت گیر کردن در لولای زین دو نوع از مدل کالسکه هایمان دریافت کرده بودیم، داوطلبانه برای حل این مشکل واکنش نشان داده بودیم.
ادامه مطلب ...
در این مطلب 10 راه موثر برای ایجاد انگیزه در خود را برایتان نام برده ایم تا کمک کند از استعدادها و توانایی های درونی خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنید.
هیچ کس نمی تواند به فرد دیگری انگیزه بدهد. تنها کاری که دیگران می کنند تشویق ما برای انجام دادن کارهاست. این خود انسان است که بهترین مشوق و انگیزه دهنده برای خودش است.
ادامه مطلب ...
اگر همین حالا احساس می کنی دست به هر کاری می زنی، موفق نمی شوی و به مانع برمی خوری که تو را به شدت سرخورده می کند، به این مفهوم است که در زندگی جا زده ای و اصلا گام برنمی داری و شاید به خاطر دلایل زیر باشد که باید در آنها تجدید نظر کنی.
زندگی مدام در حال تغییر و تحول است. گیر کردن در زندگی یک انتخاب است. خودت ناآگاه این گزینه را در زندگی دنبال می کنی. انتخاب توست که سرنوشتت را تعیین می کندو ربطی به بخت و اقبال ندارد.
جاده زندگی طویل است حتی سفر هزار کیلومتری هم با یک گام شروع می شود. اگر در همین لحظه هم مسیر زندگی ات را دوست نداری، این شانس را داری که تغییر مسیر بدهی. تو مسوول هستی که مسیر زندگی ات را متحول کنی ولی باید این تغییر و تحول گام به گام باشد.
به عبارتی دیگر، برای عبور از دشوارترین ایام زندگی، لازم است گام های کوتاه و کودک وار برداری و به راهت ادامه دهی.
ادامه مطلب ...
زندگی همیشه بالا و پایین دارد. وقتی یک نفر با قلب شکسته به رختخواب می رود فرد دیگری تازه عشق واقعی خود را یافته است. هیچ گاه این چرخه امید و ناامیدی پایان نمی پذیرد. گاهی بودن در شرایطی که هیچ کنترلی روی آن ندارید و باید تصمیمی ناعادلانه اتخاذ کنید، واقعا دشوار است. صرف نظر از مشکلاتی که با آنها روبه رو هستید، این حرکت به جلو و تحمل است که هنگام مقابله با سختی ها بسیار اهمیت پیدا می کند.
در این مطلب 5 موردی را یادآوری کرده ایم که به شما کمک می کند تا در سخت ترین شرایط زندگی نیز امید داشته باشید و بتوانید آن را پشت سر بگذارید.
ادامه مطلب ...آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، میتواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود....
آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیدهاید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشتهاید یا نقاشی که کشیدهاید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.
حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، میتواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.
اما بسیاری هنرمندان و نویسندههای به نام یا حتی شرکتهای مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شدهاند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟
1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید
وقتی یک اثر جدید خلق میکنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نردهها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد میشود. هرقدر کاری که انجام میدهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار میکنید و به آن وابسته میشوید.
بسیاری از اوقات انتقاد گزنده موجب بروز عدم هماهنگی همیشگی میان زن و شوهر میشود و اگر میخواهیم خانه ما مرکز آرامش و راحتی باشد و بوی خوش محبت و تشویق و اخلاص به مشام برسد زن و شوهر باید از انتقاد گزنده از یکدیگر خودداری کنند و پسندیده نیست که زن و شوهر همیشه در مقابل اشتباهات یکدیگر خود را به کوری بزنند بلکه پسندیده است که اشتباهات خود را بزرگ نکنند و پیوسته از انتقادهای گزنده دوری کنند و به خشونت توسل نجویند.
امام صادق (ع) میفرماید: مرد در رابطه با زن ناگزیر از سه امر است: 1- موافقت: در زندگی نخواهید توانست با زور قلبی را جذب خود کنید بلکه با همراهی قلب همسر خود را جلب میکنید چنانکه مخالفت، مخالفت به دنبال دارد و این همان سنت الهی در میان انسانهاست؛ 2- خوش اخلاقی همسر و دلجویی از او با خوشرویی؛ 3- تنگ نگرفتن بر همسر: مرد هرچه میتواند باید در خوراک و پوشاک و نظایر آن بر همسر خود تنگ نگیرد زیرا در روابط خود با همسر گریزی جز این ندارد. این وظیفه شوهر است در برابر زن، ولی وظیفه زن در برابر شوهر چگونه است؟ پیامبر اکرم(ص) میفرماید: هر زنی که با شوهر خود مهربانی نکند و او را به کارهایی که از استطاعتش خارج است و تاب تحمل آن را ندارد وادار سازد هیچ حسنهای از او پذیرفته نمیشود و خداوند با خشم ملاقاتش میکند.
زن و شوهر دو موجود متفاوت هستند و هر یک باید بگذارند شریک زندگی بنابر طبیعت خود رفتار کند و تفاوتهای فردی و جنسیتی یکدیگر را متوجه باشند برای مثال: بعضی از مردها با خواندن کتاب یا روزنامه و .... احساس آرامش میکنند و برخی از زنان به غذا یا لباس و... خاصی علاقه دارند و نباید به یکدیگر معترض باشند تحت هیچ شرایطی یکدیگر را نباید تنها بگذارند و همیشه و در همه جا پشتیبان یکدیگر باید باشند و از امور پیش پا افتاده و بی اهمیت باید خودداری کنند.
به علائق و سلایق یکدیگر باید احترام بگذارند به نیازهای جنسی، روانی و عاطفی یکدیگر باید آگاهی داشته و ربطه هردو نباید صرفاً مکانیکی باشد که سرانجام به تنفر و کینه و جدایی بینجامد بلکه روابط باید بر اساس عشق و محبت و فداکاری و شناخت روحیات دو طرف باشد و درواقع باید زن و شوهر یک تن واحد باشند که این پیوند و دوستی هیچگاه گسستنی نیست.
اگر می خواهید به انسان بهتری تبدیل شوید، باید الطاف خداوند را قدرشناس باشید. شمار کثیری از مردم عشق به زندگی را از دست داده اند. اشتیاقشان را گم کرده اند. روزگاری بود که تحت تاثیر رویاهایشان به هیجان می آمدند. همه روزه با هدفی در سر از خواب بیدار می شدند، اما حالا به خاطر نومیدی هایی که تجربه کرده اند و نیز تحت تاثیر فشارهای زندگی، دیگر در هیجان رویاهایشان به سر نمی برند. آتش اشتیاقشان خاموش شده است.
شاید روزگاری به کسی که حالا با او ازدواج کرده اید، اشتیاق داشتید. به او عشق می ورزیدید. اما حالا آن رابطه جلای خود را از دست داده است. حالا کارتان این شده که صبح از خواب بیدار شوید، به سر کارتان بروید و غروب به خانه برگردید. اما مشیت الهی این نیست که این گونه زندگی کنید. باید همه روزه با اشتیاق از خواب بیدار شویم و به استقبال هیجان روز برویم. باید سپاسگزار باشیم که هنوز زنده ایم.
می دانیم که بخش اعظم زندگی کار روزانه و تکراری است. اما می توانید کار هیجان انگیزی داشته باشید. البته همین کار می تواند خسته کننده و ملال آور و خسته کننده باشد. ممکن است با آدم جالبی ازدواج کرده باشید، اما اگر برای شکوفایی این رابطه نکوشید، اگر به آن خدمت نکنید، هیجان زندگی را از دست می دهید.
باید همه روزه به خود تکانی بدهیم. باید به رویاهای خود توجه کنیم. ممکن است در این لحظه نتوانید به خاطر زندگیتان به هیجان بیایید. اما امیدتان را زنده نگه دارید. به این فکر نکنید که در زندگی خود با چه مشکلاتی رو به رو هستید. به خاطر آنچه در زندگی دارید سپاسگزار باشید. به خود بگویید: "قرار نیست زندگی شکست خورده ها را داشته باشم. قرار نیست افسرده باشم. ممکن است رویاهایم تا این لحظه به حقیقت نپیوسته باشند. ممکن است در مسیر زندگی ام مشکلاتی وجود داشته باشد، اما می دانم که هنوز همه چیز در دست خداست."
ادامه مطلب ...مقدمه
همه ما می خواهیم شاد باشیم، اما معیار و مقیاس شادی چیست؟ آیا می توان شادی و رضایت خاطر را اندازه گرفت. لرد لایارد استاد اقتصاد در مدرسه علوم اقتصادی لندن و مولف کتاب شادی- درس هایی از علم جدید می گوید که شادی همیشه مفهومی بیش از حد مبهم بوده است. اکنون دانشمندان می گویند واقعا می توانند شادی را اندازه بگیرند. دانشمندان علوم اعصاب لذت را اندازه می گیرند. آنها می گویند که شادی چیزی بیشتر از مفهوم مبهم یا یک حالت خلقی است، شادی امری واقعی است.
● اندازه گیری شادی
دانشمندان علوم اجتماعی شادی را صرفا با پرسیدن از افراد در مورد اینکه چقدر شادند، اندازه می گیرند. این بحث مطرح بوده است که آنچه یک شخص درباره شادی و خرسندی خودش می گوید با آنچه دوستان و حتی غریبه ها ممکن است در صورت مورد سوال قرار گرفتن بگویند تطبیق می کند. اغلب افراد هنگام مورد سوال قرار گرفتن می گویند که نسبتا شاد و خرسندند.
پروفسور دینر از دانشگاه ایلینویز می گوید که علم شادی براساس ایده ای ساده است به قول او ، گرچه ممکن است احمقانه به نظر رسد، اما ما از افراد می پرسیم شاد بودن خود را از 1 تا 7 یا از 1 تا 10 ارزیابی کنند و نکته جالب این است که این نوع پرسش جوابهای واقعی بدست می دهد که معتبرند. این پاسخ ها کامل نیستند، اما معتبرند و براساس آنها می توان امور واقعی در زندگی این افراد را پیش بینی کرد.
ادامه مطلب ...اگر می خواهید به انسان بهتری تبدیل شوید، باید الطاف خداوند را قدرشناس باشید. شمار کثیری از مردم عشق به زندگی را از دست داده اند. اشتیاقشان را گم کرده اند. روزگاری بود که تحت تاثیر رویاهایشان به هیجان می آمدند. همه روزه با هدفی در سر از خواب بیدار می شدند، اما حالا به خاطر نومیدی هایی که تجربه کرده اند و نیز تحت تاثیر فشارهای زندگی، دیگر در هیجان رویاهایشان به سر نمی برند. آتش اشتیاقشان خاموش شده است.
شاید روزگاری به کسی که حالا با او ازدواج کرده اید، اشتیاق داشتید. به او عشق می ورزیدید. اما حالا آن رابطه جلای خود را از دست داده است. حالا کارتان این شده که صبح از خواب بیدار شوید، به سر کارتان بروید و غروب به خانه برگردید. اما مشیت الهی این نیست که این گونه زندگی کنید. باید همه روزه با اشتیاق از خواب بیدار شویم و به استقبال هیجان روز برویم. باید سپاسگزار باشیم که هنوز زنده ایم.
می دانیم که بخش اعظم زندگی کار روزانه و تکراری است. اما می توانید کار هیجان انگیزی داشته باشید. البته همین کار می تواند خسته کننده و ملال آور و خسته کننده باشد. ممکن است با آدم جالبی ازدواج کرده باشید، اما اگر برای شکوفایی این رابطه نکوشید، اگر به آن خدمت نکنید، هیجان زندگی را از دست می دهید.
مردان و زنانی که دارای ویژگیهای مثبت شخصیتی همچون صداقت و سودمندی هستند از جذابیت ظاهری بیشتری برخوردارند.
گری لواندوفسکی، پژوهشگر دانشگاهی در یک بررسی نشان داد، ویژگیهای مثبت شخصیتی بر جذابیتهای ظاهری فرد میافزاید. همچنین حالت عکس این قضیه صادق است، یعنی کسانی که بیانصافی میکنند و در اصطلاح عوام جنسشان خرده شیشه دارد، جذابیت ظاهری کمتری دارند.
لواندوفسکی در بررسی خود عکسهایی از شرکتکنندگان در مرحله میدانی طرح گرفته و عکسها را با حالات مثبت و منفی آنان مقایسه کرده است.
بر پایه یافتههای این بررسی که گزارش آن در شماره دسامبر نشریه روابط شخصی به چاپ رسیده، فرآیندهای شناخت و انتظارات، داوریها را درباره جذابیت ظاهری افراد تحت تاثیر قرار میدهد.
چالشهای عاطفی بسیار بزرگی برای ما انسانها به وجود آورده و در اصطلاح عامیانه باعث" شکستن قلب " افراد می گردد. وقتی افراد دچار این حالات می گردند دیگر مطمئن می شوند که با از دست دادن فرد مورد علاقه خود هرگز نمی توانند به شرایط اولیه زندگی خود بازگردند ولی ما در این مقاله سعی داریم شما را راهنمایی کنیم تا بتوانید این رنج انبوه را پشت سر گذاشته و تسکینی بر قلب شکسته تان باشیم.
روزهای اول و دوم
گام اول
از دیدگاه راجرز رسیدن به خود شکوفایی به معنای رسیدن به بالاترین سطح سلامت روانی است. پذیرش همه تجارب ، گرایش به زندگی کامل در هر لحظه از هستی ، داشتن توانایی هدایت خود بجای هدایت شدن بر اساس منطق ، عقاید و خواستهای دیگران ، احساس آزادی در عمل و تفکر و برخورداری از خلاقیت سطح بالا از ویژگیهای افراد خود شکوفاست. چنین شخصی از دید راجرز همواره از رعایت مثبت غیر شرطی اشخاص مهم و مورد اعتماد بهرهمند بوده است. به عبارتی همواره او را برای خودش خواستهاند، نه برای کارهایش. چنین فردی قادر است دائما بطور سازنده و به صورت فزایندهای بسوی رشد و کمال گام بردارد. او در برابر شرایط ناموفق و ناراضی زندگی تسلیم نمیشود و تلاش میکند برای کامل شدن و به حد کمال عمل کردن ، روابط با دیگران را در بهترین و مناسب ترین شکل جهت میدهد. آنها آمادگی کسب هر گونه تجربه را دارند، همه عوامل مربوط را سبک و سنگین میکنند و سعی میکند ارتباط یکپارچهای با تمامی زمینهها داشته باشد.
رنگ ها از این جهت بر زندگی انسان تأثیر مستقیم دارند که استفاده صحیح از رنگ ها میتواند یک فضای مناسب یا ناسالم برای زندگی ایجاد کند.
برای درک ضرورت پرداختن به مقوله ی رنگ ها و تأثیرات آن ها بر زندگی انسان، کافی است چند ثانیه چشمان خود را ببندید و دنیایی سیاه و سفید و فاقد رنگ را متصور شوید.
بی شک بعد از تجربه ی این احساس در می بابید، رنگ های گوناگون و چشم نواز زندگی انسان را در طول شبانه روز و در شرایط سخت و آسان، زیبا و متفاوت می سازند.
ادامه مطلب ...گاهی تو زندگی حس میکنی، یکی که خیلی دوستش داری زیر پاتو خالی میکنه، ولی همیشه دوروبرت آدمایی هستن که دستت رو میگیرن و نمیذارن که سقوط کنی.
شاید اون موقع اونقدر گیج و عصبانی باشی که فکر کنی از اون آدمی که زیر پاتو خالی کرده تا آخر عمر متنفر خواهی بود و اون آدمایی که دستت رو گرفتن رو اصلاً نبینی ولی زمان که میگذره میفهمی اون آدم لزوماً بد نبوده و تازه قدر آدمایی رو میفهمی که همیشه دوروبرت هستن و ممکنه که اونا رو خوب ندیده باشی.
شاید فکر کنین من از اون آدمایی هستم که به دیدن نیمه پر لیوان معتقدم ولی من اصلاً زندگی رو یه لیوان نمیبینم که نصفش پر آبه و نصف دیگهش پر از خالی…
خندیدن یک نیایش است
اگر بتوانی بخندی، آموختهای که چگونه نیایش کنی
هنگامی که هر سلول بدن تو بخندد، هر بافت وجودت از شادی بلرزد،
به آرامشی عظیم دست مییابی!
کسی میتواند بخندد،
که طنز آمیزی و تمامی بازی زندگی را میبیند.
کوتاهترین راه برای گفتن دوستت دارم لبخند است!
شادی اگر تقسیم شود، دو برابر میشود!
غم اگر تقسیم شود، نصف میشود!
همیشه با دیگران بخندیم و هرگز به دیگران نخندیم!
ادامه مطلب ...امروزه، در جامعه نوجوانانی را مشاهده می کنیم که سر در گریبان مبهوت، افسرده و عصبی هستند، چهره های در هم کشیده ای دارند و هر کس به آنها می رسد می گوید مگر کشتی هایت غرق شده و یا انگار مادرش مرده، دنیا دیگه به آخر رسیده. آری این علایم و علایم دیگری که به آن اشاره خواهد شد، نشان از یک بیماری به نام افسردگی دارد.
اگرچه افسردگی از دیرباز به عنوان یکی از نابسامانی های روانی عمده شناخته شده است؛ اما در دهه اخیر اهمیت این بیماری، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در 2 دهه اخیر افسردگی جای تشویش و اضطراب را که در 2 دهه پس از جنگ بین المللی دوم به عنوان مهم ترین عارضه روانی تلقی می شود، گرفته است. همچنین از آن به عنوان بیماری زکام روانی نیز یاد می شود. امروزه ثابت شده است که در دوره نوجوانی انسان استعداد زیادی برای ابتلا به افسردگی دارد با این تفاوت که علایم و نشانه های افسردگی در این دوران بیشتر جنبه عملی دارد تا روانی.
افسردگی از شایع ترین اختلالات خلقی و عاطفی و بزرگ ترین بیماری روانی قرن حاضر ....
ادامه مطلب ...همان طور که می دانیم بخش عمده وجود یک انسان در ورای جسم مادی ما قرار دارد که از آن به ذهن و آگاهی افکار تعبیر می شود و همین از یک ماهیتی است که مادی نیست، جسم انسان متاثر از قوانین مادی می باشد و در طول زندگانی خود چندین بار دچار تحولات می شود. زیرا هر سلول به تنهایی هر هفت سال یک بار دچار تغییر و دگرگونی می شود بی آنکه ما این تحول را در خود احساس کنیم. پس جسم دستخوش تغییرات می شود، ولی روان انسان بدون تغییر ماهیت می ماند. تمام اختراعات و اکتشافات که دانشمندان به آن پی می برند همه در اثر اندیشه و الهام ذهنی بوده که اندیشه راهی برای تحول فرآورده های تازه و نوین فراهم می آورد. امروزه روانشناسان تمام اتفاقاتی که در زندگی رخ می دهد را عکس العملی می دانند که در اثر تفکرات انسان به وجود می آید. مثلا تمایل برای بهبود یا ارتقای سطح زندگی، در واقع تفکر انسان برای بهبود زندگی و اراده او برای زندگی می باشد. اسپینوزا فیلسوف هلندی می گوید: هر آنچه مایه ترس من بوده و مرا به هراس می افکند، هیچ نوع جنبه خوب یا بدی در بر نداشت جز آنکه تفکر مرا زیر سلطه خود بگیرد. شکسپیر هم می گوید: چیزی به نام خوب و بد معنا ندارد بلکه این تفکرات انسان هاست که آن را تعیین می کنند. آینده انسان از راه شیوه تفکری که برمی گزیند رقم می خورد و در واقع ما، به آنچه پیرامون آن تفکر می کنیم، تبدیل می گردیم.
ادامه مطلب ...اگر می خواهید یک زندگی شاد و پر از عشق را در طول زندگی خود تجربه کنید ، از هیچ تلاشی برای رسیدن به آن کوتاهی نکنید. هر لحظه از زندگی تان را با عشق و صمیمیت سپری کنید. تنها در این صورت است که می توانید از یک زندگی شاد و ایده آل برخوردار شوید و به همراه فرزندان تان به سمت تکامل و موفقیت گام بردارید. حال برای داشتن یک زندگی گرم و صمیمی به این توصیه ها توجه کنید:
1- وفادار باشید.
یکی از پایه های مهم زندگی مشترک داشتن "تعهد و ایمان" است. وقتی زن و شوهر نسبت به زندگی خود تعهد نداشته باشند خیلی زود نسبت به یکدیگر بی تفاوت شده و زندگی شان رو به فروپاشی می رود. معتقد بودن و ایمان داشتن باعث نزدیکی بیشتر زن و شوهر شده و احتمال خطا و لغزش را نیز در آن ها کاهش می دهد.
2- با یکدیگر دعا کنید.
مطمئن باشید اگر هر شب قبل از خوابیدن برای داشتن یک زندگی شاد و آرام دست به دعا بردارید ، به زودی انعکاس آن را در زندگی خود شاهد خواهید بود. ارتباط برقرار کردن به طرق مختلفی مانند صحبت کردن، لبخند زدن، شوخی کردن و... صورت می گیرد. شما می توانید با گوش دادن به صحبت های همسرتان او را آرام کنید و حتی با پذیرفتن اشتباه خود و گفتن جمله "ببخشید" بار دیگر عشق را به زندگی تان هدیه بدهید. بنابراین برای محکم کردن روابط خود باید تلاش کرده و زحمت بکشید.
وقتی زن و شوهر نسبت به زندگی خود تعهد نداشته باشند خیلی زود نسبت به یکدیگر بی تفاوت شده و زندگی شان رو به فروپاشی می رود.
خانواده های ناشاد هر یک به گونه ای خاص ناشاد هستند ولی خانواده های خوشبخت دارای وجوه مشترک بوده و از اصول یکسان پیروی می کنند. اینک در معرفی خانواده شاد و راضی به بیان ویژگی های مختص آن می پردازیم.
اگر وقت ندارید که یک شب حتی یک ساعت در هفته با اعضای خانواده تان دور هم جمع شوید پس خانواده خود را در اولویت قرار نداده اید.
بچه ها مهم ترین درس های زندگی را از شخصیت های سینمایی یاد نمی گیرند بلکه از یک خانواده دلسوز که برایشان کتاب می خواند، با آنها صحبت می کند، کار می کند، به آنها گوش می دهد و اوقات خوشی را با آنها می گذراند، یاد می گیرند.
وقتی که بچه ها احساس می کنند که پدر و مادر آنها را دوست دارند و این دوست داشتن واقعی است، پیشرفت می کنند.
اگر ما خانه های محکم تر و بهتری نسازیم مجبور خواهیم شد زندان های بیشتری بسازیم. بزرگترین کاری که می توانید برای بچه هایتان انجام دهید دوست داشتن همسرتان است.
مستحکم کردن روابط خصوصی در ازدواج سبب احساس امنیت کل خانواده می شود. به جلسات هفتگی خانوادگی، ملاقات های برنامه ریزی شده و فعالیت های روزانه پایبند باشید. سعی کنید هر هفته یک جلسه ملاقات خصوصی با یکی از فرزندانتان ترتیب دهید. کودکان را وادار کنید یک جدول تهیه کنند که در آن فهرست کارهای اجباری که در طول هفته باید انجام دهند و نیز کارهای تفریحی که از آن لذت می برند را به آنها یادآوری کند.
ادامه مطلب ...مراقبه برای سلامت بهتر و آرامش روحی ، فیزیولوژیکی مراقبه نافع هر کس به طور منظم و به مدت چند ماه به مراقبه پرداخته باشد . احتمالا به اثر آرامش بخش آن بر بدن و ذهن خود برخورده و آنرا به گرمی پذیرا شده است.
یقینا دستگاه عصبی او، فشارهای عصبی را رها ساخته و وضع با ثباتری به خود گرفته استظر فیت چنین شخصی برای تحمل فشارهای روانی – عصبی افزایش می یابد. بدن و ذهن او انرژی بیشتری در خود ذخیره کرده و ذهنش بازتر میشود. بر مراقبه از نظر روحی – فیزیولوژیکی تغییرات دیگری نیز مرتبط است. کسی که مرتبا به مراقبه بپردازد. به خواب کمتری نیاز دارد.
بدون استفاده از قرص خواب آور به خواب میرود و با طراوت بیشتری از خواب برمیخیزد. در حالی که مدت زمان خوابیدنش نسبت به گذشته تغییر نکرده است.
عضلات او از انقباض خود را رها ساخته است و احساس سبکی و بی وزنی بخصوص بعد از انجام مراقبه در او پدیدار می شود. در مراکز آموزش مراقبه در برمه و تایلند راهبان و افراد عادی که بر تنفس و حرکت خود اعمال تمرکز می کنند – یعنی در بیشتر اوقات روز چه در حرکت و چه در حال نشسته به مراقبه مشغولند – متوجه شده اند که در شبانه روز فقط به ۴ ساعت خواب احتیاج دارند و تمرکزشان نیز بیشتر شده است و بدون فشار آوردن بر ذهن صورت می گیرد.
عموم کارشناسان سلامت روان بر نقش و اهمیت شادکامی در زندگی تاکید کرده و آن را از مهم ترین علل ارتقای سلامت روان در افراد جامعه می دانند؛ با این حال، به نظر می رسد شادی، حلقه مفقوده سلامت روان در جامعه ماست؛ جامعه ای که در آن، روش ها و بهانه های گوناگونی برای گریستن به رسمیت شناخته شده، اما روش های ابراز شادمانی، بسیار محدود و مبهم است.
هفته پیش، دکتر محمد رضا خدایی، رییس بیمارستان رازی، با اشاره به این که اختلالات روانی ساده می توانند زمینه بروز بیماری های روانی را ایجاد کنند، گفت: کاهش شادی در جامعه از مهم ترین علل بروز این اختلالات روانی است و باید تلاش کنیم شادی و امید را در جامعه تقویت کنیم.او در گفت وگو با ایرنا افزود: متاسفانه در جامعه ما ارتباطات چهره به چهره کمتر شده و این روابط جای خود را به ارتباطات اینترنتی داده اند و همین امر باعث شده که روز به روز بر شیوع اختلالات روانی افزوده شود.اما باوجود نقش غیر قابل انکار شادکامی در زندگی آیا می توان صرفا کاهش یا نبود آن را از مهم ترین علل بروز بیماری های روانی دانست؟
ادامه مطلب ...غیبت آسیبرسان و بسیار مخرب است. غیبت، چه عمدی و چه سهوی، آسیبهای فراوانی به دنبال دارد. به جای اینکه درمورد آدمها و پشت سر آنها حرف بزنیم، باید با خود آنها حرف زده و مشوقشان باشیم. امروز ۵ راه برای ترک عادت غیبت کردن به شما پیشنهاد میکنیم....
ادامه مطلب ...انسان زمانی یک زندگی سالم و طولانی خواهد داشت که در حال فعالیت باشد. هر عضوی که به کار گرفته نشود، از بین خواهد رفت. این در حالی است که انسان امروز ارزشی بیش از اندازه برای "راحتی و آسایش" قائل شده که بخش زیادی از مشکلات و بیماریها ناشی از همین راحت طلبی است. راحتی بیش از اندازه و بیتحرکی نه تنها کسالت بار است، بلکه به بیتحرکی مغز هم میانجامد. بد نیست بدانید که جرج برنارد شاو در سن ۷۰ سالگی جایزه نوبل را برد. بنجامین فرانکلین تعدادی از بهترین آثار خود را در ۸۴ سالگی نوشت و پیکاسو در دهه ۸۰ زندگی قلم بر بوم گذاشت. پس برای آنکه بتوانید در اوج توانایی و در بهترین شرایط جسمی و روانی بسر برید، باید در میدان کار و عمل باشید.
ادامه مطلب ...با لبخند زدن از ابتلا .به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
خنده عملکرد ایمنی بدن شما را تقویت میکند چراکه شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی نیز میتوانید جلوگیری کنید.
1. .لبخند جذابتان می کند..
همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم..
2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد..
دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند..
3. لبخند مسری است..
لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید..
انسان در زندگی خویش با شرایط متعددی روبروست که آرامش روحی و روانی او را درهم میریزند. فرد نیاز به آرامش دارد در سایه آرامش عملکردهای روزانه او مفیدتر صورت میگیرند، رسیدن به اهداف و برنامه ریزیها راحتتر امکانپذیر میشود و مهمتر این که سلامت جهانی فرد نیز تضمین میگردد. افراد ناآرام با مشکلات عدیدهای در زمینههای متعدد مواجه هستند که صدمات حاصل از این مشکلات با ایجاد دور باطل آرامش او را مجددا بهم زده و مشکلات فزایندهای را سبب میشوند اولین گام در زندگی سالم و رضایت بخش رسیدن به آرامش و حفظ آن در شرایط استرسزاست.
ادامه مطلب ...به گزارش گاردین . بر اساس مطالعاتی که بروی یکصد هزار نفر در آمریکا و انگلستان انجام شده ، افرادی از این رده سنی از نظر سلامت روانی و میزان رضایت از زندگی به مراتب بالاتر از جوانترها قرار داشتند.
این تحقیقات تازه توسط دانشگاه وارویک صورت گرفته و با هشت فاکتور از جمله میزان سلامت عمومی ، درد ، عملکرد اجتماعی و سلامت روانی ارتباط داشته است . دکتر ساوریو استرینجس که مدیریت این تحقیق را برعهده داشته دراین زمینه می گوید:«طبیعی است افراد با بالارفتن سن از نظر فیزیکی دچار مشکلاتی شوند اماجالب است شرایط روانی آنها نه تنها بد تر نمی شود بلکه آرامش و سلامت روانی شان به مراتب بهبود می یابد. این وضعیت به آنها اجازه می دهد با ناتوانی های احتمالی جسمانی کنار بیایند و ذهنیت های منفی که بخاطر از دست دادن دوران جوانی داشتند ، تاثیری روی زندگی شان نداشته باشد. »
در تحقیقات جداگانه ای که دراین دانشگاه توسط پرفسور اندرو اسوالد انجام شده بود، 44 سالگی به عنوان مرز افسردگی شناخته شد و مشخص شد شادی در زندگی با منحنی یو شکل در این سن به حداقل رسیده وپس از آن روندی صعودی پیدا خواهد کرد. به گفته اسوالد مردم در این سن انتظارات زیادی از خودشان دارند و نمی توانند به سادگی به شرایط تازه فیزیکی کنار بیانند اما دراواخر 40 سالگی این روحیه تغییر کرده وروند صعودی طی می شود تا جایی که فردی 70 ساله می تواند از نظر روحی و روانی همچون فردی 20 ساله شاد باشد.
در این تحقیقات همچنین مشخص شده اضافه وزن می تواند همچون بالاتر رفتن سن روی زندگی افراد تاثیر گذار باشد و افزایش وزن تاثیراتی مشابه بیشتر شدن سن روی شرایط روانی شخص دارد.
اگر تا به حال فکر میکردید فقط شوهر شماست که به حرفهایتان گوش نمیدهد و به اندازه کافی به صحبتهایتان اهمیت نمیدهد، سخت در اشتباهید. اتفاقا این موضوع خیلی هم شایع است و تا به حال، خانمهای زیادی در سرتاسر دنیا از این بابت گله کردهاند.
«ای بابا! چرا هیچی نمیگی؟ ازت پرسیدم نظرت چیه؟ مثل اینکه 2ساعته دارم با تو صحبت میکنم. اصلا به حرفهام گوش میدادی یا نه؟ حواست کجاست؟ اصلا به من توجه نمیکنی.
انگار با دیوار حرف میزنم. غیر از آهان و سر تکان دادن، کار دیگهای نمیتونی بکنی؟ آخه، پس من حرفهام رو به کی بگم؟ اون وقت هی بگو چرا این قدر با شهلا و ماندانا حرف میزنی. مثلا تو همسر منی. من دوست دارم حرفها و درد دلهامو قبل از هر کسی به تو بگم. خوابت برد؟ ما را ببین! 2 ساعته داریم با کی صحبت میکنیم.»
مطالعات جدید نشان می دهد که انسان بیشتر از آنچه تصور می کنیم توانایی کنترل ذهن خود را دارد. در واقع دیدن نیمه پر لیوان مهارتی است که می توان آن را تقویت کرد.در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم که می توان با استفاده از آنها خوش بینی را تمرین کرد.
حتما شما هم این تجربه را دارید که بعضی روزها بعد از بیدار شدن از خواب احساس نشاط، انرژی و عشق می کنیم و به همه چیز از جمله خود، خانواده و همکارانمان خوش بین هستیم. اما بعضی روزهای دیگر بدون آنکه علت را بدانیم کسل و بی حوصله هستیم، گویی هیچ چیز در زندگی نمی تواند ما را خوشحال و امیدوار کند.
یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.
بدین معنی که به هر مسئلهای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا فکر مسائل خود هستید و به مرور آنها میپردازید، در واقع همیشه بار اضافی را با خود حمل میکنید، که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس در شما میگردد. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک میکند تا با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.
با شهامت بگویید نه
شمار زیادى از افرادى که دچار وسواس هاى فکرى هستند، از ناتوانى خود در «دفاع از خویش» براى «نه گفتن» و «اعتراض» گله مندند. به همین خاطر بخشى از افکار ناخوشایند خود از جمله سرزنش درونى شان را به این موضوع نسبت مى دهند.
آنها مى گویند: در بسیارى از مواقعى که در حالت رودربایستى قرار گرفته و نمى توانیم به تقاضاهاى تحمیلى دوستان و خانواده «نه» بگوییم، فشار زیادى را تحمل مى کنیم و از آن جا که این نوع تقاضاهاى غیرمنطقى و تحمیلى، بار کارى و گرفتارى زیادى را براى ما به وجود مى آورد، فشار ناشى از انجام آن ما را به شدت عصبى مى کند و آن وقت سرزنش از خود در قالب وسواس هاى فکرى چرا، چطور و غیره شروع مى شود!
ـ چرا پذیرفتم؟ من که خودم این همه کار داشتم!
ـ چطور به آنها بفهمانم که «این » وظیفه من نیست؟
ـ مگر من توقع نابجا از آنها دارم که آنها در قبالش توقع دارند؟
ـ آخر چرا من؟ با وجود این همه آدم چرا یقه مرا گرفته؟
... و بالاخره تسلیم شده و تن به انجام کارى مى دهند که وظیفه آنها نیست.
ترس و کمرویى ، یکى از مهم ترین موانع روحى براى اعلام اعتراض و ابراز احساسات و خواسته هاى ما در مقابل خواسته ها و نظرات تحمیلى دیگران است.
شاید بعضى از شما نیز از آن گروه افرادى هستید که در مقابل نظرات و خواسته هاى دیگران خیلى زود تسلیم مى شوید و زمینه را براى سلطه جویى آنها فراهم مى سازید! فقط به این خاطر که نمى توانید اعتراض کنید. حتى وقتى اطرافیان و دوستان مسأله را عنوان مى کنند، در پاسخ مى گویید:
ـ من نمى خواهم کسى را از خود برنجانم!
ـ مى ترسم اگر «نه» بگویم، مشکلى پیش بیاید!
ادامه مطلب ...اگر می خواهید یک زندگی شاد و پر از عشق را در طول زندگی خود تجربه کنید ، از هیچ تلاشی برای رسیدن به آن کوتاهی نکنید. هر لحظه از زندگی تان را با عشق و صمیمیت سپری کنید. تنها در این صورت است که می توانید از یک زندگی شاد و ایده آل برخوردار شوید و به همراه فرزندان تان به سمت تکامل و موفقیت گام بردارید. حال برای داشتن یک زندگی گرم و صمیمی به این توصیه ها توجه کنید:
1- وفادار باشید.
یکی از پایه های مهم زندگی مشترک داشتن "تعهد و ایمان" است. وقتی زن و شوهر نسبت به زندگی خود تعهد نداشته باشند خیلی زود نسبت به یکدیگر بی تفاوت شده و زندگی شان رو به فروپاشی می رود. معتقد بودن و ایمان داشتن باعث نزدیکی بیشتر زن و شوهر شده و احتمال خطا و لغزش را نیز در آن ها کاهش می دهد.
2- با یکدیگر دعا کنید.
مطمئن باشید اگر هر شب قبل از خوابیدن برای داشتن یک زندگی شاد و آرام دست به دعا بردارید ، به زودی انعکاس آن را در زندگی خود شاهد خواهید بود. ارتباط برقرار کردن به طرق مختلفی مانند صحبت کردن، لبخند زدن، شوخی کردن و... صورت می گیرد. شما می توانید با گوش دادن به صحبت های همسرتان او را آرام کنید و حتی با پذیرفتن اشتباه خود و گفتن جمله "ببخشید" بار دیگر عشق را به زندگی تان هدیه بدهید. بنابراین برای محکم کردن روابط خود باید تلاش کرده و زحمت بکشید.
وقتی زن و شوهر نسبت به زندگی خود تعهد نداشته باشند خیلی زود نسبت به یکدیگر بی تفاوت شده و زندگی شان رو به فروپاشی می رود.
آنچه نور می افشاند خداست. .مابقی تاریکی و ظلمات است. برای درک این مطلب باید اندیشید. هدف زندگی هم، آگاه شدن است. وقتی شما همه راه های تاریک را، رها کنید در نتیجه آرزوهای بیهوده، ناپدید میشوند.دیگر جایی نمی ماند که به آنجا بروید. از بند زمان رها میشوید.بلی ذهن از راه تجسم حرکت میکند، و جسم هم از آن متابعت میکند.این لخظه بهترین شرایط را ایجاب میکند که، تمامی عقده های سرکوب شده و انبار شده را کاملا بیرون بریزید. پس از ریزش عقده ها سبک و رها میشوید.جنون و سرخوردگی ما، همین خشم ها، ترس ها، گریه ها و خنده های سرکوب شده است. این عمل را خانه تکانی میگویند. .اینرا احساس کنید، که ما در این جهان یک غریبه نیستیم، بلکه بخشی از هستی بزرگ می باشیم. .زمانیکه ذهن شما آرام بگیرد ، افکارتان منجمد میشود.این همان چیزی است که ما میخواهیم اتفاق بیفتد.
ادامه مطلب ...با فرا رسیدن ماه خرداد، دلهره دانش آموزان هم شروع می شود. آنان در هر سن و سالی که باشند بازهم چون نگرانی های مختلف مربوط به درس خواندن در ذهن شان شکل می گیرد دچار اضطراب و ترس از امتحان می شوند
ادامه مطلب ...دستگاه AVS، یک سیستم نرم افزار کامپیوتری، جهت تصویر سازی هاله بر مانیتور است، که اساس آن بر اصول و مطالعات بیوفیدبک، روانشناسی رنگ ها، حوزه انرژی انسان و دانش ذهن - بدن بنا شده است. سیستم AVS از دستگاه حس گر دست برای اندازه گیری داده های بیوفیدبک، فعالیت الکتریکی پوست دست، قابلیت رسانایی الکتریکی پوست دست و دمای لحظه ای دست استفاده می کند. این داده های بیوفیدبکی، آنالیز و پردازش شده، با وضعیت انرژی احساسی ویژه ای مرتبط و به عنوان انرژی یا تصویر هاله فرد بر روی مانیتور نمایش داده می شود. علاوه بر این، بیو فیدبک از داده های اندازه گیری شده، برای رسم نمودار و چارت اطلاعاتی استفاده می کند، که عکس العمل ها و تغییراتی را که در هاله و چاکراها رخ داده را نمایش می دهند. در مطالعات اخیر بدن انسان، نشان داده شده است که فرکانس های بیو انرژی، عملکردی حیاتی و مهم را در زندگی ما دارند. بی آنکه ما این پدیده ها را درک کنیم، فرکانس های ضعیف و نا کار آمد می توانند تعیین کننده انرژی و سلامت فرد باشند. این دستگاه نه تنها الگوی شخصیتی، بلکه حوزه فکری و تغییرات واقعی روزمره ی شخص را نیز نشان می دهد. اصولاً هر زمان که تغییرات روحی - احساسی یا انرژی یایی، در درون یا اطراف شخص ایجاد شود، هاله نیز تغییر می کند. بنابراین رنگ اصلی هاله فرد مطابق با افکار و احساسات می تواند تغییر یابد و گاهی با نمایش جالبی از رنگهای مختلف، در زمینه ی رنگ اصلی هاله ی فرد همراه می شود. علاوه بر این، دستگاه، فعالیت چاکراها را اندازه گیری کرده و درصد باز بودن هر کدام را نشان می دهد. در صورت لزوم این مرکز می تواند شما را در متعادل ساختن چاکراهایتان و بهینه سازی حوزه انرژی تان یاری نماید.
ما در عصر شگفت انگیزی زندگی می کنیم، چرا که اطلاعات و انرژی، جنبه های پر اهمیت زندگی روزانه ی ما هستند. دنیای امروز، با آغاز انقلاب اطلاعات و الکترونیک، بسیار کوچکتر شده است. و ما به این حد از رشد رسیده ایم که واقعیت اتصال درونی با محیط پیرامونمان را بپذیریم. علم گویای این واقعیت است که، ما متشکل از اتم های مختلف، واحد های اطلاعات و انرژی هستیم، که در جهانی مملو از اطلاعات و انرژی و در یک سیاره تعاملی زندگی می کنیم، ما یک خانواده جهانی هستیم و از درون با کل هستی در ارتباطیم. اگر به درون خویش بنگریم، جهان وسیع و کشف نشده ای را می یابیم. مکاشفه ی جهان درون بدن، ذهن و روان، بزرگترین چالشی است که انسان با آن روبرو است. دنیای درونی ما، با واقعیت بیرونی ما اتصالی ژرف دارد . . . در این راه، تکنولوژی های پیشرفته ما را در این مکاشفه یاری می نماید.
ادامه مطلب ...کنار پنجره ایستاده است و دیوان حافظ را به سینه می فشارد. باران تند بهاری با گشاده دستی شیشه را می شوید.
عطر بنفشه و اطلسی داخل باغچه، با بوی خاک باران خورده در هم می آمیزد و مشام زن را نوازش می دهد.
سرش را از پنجره بیرون می برد، صورتش خیس خیس می شود، احساس طراوت و پاکی می کند.
ماهی های سرخ زیر قطره های درشت باران داخل حوض فیروزه ای به وجد آمده اند و شادمانه در پی یکدیگر می دوند، زیر لب زمزمه می کند و دیوان حافظ را می گشاید:
روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد
اشک در چشمانش حلقه می زند با خود نجوا می کند: یاد روزهای خوب گذشته به خیر. چرا آن همه شادمانی و سرخوشی جای خود را به بی تفاوتی و اندوه داده است؟
چشمش به پروانه رنگارنگی می افتد که به پشت پنجره اتاقش پناه آورده تا از گزند بارش تند باران محفوظ بماند.
لبخندی می زند و با خود می اندیشد، هنوز هم دیر نیست.
باید از اول شروع کنم. باید دوباره تلاش کنم.
باید با سلاح اراده و ایمان غول اندوه را در وجودم از پای درآورم.
من زنده ام. پس باید خوب زندگی کنم. شاد زیستن حق هر انسانی است. پس چرا شاد نباشم؟
***
شادی خواستنی ترین و شیرین ترین احساس بشر است.زن و مرد ، پیر و جوان، ثروتمند و فقیر پیوسته در جست و جوی شادی اند و کیفیت زندگی خود را براساس میزان شادی شان می سنجند.
از این رو انگیزه بسیاری از رفتارهای ما شاد شدن است.حتی زمانی که با بیماری و تنگدستی، عدم امنیت و بی اعتمادی،نادانی و بی عدالتی می جنگیم ، می خواهیم این عوامل اندوه را از زندگی خویش برانیم تا زمینه را برای ورود شادی فراهم کنیم.
با گذشت زمان و به تجربه آموخته ایم که تا میهمان ناخوانده غم را از دل بیرون نکنیم، نمی توانیم پذیرای احساس دلنواز و شیرین شادی باشیم.امروزه در نتیجه پژوهش های علوم مختلف شواهد و یافته های بسیاری در مورد شادی وجود دارد.این یافته ها نشان می دهند که احساس شادی علاوه بر آنکه شیرین و دل انگیز است،وجودش سلامت و عمر انسان را افزایش می دهد و سبب برقراری پیوند محبت آمیز میان افراد،جلوگیری از آسیب های اجتماعی،و رشد و آرامش جامعه بشری می شود.
حتی بقای بشر را وابسته به گرایش او به شادی و گریزش از درد دانسته اند.براساس دانسته های گذشته و یافته های جدید،شادی از نیازهای اساسی انسان بوده و حق مسلم همه افراد است.بسیاری از متفکران بهترین جامعه را جامعه ای می دانند که بیشترین شهروندان شاد را داشته باشد.بنابراین همه مسئولان جامعه و تک تک افراد بر خود لازم می دانند که برای افزایش شادی های همگانی و فردی تلاش کنند.دولت هایی که بخواهند شادی مردم را افزایش دهند کارشان را با ریشه کن کردن یا به حداقل رساندن بیماری و بیکاری،عدم امنیت و بی اعتمادی،نادانی و بی عدالتی شروع می کنند و با برپایی جشن های عمومی ادامه می دهند.
اما تک تک افراد هم می توانند با آگاهی و عمل بر احساس شادی خویش بیافزایند.گام نخست برای رسیدن به این هدف شناخت سرچشمه های شادی است.دکتر ریچارد لیارد در کتاب معروف و پژوهشی خود به نام شادی که در سال دو هزار و چهار منتشر کرده بر هفت عامل بزرگ زیر تأکید می کند:
شادمانى به کسى هدیه نمىشود. منتظر اقبال نباشید. خود ارزیاب کارهاى خویش گردید و درس شهامت آفرینى را خوب حفظ کنید.
1.انتقاد پذیرا باشید
اگر شما فکر مىکنید به نظریات و کارهایتان هیچ انتقادى وارد نیست مطمئن باشید که به بیمارى خودپسندى دچار شدهاید. این بیمارى در زمانى کوتاه فرد را در میان انبوه آشنایان و دوستان به رنج تنهایى گرفتار مىسازد. به فرموده امامعلى(ع): دشوارترین تنهایى خودپسندى است.
این که همه ما باید بکوشیم پیوسته در انجام هر کار دقت لازم را به کار گیریم بدین معنا نیست که انتظار داشته باشیم همیشه کارهایمان بىعیب و مورد رضایت همگان باشد. چنین کسانى معمولاً از انتقاد و خردهگیرى خیلى بیشتر دلسرد و دلتنگ مىشوند.
کوچکى و بزرگى انتقادها بیشتر به نظر خود ما بستگى دارد. ماییم که گاه انتقاد کوچک را آن قدر بزرگ مىپنداریم که براى هلاکتمان کافى است.
یکى از دلایل نپذیرفتن انتقاد و دلتنگ شدن از آن، خوشگمانى نسبت به کارهاى خود است؛ حال آن که بسیار اتفاق افتاده که پس از گذشت مدتى خود با انتقادگران هم عقیده شده و به اشتباه خویش پى بردهایم. پس چه بهتر که همیشه در برابر انتقادات دیگران موضعگیرى نکنیم و به زمان فرصت دهیم تا میان ما و انتقادکنندگان قضاوت کند.
2. اراده خود را تقویت کنید
رویدادهاى روزانه تا چه میزان سبب دگرگونى احوال شما مىشود؟ از اظهار نظر دیگران درباره خود تا چه اندازه دلتنگ مىشوید؟ چرا بعضى خیلى زود به دیگران دلبسته مىشوند؟ به چه علت عدهاى زود هیجانزده و خشمگین مىشوند؟ یا مىترسند و ناامید مىگردند؟پاسخ این همه را باید از ارادهها پرسید.
اگر مىخواهید به آرامش نسبى و اطمینان خاطر و اعتماد دست یابید و نیروهایتان بیهوده صرف امور بىارزش نشود، اگر دوست دارید در هنگام تصمیمگیرىها سنجیدهتر عمل کنید و تعادل روانى خویش را حفظ نمایید، تا مورد توجه و علاقه آشنایان باشید، پیش از هر کار باید نیروى اراده خود را تقویت کنید.
1 . فکر کنید چند هفته دیگر بیشتر زنده نیستید; آن وقت چه کار میکنید؟ دلتان برای چه کسی تنگ میشود; چه کارهایی از همه مهمترند; حالا به آنها بپردازید .
2 . همیشه جوان باشید; تحقیقات دانشمندان نشان میدهد که در سن 60 سالگی، فقط سالانه یک درصد از گنجایش ذهنی انسان کم میشود; پس با نیروی ذهنی، خود را جوان نگهدارید .
3 . از تمام کارهایی که دارید، فهرستی تهیه کنید و با برنامهریزی در فرصتهای مناسب، کارهایتان را انجام دهید; به این صورت از لحظههایتان بهتر استفاده میکنید .
4 . فقط خودتان باشید; وقتی که غلو میکنید و سعی میکنید کسی باشید که نیستید، مطمئن باشید که مردم میفهمند و بهترین تاثیری که میتوانید بگذارید، زمانی است که خودتان هستید .
5 . موفقیتهای خود را جشن بگیرید; تشخیص هر موفقیت در جای خود، احساس رضایت را در ما تقویت میکند و ما را به سوی پیروزی راهنمایی مینماید . اگر فقط سعی کنیم با هر موفقیت، هدف بعدی را نزدیکتر کنیم، فراموش میکنیم که انسان موفقی هستیم و ممکن استخسته شویم .
6 . این عبارت تاکیدی را بگویید: من لایق خوشبختیام; این را بگویید، بخوانید و فریاد بزنید . خوشبختبودن، جزئی از وجودانسان است; کافی است آن را باور و احساس کنیم . برای چیزهایی که دارید، شکرگزار باشید .
7 . ما هنر تحسین زندگی خود را فراموش کردهایم; بیشتر به چیزهای فکر کنید که دارید; نه آنهایی که ندارید . اگر به زیباییهای زندگی نگاه کنید، زندگی به تجربه زیبایی تبدیل خواهد شد .
8 . ما موجودات شگفت انگیزی هستیم; موجوداتی با تواناییهایی که اغلب از آنها بیخبریم . هر وقت دچار تعارض شدید و ندانستید از چه کسی کمک بگیرید، آرام نفس بکشید و چشمانتان را ببندید; مشکل رادر ذهن خود طرح کنید و برای حل آن، از آگاهی درونی کمک بگیرید . چشمانتان را باز کنید; کمک در همان نزدیکیها است .
تا به حال شده است برای این که احساس آرامش بیشتری کنید خودتان را بین ملحفه های سبزرنگ بپیچانید تا به خواب روید؟
آیا برایتان پیش آمده هنگام انجام یک مصاحبه شغلی لباسی به رنگ قرمز بپوشید و آن را عامل موفقیت خود بدانید؟
آیا رنگهایی که در لباس و دکوراسیون خانه شما به کار رفته اند می توانند رفتار و سطح انرژی یا زندگی شما را بهبود بخشند؟ می توانید امتحان کنید.
سبز لیمویی:
پوشیدن لباسی به این رنگ یا استفاده از آن در تزیین و دکوراسیون منزل می تواند توانایی منطقی و پیگیر بودن شما را بیفزاید.
سبز لیمویی به شما این امکان را می دهد که بفهمید برای پیشرفت بیشتر خود به چه چیزی نیاز دارید.
سبز:
لباس یا دکوراسیون سبزرنگ کمک می کند احساس نزدیکی بیشتری با طبیعت داشته باشید و نیز باعث می شود به دیگران احساس راحتی و آرامش بیشتری ببخشید.
استفاده از این رنگ همانند یک خاک حاصلخیز باعث می شود دنیایی پربار برای شما به وجود آید. طبیعت ذاتی این رنگ که نوعی توازن و تعادل در خود دارد، شما را تشویق می کند به نجوای درون خود گوش دهید و بفهمید برای این که شما و دیگران از احساس راحتی بیشتری برخوردار باشید به چه چیزی نیاز دارید.
سبز کله اردکی:
این رنگ توانایی شما را در قدرت انتقال فکر افزایش می دهد. همچنین باعث می شود سیاست بیشتری در زندگی تان داشته باشید.
استفاده از این رنگ که نوعی آبی آمیخته با سبز است به شما این باور را القا می کند که می توانید با دست خود آینده ای دلخواه بسازید.
عصبانی شدن، آسان است و همه میتوانند عصبانی شوند؛ اما عصبانی شدن در برابر شخص مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب، آسان نیست.1
برای هر انسانی، در طول زندگی روزمره خود اتفاقاتی رخ میدهد؛ اخباری را میشنود؛ افکاری را از سر میگذراند و اعمالی انجام میدهد که همگی میتوانند در او، احساسات یا هیجاناتی را به وجود بیاورند. این احساسات، درباره دنیای بیرون و حتی طرز فکر خودمان، اطلاعاتی را مهیا میسازد که به نوبه خود، در شکل دادن به رفتارهای بعدی ما مؤثر است. وقتی ما خوشحال هستیم، یعنی احتمالاً اتفاقات خوبی را پشت سر گذاشتهایم و هنگامی که غمگین هستیم، یعنی اتفاقات ناگواری پیش آمده است.
هیجان چیست؟
همان طور که در سخن ارسطو بیان شد، عصبانیت، یک هیجان و یا احساس است و فردی که توانا در مدیریت هیجان باشد، میداند که این عصبانیت را چه وقت، کجا، با چه کسی و چگونه ابراز کند تا به جای این که برایش دردسر تولید کند، راهگشا باشد. هیجان نیز کلمهای است که در فارسی بیشتر برای احساسات و حالات پرشور و پرانرژی از آن استفاده میکنیم؛ ولی در روانشناسی، برای تمام حالات احساسی و روانی مثبت و منفی و علائم جسمانی و روانی همراه آن به کار میرود. از نظر ویلیام جیمز، «هیجان، تغییرات جسمی و روانیای است که مستقیماً به دنبال درک یک واقعیت تحریک کننده حاصل میشود». برخی هیجانات، عبارتند از: خشم، ترس، عشق، محبت، تنفر، امید، ناامیدی، نگرانی، احساس حقارت، غرور، غم و اندوه، شادی، رنج، شرم، پشیمانی و دلسوزی.
هوش هیجانی چیست؟
وقتی صحبت از هوش به میان میآید، معمولاً به یاد نمرههای درسی دانشگاه میافتیم یا تستهای هوش آزمونهای استخدامی به ذهنمان میرسد؛ اما به تعبیری وسیعتر، میتوان گفت که دو نوع هوش وجود دارد؛ هوش تحصیلی و هوش هیجانی. با دیدی محدود که تا به حال وجود داشته، تنها به هوش تحصیلی توجه شده است و اصلاً تنها هوش تحصیلی به رسمیت شناخته شده است؛ هوشی که شاخص وجود آن و شاخص مقدار آن در افراد مختلف، نمرات درسی یا نتایج تستهای هوشی بوده است؛ آزمونهایی که معمولاً در محیطهای بسته و انتزاعی برگزار میشوند و سایر متغیرهای اثرگذار، به حداقل میرسند. در واقع، متغیرهای محیطی که میتوانند اثری سرنوشتساز در توفیق یا شکست یک کار داشته باشند، اثرشان تا حد خنثی پایین آورده میشود.
اکنون دانشمندان، متوجه نوع دیگری از هوش شدهاند که هوش هیجانی نام دارد. هوش هیجانی، حداقل در زندگی اجتماعی، اهمیتی فراتر از هوش تحصیلی دارد؛ هوشی که در طول تاریخ، مصلحان و نخبگان اجتماعی را از نخبگان علمی جدا میسازد. هوش هیجانی، بیانگر آن است که در روابط اجتماعی و معاشرتهای روانی و عاطفی، در شرایط خاص، چه عملی مناسب و چه عملی نامناسب است؛ یعنی این که فرد در شرایط مختلف، بتواند امید را در خود زنده نگه دارد؛ با دیگران همدلی نماید؛ احساسات دیگران را درک کند؛ برای به دست آوردن پاداش بزرگتر، پاداشهای کوچک را نادیده انگارد؛ نگذارد قدرت تفکر و استدلال او مختل شود؛ در برابر مشکلات، پایداری نماید و در همه حال، انگیزه خود را حفظ کند. هوش هیجانی، نوعی استعداد عاطفی است که کمک میکند تا از مهارتهای خود به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم و خرد خویش را در مسیری درست به کار گیریم.
اگر هوش هیجانی را مجموعهای از اجزای مرتبط به هم تصور کنیم، اجزای این مجموعه عبارتند از:
1. آگاهی از هیجانهای خود.
2. بیان هیجانها.
3. آگاهی از هیجانهای دیگران.
4. مدیریت هیجانها.
بى تردید همه افراد در انجام دادن فعالیت ها کمى استرس دارند این استرس و برانگیختگى ملایم و طبیعى آنان را در جریان اجراى کارى که به عهده دارند هشیار نگاه مى دارد. اما چنانچه مى دانیم استرس شدید و درازمدت، آثار مخرب جسمى و روانى در پى دارد. برخى از جنبه هاى فشارزایى شغلى که آسیب زا هستند عبارتند از:
۱- موقعیت و شرایط کارى: از قبیل شرایط نامطلوب مانند سر و صداى زیاد، شیفت نامناسب کارى که هر کدام فشار عصبى را بالا مى برد.
۲- کار بیش از حد: به این معنا که فرد مجبور باشد در مدت زمان کوتاه کار زیادى انجام دهد.
۳- مسوولیت: برخى مسوولیت ها که افراد در محل کار دارند به عنوان منبع فشار روانى به شمار مى روند.
۴- تغییر در شرایط کار: جابه جایى هاى شغلى و نقل و انتقالات از جمله عواملى است که منجر به فشار عصبى مى شود.
فرسودگى شغلى چیست؟
فرسودگى شغلى حالتى از خستگى جسمى، هیجانى و ذهنى است که به دلیل فشار مداوم ناشى از برخورد فشرده و درازمدت با عوامل انسانى یا فیزیکى به وجود مى آید.
مراحل و سیر فرسودگى شغلى: فرسودگى شغلى هیچ گاه به یک باره روى نمى دهد بلکه فرآیند پیش رونده دارد و رشد آن مرحله اى است که عبارت است از:
۱- مرحله ماه عسل: مرحله اى است که فرد در جایى استخدام شده و با شور و شعف بسیار کار خود را آغاز کرده و زودتر از وقت معمول به سر کار مى رود و دیرتر هم محیط کار را ترک مى کند و در شروع کار فرد انرژى خود را خرج کرده و بدون آن که خود متوجه باشد به تدریج انرژى جسمى وروانى او تهى مى شود.
۲- مرحله کمبود کار مایه: مرحله اى است که فرد احساس نارضایتى و خستگى شغلى مى کند و از طریق پناه بردن به مصرف موادى از قبیل سیگار خود را به نوعى مى فریبد.
۳- آغاز شروع فرسودگى مزمن: در این مرحله احساس خستگى مزمن، سر دردهاى روانى و خشم و افسردگى شدت مى یابد.
۴- بحران: در این مرحله بدبینى عمیق، احساس تردید به توانایى هاى شخصى، حساس بودن به بیمارى هاى جسمى به وجود مى آید.
۵- مرحله به بن بست رسیدن: در این مرحله فرد مستعد خطر از دست دادن شغل و زندگى است و با همکاران درگیر مى شود و راه فرار و گریز از شغل را مى داند.
نشانه هاى فرسودگى شغلى
کنار کشیدن فیزیکى شغلى: از قبیل غیبت هاى مکرر، شتاب در کار، برخورد خشونت آمیز با مراجعان و همکاران.
کنار کشیدن عاطفى و هیجانى شغلى: مانند برخورد سرد با دیگران، عدم همدردى، دلسوزى، شوخ طبعى و همدلى با دیگران.
کنار کشیدن عقلى از شغل: مانند برخورد خشک با اشخاص، رعایت سفت و سخت مقررات و رفتار با دیگران، به افراد نگاه ابزارى داشتن.